۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبر معظم انقلاب» ثبت شده است

روایت سخنان حجت الاسلام قرائتی پیش از درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب

روایت سخنان حجت الاسلام قرائتی پیش از درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب

چندی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی از رهبر انقلاب اسلامی درخواست می‌کند که در یکی از جلسات درس خارج فقه ایشان حضور یابد تا درباره‌ی ضرورت توجه به تفسیر قرآن در حوزه‌های علمیه و مهجوریت قرآن در جامعه و کشورمان برای طلاب حاضر در درس معظم‌له سخنرانی کند. این پیشنهاد مورد استقبال رهبر انقلاب قرار می‌گیرد و موجب می‌شود که حجت‌الاسلام قرائتی در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در روز سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ به سخنرانی بپردازد. در ادامه فایل تصویری، صوتی و متن کامل سخنان رهبر معظم انقلاب و حجت الاسلام قرائتی را  می‌بینید و می‌خوانید:

 

بخشی از بیانات رهبر انقلاب پس از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی:

ویدئو:

 

دریافت فایل
حجم: 10.5 مگابایت ؛  مدت زمان: 2 دقیقه 41 ثانیه 


متن بیانات معظم له:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدﷲ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین

بیانات جناب آقای قرائتی کاملاً متین و بجا و پُرمغز و برای همه‌ی ما لازم بود. آنچه ایشان در اهمّیّت درس قرآن و تدبّر در قرآن بیان کردند، جزو حرفهای لازم و ضروریِ امروزِ جامعه‌ی ما است. این البتّه یک درد قدیمی است؛ زمان طلبگی ماها -سالها پیش- همین را کم‌وبیش انسان احساس میکرد؛ البتّه آن‌وقت یک آدم باهمّتی مثل آقای قرائتی نداشتیم. ... خب، بحمدالله امروز تا حدودی درسهای قرآن وجود دارد؛ ایشان هم انصافاً با جدّیّت دنبال این قضیّه هستند؛ مثل مسئله‌ی نماز یا مثل مسئله‌ی زکات که ایشان دنبال کردند و موفّق شدند؛ ان‌شاءالله در قضیّه‌ی تفسیر قرآن هم با تلاشی که ایشان دارند، با جدّوجهدی که دارند، با ابتکاری که در ایشان هست و با موهبتهایی که خدای متعال به آقای قرائتی داده -که بعضی از اینها جزو مواهب خاص است- موفّق باشند. امروز استفاده کردیم و خیلی ممنونیم؛ دوستان تلاش کنید که روی این مسئله فکر کنید و ان‌شاءالله تصمیم بگیرید و عمل بکنید.



سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی:

ویدئوی سخنان حجت الاسلام قرائتی را از سایت khamenei.ir مشاهده نمایید:

مشاهده و دانلود


 

صوت: 

 


دریافت فایل
حجم: 6.81 مگابایت


متن سخنان حجت الاسلام قرائتی:

بسم الله الرّحمن الرّحیم‌

الحمدلله ربّ العالمین‌ بعدد ما احاط به علمه، اللهمّ صلّ علىٰ محمّد و آل محمّد، الهی انطقنی بالهدىٰ و الهمنی التَّقوىٰ.

 

 عید بود، زیارت آقا رفتیم، گفتگوهایی شد و از ایشان تقاضا کردیم که این عرایض بنده اگر خوب بود، برای شما (طلّاب) هم گفته بشود؛ حرف زیاد است ولی حالا ببینیم بلکه بتوانیم بین پانزده تا بیست دقیقه تمامش کنیم.

 برای عید نوروز، همه‌ی مملکت تقریباً بسیج میشوند؛ از مرغ و گوشت و پرتقال و سیب و راهداری و اورژانس و هلال‌احمر و ...، همه بسیج میشوند که عید می‌آید، یکی دو ماه مشغولند. ماه رمضان می‌آید؛ «قد اقبل‌ الیکم شهر الله». ما برای قرآن چقدر آمادگی داریم؟ من برای اینکه (از مطلب) پَرت نشوم، از روی متن میخوانم؛ بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. خب، اوصاف قرآن خیلی است؛ از وقتم یک دقیقه‌اش مال اوصاف قرآن باشد: معلّمش خدا است، علَّم القرآن؛(۱) واسطه، جبرئیل، شدید القوىٰ؛(۲) محلّ فرود، قلبک؛ ذکرٌ للعالمین‌؛(۳) انّا له لحافظون؛(۴) غیر ذی عوج؛(۵) فأتوا بسورةٍ؛(۶) الی آخر؛ این معرّفی قرآن.

 جایگاه قرآن در جامعه‌ی ما چیست؟ این قرآنی که خودش دو مرتبه فرموده «خذ الکتاب بقوّه»؛(۷) جدّی بگیریم قرآن را. هویّت ما به قرآن است. چون در قرآن چهار تا توبیخ است: کمثل الحمار،(۸) کمثل الکلب،(۹) کالحجاره،(۱۰) کالانعام؛(۱۱) امّا یک توبیخ در قرآن است که خیلی داغ است؛ میگوید پوک! به کسانی که کتاب آسمانی را اقامه نکنند، لقب «پوک» داده خدا؛ یا اهل الکتاب لستم علىٰ شیءٍ حتّىٰ تقیموا.(۱۲) کلمه‌ی اقامه راجع به چهار چیز در قرآن آمده: اقیموا الدّین،(۱۳) اقیموا الصّلاة،(۱۴) اقیموا الوزن،(۱۵) ولو انّهم اقاموا التّوراة.(۱۶) زندگی مادّی‌مان هم بند به همین قرآن است. (میفرماید) ولو انّهم اقاموا التّوراة، اگر اینها تورات را اقامه کنند، لأَکلوا؛(۱۷) خب، اگر اقامه‌ی قرآن شد، لأَکلوا، لأَکلوا، لأَکلوا؛ یعنی مادّیّاتمان هم بند به همین است. چون قرآن ذکر است، نحن نزّلنا الذّکر،(۱۸) ومن اعرض عن ذکری فإنّ له معیشةً ضنکا.(۱۹)

 یک سِری گیر‌و‌گورها هم شاید به‌خاطر این باشد که قرآن برای ما کتاب اصلی نیست. خدا به پیغمبر میگوید اگر میخواهی سخنرانی کنی، باید روی قرآن صحبت کنی؛ آیه‌اش هم این است: لتبیّن للنّاس ما نزّل‌؛(۲۰) یعنی تبیّن ما نزّل. بله، شعر و خواب و تحلیل سیاسی هم هست امّا اگر آنها هم بند به قرآن باشد ارزش دارد. یک‌وقت امام فرمود: حفظ نظام از اوجب واجبات است، حتّی از نماز واجب‌تر است! من جا خوردم. بعد دیدم قرآن اشاره دارد به اینکه حفظ نظام از نماز واجب‌تر است، چون عدّه‌ای که پای خطبه‌های نماز جمعه پا شدند رفتند سراغ خرید، قرآن میگوید اینها بی‌ادبند؛ و اذا رأَوا تجارةً او لهواً انفضّوا الیها،(۲۱) در ادامه میگوید «و ترکوکَ‌»، اینها پیغمبر را تنها گذاشتند، نمیگوید «ترکوها»، باید بگوید «ترک الصّلاة» یا «ترک الخطبه»؛ یعنی بدتر از رها کردن خطبه و بدتر از رها کردن نماز، رها کردن رهبر آسمانی است، ذا میگوید «ترکوکَ»؛ به‌هرحال. رفتم یک مسجدی، دیدم «مرگ بر آمریکا» نمیگویند؛ گفتم اینجا نمیگویند؟ گفتند نه، اینجا مسجد مقدّسین است. عالمش عالم وارسته‌ای بود؛ گفتم من میخواهم صحبت کنم نیم دقیقه؛ گفت: بگو؛ گفتم: قرآن چهار صفت گفته، در مسجدِ شما دو تا هست؛ قرآن میگوید: «اشدّاء على الکفّار، رحماء بینهم،(۲۲) بعد (هم) «تراهم رکّعاً سجّدا»؛(۲۳) (در مسجد) شما «رکّعاً» هست، «سجّداً» هست، «اشدّاء على الکفّار» در مسجدتان نیست، «رحماء بینهم» نیست؛ چرا نیست؟ فکر میکنید مقدّسید! آقا گفت: درست است. دیگر از آنجا شعار را گفتند. یعنی اگر هم خواستیم مردم را به انقلاب هم دعوت کنیم، اگر از راه قرآن وارد شویم میپذیرند، اگر همین‌طور فقط صحبت کنیم، میگویند «خب این نظر ایشان است، ما این نظر را قبول نداریم».

 راجع به مرجعیّت صحبت بود، خب مرجعیّت بیشتر روی علم و تقوا صحبت میکنند، حق هم هست، در قرآن هم هست و قبول، روی چشم؛ امّا غیر از «اعلم‌» و «اتقىٰ»‌، مگر این آیه در قرآن نیست؟ ترهبون به عدوّالله‌،(۲۴) اشدّاء على الکفّار.(۲۵) اگر امام به شاپور بختیار نمیگفت «من توی دهن این دولت میزنم»، شاپور بختیار فرار میکرد؟ مقام معظّم رهبری فرمود: رئیس‌جمهور آمریکا، رئیس‌جمهور فرانسه، نخست‌وزیر کجا، اینها جنایتکارند. غیر از «اعلم‌» و «اتقىٰ»‌ باید یک کسی هم یک تشری بزند، هی «اعلم‌» و «اتقىٰ»‌ ‌ نگوییم. «اعلم‌» روی چشم، «اتقىٰ»‌ روی چشم امّا این آیه‌ها هم هست. منبرها باید یک‌جوری باشد که محور، قرآن باشد؛ بله، حدیث هم باید باشد، تاریخ هم باید باشد، هرچی باید باشد، باشد؛ امّا سهم قرآن در منبرها کم است.

 الان ماه رمضان جلو ما است، یک ماه است؛ توفیقی است امسال و چند سال که ماه رمضان و تابستان به هم سوار میشود. خیلی خب، دوازده میلیون بچّه مدرسه‌ای داریم؛ چند سال پیش آقای بوشهری میگفت که ما بیست‌ هزار طلبه‌ی کت شلواری داریم که این دیپلمش را گرفته، لمعه‌اش هم تمام شده امّا معمّم نیست -در سیاسی‌عقیدتی نیست، امام جمعه، قاضی، اهل منبر، در نهاد رهبری در دانشگاه نیست- روحانی نیست ولی خب، لمعه‌اش را خوانده، دیپلم هم دارد؛ این با پسرعمّه‌ها و پسرخاله‌هایش میتواند جلسه‌های محلّی درست کند تا «انذر عشیرتک الاقربین‌»(۲۶) راه بیفتد. هر هجده‌ ساله‌ای میتواند ده، پانزده تا ‌ده، سیزده ساله را دعوت کند. این آموزش روخوانی قرآن یک مهارت است، هشت ساعته میشود آموزش بدهید، هشت ساعت بیشتر کار ندارد. شما اقوال را مطالعه کن، امّا روی منبر نباید اینها را بگویید، در منبر یک تفسیر روان بگویید، دو سه برابر ترجمه؛ روخوانی قرآن مهم است. ماه رمضان جلو ما است، عظمت رمضان به روزه نیست فقط، عظمت رمضان به قرآن است؛ نمیگوید «الّذی کتب علیکم الصّیام»، میگوید: شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن.(۲۷)

 در این مسئله‌ی محوریّت قرآن، باید یک نهضت تفسیری بشود. تجوید راه افتاده، حفظ قرآن راه افتاده، الحمدلله. ما دو علم داریم در قرآن که این دو علم با توبیخ است، یعنی با توبیخ میگوید که چرا نمیروی سراغش؟ یکی تفقّه است: «لولا نفر»(۲۸) -آیه‌ی «نفْر»- چرا نمیروید «لیتفقّهوا»؟ این «تفقّه» با توبیخ؛ الحمدلله حوزه‌ها هم براساس همین آیه راه افتاد، فعّالند. یک آیه‌ی دیگر هم داریم، آن هم تدبّر است، میگوید: افلا یتدبّرون القرآن‌؛ منتها تفقّه یک توبیخ دارد -«لولا نفر لیتفقّهوا» یک توبیخ دارد- امّا در آیه‌ی تدبّر دو تا توبیخ هست: (اوّل) «افلا یتدبّرون»،(۲۹) دو مرتبه -توبیخ دوّم- «ام على‌ قلوبٍ اقفالها»؛(۳۰) دو تا توبیخ برای تدبّر است. حدیثی از امام رضا هست که فرمود: اینکه نماز واجب شد برای این است که قرآن از مهجوریّت بیاید بیرون.

 وقتی موعظه میخواهیم بکنیم، آیات موعظه را بگوییم: فذکّر بالقرآن من یخاف وعید؛(۳۱) چرا جای دیگر میروید. در حوزه‌ها «معاونت تهذیب» هست برای اخلاق طلبه‌ها؛ آیات اخلاقی را بگویند؛ آیات اخلاقی را اگر بگویند، هم تفسیر است، هم تهذیب است، هم طلبه که این را یاد گرفت میرود توی محلّه‌شان میگوید؛ عید، تابستان، ماه رمضان، محرّم؛ یعنی ما اخلاقمان جدا است از تفسیرمان. سیاست هم میخواهیم بگوییم آیات سیاسی را باید بگوییم، چند صد آیه‌ی سیاسی داریم در قرآن، همانها را اگر بگوییم مردم تشکّر میکنند. ما مزه‌ی قرآن را نچشیده‌ایم بعضی‌هایمان و نچشیده‌اند بعضی‌هایشان؛ نه ما چشیده‌ایم و نه ما توانسته‌ایم بچشانیم. به‌هرحال مسئله‌ِی قرآن را جدّی بگیریم.

 فکر هم نکنید قرآن علم نیست؛ امام رضا فرمود: من اراد العلم فلیثوّر القرآن -«ثور» با «ث» سه نقطه یعنی انقلاب- برای علم قرآن را زیرورو کنید. دعوت شدیم ده سال پیش برای دانشگاه تهران امام جماعت بشویم -همان‌جایی که نماز جمعه هست؛ روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه ...؛ توی هفته- گفتم من به شرطی می‌آیم که تفسیر هم بگویم؛ گفتند که اینجا صبح تا ظهر سرِ درسند، خسته‌اند اینها؛ گفتم که کم میگویم؛ گفت آخر نمیشود؛ گفتم آقا من میتوانم نیم دقیقه تفسیر بگویم. گفت آخر نیم دقیقه تفسیر! بگو ببینم؛ ما گفتیم «در قرآن چند بار گفته "کلوا" -یعنی بخورید- هرجا میگوید "کلوا"، بغلش یک مأموریّتی است، کلوا انفقوا، کلوا اطعموا، کلوا لاتسرفوا، کلوا وَاعملوا‌ صالحا، کلوا ولاتطغوا؛ به زنبور عسل هم که میگوید "کلی"‌،دنبالش میگوید "ثمّ اسلکی"، تو هم که گل مکیدی باید عسل بسازی. یعنی کُلوا کُلوا هست امّا بخور بخور نیست؛ کنار خوردن یک مسئولیّتی است؛ والسّلام علیکم و رحمةالله».(۳۲)

(آقای قرائتی: خنده‌ی‌ تشکّر بود؟

معظّمٌ‌له: نه، این نَقل (والسّلام علیکم) دانشگاه را اشتباه گرفتند با اینجا،(۳۳) [شما] در دانشگاه گفتید «والسّلام علیکم».

آقای قرائتی: بله)

 

بعد گفتند خب، اینجا چون شصت هزار دانشجو دارد، مهم‌ترین دانشگاه کشور است، بعضی از اساتیدش استاد تمام و پروفسورند، پس علمی بگو؛ گفتم من قرائتی‌ام، طلبه‌ام، علمی میخواهید بروید سراغ علما؛ گفت مثلاً میخواهی «و بالوالدین احسانا»(۳۴) را بگویی؟ اینها که بچّه نیستند؛ من ناراحت شدم و گفتم به من گفته‌اند علمی حرف بزن، من میخواهم امروز آبکی حرف بزنم، روی تخته نوشتم «و بالوالدین احسانا»، گفتم بیست تا نکته از این میکشم بیرون؛ این «با»اش بای الصاق است؛ دو تا نامه را که سنجاق میکنند، به نامه‌ی پشتی میگویند الصاق، الحاق، پیوست؛ یعنی احسانت پیوست به خودت باشد، یعنی خودت مادرت را ببر دکتر؛ نگو پول میدهم تاکسی تلفنی ببرد) و بالوالدین. لقّمه بیدیک؛ با دست خودت لقمه لقمه دهان مادرت بگذار، نگو برنج بپز بخور، این درباره‌ی «بِالْـ». «بِالوالِدَین» گفته، «بِالْاَبَویْن» نگفته؛ چون به رهبر هم «اَب» میگویند -انا و علیٌّ ابوا هذه الامّه؛ ملَّة ابیکم ابراهیم؛(۳۵) به عمو میگویند، به پدر زن میگویند، به معلّم میگویند- «بالوالدین» گفته، حساب والدین از آنها جدا است. نگفته «بالوالدین المؤمنَین»، گفته «بالوالدین احساناً‌ برّاً کان او فاجراً». نگفته «بالوالدین انفاقا»، پدر و مادر خیلی وقتها پول نمیخواهند، محبّت میخواهند. بیست تا نکته تقریباً روی تخته سیاه، در دانشگاه نوشتم. گفتم آقایان بلد بودید؟ گفتند والّا به حضرت عباس بلد نبودیم، تا حالا هم کسی (نگفته بود). گفتم دیگر نگویید آقای قرائتی اینجا دانشگاه است، اینها پروفسورند، علمی حرف بزن. باسوادترین ماها پهلوی ساده‌ترین کلمات قرآن حرف نفهمیده داریم. در «هنّ لباسٌ‌ لکم»(۳۶) پنجاه تا نکته من گیرم آمده؛ در سوره‌ی کوثر ۸۲ تا نکته گیرم آمده. قرآن علم است، ما فکر میکنیم علم چیز دیگری است، اصلاً قرآن را جزو علم نمیدانیم. وقتی میگوییم مشغول چی هستی؟ میگوید مباحث علمیّه، میگوییم حالا مباحث علمیّه یعنی قرآن؟ میگوید نه، قرآن نه! نمیگویم آنها نباشد، میگویم به قرآن هم سهم بدهیم.

 ماه رمضان وقت قرآن است. ماشینی که موتورش هوا گرفته و خاموش شده، در سرازیری هلش میدهند؛ سرازیری قرآن، ماه رمضان است. پیغمبر در اُحد فرمود: کدام‌یک از این شهدا بیشتر قرآن بلدند؟ من اوّل میخواهم به جنازه‌ی او نماز بخوانم؛ این یعنی چه؟ چرا در قیامت به ما میگویند براساس قرآن درجه بگیرید، اقرأ وارقع. اصلاً قرآن را باید بکشیم وسط؛ تاریخ میخواهیم بگوییم از قرآن بگوییم، بعد از حدیثها بگوییم، نمیخواهم فقط قرآن هم باشد، قرآن و اهل‌بیت، از هم جدا نیست. بنده چهل سال است تقریباً در تلویزیونم، یک شبِ جمعه تعطیل نشده، این از الطاف استثنائی خدا بود. والله، بالله، اگر به هر کتابی تکیه میکردم سال اوّل و دوّم حرفهایم تمام شده بود. صبح نگاه به قرآن میکنی یک چیز میفهمی، عصر چیز دیگری میفهمی. اصلاً اگر حرف تازه نباشد خدا نمیگوید تدبّر کن؛ اینکه صاحبخانه به همه‌ی مهمانها میگوید شاخه را بتکانید، پیدا است هر که بتکاند، یک میوه‌ای گیرش می‌آید؛ وگرنه میگویم «خدایا چرا مدام به من میگویی تدبّر کن! ملّاصدرا، فیض کاشانی، امام، بزرگان، تکاندند، میوه‌هایش را بردند، دیگر چیزی برای من نمانده». اینکه خدا به هرکسی میگوید تدبّر کن، یعنی هر کس شاخه را تکان بدهد، میوه‌ گیرش می‌آید. امامان ما چیزی از قرآن میفهمند که ما نمیفهمیم، این حق است؛ فقیه از آیات‌الاحکام چیزی در می‌آورد که ما نمیفهمیم، این حق است؛ امّا معنایش این نیست که تدبّر نکنیم.

 ما از اوّل باید برگردیم خاکِ باغچه را عوض کنیم. ما که طلبه بودیم به ما میگفتند: «ضرب‌ زیدٌ عمرواً»، خب بگو «ضرب الله مثلاً»؛(۳۷) حالا چرا از «ضَرَب» شروع کردی؟ بگو: «رَحِمَ اللهُ عَبداً»؛ از رحم خدا شروع کن، چرا از کتک کاری شروع کردی؟ میگویند یک کسی طلبه شد فرار کرد؛ گفتند چرا؟ گفت بزن بزن است؛ اوّل میگویند ضَرَب، یک مرد غایب زد؛ ضَرَبا، جفتی زدند؛ یک خانم هم پیدا شد، ضَرَبَتْ؛ دوتایی شدند، ضَرَبتا؛ بزن بزن است!(۳۸) هر چه میخواهیم بگوییم، اوّل نگاه به قرآن کنیم. بنده حدود پنج هزار ساعت در تلویزیون صحبت کرده‌ام، الان هم اگر اینجا سکته کنم، پنج هزار سخنرانی ذخیره دارم. الان قرآن در بین ما، روی کیف عروس و بالای سر مسافر و بک یا الله و استخاره و نمیدانم از این برخوردهای این‌طوری بوده؛ کاشی‌کاری‌هایش هم که دمِ پشت بام کاشی‌کاری میکنند با خطّ کوفی که ما نمیفهمیم. یک مقدار باید قرآن بیشتر بخوانیم؛بخصوص آنهایی که قرائتشان خوب است، صوت خوب دارند. قرآن جاذبه دارد آقا، قرآن جاذبه دارد؛ هر چه میخواهیم بگوییم، قرآن در آن زمینه جاذبه دارد.

 من شرمنده هستم وقت آقا را گرفتم، وقت شما را گرفتم، دیگر حالا مهم بود؛ همین دلیل بر اهمّیّت است که این‌قدر قرآن می‌ارزید که آقا درس فقهشان را تعطیل کنند؛ آقا ببخشید.

(معظّمٌ‌له: طیّب‌الله انفاسکم.)

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۹۹۰
هفت نماهنگ؛ دیدار مردم قم با رهبر معظم انقلاب

هفت نماهنگ؛ دیدار مردم قم با رهبر معظم انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه) در دیدار هزاران نفر از مردم قم با تجلیل و تحسین حرکت عظیم، پرشور، به‌موقع و منسجم ملت در روزهای اخیر، به تشریح ابعاد و لایه‌های مختلف توطئه‌ی دشمنان برای سوءاستفاده از مطالبات به‌حق مردم پرداختند و با بیان سخنان مهمی خطاب به آمریکایی‌ها، مسئولان کشور و مردم تأکید کردند: ایستادگی و نبرد «ملت با ضد ملت»، «ایران با ضد ایران» و «اسلام با ضد اسلام» همچون چهل سال گذشته ادامه خواهد داشت اما کینه‌ورزی دشمن نباید موجب شود مسئولان از ضعف‌ها و مشکلات مردم و به‌ویژه طبقات ضعیف غافل شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۶۲۶
تحلیل جامع رهبر معظم انقلاب از وقایع اخیر کشور

تحلیل جامع رهبر معظم انقلاب از وقایع اخیر کشور

رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز ۱۹ دی ماه ۹۶ در دیدار هزاران نفر از مردم قم با تجلیل و تحسین حرکت عظیم، پر شور، به‌موقع و منسجم ملت در روزهای اخیر، به تشریح ابعاد و لایه های مختلف توطئه دشمنان برای سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم پرداختند و با بیان سخنان مهمی خطاب به امریکایی ها، مسئولان کشور و مردم تأکید کردند: ایستادگی و نبرد «ملت با ضد ملت»، «ایران با ضد ایران» و «اسلام با ضد اسلام» همچون چهل سال گذشته ادامه خواهد داشت اما کینه ورزی دشمن نباید موجب شود مسئولان از ضعفها و مشکلات مردم و بویژه طبقات ضعیف غافل شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود، با گرامیداشت سالروز قیام نوزدهم دی سال ۱۳۵۶، مردم قم را شجاع، سرشار از انگیزه و امید و در صراط مستقیم انقلاب دانستند و گفتند: مردم قم امسال همانند سالهای گذشته در راهپیمایی نهم دی شرکت کردند اما هنگامی که قضایای اخیر بوجود آمد، چهار روز بعد یعنی در روز سیزدهم دی، آن حرکت عظیم را آفریدند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه حرف ملت ایران بویژه جوانان در چهل سال گذشته، «ایستادگی در مقابل زورگویی و زیربار قدرتها نرفتن» بوده است، افزودند: ملت ایران همچنان با همان منطق، اهداف والای خود را دنبال می کند اما با انگیزه تر و پرتجربه تر از گذشته شده است و جوانان انقلابی کشور نیز پرتعدادتر از اول انقلابند.
ایشان قضایای روزهای اخیر را شواهد روشنی از این روحیه ملت ایران دانستند و گفتند: ملت ایران از روز نهم دی که این آتش‌بازی‌ها و شیطنت کاری‌ها آغاز شد، در نقاط مختلف کشور، حرکت خود را آغاز کردند اما هنگامی که دیدند مزدوران دشمن دست‌بردار نیستند، پی در پی و در روزهای متوالی، راهپیمایی ها تکرار شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این راهپیمایی ها حوادث معمولی نیست و این حرکت عظیم، منسجم و مردمی در مقابل توطئه دشمن و با چنین نظم، بصیرت، شور و انگیزه در دنیا بی نظیر است.
حضرت آیت الله خامنه ای در توصیف حرکت مستمر ملت، گفتند: این نبرد «ملت با ضد ملت»، نبرد «ایران با ضد ایران» و نبرد «اسلام با ضد اسلام» است که از این پس نیز ادامه خواهد داشت.
ایشان خاطرنشان کردند: البته این مبارزه و ایستادگی و مقاومت موجب نشده است که ملت از دیگر ابعاد زندگی از جمله پیشرفت های علمی و تأمین امنیت و آرامش غافل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای، ریشه تمام دشمنی ها و توطئه ها بر ضد ملت ایران را «انقلاب اسلامی» دانستند و تأکید کردند: تمام حرکات ناکام دشمن در این چهل سال، در واقع پاتک به انقلاب است، زیرا انقلاب حضور سیاسی دشمن را ریشه کن کرد.
ایشان گفتند: این بار هم ملت ایران با ایستادگی همچون سدی محکم و ملی با قدرت تمام به امریکا و انگلیس و لندن نشینان گفت که نتوانستید و بعد از این هم نخواهید توانست.
رهبر انقلاب اسلامی به میلیاردها دلار هزینه و سالها شبکه سازی و مزدورپروری بدخواهان ملت ایران برای ایجاد مشکل از دورن کشور اشاره کردند و افزودند: مسئولان فعلی امریکا که ساده لوحی آنها در امور سیاسی آشکار است، این بار خود را لو دادند و به شبکه سازی و مزدورپروری اذعان و هزینه های این طراحی را نیز با سرکیسه کردن دولت های وابسته خلیج فارس تأمین کردند تا شاید بتوانند زباله های فراری از ایران را بازیافت و دوباره وارد میدان کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اقدام دشمنان در سالهای اخیر در راه اندازی هزاران شبکه مجازی و دهها کانال تلویزیونی، ایجاد جوخه های ترور و انفجار و اعزام آنها به داخل مرزها، و بمباران گسترده ملت با دروغ، تهمت و شایعه خاطرنشان کردند: همه این تلاشها انجام شد تا شاید بتوانند افکار این ملت بویژه جوانان را تغییر دهند اما نتیجه اش، شهید حججی عزیز و دیگر شهدا بودند که در دفاع از انقلاب سینه سپر کردند.
ایشان افزودند: دشمنان حتی برای نفوذ در برخی ارکان، افرادی را تطمیع کردند و خود نیز مستقیم وارد میدان شدند که دخالت های مسئولان امریکایی را در این چند روز اخیر همه دیدند، اما باز هم نتوانستند و ناکام ماندند.
رهبر انقلاب اسلامی، صمیمانه از ملت ایران قدردانی کردند و گفتند: نه یک بار بلکه هزاران بار از این ملت تشکر می کنم؛ ملت ایران حقیقتاً ملتی رشید، با بصیرت، وفادار، با همت، زمان‌شناس و لحظه شناس است و می داند که لحظه‌ی حرکت، چه زمانی است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: دشمنان این پیام ها را می گیرند، اگرچه در تبلیغات به روی خود نمی آورند و صدها اخلال گر را هزاران نفر، و حرکات میلیونی مردم را گروه اندک جلوه می دهند اما صاحبان سیاست متوجه این حرکت و پیام های آن می شوند.
ایشان افزودند: ملت ایران با این حرکت عظیم کار خود را کرد و در دل سیاستگذاران دشمن رعب ایجاد کرد و بصیرت و انگیزه خود را به اوج رساند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحلیل های مختلفی که در روزهای گذشته از طرف اشخاص و جناح ها در روزنامه ها و شبکه های اینترنتی بیان شده گفتند: همه این تحلیل ها یک نقطه مشترک صحیح داشت و آن اینکه باید بین مطالبات صادقانه و به حق مردم و حرکات وحشیانه و تخریب‌گرانه یک گروه تفکیک قائل شد و مطالبات و خواسته های مردم را پیگیری کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اینکه عده ای از حقی محروم بمانند و در جایی جمع شوند و اعتراض کنند، یک مطلب است اما اینکه عده ای از این تجمع سوءاستفاده کنند و به قرآن و اسلام دشنام دهند و به پرچم ایران اهانت کنند و مسجد آتش بزنند، یک مطلب دیگر است.
ایشان افزودند: اعتراض ها یا درخواست های مردمی همواره بوده و اکنون نیز هست؛ در همین یکسال اخیر، برخی از مردم در بعضی شهرها یا در مقابل مجلس به دلیل مشکلات صندوق ها یا برخی مؤسسات مالی، اجتماعاتی داشتند که هیچ‌کس هم با آنها معارضه و مخالفتی ندارد و باید این حرفها گوش داده و رسیدگی شوند و در حد وسع و توان پاسخ داده شود.

حضرت آیت الله خامنه ای سپس در تبیین ابعاد قضایای اخیر گفتند: قرائن و شواهد اطلاعاتی نشان می دهد که این قضایا سازماندهی شده بوده و در شکل گیری آن، یک مثلث فعال بوده است.
ایشان افزودند: یک رأس این مثلث، امریکا و صهیونیستها بودند که طراحی را انجام دادند و چند ماه برروی این طراحی کار کردند و بنای آنها این بود که حرکت ها از شهرهای کوچک شروع شود تا به مرکز برسد.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: رأس دوم این مثلث، یکی از دولتهای پولدار خلیج فارس است که هزینه این نقشه را تأمین کرد و رأس سوم نیز، پادوها بودند که مربوط به سازمان آدمکش منافقین هستند و از ماهها قبل آماده بودند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به فراخوان ها، خاطرنشان کردند: در این فراخوان ها، شعار «نه به گرانی» مطرح شده بود که شعاری جذاب بود تا عده ای را بدنبال خود وارد صحنه کنند.
در ابتدای کار هم عده ای با این شعار همراه شدند اما مردم به محض آنکه دیدند، هدف و شعارها تغییر کرد، صف خود را جدا کردند.
ایشان در همین خصوص افزودند: همان افرادی که روز پنجشنبه و جمعه در اجتماع «نه به گرانی» شرکت کرده بودند، بعد از جدا کردن صف خود، در اجتماع عظیم نهم دی به میدان آمدند و برضد امریکا و منافق شعار دادند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه تبیین قضایای اخیر به برخی حرفها در رسانه های دشمنان اشاره کردند و گفتند: برای سازماندهی و عملیات دو قرار گاه فرماندهی در همسایگی ایران تشکیل شده بود، یکی از این قرارگاهها برای هدایت عملیات در فضای مجازی بود و قرارگاه دوم برای مدیریت اغتشاش ها که هر دو قرارگاه بوسیله امریکایی ها و صهیونیست ها فرماندهی می‌شد و پیروزی خود را نیز قطعی می دانستند.
حضرت آیت الله خامنه ای با سپاسگزاری به درگاه خداوند متعال که دشمنان ملت ایران را از نادان ها قرار داده است، تأکید کردند: برغم مقابله پی در پی مردم، دشمنان هنوز ملت ایران را نشناخته اند و معنای این سد محکمِ ایمان و شجاعت ملی را نفهمیده اند.
ایشان، بیهوده‌گویی‌های اخیر مسئولان امریکایی را ناشی از عصبانیت شدید و شکست اخیر دانستند و گفتند: می گویند حکومت ایران از مردم خود می ترسد! خیر. حکومت ایران متولد این مردم است و نظام اسلامی چهل سال است که به پشتوانه همین مردم در مقابل شما ایستاده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: می گویند حکومت ایران از قدرت امریکا هراس دارد؛ در پاسخ می گوییم اگر ما از شما هراس داشتیم، چگونه در دهه پنجاه شما را از ایران بیرون ریختیم و در دهه نود نیز شما را از کل منطقه بیرون راندیم.
ایشان به یکی دیگر از گزافه‌گویی‌های مقامات امریکایی مبنی بر نگرانی از نحوه رفتار با معترضان اشاره کردند و افزودند: شما خجالت نمی کشید؟ در یک‌سال گذشته هشتصد نفر از مردم امریکا به دست پلیس کشته شده اند. در قضیه قیام وال استریت هر کاری که توانستید بر ضد مردم کردید و با هر احتمال و تهمتی، مردم را کشتید؛ آن وقت برای مردم ایران اظهار نگرانی می کنید؟
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اشاره به ابراز نگرانی مسئولان انگلیس خبیث گفتند: اخیراً در موضوع حمله به مسلمانان انگلیس و دفاع مسلمانان از خود، یک قاضی انگلیسی، احکام بسیار سنگینی داد؛ حالا مسئولان چنین کشوری، دلسوز معترضان شده اند؟
رهبر انقلاب اسلامی، «براندازی نظام جمهوری اسلامی» را هدف مشخص امریکایی ها خواندند و با اشاره به تلاش دولت قبلی امریکا در پنهان کردن این هدف در موضع‌گیری‌ها و نیز نامه هایی که برای رهبر انقلاب می فرستاد، گفتند: البته رفتار آنها همان رفتار براندازی بود که دولت فعلی، صریح و بدون ملاحظه آن را اعلام می کند.
حضرت آیت الله خامنه ای، تلاش برای گرفتن ابزارهای اقتدار ملی ایرانیان را روش اصلی و وسیله امریکایی‌ها برای تحقق «براندازی» برشمردند و افزودند: «عواطف مردم و افکار عمومیِ هم جهتِ با حکومت» و «ایمان و انگیزه جوانان» از جمله ابزارهای اصلی اقتدار ملی است و به همین علت دشمنان درصدد تضعیف و سلب آنها هستند.
«قدرت دفاع موشکی» و «حضور مقتدرانه در منطقه» از دیگر ابزارهای اقتدار ملی ایرانیان بود که رهبر انقلاب یادآور شدند و افزودند: امریکا جرأت نمی کند اسم مذاکره با ما را بیاورد اما یک کشور اروپایی می گوید می خواهیم با ایران درباره حضور منطقه ای آن مذاکره کنیم در حالی که باید از او پرسید شما چرا در منطقه حضور دارید؟
رهبر انقلاب سپس سه نکته اساسی را خطاب به هیأت حاکمه امریکا مورد تأکید قرار دادند: اول: سرِ شما در حوادث اخیر به سنگ خورد و اگر در آینده تکرار کنید باز هم ناکام خواهید ماند. دوم: در این چند روز به ایران خسارت زدید، این کار بی تقاص نخواهد ماند و سوم: این کسی که به گفته خود امریکایی ها تعادل روحی- روانی ندارد، بداند که این دیوانه‌بازی‌های نمایشی، بی‌جواب نخواهد ماند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ایستادگی نظام در مقابل زورگویان و دفاع از منافع ملت و کشور افزودند: کسانی که در خارج یا متأسفانه در داخل دوست دارند با امریکایی ها پیوند بخورند و نشست و برخاست کنند، این حرفها را بشنوند و بدانند که نظام جمهوری اسلامی به فضل الهی همه مشکلات را برطرف خواهد کرد.
بخش دیگری از سخنان رهبر انقلاب خطاب به مسئولان کشور و عناصر و فعالان سیاسی بود. ایشان خود را هم مخاطب این سخنان دانستند و در نکته ای بسیار مهم گفتند: دست داشتن دشمن در مسائل اخیر، تحلیل نیست بلکه بر مبنای اطلاعات و خبر بیان شد اما این نباید موجب شود که از ضعف ها و مشکلات خودمان غافل شویم.
رهبر انقلاب تأکید کردند: دشمنان مانند مگس روی زخم ناشی از مشکلات و ضعف ها می‌نشینند، بنابراین باید زخم را خوب کنید و نگذارید بوجود آید چرا که اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، تبلیغات و فضاسازی بیگانه اثر نمی گذارد و امریکایی ها هم نمی توانند هیچ غلطی بکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای، «دفاع از حقوق مردم و تلاش برای حل مشکلات آنها» را وظیفه همه مسئولان برشمردند و افزودند: قشرهایی از مردم به خصوص «طبقات ضعیف» تحت فشار هستند و باید همه همت مسئولان صرف حل مشکلات موجود شود.
«شناخت مشکلات جامعه، تمرکز بر حل مسائل اساسی و تقسیم کار برای رفع آنها» توصیه مهم دیگر رهبر انقلاب به مسئولان سه قوه بود.
ایشان با اشاره به تشکیل چندین جلسه با مسئولان و مدیران اصلی کشور درباره آسیب های اجتماعی و اقدام برخی مسئولان در کاهش بعضی از این آسیب ها افزودند: همه بدانند که مشکلِ حل‌نشدنی و گره‌ی بازنشدنی در کشور نداریم اما باید در این زمینه آماده‌تر، پا به‌رکاب‌تر، بیشتر و دقیق تر، کار و تلاش کنیم.
«وحدت و همدلی» دیگر توصیه مؤکد رهبر انقلاب به مسئولان بود.
ایشان افزودند: در این شرایط که دشمنِ لجوج تهدید می کند و درصدد ایجاد مشکلات است، مسئولان و مجموعه های سیاسی باید «هم افزایی» کنند و از تحلیل و تضعیف یکدیگر خودداری کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری صدمات و خساراتی که در سال ۸۸ به علت بی قانونی برخی عناصر، متوجه مردم و ایران شد، افزودند: تسلیم در مقابل قانون همچون همیشه توصیه، تأکید و طلب بنده از همه مسئولان و دستگاهها است.
رهبر انقلاب، «تذکر و انتقاد منصفانه» را لازم و مفید دانستند و در عین حال افزودند: نباید انتقاد و تذکر را با یک کلاغ چهل کلاغ کردن، مبالغه و تعمیم غیرمنطقی، به ابزار شایعه و سیاه‌نمایی تبدیل کرد.
ایشان افزودند: نباید وجود تعداد اندکی مدیر یا قاضی فاسد را به هزاران مدیر اجرایی یا قاضی شریف تعمیم داد و دل جوانان عزیز میهن را خالی کرد، همچنان‌که نباید یکی دو نماینده را که در میان حدود ۳۰۰ نماینده، جور دیگری مشی می کنند، به همه نمایندگان تعمیم داد.

رهبر انقلاب، «تمرکز مسئولان کشور» بخصوص مسئولان اجرایی را بر مسائل کلیدی بویژه اشتغال و تولید و حل مشکل واردات ضروری خواندند و افزودند: این مسائل را بارها به مسئولان اجرایی تذکر داده ایم.
ایشان در همین زمینه افزودند: برخی گله می کنند که رهبری چرا تذکر نمی دهد اما بنده با گزارشهای مردمی و دیگر گزارشها از مسائل اساسی و مشکلات مردم با خبرم و مدام تذکر می‌دهم؛ به‌گونه‌ای که این تذاکرات علنی، یک دهم هشدارها و اوقات تلخی های ما با مسئولان در جلسات غیرعمومی هم نیست.
حضرت آیت الله خامنه ای بار دیگر با تأکید بر اهتمام مسئولان براشتغال و رونق تولید داخلی خاطرنشان کردند: بیکاری ریشه اصلی بسیاری از مفاسد است و باید با رونق تولید، آن را حل کرد البته پول پاشیدن بی حساب و کتاب مشکل را حل نمی کند و خوشبختانه مسئولان دولتی در این زمینه ها مشغول کار هستند.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با تشکر از مسئولان امنیتی، انتظامی و سپاه و بسیج افزودند: در مسئله اخیر باید میان جوان و نوجوانی که تحت تأثیر هیجان فضای مجازی حرفی زده و کاری کرده با کسانی که جزو پادوهای امریکا و ضد انقلاب هستند فرق گذاشت.
رهبر انقلاب افزودند: با کسانی که هیجانی وارد ماجرا شده اند چه دانشجو، چه غیر دانشجو باید صحبت و روشنگری کرد اما کسی که پادوی منافقین است و آدم می کشد حسابش جداست.
بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب مستقیماً خطاب به مردم بود.
ایشان حضور تعیین کننده، بی منت و با بصیرت ملت عزیز را در هنگامه های نیاز کشور موجب جلب رضایت پروردگار کریم خواندند و افزودند: در همه چهل سال اخیر هر جا لازم بوده در انتخابات، راهپیمایی ها و هر صحنه لازم دیگر، مردم سینه خود را سپر کرده اند و به ایران آبرو داده اند.
رهبر انقلاب با اشاره به شایعه پراکنی به عنوان یکی از ابزارهای مهم دشمنان به مردم توصیه کردند: هر موضوعی را مادام که سند درست و مطلب منطقی و معقول ندیده اید، باور نکنید و شایعات دشمن و دیگر حرفهای بی مبنا را منتشر و پراکنده نکنید.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مردم بدانند مسئولان کشور نخوابیده اند و به قدر وسعشان در حال کار و تلاشند؛ البته جاهایی قصور و تقصیر هم هست.
ایشان با اشاره به روند جاری حل برخی مشکلات گفتند: حل بعضی مسائل دیگر زمان بر است، ضمن اینکه تقریباً همه مسئولان مستقیم یا غیرمستقیم انتخاب خود مردم هستند که باید با ابتکار، به روز بودن و آمادگی های جسمی و عصبی، فعالیت برای حل مشکلات را افزون‌تر کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه انتخاب مسئولان با رأی مردم افزودند: مردمسالاری دینی را صادقانه و واقعاً قبول دارم؛ به همین علت به هرکسی که مردم رأی بدهند، کمک می‌کنم همچنانکه درباره همه دولتها از جمله این دولت، این کار را کرده ام و ادامه خواهم داد.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان تأکید کردند: به آینده بسیار روشن کشور امیدوار هستم و می دانم خداوند اراده کرده این ملت را به عالی ترین درجات برساند که به فضل الهی چنین خواهد شد.
فایل صوتی: 


دریافت فایل
حجم: 17.6 مگابایت

مطالب مرتبط: * گزارش  تصویری از دیدار مردم قم با رهبر معظم انقلاب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۹۹۱

پُرتکرارترین دغدغه رهبر انقلاب چیست؟

مقدّمه: سه پرسشِ مهجور

دیدارِ رهبرِ معظم انقلاب با اعضای جدیدِ مجمعِ تشخیصِ مصلحتِ نظام، همانندِ دیدار ایشان با نهادها و ساختارهای دیگر در سال‌های اخیر، به مَحملی برای «ترغیبِ به انقلابی ماندن» و «ستودنِ انقلابی‌گری» تبدیل شد. این حجم از تأکید و حساسیّت، بی‌سبب نیست و نباید به سادگی از کنارِ آن گذشت، بلکه باید نظرِ متعمّقانه به آن افکند و درباره‌اش آنچنان که درخور است، تأمّل و تدقیق کرد. در یادداشتِ پیش رو، نگارنده می‌کوشد به سه پرسشِ بنیادی درباره‌ی انقلابی ماندن و انقلابی‌گری، پاسخِ اجمالی دهد:
نخست اینکه انقلابی‌بودن به چه معناست؟ انقلابی‌گری چیست؟ انقلابی کیست؟ نیروی انقلابی چه اوصافی دارد؟ چه خصوصیاتی، مرزِ میانِ انقلابی و غیرانقلابی را مشخص می‌کند؟
دیگر این که چرا باید انقلابی بود؟ چرا انقلابی ماندن، فضیلت است؟ انقلابی‌گری در دوره‌ی پساانقلابی چه توجیهی دارد؟ مگر انقلابی‌گری، خاصِ دوره‌ی انقلاب نیست؟ انقلاب که امری متعلق به گذشته است، چرا باید در دوره‌ی کنونی، همچنان برقرار باشد و بازتولید شود؟ اگر از انقلاب به نظام عبور کرده‌ایم، چگونه می‌توانیم اقتضائاتِ انقلاب را با اقتضائاتِ نظام، سازگار و مطابق کنیم؟
و در نهایت، این پرسش که ریشه‌ی این همه تأکید و اصرارِ رهبر معظم انقلاب نسبت به انقلابی بودن چیست؟ چرا ایشان به طورِ مکرّر، همگان را به انقلابی‌گری فرا می‌خواند؟ مگر ایشان احساس می‌کند که انقلابی‌گری، کم‌رونق و رقیق شد است؟ آیا انقلابی‌گری در معرضِ خطر است؟ آیا آفتی به جانِ انقلاب افتاده است؟

۱. «انقلاب»، «انقلابی» و «انقلابی‌گری»؛ گره‌گشاییِ معنایی

انقلابِ اسلامی، که به‌اصطلاح یک انقلابِ اجتماعی بود، «افقِ فکری و فرهنگیِ تازه» ‌ای را پیش روی ما قرار داد؛ افقی که از نظمِ مستقرِ قبلی، گسسته بود، بلکه در نقطه‌ی مقابلِ آن قرار داشت. در این فضای نو، «ارزش‌ها» یی شکفتند و روییدند که ریشه در «تلقّیِ قدسی از عالَم و آدم» داشتند و واقعیّت‌ها را به گونه‌ای متفاوت، تفسیر می‌کردند. خودِ انقلابِ اسلامی به عنوانِ یک واقعیّت، برخاسته از همین «نگاهِ نوپدید» بود، و از این‌رو، کسانی که نتوانستند این «نگاه» را فهم کنند، از فهمِ «انقلابِ اسلامی» نیز بازماندند و در مقامِ تحلیل و توضیحِ آنچه که رخ داده بود، به بیراهه رفتند.
در دوره‌ی پیشاانقلاب، انقلابی کسی است که با تکیه بر چنین نگاهی، به جریانِ انقلابی می‌پیوندد و مبارزه می‌کند تا انقلاب، کامیاب و غالب شود؛ و در دوره‌ی پسانقلابی نیز، انقلابی کسی است که همچنان بر همان ارزش‌های انقلابی اصرار می‌ورزد و آنها را فریاد می‌زند. نیروی انقلابی در دوره‌ی پساانقلاب، باز هم انقلابی فکر و عمل می‌کند و به دنبالِ بهانه‌هایی برای «عبور از انقلاب» نیست، بلکه سخت معتقد است که در دوره‌ی پساانقلابی، همچنان باید ارزش‌های انقلابی، مسلّط و معتبر باشند و از هیچ یک از آنها، حتّی اندکی عقب‌نشینی نشود. به این ترتیب، دوره‌‌ی پساانقلاب، دوره‌ی «پایان یافتن» و «منقضی شدنِ» انقلاب نیست، بلکه دوره‌ای است که متأثّر از انقلاب است و انقلاب آن را رنگ‌آمیزی و مهندسی کرده است. «تاریخِ پساانقلاب»، در امتدادِ «تاریخِ انقلاب» و ذیل آن است، نه مستقل و بریده از آن. به عبارتِ دیگر، دوره‌ی پساانقلاب، بر اساسِ نظامِ معنایی و افقِ معرفتی که انقلاب آفریده است، طراحی می‌شود و انقلاب بر آن، سایه‌گُستر است. به این سبب، تعبیرِ «پسا» بر «حضور» و «فاعلیّتِ» انقلاب دلالت دارد، و نه بر «غیبت» و «تمام شدنِ» آن.

۲. «انقلابی بودن» و «انقلابی ماندن»؛ حاجت به تداومِ انقلاب

کسانی که انقلاب را به پیروزی رساندند، انقلابی بودند؛ یعنی مبارزه را بر سکوت و سازش ترجیح دادند و به کمتر از انقلاب، راضی نشدند و خطرها و تهدیدهای ناشی از انقلابی‌گری را به جان خریدند. روشن که انقلاب، بدونِ انقلابی‌گری کامیاب نمی‌شود و نقطه‌ی پایانیِ مسیرهای دیگری همچون اصلاح‌خواهی، وقوعِ انقلاب نیست. پس هنگامی که حاجت به انقلاب است، چاره‌ای جز انقلابی‌گری نیست و «انقلاب»، جز با «انقلابی‌گری» محقَق نمی‌شود. حال مسأله این است که در دوره‌ی پساانقلابی که «انقلاب» به طورِ طبیعی، به «نظام» تبدیل شده و مطالبات و خواسته‌ها و از قالبِ «نهضت» به قالبِ «نهاد» ریخته شده است، انقلابی‌گری چه توجیه و کارکردی دارد!؟ این «انقلاب» است که محتاجِ انقلابی‌گری‌ست، نه «نظام‌سازی» و «حُکمرانی». پس قواعدی که به کارِ «انقلاب کردن» می‌آید، با «حکومت کردن» سازگار و همخوان نیست. پیروزیِ انقلاب، به معنی پایانِ انقلابی‌گری و آغاز حکمرانیِ ساختاریافته و چارچوب‌مدار است.


این تحلیل، صحیح نیست، چون مقصود از انقلابی‌گری در دوره‌ی پساانقلاب، شوریدن بر ضدّ نظامِ سیاسیِ برخاسته از انقلاب نیست و قرار نیست همچنان، ساختارِ رسمی نادیده گرفته شود و نسبتِ چالشی و اصطکاکی با آن برقرار گردد، بلکه غرض این است که نیروهای انقلابی، از «ارزش‌های انقلابی» عبور نکنند و به «محافظه‌کاری» و «مصلحت‌اندیشی» رو نیاورند و از اصول و قواعدِ اساسیِ انقلاب، عقب‌نشینی نکنند. این امر از آن جهت اهمیتِ وافر دارد که در دوره‌ی پساانقلاب، بخشی از نیروهای انقلابی بنا به دلایل یا عللی، دچارِ «تغییر و فرسودگیِ ایدئولوژیک» می‌شوند و از آرمان‌های انقلابی و ساختارشکنانه‌ی خویش صرفِ نظر می‌کنند و اسیرِ «روزمرگی» و «بوروکراسی» و یا مجذوبِ «ایدئولوژی‌ها دیگر» می‌شوند. به بیانِ دیگر، تا هنگامی که انقلاب به پیروزی نرسیده و مبارزه جریان دارد و نظمِ طاغوتی، مقاومت و سرکوب می‌کند، نیروهای انقلابی هیجان و حرارت و انگیزه دارند و از آرمان‌های خود عقب‌نشینی نمی‌کنند، اما هنگامی که انقلاب به پیروزی می‌رسد و نیروهای انقلابی، خودشان قدرت را به دست می‌گیرند، چه‌بسا از راهِ رفته بازگردند و شعارها و مقاصدِ انقلابی را به فراموشی بسپارند. در این حال، انقلاب از هدف‌ها و غایاتش دور می‌شود و نیمه‌کاره، رها می‌گردد. درحالی‌که انقلاب یک واقعیّتِ «دفعی» و «لحظه‌ای» نیست که ناگهان پدید آید و تمامِ آرمان‌هایش محقَق گردد، بلکه واقعیّتی «تدریجی» و «مرحله‌ای» است. از این‌رو باید در دوره‌ی پساانقلاب، نگاهِ انقلابی را تداوم داد تا انقلاب به طورِ کامل، مسیرهایی که وعده داده بود را بپیماید و به جامعه‌ی آرمانی‌اش دست یابد. اگر چنین نشود، انقلاب صرفا در براندازیِ نظامِ سیاسی و جابجاییِ حاکمان، خلاصه شده و دگرگونیِ ماهیّتی و مضمونی رخ نداده است. بنابراین، نیروهای انقلابی باید با همان عزم‌های راسخ و مستحکم، به «خطِ انقلاب» وفادار بمانند و انقلاب را ادامه دهند تا نتایجِ عینی و حقیقیِ انقلاب، آشکار گردد.
افزون بر این که نباید «ارزش‌های انقلابی» از صحنه‌ی دغدغه‌ها و حساسیّت‌های نیروهای انقلابی حذف شوند، «روش‌های انقلابی» نیز باید همچنان معتبر انگاشته شوند، به خصوص در زمینه‌ی مواجهه با تجدُّد یا دشمن بیرونی، نباید «سازش‌کاری» بر «انقلابی‌گری» سایه افکند و محدودیّت‌های خود را بر انقلاب تحمیل کند، بلکه انقلاب باید فارغ از تنگ‌نظری‌ها و محافظه‌کاری‌ها، به موضع‌گیری‌های قاطعانه‌ی خود ادامه دهد و هرگز مبتلا به «انفعال» و «وادادگی» و «خودباختگی» نشود. چنانچه در این باره سهل‌نگاری شود، نظامِ سیاسی ممکن است به تدریج از همه‌ی غایات و مقاصدِ انقلاب، «عقب‌نشینی» کرده و به انقلاب به‌مثابه یک «واقعیّتِ تاریخیِ درخشان» نگریسته می‌شود که درخورِ «تمجید» و «تکریم» است، اما نباید آن را از «زمانه‌ی خویش» خارج کرد و توقع داشت با وجودِ استقرارِ نظامِ سیاسی، همچنان انقلابی فکر کرد و عمل نمود.

۳. انقلاب، در «خطر» است؛ فرو بردنِ انقلاب در مُردابِ تجدُّد

حساسیّت‌ها و دغدغه‌های فراوانِ رهبر معظم انقلاب درباره‌‌ی «انقلاب» و «انقلابی ماندن»، ریشه در واقعیّت‌هایی دارد که ایشان می‌بینند و نمی‌توانند نسبت به آنها، بی‌تفاوت و خاموش باشند. اگرچه انقلاب، مقاوم و مقتدر ایستاده و دشمنانِ خویش را به چالش می‌کِشد، اما در عینِ حال، تهدیدی از درون، متوجّه آن است که ویران‌گر و مخرّب است؛ و آن تهدید این است که کسانی در درونِ جبهه‌ی انقلاب حضور دارند که به «ایدئولوژیِ انقلابی» اعتقادی ندارند و بر باورند که دوره‌ی انقلابی‌گری به سَر آمده و نباید در گذشته، متوقف ماند. غیرانقلابی‌ها، چون خودشان «استحاله» شده‌اند، می‌خواهند انقلاب را نیز استحاله کنند؛ قصد دارند انقلاب را به گونه‌ای «تفسیر» و «توجیه» کنند که با وضعِ جدیدشان مطابق باشد تا شکاف‌شان با انقلاب، آشکار نشود؛ اندیشیده‌اند که چگونه می‌توان بی‌سروصدا، از ارزش‌های انقلاب دست کشید و عقب‌نشینی کرد. انقلابی‌های شرمنده و پشیمان معتقدند عقلِ انقلابی، «بی‌عقلی» ‌ست و با چنین عقلی نمی‌توان جامعه را تدبیر کرد؛ قواعدِ «انقلاب کردن» و «حکومت کردن» با یکدیگر تفاوت دارند؛ هنگامی که «انقلاب» به «نظام» تبدیل می‌شود، باید انقلاب را «تمام‌شده» در نظر گرفت و امثالهم. هر چند انقلاب در برابرِ تجدُّد شکل گرفت، اما اینان می‌خواهند انقلاب را در مردابِ «تجدُّدِ جهانی‌شده» غرق کنند و برای این منظور، باید انقلاب، «انقلابی» نباشد، و در واقع، باید خودِ «انقلاب» نباشد و از میدان به در شود. باید از خود تهی شویم تا به تدریج، در تجدُّدِ جهانی‌شده، «هضم» و «حلّ» شویم. اینان از «همسویی با روند اجتناب‌ناپذیر جهانی شدن» سخن می‌گویند، در حالی‌که غرض‌شان، «عقب‌نشینی» است.
نتیجه‌گیری: «انقلاب» را دریابیم!

نه فاصله‌ی میانِ «انقلاب» و «ضدّانقلاب»، چندان زیاد است و نه پیمودنِ این فاصله، نمایان و آشکار است. از این‌رو، رهبر معظم انقلاب در طولِ دهه‌های پس از رحلتِ امام خمینی، همواره نسبت به این مسأله‌ی سرنوشت‌ساز، هشدار داده‌اند. دوگانه‌هایی از قبیلِ «صورت/ سیرت»، «ظاهر/ باطن»، «جسم/ روح»، «قالب/ مضمون»، «پوسته/ مغز»، «موجودیّت/ هویّت» و... که در گفتارهای ایشان تکرار شده، معطوف به همین دغدغه بوده است. مقصودِ ایشان از تعبیرِ لطیفِ «سکولاریسمِ پنهان» این است که نیروهایی در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی، می‌خواهند مغز و جوهرِ انقلاب را متلاشی کنند و فقط پوسته و جسمی بی‌تأثیر از آن بجا نهند. اگر چنین شود، نه‌تنها حرکتِ تکاملیِ انقلاب، متوقف خواهد شد، بلکه انقلاب از دست خواهد رفت. آیت‌الله خامنه‌ای به عنوانِ ولیّ فقیه و رهبر معظم انقلاب اسلامی، چون حفاظت و پاسداری از ایدئولوژیِ انقلاب را برعهده دارد - و از این‌رو، به تعبیر استاد شهید مطهری، ولایتِ فقیه بیش از هر چیز، ولایتِ ایدئولوژیک است - باید نسبت به آنچه که بر انقلاب می‌گذرد، حساس و دغدغه‌مند باشند و اگر خطری را مشاهده یا پیش‌بینی می‌کنند، آن قدر به آن اشاره کند و از آن سخن بگوید که دیگران از خوابِ غفلت برخیزند و آن را دریابند.


پی‌نوشت:
۱. عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی

منبع مقاله: Khamenei.ir

منبع: راسخون ( http://rasekhoon.net/article/show/۱۳۲۵۸۲۲/ )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۵۸
کلیپ صوتی در آرزویت درباره فرازهایی از مناجات شعبانیه

کلیپ صوتی در آرزویت درباره فرازهایی از مناجات شعبانیه

پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR کلیپ صوتی «در آرزویت» را درباره بیانات رهبر انقلاب درباره فرازهایی کوتاه از مناجات  شعبانیه منتشر می‌کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان خود در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی با اشاره به فرصت‌های بزرگ ماه‌های رجب، شعبان و رمضان همه مسئولین کشور از جمله نمایندگان را نیازمند مستحکم‌تر کردن ارتباط خود با  خدا دانستند و فرمودند: باید با استفاده از دعاهای وارده در این ماه‌ها، و انس بیشتر با قرآن و نوافل، زمینه‌ی ارتباط نزدیک‌تر با خدا را فراهم کنیم.
 
این کلیپ صوتی سه دقیقه ای زیبا را در پایین بشنوید:
 
 

دریافت
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۹۹۲