۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هر روز با قرآن» ثبت شده است

درسهای برگزیده قرآن 63

درس شماره: ۶۳
عنوان: خودسازی


"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ"؛ سوره مائده، آیه ۱۰۵
ای کسانی که ایمان آورده اید! بر شما باد [حفظ] خودتان. هرگاه شما هدایت یافتید، آن که گمراه شد به شما زیانی نمی رساند. بازگشت همه شما به سوی خدا است و او شما را به آنچه می کردید، آگاه می سازد.
🖋مقدمه
گاهی در جوامع بشری جریانهایی به وقوع می پیوندد که بیشتر افراد جامعه را همراه خود می برد و هیچ کس را توان رویارویی با آن نیست. در این میان، دین‌داران از همه بیشتر رنج می برند و می ترسند مبادا این موج بی‌دینی، دامان آنها را هم آلوده کند؛ از این رو با تمام توان تلاش می کنند؛ اما هرچه بیشتر تلاش می کنند، کمتر نتیجه می گیرند و چه بسا دچار یأس و ناامیدی می شوند. این آیه، در حقیقت پاسخی برای رفع نگرانی مومنان است.
از پیامبر اکرم(ص) درباره این آیه پرسیدند؛ حضرت فرمود: "امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ اما هنگامی که دیدید مردم، دنیا را مقدم داشته و بخل و هوا بر آنها حکومت می کند و هر کسی تنها رأی خود را می پسندد، به خویشتن بپردازید و عوام را رها کنید." (نورالثقلین، ج۱،ص۶۸۴)
📋واژه ها
علیکم: بر شما باد (اسم فعل)
لایضر: ضرر نمی رساند (فعل مضارع از ماده ضرر)
ضلّ: گمراه شد (فعل ماضی از ماده ضلل)
ینبا: آگاه می سازد (فعل مضارع از ماده نبأ، باب تفعیل)
📌نکات تفسیری
۱- خوسازی
اگر توان ایستادگی و مقابله در برابر موج گمراهی و غفلت اجتماع را ندارید، به خویش بپردازید و آنها را به حال خود رها کنید تا دینتان محفوظ بماند. از تنهایی در راه حق نهراسید و بدانید که انحراف جامعه، مجوز گناه نخواهد بود.
در نهایت، روز قیامت، هر کس مسئول کار خویش خواهد بود و مومنان، به سبب رفتار و کردار ناروای گمراهان و عقاید باطل آنان، بازخواست نخواهند شد.
۲- استحکام جامعه در گرو خودسازی
اسلام، چنان منطقی و استوار است که اگر تک تک افراد جامعه اسلامی، طبق قوانین آن رفتار کنند، علاوه بر هدایت خود، زمینه هدایت جامعه را فراهم می کنند و اگر جامعه دچار انحراف شد، این انحراف، به دین او آسیبی نمی رساند. همین طور اگر جوامع اسلامی به خودسازی درونی مشغول شوند، دشمنان خارجی نمی توانند به آنها آسیبی برسانند.
۳- توجه به معاد، سبب تقویت روحیه دین‌داری
در شرایطی که تمام قدرتهای ظاهری بر ضد دین و معتقدات دینی دست به دست هم داده اند، حفظ دین، بسیار دشوار و مومنان، نیازمند یاری و تقویت روحیه خواهند بود. خداوند، با توجه دادن مومنان به قیامت، به ایشان روحیه بخشیده است که : ای انسانها! بازگشت همه شما به سوی خدا است(الی الله مرجعکم جمیعا). آنجا است که شما به پاداش تلاشها و پایداری های خود در حفظ دین خدا خواهید رسید. این توجه دادن به معاد، افزون بر دلگرمی مومنان، سبب خودسازی آنان نیز خواهد بود.
بنابراین انسانها، در آخرت –که بازگشت به سوی خدا و سرانجام همه است- از نتیجه اعمال نیز مطلع خواهند شد و این، مژده دیگری برای مومنان است که تلاشهای آنان، چه در راستای حفظ دین در جامعه (امر به معروف و نهی از منکر) و چه در راستای حفظ دین شخصی خویش، ضایع و تباه نشده، بلکه همه محفوظ است، و در قیامت، شما را آگاه خواهند کرد و به پاداش آنها دست خواهید یافت.
📢پیام‌ها
۱- انحراف جامعه مجوز گناه کردن افراد نیست و اگر حریف دیگران نمی شویم، حریف نفس خود باشیم و در راه حق از تنهایی نهراسیم.
۲- اهل ایمان بر رفتار و کردار ناروای گمراهان و عقاید باطل آنان مواخذه نخواهند شد.
۳- چنان باید تربیت شویم که فساد محیط و جامعه در ما تاثیر نگذارد. (تفسیر نور، ج۳،ص۱۷۹)
۴- پرداختن به خود و مراقبت از ایمان و انجام وظایف، اولین وظیفه انسان مومن است. (یا ایهاالذین آمنوا علیکم انفسکم)

🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۸۵
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۶۲
عنوان: ناپاکی‌ها

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ"؛ سوره مائده، آیه۹۰
ای اهل ایمان ! شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی و از کار شیطان است ؛ پس ، ازآن دوری کنید ، باشدکه رستگار شوید.
🖋مقدمه
هر چیز در مسیر حرکت خود با آفت هایی روبرو می شود . اگر این آفت ها و آسیب ها شناخته شود، حرکت رو به کمال ادامه خواهد یافت؛ و گرنه آسیب ها و آفت ها ، او را متوقف و حتی نابود خواهد کرد.
خداوند ، در قرآن مجید آفت های راه کمال انسان رابیان فرموده است . شراب (مایعات مست کننده) ، قمار ، انصاب و ازلام از جمله پلیدی های شیطان معرفی و دوری ازآنها شرط موفقیت و رستگاری دانسته شده است (فاجتنبوه لعلکم تفلحون)
📋واژه ها
میسر: قمار(از ماده یسر)
انصاب: بت ها (جمع نصب)
ازلام: تیرهای قرعه (جمع زلم )
رجس : پلیدی
📌نکات تفسیری
۱-رجس چیست؟
به هرچیز ناپاک و پلید ، «رجس» می گویند و منظور از رجس شیطان ، همان وسوسه های او است.
شیطان برای منحرف کردن انسان از راه مستقیم هدایت ، به مکر و حیله دست می زند و با روش های خاص خود ، او را گمراه می کند. درآیه بعد به نمونه ای از این رفتارها اشاره شده است.
إِنَّمَا یُرِیدُ ٱلشَّیْطَٰنُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ ٱلْعَدَٰوَةَ وَٱلْبَغْضَآءَ فِى ٱلْخَمْرِ وَٱلْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ (مائده ۹۱)
«همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه ایجادکند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد»
۲-دشمنی میان مومنان از ضررهای شراب و قمار
یکی از ضررهای شراب و قمار، از هم گسستن دوستی ها و جایگزینی کینه و دشمنی به جای محبت است . بر کسی پوشیده نیست که شراب، باعث اختلال عقل می شود و انسان ، دراین حالت ممکن است هر کاری انجام دهد . چه قتل ها و خونریزی ها وگناهان شنیعی که در همین حالت ها انجام گرفته و می گیرد.
اینها همه ، سبب از بین رفتن دوستی ها و کاشتن تخم کینه و دشمنی خواهد بود. در قمار نیز یک طرف برنده و دیگری بازنده است و بازنده گاهی اموال ؛ بلکه ناموس خود را نیز از دست میدهد و این جز کینه و دشمنی ، چیزی به همراه نخواهد داشت.
۳-غفلت از یاد خدا و دوری از نماز
یکی دیگر از ضررهای شراب و قمار ، فراموشی یاد خدا و فرو رفتن در دام غفلت ها و بی توجهی ها است و این خود ، برای انسان خسارت بسیار بزرگی است . با فراموش کردن خدا زمینه بسیاری از گناهان و سقوط انسان فراهم خواهد شد.
آری، شراب و قمار سبب خواهد شد عالی ترین مظهر یاد خدا (نماز) ، مورد غفلت قرار گیرد و آدمی از این خیر بزرگ محروم شود.
کسی که از یاد خدا دل بگرداند و در غفلت از یاد او به سر ببرد ، دچار زندگی سختی خواهد شد و روی آرامش نخواهد دید. البته سختی زندگی به معنای نداشتن مال نیست ؛بلکه بسیاری از سرمایه داران به سبب حرص و طمع، با ترس و دلهره ، در فشار و تنگنای زندگی دست و پا می زنند، غافل از این که زندگی آرام وشیرین در پرتو یاد وذکر خدا است.
این عده ، نه تنها در دنیا دچار تنگنا و سختی هستند ؛ بلکه در قیامت هم کور محشور شده و با تعجب می پرسند: «پروردگارا ! چرا مرا نابینا محشور کردی با آن که بینا بودم ؟ » خداوند در پاسخ می فرماید: « همان طور که نشانه های ما بر تو آمد و تو آنها را به فراموشی سپردی ، امروز نیز همان گونه فراموش می شوی »
📢پیام ها
۱-هر چه مانع یاد خدا و نماز شود ، پلید و مانع موفقیت و کمال انسان است (رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون) (این ، یک ملاک و معیار کلی است که می توان همه کارها را با آن سنجید ؛ اگر کاری سبب فراموشی یاد خدا است از دیدگاه قرآن مطرود است )
۲-ایمان ، با شراب خواری و قمار بازی سازگاری ندارد (یا ایها الذین امنوا انما الخمر والمیسر .. فاجتنبوه )
۳-شراب و قمار ، در ردیف بت پرستی است (الخمر و المیسر و الانصاب)
۴-نه تنها شراب نخورید ، بلکه گرد آن هم نروید (فاجتنبوه) به جای آنکه بگوید (لا تشربوا الخمر)
۵-دوری از محرمات ، شرط دستیابی به سعادت و رستگاری انسان موثر است (فاجتنبوه لعلکم تفلحون)
۶-از همه کارهای شیطانی باید اجتناب شود (رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه)

🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۹۱۵
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۶۱
عنوان: سرسخت‌ترین دشمنان


"لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ"

سوره مائده، آیه ۸۲
مسلما، دشمن ترین مردم با مومنان را یهود و مشرکان، خواهی یافت و نزدیکترین دوستان به مومنان راکسانی می یابی که می‌گویند: « ما نصارا هستیم» ؛ این به دلیل آن است که میان آنها ، افرادی عالم و تارک دنیا هستند وآنها (برابر حق) تکبر نمی‌ورزند.


🖋مقدمه:
خداوند متعال ، برای هدایت بندگان خاص خود و برای هموار کردن زمینه تعالی و برداشتن موانع کمال، مکرر به موانع رشد توجه می دهد . یکی از موانع ، دشمنانی هستند که رشد اسلام و مسلمانان را بااهداف خود ناسازگار می بینند چنان که در سوره های متعدد به خصومت دشمن قسم خورده انسان توجه داده است. (قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین ) در آیه مورد بحث هم ، به دشمنی یهود – به عنوان دشمنان سرسخت اسلام که با تمام وجود ، مقابل اسلام می ایستند – توجه داده است تا مسلمانان خطر آنها را مدنظر داشته باشند و فریب آنها را نخورند.


واژه ها

یهود: به « یهودا» منسوب است که از فرزندان حضرت یعقوب بوده و بعد از آن ، به بیشتر بنی اسرائیل ، یهودی اطلاق شد.
نصارا: منسوب است به آبادی های ناصره و نصری و نصران از سرزمین فلسطین که نزدیک شهر الخلیل است . چون حضرت مسیح ع درآنجا سکنی داشت . پیروان آن حضرت را نصاری و مسیحیین گفتند.
قسیسین : عالم نصارا – کشیش(جمع قسیس)
رهبان: عابدان نصارا – (جمع راهب از ماده رهب)


📌نکات تفسیری
۱-علل دشمنی یهود با اسلام چیست؟
یهود مردمی هستند که خود را از دیگران برتر دانسته و برای خود ارزش ویژه ای نزد خداوند قائل اند. آیه (و قالوا لن تمسنا النارالا ایاما معدوده) و آیات مشابه آن ، به این موضوع توجه می دهد . همین خود بینی،عامل نوعی نژاد پرستی در آنها شده است تا آنجا که ادعای مالکیت بر همه جهان را دارند.
دومین صفت بارز یهود، این است که بر دنیا حریص اند (ولتجدنهم اخرص الناس علی حیاه ومن الذین اشرکوا ) قرآن، آنان را در حرص و دنیاگرایی ، همتای مشرکان می داند که منکر معاد هستند و زندگی را درهمین دنیا خلاصه می دانند.
با توجه به این دو صفت ،می توان دلیل دشمنی آنها با اسلام را (اشد الناس عداوه) دریافت.
مخالفت اسلام با اندیشه های نژاد پرستانه و دنیاگرایانه آنها، ملاکهای ارزش گذاری را بین انسانها متحول کرد و تقوا و انسانیت انسان ها را با بیان (ان اکرمکم عندالله اتقاکم) و دنیاگرایی را با (متاع الدنیا قلیل) زیرپا نهاد . پا زیر پا نهاده شدن این اندیشه ها ، صاحبان آنها که می توانستند زیر چتر اندیشه های غیر نژادپرستانه و دنیا گرایانه بیاسایند. بدترین دشمنان اسلام شدند.
یهودیان قرن جدید هم خوی نژادپرستی را از آنها به ارث برده و دنیاخواهی آنها جهان را به آتش کشیده است و با همین اندیشه ها ، با اسلام و مسلمین دشمنی دیرینه دارند.
۲-علت نزدیکی ودوستی مسیحیان معاصر پیامبر ص بامسلمانان؟
در این آیه شریف، به سه علت اشاره شده است :
الف) وجود عالمانی بین آنها، که همانند دانشمندان دنیا پرست یهود ، درکتمان حقیقت کوشش نداشتند.
ب) وجود رهبان ها و تارکان دنیا که درست در نقطه مقابل یهودیان حریص گام بر می داشتند. اینان هر چند گرفتار انحرافاتی بودند ، در جایگاهی بهتر ازیهود قرارداشتند.
ج) خضوع آنها برابرحق و عدم تکبر آنان نیز علت سوم است در حالی که اکثریت یهود ، به سبب خودبینی و نژاد پرستی از قبول آئین اسلام سرباز می زدند.
باید توجه داشت به واسطه این سه سبب ، مسیحیان صدر اسلام، (اقربهم موده للذین آمنوا) معرفی شدند. هر زمان این صفات در بین مسیحیان باشد (اقربهم موده) خواهند بود و اگر این صفات درآنها نباشد ، نزدیکی و دوستی آنان با مسلمانان نیز وجود نخواهد داشت.
خلاصه اینکه نزدیک تر بودن مسیحیان به مسلمانان ، به صورت مطلق نیست بلکه مشروط به وجود شرایطی است که با وجود آنها ، آنان به مسلمانان نزدیک ترند و در صورت نبود آن شرایط مسیحیان با دیگران در این باره تفاوتی ندارند.
۳-فلسفه بیان دوستی ها و دشمنی ها
در ایه علاوه بر آنچه در مقدمه ذکر شد ، خداوند متعال به پیامبر اعظم خود و مسلمانان توجه می دهد که دراهداف تبلیغی خود ، نوک پیکان تبلیغ خود را به سوی افرادی بگیرند که از آنان ، بیشتر امید اثرپذیری دارند مانند پیروان حضرت مسیح که خیلی زودتر زیر چتر اسلام در می آیند چنانکه پادشاه حبشه در برخورد با مسلمانان ، تحت تأثیر اسلام قرار گرفت و مسلمانان را در پناه مملکت خویش جای داد.


📢پیام ها
۱-دشمنی یهود با مسلمانان ، تاریخی و ریشه دار است (لتجدن اشد الناس عداوه)
۲-اگر علم و عبادت و اخلاق ، به هم پیوند خورد، انسان حق گرا می شود تعصب را کنار می گذارد و جامعه خود را هم به صلاح می کشاند (ذلک بان منهم قسیسین و رهبانا)
۳-در قرآن ، تعصب نابجا جایگاهی ندارد و از علمای سایر ادیان که خدا ترس و با انصاف باشند ، منصفانه تمجید میکند (ذلک بان منهم قسیسین و رهبانا)
۴-در روابط خارجی جامعه اسلامی بایداولویت ها مدنظر باشد (لتجدن اشد ... اقربهم موده )
۵-ضرورت شناسایی روحیات پیشوایان مذاهب و ادیان و مورد ملاحظه قرار دادن آن در روابط با آنها (ذلک بان منهم قسیسین و ... )


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۲۱۶
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۶۰
عنوان: ابلاغ ولایت، تکمیل رسالت

یَأَیُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُۥ ۚ وَٱللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ ٱلنَّاسِ ۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهْدِى ٱلْقَوْمَ ٱلْکَفِرِینَ"

سوره مائده، آیه ۶۷
ای پیامبر ! آنچه از سوی پروردگارت به تو فرود آمده برسان و اگر (این کار را) نکنی ،پیام او را نرسانده ای . خدا تو را از (فتنه و گزند) مردم نگاه می دارد، همانا خدا گروه کافران (منکر) را راهنمائی نمی کند.


🖋مقدمه
از امام باقرع روایت شده که فرمود:
خدای عزوجل رسول خدا را به ولایت علی ع امر کرد یا به اعلام ولایت آن حضرت امر کرد و این آیه رانازل فرمود: (انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون ) و نیز ولایت اولوالامر را هم بر امت اسلام واجب کرد چون مردم نفهمیدند مقصود از ولایت چیست ، به رسول خود دستور داد ولایت را برای ایشان تفسیر کند، همان طورکه معنای نماز و زکات و حج و روزه را تفسیر فرموده است . وقتی این دستور رسید ، رسول الله ترسید مردم از شنیدن این فرمان، از دین بیزاری جویند و مرتد شوند و او را تکذیب کنند. ناچار به خدای خویش رجوع کرد و خدای متعال هم این آیه را نازل فرمود: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل ... پس از نزول این ایه رسولخدا به انجام دستور خدای متعال اقدام کرد یعنی در غدیرخم ، ولایت علی ع را بر مردم ابلاغ کرد.


📋واژه ها
بلغ: برسان ، ابلاغ کن (فعل امر از ماده (بلغ) باب تفعیل)
یعصم: حفظ می کند (فعل مضارع از ماده (عصم))
الکافرین: پوشانندگان حقیقت ، انکار کنندگان وحدانیت (اسم فاعل از ماده کفر)


📌نکات تفسیری
۱-ابلاغ ولایت
دین، یک مجموعه به هم پیوسته است که با قرار گرفتن تمام اجزاء در کنار هم ، به مرحله کمال می رسد و با نبود یکی از اجزاء رئیسه آن مانند ولایت ، ناقص می ماند علاوه براین با قرار گرفتن در صحنه های امتحان است که گوهر دینداری به رشد و کمال نهایی خویش می رسد و یکی از موضوعات اصلی امتحان که زمینه رشد را فراهم می سازد .
آزمون به وسیله انسان کامل است (والباب المبتلی به الناس) که خداوند متعال، اطاعت او را بر همگان لازم کرده است تا در زیر چترعدالت و ولایت او درآیند و با پذیرش ولایت اوهم روح حق گرایی خود برابر پروردگار را به نمایش بگذارند و هم حق را از باطل جدا سازند.
البته باید توجه داشت که این مسأله در هر زمان جریان دارد و تنها به ولایت ائمه اختصاص ندارد بلکه در عصرحاضر هم انسان ها به وسیله یک شخصیت الهی (نواب عام امام زمان عج) که در پاکی و صداقت و سیاست و حکومتداری آنها تردیدی نیست امتحان می شوند.
۲-معنای ولایت
برای ولی چند معنا در لغت ذکر شده است . از جمله آنها (سرپرست) و دوست است . در این آیه مسلما (ولی) به معنای متولی اموراست که می تواند کامل کننده دین باشد وانسان ها درسایه راهنمائیهای او راه هدایت شخصی واجتماعی را پیدا می کنند. زیرا خداوند کسی را متولی امور بندگان قرار میدهد که جامع تمام شرایط و آگاه به همه مسایل است تامردم بتوانند به او اعتماد کنند علاوه بر آن که قراین زیادی کنار آیه است که با ولایت به معنای دوست (چنانکه برخی گفته اند) سازگاری ندارد که عبارتند از :
الف) شرایط زمانی و مکانی و این که پیامبر اکرم ص درمکانی بی سایبان ، میان روز و در زیر گرمایی سوزان در وسط بیابان ، با آن همه مقدمه چینی که بفرمایدکسانی که جلو رفته اند برگردند وصبر کنند تا بقیه بیایند بخواهد دوستی علی ع را یادآور شود در صورتی که دوستی مسلمان با یکدیگر از بدیهی ترین مسایل اسلام بودو از آغاز اسلام وجودداشت .
ب) قرائن در کلام که در روز غدیر فرمود: « الست اولی بکم من انفسکم آیا من به شما از خود شما سزاوارتر و صاحب اختیارتر نیستم» این کلام با دوستی ساده هیچ سازگاری ندارد.
آری، ولایت به معنای سرپرست و متولی امور بودن ، معنای دوستی را هم در خود دارد ، چرا که اگر رابطه ولایت انسان کامل با انسان ها بر اساس محبت نباشد دیکتاتوری می شود که با شأن انسان های الهی سازگار نیست.
۳-خطری که پیامبر نگران آن بود
پس از بیان اهمیت موضوع که اگر آن را بیان نکنی ، رسالتت را در دین کامل نکرده ای ، به رسول گرامی اش می فرماید: خداوند، در پیامدهای این ابلاغ ، حافظ و نگهبان تو است .
حال این مطرح می شود که پیامبر نگران چه بود ؟ این خطر ، خطر جانی برای آن جناب نبود ؛ زیرا آن حضرت از این که جان شریف خود را در راه رضای خدا قربانی کند. دریغ نداشت و شأن او بالاتر از این بود که حتی برای کوچکترین اوامر الهی به سبب حفظ جان خود کوتاهی کندلکن آنچه احتمال آن قوی است مسأله از بین رفتن دین بود به این بیان که بیم آن می رفت اگرآن جناب عمل تبلیغ آن پیغام را در غیر موقع انجام دهد، اورا متهم کنند و جنجال راه بیندازند و در نتیجه دین خدا و دعوت او به چالش کشیده شود یا عده ای منافق این دروغ را در اذهان مردم وادار کنند که پیامبر ، از پیش خود این کار را انجام داده و دستور وحی نیست. اگر چنین شبهه هایی را بین مردم جا می انداختند ، مردم در بقیه احکام هم دچار تردید می شدند . اثر سوء این فکر چنان بود که هیچ فکر و تدبیری نمی توانست اثر آن را از بین ببرد.
۴-رابطه بین انکار ولایت و محرومیت از هدایت
در آخر آیه فرموده (ان الله لایهدی القوم الکافرین) باید توجه داشت کفر یعنی پوشاندن وسرپوش گذاشتن روی حق و حقیقت. انکار ولایت که هر عاقلی بر ضرورت آن مهر تأئید می زند، مثل کسی است که بین خود و نور حائل قرار دهد و زمینه رشد را از بین برده و از هدایتی که در پرتو نور ولایت عایدش می شود ، محروم بماند.


📢پیام‌ها
۱-انتخاب رهبراسلامی (امام معصوم) باید از سوی خدا باشد (بلغ ما انزل الیک من ربک)
۲-احکام و پیام های الهی ، همه در یک سطح نیست ، گاهی کتمان یک حقیقت ، با کتمان تمام حقایق برابر است (وان لم تفعل فما بلغت رسالته) و پیام ویژه و مهم خداوند در آیه تبلیغ (ولایت علی ع ) دارای ارزشی هم طراز با تمامی رسالت است .
۳- پیامبر ص فرستاده خدا و واسطه ابلاغ وحی به مردم است و ابلاغ کامل وحی الهی به مردم وظیفه پیامبر ص است .
۴-با توجه به شأن نزولهای متعدد و روایات فراوان که مراد از (ما انزل الیک) امامت وولایت امیرالمومنین علی بن ابیطالب ع است ، نصب علی ع به امامت وولایت بر اهل ایمان ، حکم نازل شده به رسول خدا، از سوی خداوند است.
۵-پیامبر ص از ناحیه برخی مردم جهت انجام رسالت ویژه خویش ابلاغ ولایت علی ع احساس خطر می کردند و خداوند تضمین کننده حفاظت پیامبر ص از خطرات احتمالی است .
۶- منکران و مخالفان پیام ویژه خداوند درآیه تبلیغ (یعنی منکران ولایت) مردمانی کفر پیشه اند (ان الله لا یهدی القوم الکافرین)


منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۰۸۲
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۹
عنوان: متولیان امور انسان

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤْتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَهُمْ رَٰکِعُونَ؛

سوره مائده، آیه ۵۵
سرپرست شما تنها خدا است و فرستاده او و کسانی که ایمان آورده اند (همان) کسانی که نماز را بر پا می دارند و در حالی که آنان دررکوعند، زکات می‌دهند.


🖋مقدمه
از امام محمد باقر ع روایت شده که فرمود: طائفه ای از یهود مسلمان شدند از جمله عبدالله بن سلام ، اسد ، ثعلبه و ... همگی خدمت رسول خدا ص عرض کردند : « یا نبی الله ! حضرت موسی به یوشع بن نون وصیت کرده و او را جانشین خود قرار داد وصی تو کیست ؟ بعد از تو ولی و سرپرست ما کیست ؟ در پاسخ این سوال ، این آیه نازل شد ، آن گاه رسول خدا ص فرمود: برخیزید همه برخاسته و به مسجد آمدند مردی فقیر و سائل از مسجد به طرف آن جناب می آمد حضرت فرمود: « ای مرد! آیا کسی به تو چیزی داده است ؟ » عرض کرد: « آری ، این انگشتر را اکنون یک نفر به من داد» حضرت پرسید : «چه کسی ؟» عرض کرد: « آن مردی که مشغول نماز است » پرسید: « در چه حالی به تو داد ؟» عرض کرد : « در حال رکوع» حضرت تکبیر گفت و اهل مسجد همه تکبیر گفتند. آن گاه رو به مردم کرد و فرمود « پس از من ، علی ع ولی شما است آنان نیز گفتند : « ما به خداوندی خدای تعالی و نبوت محمد ص و ولایت علی ع راضی و خشنودیم » سپس این آیه نازل شد « ومن یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون»


📋واژه ها
ولی: سرپرست
زکات: نمو و زیادت (از ماده « زکو»)


📌نکات تفسیری
۱-متولیان امور انسان
مرحله اول، متولی و تدبیرکننده امور انسان ، خدا است که به همه خصوصیات و صلاح وفساد انسان، آگاه است . به همین سبب بر انسان لازم است تحت ولایت او درآید.
مرحله دوم، خداوند تدبیرامورانسان در امر هدایت و امور زندگی را به رسول گرامی اش – که کارشناس دین و تسلیم محض مقابل او است و دستورات او را بی کم و کاست به انسان می رساند (وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ) سپرده و دستور داده است : ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) و از آنچه نهی کرده ، خودداری نمائید)
مرحله سوم ، پس از پیامبر اکرم ص تدبیر امور انسان ها را به عهده انسان های کامل سپرده است که از هواهای نفسانی به کلی پاک شده و نماز را به پا داشته و حق آن را ادا کرده اند . به این معنا که آنچه در نماز اقرار کرده اند در جامعه پیاده می کنند و در حقیقت نماز که روح جامعه انسانی برقرار می کند مورد توجه قرار می دهند.
نمونه کامل این انسان ها امیرمومنان علی ع بود که آیه در شأن او نازل شد. همچنین ائمه اطهار ع هستندکه نور علوی در وجودشان تابان است؛ چرا که (کلهم نور واحد) باید توجه داشت این بزرگواران به مرحله ای از کمالات رسیده اند که دستشان در تدبیر امور بندگان باز است و آن جا که صلاح بدانند، با اذن و عنایت خداوند ، کارهای الهی می کنند این همان معنای ولایت تکوینی است چنان که به صورت مکرر، کرامات این بزرگواران را دیده و شنیده ایم.
۲- منظور از زکات درحال رکوع چیست؟
زکات دراصطلاح قرآن به معنای انفاق بوده وشامل همه انفاقات می شود ؛ هم انفاقات واجب مانند خمس و زکات مصطلح را شامل می شود و هم اتفاقات و صدقه های مستحبی را .
دلیل براینکه مراد از زکات در قرآن ، زکات مصطلح فقهی نیست این است که : آیه تشریع زکات (خذ من اموالهم صدقه) ازاموال آنها صدقه ای (به عنوان زکات بگیر) درسال دوم هجری و در مدینه نازل شده است و در ایات مکی نیز بحث پرداخت زکات جزئ صفات مومنان قرار گرفته است مانند این آیه (والذین هم للزکاه فاعلون ) (مومنان) کسانی هستند که زکات را می پردازند) واین نشان دهنده آن است که مراد از این زکات، زکات مصطلح نیست بلکه هر گونه انفاقی را شامل می شود. اززکات مصطلح فقهی در قرآن تعبیر به صدقه و صدقات شده است همانطور که خداوند در سوره توبه پیامبر ص رامأمور به گرفتن زکات کرده و می فرماید: خذ من اموالهم صدقه از اموال آنها صدقه ای (به عنوان زکات) بگیر و در همان سوره مصارف زکات را بیان نموده و می فرماید: انما الصدقات للفقراءو المساکین و ... به درستی که زکاتها مخصوص فقراء مساکین و ... می باشد ، بنابراین مراد از زکات در حال رکوع در این آیه نیز همانند آیات دیگر همان انفاق است.


📢پیام‌ها
۱-« انما» نشانه انحصار ولایت در افراد خاصی است کسانی که اهل نماز و زکات نیستند ، حق ولایت بر مردم ندارند.
۲-ولایت ، از آن کسانی است که دراقامه نماز و پرداخت زکات پایدار باشند (فعل مضارع «یؤتون» دوام رامی رساند)
۳-توجه به خلق به خاطر خدا ، درحال نماز بااقامه نماز منافات ندارد (یؤتون الزکاه و هم راکعون)


منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۷۷
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۸
عنوان: بعضی از صفات یهود


" سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئًا وَإِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ"
سوره مائده، آیه ۴۲
پذیرا و شنوای دروغ هستند [و] بسیار مال حرام می خوردند؛ اگر نزد تو آمدند، میان آنان داوری کن، یا از ایشان روی برتاب. اگر روی برتابی، هرگز به تو زیانی نخواهند رسانید و اگر داوری کردی، میانشان به عدالت حکم کن که خداوند دادگران را دوست می دارد.


🖋مقدمه
کسانی که برای شنیدن سخنان پیامبر(ص) نزد ایشان می آمدند دارای افکار و نیت های مختلفی بودند، عده ای می خواستند اسلام را بشناسند و ایمان آورند و گروهی به دنبال کسب جاه و مقام و برخی به دنبال اموال و ... بودند.
با توجه به آیه قبل، بعضی از یهودیان برای رسیدن به منافع خویش به سنان پیامبر خوب گوش می دادند و منتظر نکته ای بودند که بتوانند از آن به نفع خیوش استفاده کرده و پیامبر را تکذیب کنند و یا اینکه برای دوری از احکام سخت گیرانه تورات درباره زناکاران و هوسبازان، از پیامبر می خواستند که بین آنها داوری کند به این امید که حکم آسان تری برایشان بیان نماید. این آیه بیانگر وظیفه پیامبر در مقابل چنین افراد فرصت طلب است که به توضیح آن خواهیم پرداخت.


📋واژه ها
سماعون: بسیار گوش دهندگان (صیغه مبالغه از ماده سمع)
اکالون: بسیار خوردنده (صیغه مبالغه از ماده اکل)
سحت: آنچه موجب استیصال و عذاب است (در این آیه منظور مال حرام است)
قسط: عدل ( از لغات اضداد است و به معنای جور هم آمده است)


📌نکات تفسیری
۱- منظور از "سماعون للکذب" چیست؟
قرآن کریم، برخی عالمان یهود را انسانهایی تحریفگر و دروغ پرداز معرفی کرده است (یحرفون الکلم عن مواضعه) (نساء،۴۶). و در این آیه، کسانی را که کلام دروغ گویان را چنان گوش می دهند که گویا آنان را پذیرفته اند و عامل بازارگرمی چنین انسانهایی می شوند، مذمت می کند؛ البته سیاهی لشکر شدن برای بدکاران و گرمی بخشیدن به مجلس آنها، ویژه قوم یهود نیست؛ بلکه در هر زمان کسانی هستند که دین حق را با قرائت های مختلف تحریف می کنند و افرادی هم با گوش دادن به حرفهای آنها، بازار تحریف گری آنها را گرم نگه می دارند.
۲- حرام خواری و انحراف از حق
دومین صفتی که در این آیه برای یهودیان-به ویژه عالمان یهود- بیان شده، حرام خواری است که عامل انحراف آنها از حق خصوصا در قضاوت ها است؛ زیرا همان اندازه که مال حلال، روح بندگی را در انسان زنده نگه می دارد-چنان که خداوند متعال، شب معراج، به پیامبر اکرم(ص) فرمود: "عبادت ده جزء است، نه جزء آن، روزی حلال است".
در مقابل مال های حرام مانند رشوه، ربا، اموال یتیم، و درآمد معاملات فاسد، مانند مواد مخدر و ... روح انسان را آلوده کرده، عامل بسیاری از فسادهای اخلاقی و بی عدالتی ها می شود؛ البته حرام، به چند موردی که ذکر شد، محدود نیست، بلکه هر حرامی را شامل می شود. حتی کسانی که حقوق الهی را از مال خود خارج نکنند (خمس و زکات ندهند)، تصرف در مال خودشان هم برایشان حرام می شود.
۳- جایگاه قضاوت برای غیر مسلمانان در اسلام
فرهنگ و قوانین اسلام آن چنان غنی است که ظرفیت اداره همه انسانها-حتی کسی که در سایه آن زندگی می کنند و آن را قبول ندارند- را دارد و آنها را از عدالت خویش محروم نمی کند؛ از همین رو، خداوند به پیامبرش-که پیام آور عدالت است- می فرماید: "اگر نزد تو آمدند و زمینه حکم کردن بین آنها فراهم بود، بین آنان حکم کن، و اگر زمینه فراهم نبود، از آنها اعراض کن". آنجا که مطابق حکمت و مصلحت، وظیفه خود را انجام دادی، خداوند تو را از فتنه های آنها حفظ می کند، چرا که "منظور آنها از قضاوت، این است که حکم آسان تری برایشان بیان کنی(شلاق، به جای رجم) و اگر بین آنها حکم نکنی، دشمنی آنها نسبت به تو شعله ور می شود؛ ولی خداوند نمی گذارد هیچ ضرری به تو برسانند.
۴- آفت قضاوت
پس از آن، با وجود این که خداوند متعال می داند دوستی ها و دشمنی های پیامبرش، در قضاوتش اثری نمی گذارد، برای تذکر به بقیه انسانها، در آیات متعددی به این آفت قضاوت (تاثیر دوستی و د شمنی در قضاوت) توجه می دهد:"یا ایهاالذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لو علی انفکسم اوِ الوالدین والاقربین". سوره نساء ۱۳۵؛ (چه در قضاوت و چه در شهادت، اگر چه به ضرر خودتان یا والدین و نزدیکانتان باشد، عدالت را مراعات کنید.

در این آیه شریف، همین نکته را یادآور می شود که آن جا هم که رابطه دشمنی بین شما و آنها است، عدالت را رعایت کنید، این دستور، برای همه انسانها – به ویژه اهل ایمان- قابل توجه است که در قضاوتها، چه در سِمَت قضاوت و چه در حل اختلاف، جانب حق را بگیرند ، نه جانب بعضی از اشخاص صاحب نفوذ و یا خویشان را.

📢پیام‌ها:
۱- آفت قضاوت تطمیع و تهدید است: "أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ ... َإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئًا".
۲- تمایلات شخصی و تعصب‌ها و تهدیدها، نباید در قضاوت اثر بگذارد. "فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ".
۳- پیامبر(ص) غیر از مسئولیت نبودت، مسئولیت حکومت و قضاوت نیز دارد " فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ".
۴- خداوند به عدالت پیشه‌گان عنایت ویژه دارد "إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ".


منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۷۴۷
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۷
عنوان: توسل

" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ "

سوره مائده،آیه ۳۵
ای کسانی که ایمان آورده اید! از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید و وسیله ای [برای تقرّب] به سوی او بجویید و در راه او جهاد کنید؛ باشد رستگار شوید.


🖋مقدمه
برای رسیدن به هر هدفی وسیله ای وجود دارد، تا انسان، از آن استفاده کند و با عنایت الهی به آن هدف دست یابد؛ مثلا رزق انسان در سایه کار و تلاش قرار دارد. خداوند برای بهره مندی انسان از کمالات معنوی، اعمالی را بین خود و بندگان واسطه قرار داده است. علاوه بر اعمال، به انسانهای آبرومند اجازه شفاعت از مجرمین را عنایت فرموده است، تا با وساطت آنها، بندگان عاصی، به آغوش رحمتش بازگردند. این آیه شریف، در صدد بیان اسباب نزدیکی به پروردگار متعال است.


📋واژه ها
اتقوا: بترسید، پرهیزکار باشید (فعل امر از ماده وقی، باب افتعال)
ابتغوا: طلب کنید (فعل امر از ماده بغی، باب افتعال)
وسیله: تقرب و نزدیک، آن چیزی که موجب تقرّب شود( از ماده وسل)
جاهدوا: جهاد کنید (فعل امر از ماده جهد، باب مفاعله)
تفلحون: رستگار شوید (فعل مضارع از ماده فلح، باب افعال)


📌نکات تفسیری
۱- چه رابطه‌ای بین ایمان و تقوا است؟
ذکر تقوا پس از ایمان، بیانگر این است که، ایمان که عقیده قلبی است، زمانی برای انسان سودمند است که همراه انجام واجبات و ترک گناهان شود. اگر این همراهی صورت نپذیرد خسارت را به دنبال دارد؛ چنان که در صورت عصر آمده است: "ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات". پس در حقیقت تقوا است که ایمان را به ثمر می نشاند؛ وقتی میوه های یک درخت، به ثمر می نشیند که آفت‌ها رشد آن را متوقف سازند.
۲- منظور از "وسیله" در آیه چیست؟
وسیله در آیه، معنای بسیار وسیعی دارد و هر کاری و هر چیزی است که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می شود. مهمترین آنها را امیر مومنان علی(ع) چنین بیان فرموده است: "بهترین چیزی که به وسیله آن می توان به خدا نزدیک شد، ایمان به خدا و پیامبر و جهاد در راه خداست که قله و کوهسار اسلام است. همچنین جمله اخلاص (لا اله الاالله) که همان فطرت توحید است و برپاداشتن نماز که آیین اسلام است و زکات که فریضه واجب است و روزه ماه رمضان که سپری است برابر گناه و کیفرهای الهی، و حج و عمره که فقر و پریشانی را دور می کند و گناهان را می شوید؛ و صله رحم که ثروت را زیاد و عمر را طولانی می کند و انفاق آشکار که مرگ های ناگوار و بد را دور می سازد و کارهای نیک که انسان را از سقوط نجات می دهد." (نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰)
از جمله اعمالی که باعث تقرّب می شود ، نشستن در مجلسی است که در آن ذکر خدا می شود. رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: "ما جلس قوم یذکرون الله الا حفتهم الملائکه و غشیتهم الرحمه و نزلت علیهم السکینه و ذکرهم الله فیمن عنده"، (هیچ قومی خدا را یاد نمی کنند مگر اینکه ملائکه آنها را در بر می گیرند و رحمت شامل حال آنها می شود و سکینه و آرامش بر آنها فرود می آید و خداوند [از آنها] در پیش کسانی که نزد او هستند یا د می‌کند.)
البته علاوه بر اعمال انسان که وسیله تقرب به پروردگار هستند، واسطه قرار دادن انسانهای کاملی که در درگاه خداوند متعال آبرومند هستند، می تواند برای جلب عنایت الهی به بندگان گنهکار عامل موثری باشد؛ چنانکه روایتی در تفسیر علی‌ابن ابراهیم آمده است که راوی از کلام خداوند (اتقواالله و ابتغوا الیه الوسیله) سوال کرد و حضرت فرمودند : تقربوا الیه الامام یعنی به وسیله امام به خدا نزدیک شوید. (تفسیر علی ابن ابراهیم قمی، ج۱،ص۱۶۸)
۳- آیا واسطه قراردان ائمه، کمک خواستن از غیر خدا است؟
انسان مومن، فقط از خدا کمک می گیرد (ایاک نستعین)؛ اما چون اولیای خداوند انسانهای آبرومند درگاه او هستند، مومن، آنها را شفیع قرار می دهد، تا خداوند، به خاطر احترام آنها به انسان نظر کند. چرا که پروردگار متعال، درباره وساطت پیامبر اکرم(ص) چنین می فرماید: "... وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا"؛ (و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می طلبید، قطعا خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند) (نساء ۶۴).
همچنین برادران یوسف به پدرشان گفتند: " قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ"؛ (ای پدر! برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم) (یوسف ۹۷).
بیهقی (یکی از علمای اهل سنت) نقل می کند: در زمان خلافت عمر سالی قحطی شد، بلال همراه عده ای از صحابه بر سر قبر پیامبر آمد و چنین گفت: ای رسول خدا! از خدا برای امتت باران بخواه... که ممکن است هلاک شوند. (تفسیر نمونه، ج۴،ص۳۶۹، به نقل از التوصل ص۲۵۳)
۴- مجاهده در بندگی
بعد از آنکه خداوند، راه تقرب به سوی خودش را بندگی و اطاعت از دستوراتش بیان فرمود، توجه می دهد که اطاعت و بندگی، با خواسته های نفسانی انسانها ناسازگار است؛ زیرا انسانی که در دنیا زندگی می کند خواسته های شیطانی و نفسانی، او را به نازپروردگی دعوت می کنند: (از پرورده تنعم نبرد راه به دوست).
برای موفقیت در راه تقوا، مجاهده و تلاش مجدانه لازم است، تا انسان به رستگاری دست یابد.


📢پیام‌ها
۱- تقوا مرتبه ای بالاتر از ایمان است. (تفسیر راهنما، ج۴،ص۳۶۷)
۲- برای رسیدن به رستگاری، هم باید ترک گناه کرد و هم طاعات را انجام داد. (تفسیر نور، ج۳،ص۷۹)
۳- رسیدن به مقام قرب الهی، دارای روشها و ابزارهای مشخصی است.
۴- رشد، رستگاری و سعادت انسان، هدف برنامه ها و تکالیف الهی است (اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا ... لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۴۲
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۶
عنوان: شرط قبولی اعمال


" وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ"
سوره مائده، آیه ۲۷


[ای پیامبر!] داستان دو پسر آدم را به حق بر مردم بازخوان؛ آنگاه که آن دو قربانی پیش آوردند؛ پس، یکی از [هابیل] قبول نگشت. [قابیل] گفت: "حتما تو را خواهم کشت". [هابیل] گفت: "خداوند، تنها از پرهیزکاران قبول می کند."


🖋مقدمه
تقرب به خداوند و ارج یافتن نزد او تمایلی فطری در انسانها است. آنان دوست دارند به خدای جهان که قدرتش لایزال است و همه چیز در دست اوست، نزدیک شوند. حال چگونه می توان به او نزدیک شد و شرایط آن چیست. آیا عمل هرگونه باشد، موجب قرب است یا ضوابطی دارد؟ این آیه ضمن داستان هابیل و قابیل به بیان این مهم پرداخته است.


📋واژه ها
اتل: واقع شدن چیزی دنبال چیز دیگر است. به خواندن، تلاوت گویند به سبب پشت سر هم آمدن الفاظ و کلمات( فعل امر از ماده تلو)
قربان: هر عملی و هر چیزی که انسان، به وسیله آن، به خدای سبحان تقرب جوید.


📌نکات تفسیری
۱- خرافه‌زدایی و بیان حقایق
یکی از وظایف پیامبر، تبیین حقایق و زدودن خرافات از ذهن مردم است. در این آیه به این مهم پرداخته که: ای پیامبر! داستان واقعی فرزندان آدم را بیان کن، تا مردم از حقیقت آن آگاه شده و خرافات موجود در ذهنشان محو گردد. آنگاه از این داستان عبرت گرفته و آن را سرلوحه زندگی خویش قرار دهند.
۲- اهمیت قرب به خداوند
در آیه با جمله "إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا" به عمل فرزندان حضرت آدم، برای تقرب به خداوند اشاره شده است. در این بخش، به نوع عمل و نحوه آن و چگونگی پذیرش آن اشاره نشده است؛ اگرچه در روایات به این بخش نیز پرداخته شده است. شاید علت این باشد که آنچه نزد پروردگار اهمیت دارد، عملی است که موجب تقرّب می شود ولی جنس و مقدار آن اهمیت ندارد؛ لذا فقط با جمله " إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا" به اهمیت آن اشاره شده است.
۳- قربانی پذیرفته شده
چنان که در این آیه تصریح شده است، هر نوع انفاق قابل قبول نیست. پذیرش قربانی شرایطی دارد که اگر شرایط مهیا نشود اگر چه فرزند پیامبر هم آن عمل را انجام دهد، ممکن است پذیرفته نشود.
مهمترین شرط پذیرش عمل، دارا بودن تقوای لازم است. مقصود از همراه بودن عمل با تقوا، عجین بودن عمل با معیارهای تقوا است؛ مثلا اگر انفاق است، از مال حلال باشد، به اندازه باشد، با نیت خالص باشد، به مورد مصرف شود و ... .
۴- حسد و خود برتر بینی
حسد و برتری طلبی دو صفتی هستند که انسان را به پرتگاه‌های ضلالت می رسانند. حتی ممکن است انسان را به برادر کشی وا دارد و در سطح وسیع‌تر، عامل جنگهای خانمان‌سوز شود. در این داستان هم، سبب قتل هابیل، صرف بقای نسل یا به دست آوردن همسر زیباتر یا عدم تربیت صحیح و اجتماع ناسالم نبوده است، بلکه به سبب حسد قابیل به هابیل برای کسب مقام بالاتر و به عبارتی غریزه درونی قابیل و صفت استعلا و برتر داشتن خویش بر هابیل بوده است. (برگرفته از من هدی القرآن، ج۲،ص۳۵۳)
بنابراین، چه بسا عمل قابیل به سبب رقابت و حسادت انجام شده، و از همین جهت عمل او مورد قبول قرار نگرفته باشد.


📢پیام‌ها
۱- باید تاریخ گذشتگان را به دقت خواند و ضمن جداسازی واقعیت از افسانه، عبرت‌های لازم را، از وقایع حقیقی آن اخذ کرد. (تفسیر نور، ج۳،ص۶۶)
۲- حسد و خودخواهی نه تنها زمینه ساز سستی مناسبات و روابط عاطفی است، بلکه ریشه برادر کشی و جنگهای ویرانگر است. (تفسیر راهنما، ج۴،ص۳۳۱)
۳- پذیرش اعمال، مشروط به تقوا است (إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ).


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۷۱۷
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۵
عنوان: قرآن، راه جلب رضایت الهی

" یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ"
سوره مائده، آیه ۱۶


خداوند، به برکت آن [قرآن]، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه های سلامت هدایت می کند و از تاریکی‌ها –به فرمان خود- به سوی روشنایی می برد و آنها را به راه راست رهبری می کند.


🖋مقدمه
آیات متعددی از قرآن مجید به معرفی خود قرآن پرداخته است. برخی آیات در مورد کیفیت نزول برخی درباره بی مانند بودن آن، گروهی درباره قرائت و تلاوت و ... پرداخته است. دسته ای از آیات نیز اهداف نزول قرآن را مطرح ساخته است، از جمله آیه مورد بحث که سه محور اساسی را در این زمینه مطرح کرده است.


📋واژه‌ها
سبل: راه ممتدی که به طور مستقیم و بدون انحراف، انسان را به نقطه مقصود می رساند (جمع سبیل)
سلام: سلامت، کنار بدون از آفات ظاهری
رضوان: رضا و خشنودی، حاکتی که در نفس آدمی هنگام برخورد با چیزی که ملایم طبع او است، پیدا می شود و نفس از پذیرفتن آن امتناع نمی ورزد. (از ماده رضی)


📌نکات تفسیری
۱- آثار جلب رضایت الهی در پرتو قرآن
الف. هدایت کردن به جاده های سلامت، سلامت فرد، سلامت اجتماع، سلامت روح و جان، سلامت خانواده و سلامت اخلاق (که همه اینها جنبه عملی دارد).
ب. خارج کردن از ظلمت های کفر و بی دینی، به سوی نور ایمان که جنبه اعتقادی دارد. تمام اینها را در کوتاه ترین و نزدیک ترین راه که صراط مستقیم است، و در جمله سوم به آن اشاره شده، انجام می دهد.
ولی این نعمت ها نصیب کسانی می شود که از در تسلیم و حق جویی درآیند و مصداق " مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ" باشند؛ اما منافقان و افراد لجوج و آنها که با حق دشمنی دارند، هیچ بهره ای نخواهند برد. البته همه این آثار از لطف و خواست خداوند سرچشمه می گیرد که با کلمه "باذنه" به آن اشاره شده است.
۲- مراتب هدایت
هدایت، دارای مراتبی است؛ یک مرحله، هدایت عمومی برای همه انسانها است، این ، همان هدایت ابتدایی و ارائه طریق (نشان دادن راه) است که آیاتی به آن اشاره دارد. مانند " إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا" (ما راه را به انسان نشان دادیم، خواه شاکر باشد و پذیرا گردد ، یا ناسپاس) (انسان،۳)
مرحله دیگر برای کسانی است که هدایت عمومی را پذیرفته باشند، این گروه را خداوند به مرحله بالاتر هدایت می کند که همان "ایصال به مطلوب" و رساندن به مقصد است. جمله "یهدی به الله..." به این مرتبه هدایت اشاره دارد.
۳- سلام، نام خدا و نام بهشت
سلام، یکی از نام های خدا است. (تفسیر نور، ج۳،ص۵۰). یکی از نام های بهشت هم دارالسلام است. (همان، ص۵۱). پس راه های سلام، یعنی راه خدا و بهشت که رسیدن به آن دو، از سبل السلام و صراط مستقیم می گذرد.
۴- مصداق روشن "رضوان الله"
مصداق روشن پیروان رضوان خدا در "من اتبع رضوانه" پویندگان خط غدیرخم هستند. چون آیه "رضیت لکم الاسلام دینا" (مائده،۳) بعد از نصب حضرت علی بن ابیطالب(ع) به مقام جانشینی پیامبر اکرم(ص) نازل شد. (تفسیر نور، ج۳،ص۵۱)


📢پیام‌ها
۱- کسانی قابل هدایتند که در پی تحصیل رضای حق باشند، نه دنبال مقام و مال و هوای نفس و انتقام.
۲- انسان، خود زمینه ساز هدایت خویش است.
۳- هدایت به راه های سلامت و سعادت، در گرو کسب رضای خدا است و هر کس در پی راضی کردن غیر او باشد، در انحراف است.
۴- هدف یکی است؛ ولی راه های رسیدن به آن متعدد است (سبل السلام).
۵- برای رسیدن به صراط مستقیم، تنها پیامبر و کتاب، کافی نیست و لطف و اراده خدا هم لازم است (یهدی...باذنه).
۶- قرآن، داروی شفابخش ظلمات است و تاریکی های جهل، شرک، تفرقه و ... را به نور علم، توحید، وحدت و ... تبدیل می‌کند. (تفسیر نور، ج۳،ص۵۱ و۵۲)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۲۶۰
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۴
عنوان: عوامل انحراف از عدالت


" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ"
سوره مائده، آیه ۸
ای کسانی که ایمان آورده اید! هماره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت، گواهی دهید. و دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت پیشه کنید که به پرهیزکاری نزدیک تر است و از [معصیت] خدا بپرهیزید که خداوند، از آنچه انجام می دهید، آگاه است.


🖋مقدمه
این آیه، از آیاتی است که با خطاب زیبای "یا ایهاالذین آمنوا" شروع شده و در آن کلیایت از امور مهم دنیایی و آخرتی، فردی و اجتماعی بیان شده است. چون قیام برای خدا، اجرای عدالت و نادیده گرفتن کینه های درونی درباره مردم دشوار است، آیه شریف، موارد فوق را با چند امر و چند تاکید بیان کرده است.


📋واژه ها
قوامین: قیام کننده های همیشگی (جمع قوام صیغه مبالغه از ماده قوم)
قسط: عدل و انصاف
لَا یَجْرِمَنَّ: به کار ناخوشایند وادار نسازند-نکشاند (فعل مضارع محلا مجزوم به لا نهی از ماده جرم)
شنئان: بغض-کینه (از ماده شنأ)
خبیر: بسیار دانا (صیغه مبالغه از ماده خبر)


📌نکات تفسیری
۱- دو سفارش مهم به مومنان
سفارش اول: همواره برای خدا قیام کنید. یعنی برای اجرای احکام و دین خدا به پا خیزید و حرکت کنید.
لطافتی که در کلمه قوّام است، (با توجه به خطاب آیه به مومنان) این است که می فرماید: قیام و فعالیت انسان مومن برای برقراری دین و احکام خداوند، باید بیشتر از هر نوع فعالیت دیگری باشد.
تعبیر لله نیز بیانگر این مطلب است که قیام و آمادگی باید انگیزه الهی داشته باشد.
سفارش دوم: شهادت دادن از روی عدل است؛ یعنی انسان مومن، باید همه جا و برای هر کس، به عدالت رفتار کند، خواه برای کفار و دشمنان و خواه برای مسلمانان و دوستان.
۲- عوامل انحراف از عدالت
این آیه و آیه ۱۳۵ سوره نساء به عوامل انحراف از عدالت اشاره می کند. در هر دو آیه، احساسات، به عنوان لغزشگاهی برای عدالت معرفی شده است؛ ولی این آیه، به بغض و عداوتِ افراطی اشاره نموده و می فرماید: به سبب اینکه با کسی دشمنی دارید، به ضرر او شهادت ندهید و از ظلم به وسیله شهادت دادنِ به ناحق بپرهیزید و کینه ها و دشمنی ها شما را منحرف نسازد.
در سوره نساء به محبتِ افراطی اشاره کرده و می فرماید: "به سبب اینکه با کسی نسبتی دارید هرچند از نزدیکان شما است- به نفع او شهادتِ خلاف ندهید و علاقه ها و وابستگی ها، شما را از مرز عدالت خارج نکند."
۳- اهمیت عدالت
عدل الهی یکی از اصول دین است. خداوند خود عادل است و انسانها را به رعایت عدالت سفارش نموده است. هیچ یک از مسائل عقیدتی و عملی، فردی و اجتماعی انسان خالی از روح عدل نیست. خداوند متعال، علاوه بر سفارش به عدالت در آیه مذکور و آیات دیگر (نحل آیه۹۰)، در موارد زیادی هم به طور خاص، به عدالت سفارش می کند؛ مانند عدالت در قضاوت (نساء ۵۸)، عدالت در گفتار (انعام۱۵۲)، عدالت در نوشتار (بقره ۲۸۲)، عدالت در اصلاح ذات البین (حجرات ۹) و ... .
علاوه بر آیات فراوانی که سفارش به عدالت می کند، روایاتِ زیادی هم به اهمیت عدالت اشاره کرده اند:
الف) پیامبر اکرم(ص) فرمود: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم (حکومت، با کفر باقی می ماند، ولی با ظلم باقی نمی ماند) (شیخ مفید، امالی، ص۳۱۰)
ب) همچنین آن حضرت فرمود: بالعدل قامت السموات و الارض (آسمانها و زمین، بر عدالت استوارند) (تفسیر صافی، ج۵،ص۱۰۷)


📢پیام ها
۱- مومنان باید همواره برای خدا قیام کنند و بر اساس حق شهادت دهند. (تفسیر راهنما، ج۴،ص۲۶۸)
۲- دشمنی و کینه با یک گروه، نباید مانع اجرای عدالت درباره آنان شود. انسانهای کینه توز و عقده ای نمی توانند عادل باشند. (برگرفته از تفسیر راهنما، ج۴،ص۲۶۹- تفسیر نور، ج۳،ص۴۱)
۳- عدالت، حتی در برخورد با دشمنان، نزدیک ترین راه برای تحصیل تقوا است. (تفسیر راهنما، ج۴،ص۲۷۰)
۴- خداوند، به تمام اعمال آدمی آگاهی کامل دارد و اعتقاد به آگاهی خدا از اعمال انسان، زمینه قیام برای خدا، شهادت به قسط، اجرای عدالت و تحصیل تقوا است. (برگرفته از تفسیر راهنما، ج۴،ص۲۷۱)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۳۵۷
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۳
عنوان: ضرورت همکاری در کار خیر و حرمت همکاری در گناه


" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ"
سوره مائده، آیه ۲
ای کسانی که ایمان آورده اید! شعائر و حدود ا لهی [و مراسم حج را محترم بشمارید و مخالفت با انها] را حلال ندانید و نه ماه حرام را و نه قربانی های بی نشان و نشاندار را و نه آنها را که به قصد خانه خدا برای به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودی او می آیند، و هنگامی که از احرام بیرون آمدید، صید کنید و خصومت جمعیتی که شما را از آمدن به مسجدالحرام [در سال حدیبیه] باز داشتند، نباید شما را به تعدی و تجاوز وادارد. در راه نیکی و پرهیزکاری با هم همکاری کنید و در راه گناه و تعدی همکاری نکنید و از خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است.


🖋مقدمه
در سال ششم هجری، مسلمانان با پیمودن هشتاد فرسخ راه، از مدینه به مکه آمده بودند تا حج بگذارند؛ ولی کافران مانع شدند و صلح حدیبیه پیش آمد. مضمون این آیه شریف، این است که : اکنون که مکه (در سال هشتم هجری) فتح شده است، نباید این جریان سبب شود پس از اسلام آوردن آنها (مشرکان مکه)، کینه های دیرینه را زنده کنید و آنها را از زیارت خانه خدا بازدارید. این حکم، درباره خانه خدا نازل شده است؛ ولی یک قانون کلی از آن استفاده می شود که مسلمان، نباید کینه توز باشد و حوادث ناگوار گذشته را در فکر خود زنده کند و در صدد انتقام برآید. (تفسیر نمونه، ج۴،ص۲۵۲)


📋واژه ها
شعائر: علامت ها (جمع شعیره از ماده شعر)
هدی: قربانی ها (جمع هدیه)
قلائد: گردن بندها، چیزهایی که به گردن انسان یا حیوان می اندازند (جمع قلاده از ماده قلد)
امین: قصد کننده ها (اسم فاعل جمع امّ )
لایجر من: به کار ناخوشایند وادار نسازد نکشاند (فعل مضارع محلا مجزوم به لا ناهیه همراه با نون تاکید ثقیله)
شنئان: بغضی که همراه با پرهیز کردن باشد


📌نکات تفسیری
۱- منظور از شعائر الهی چیست؟
بدون شک، مناسک و برنامه های حج (که در آیه مطرح شد) از شعائر الهی است؛ ولی به آن اختصاص ندارد و تمام آنچه در برنامه های دینی وارده شده و انسان را به یاد خدا و عظمت آیین او می اندازد، از شعائر الهی است.
۲- همکاری در کار خیر و ترک همکاری در گناه
مسلمانان موظفند در کارهای نیک تعاون و همکاری کنند. برقراری مقررات الهی در جامعه، مرهون تعاون و همکاری است؛ ولی همکاری در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم مطلقا ممنوع است.
این قانون اسلامی بر ضد قانونی است که در جاهلیت عرب (و حتی در جاهلیت امروز) نیز حکومت می کند که "انصر اخاک ظالما او مظلوما" (برادر یا دوست و هم پیمانت را حمایت کن، خواه ظالم باشد یا مظلوم). (تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۵۳)
۳- چرا برّ و تقوا کنار هم ذکر شده است؟
در این آیه برّ و تقوا ، هر دو با هم ذکر شده اند که یکی جنبه اثباتی دارد و به اعمال مفید اشاره دارد و دیگری جنبه بازدارنده دارد و جلوگیری از اعمال خلاف را می رساند.
به این ترتیب، تعاون و همکاری باید هم در دعوت به نیکی ها و هم در مبارزه با بدی ها انجام گیرد. (همان)
۴- سفارش به تقوا
تقوا، زمینه ساز همکاری در نیکی ها، زمینه ساز، فراخوانی یکدیگر به تقواپیشگی و پرهیز از همکاری در گناه و تجاوز است. جمله "اتقواالله" پس از امر به تعاون در کارهای نیک و نهی از همکاری در گناه، می تواند اشاره به راهی برای تحقق امر و نهی یاد شده باشد. (تفسیر راهنما، ج۴،ص۲۲۸)
۵- جایگاه آیه، در فقه
در فقه اسلامی، از این قانون "تعاونوا علی البرّ والتقوای و لا تعاونوا..." در مسائل حقوقی استفاده شده و پاره ای از معاملات و قراردادهای تجاری که جنبه کمک به گناه دارید، تحریم گردیده است. همانند فروختن انگور به کارخانه شراب سازی یا فروختن اسلحه به دشمنان حق یا اجاره دادن محل کسب و کار برای معاملات نامشروع و اعمال خلاف شرع. (تفسیر نمونه، ج۴،ص۲۵۴)


📢پیام ها
۱- احترام گذاردن به شعائر الهی، وظیفه اهل ایمان است. (تفسیر نور، ج۳،ص۲۱)
۲- سراع سود حلال رفتن، یک ارزش است. قرآن فضل پروردگار را که همان کسب و کار است، کنار رضوان و قرب الهی قرار داده است.
۳- ظلم و تجاوز حرام است و حرمت آن، به حدی است که حتی دشمنی های دیگران در یک زمان، مجوز ظلم و تعدی در زمان دیگری نمی شود. احساسات دینی نیز نمی تواند بهانه ظلم شود.
۴- همکاری و تعاون در انجام کارهای نیک و سیر به سوی تقوا و پرهیزکاری لازم است. حکومت و جامعه اسلامی باید در صحنه بین المللی از مظلوم و کارهای خیر حمایت کند.
۵- تعاون و همکاری در گناه و تجاوز حرام است و حکومت و جامعه اسلامی باید ظالم و بدی ها را محکوم کند.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۰۹۵
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۲
عنوان: فلسفه بعثت پیامبران

" رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا"
سوره نساء، آیه ۱۶۵
پیامبرانی بشارت دهنده و بیم دهنده [بودند] تا پس از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند [و بر همه اتمام حجت شود] و خداوند، توانا و حکیم است.


🖋مقدمه
یکی از پرسش های بشر، این است که فلسفه فرستادن پیامبران از جانب خداوند چیست؟ با داشتن عقل و فطرت چه نیازی به بعثت انبیا است.
این آیه به این پرسش پاسخ می دهد و گوشه ای از فلسفه بعثت پیامبران را توضیح می دهد.


📋واژه ها
مبشرین: بشارت دهندگان (اسم فاعل از ماده بشر، باب تفعیل)
منذرین: بیم دهندگان (اسم فاعل از ماده نذر، باب افعال)
حجت: دلیل و برهان


📌نکات تفسیری
۱- جایگاه عقل
عقل، همچون وحی، حجت الهی است؛ گرچه خود عقل در برخی موارد می گوید: من به تنهایی نمی توانم پیش روم و نیاز به وحی الهی دارم، لذا انبیاء از دانستنی های غیبی و ملکوتی و اخروی که دست عقل از آن کوتاه است، خبر می دهند و در حقیقت انبیاء تقویت کننده حجت باطنی (عقل) هستند.
جمله " لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ" بر جایگاه عقل و حجت بودن آن دلالت دارد. چون اگر وحی نبود و انبیا مبعوث نمی شدند استدلال عقلی در پیشگاه خداوند پذیرفته بود که خدایا تو حجت را بر ما تمام نکردی بنابراین ما در عملکرد خود معذور بودیم.
۲- فلسفه ارسال پیامبران
اگر خداوند، پیامبران مژده دهنده، و بیم دهنده را نمی فرستاد. این امر، با عزت و حکمت او متناقض و دلیل بر آن بود که یا قادر به ارسال نیست، یا مصالح مردم را نمی شناسد و خداوند، از همه اینها منزّه است. (تفسیر هدایت، ج۲،ص۲۳۰)
۳- بشارت و انذار (تشویق و تهدید)
بشارت و انذار، یا تشویق و تهدید، بخشی مهمی از انگیزه های تربیتی و حرکت های اجتماعی را تشکیل می دهد. آدمی، هم باید برابر انجام کار نیک تشویق شود و هم برابر کار بد کیفر ببیند. تشویق، به تنهایی برای تکامل فرد یا جامعه کافی نیست؛ زیرا انسان در این صورت مطمئن است انجام گناه خطری برای او ندارد.
برای مثال، می بینیم پیروان کنونی آیین کلیسا به فدا عقیده دارند و معتقدند حضرت مسیح (ع) فدای گناهان آنها شده است. حتی رهبرانشان، گاه سند بهشت به آنها می فروختند. مسلما چنین جمعیتی به آسانی مرتکب گناه می شوند.
آنها که تصور می کنند تشویق، به تنهایی برای تربیت انسان کافی است و باید تنبیه و تهدید را کنار گذاشت، در اشتباهند؛همانطور که افرادی که پایه تربیت را بر ترس و تهدید می گذارند نیز غافلند؛ چرا که انسان، مجموعه ای است از بیم و امید. به همین دلیل، در آیات قرآن، انذار و بشارت، کنار هم قرار گرفته است.(تفسیر نمونه، ج۱،ص۴۲۵)
۴- تقدیم بشارت بر انذار
شاید علت اینکه در اکثر آیات، بشارت، بر انذار مقدم شده است، این باشد که رحمت خدا، بر عذاب و غضب او پیشی دارد(همان، ص۴۲۶)


📢پیام ها
۱- شیوه تبلیغ پیامبران بر دو محور بیم و امید استوار است.
۲- فلسفه بعثت پیامبران، اتمام حجت خدا بر مردم است، تا نگویند رهبر و راهنما نداشتیم و نمی دانستیم.
۳- پیامبران، از نظر صفات شخصی و جسمی و سوابق زندگی و موفقیت اجتماعی، سیاسی و خانوادگی و نیز از جهت داشتن معجزه، بیان صریح و برخورداری از امدادهای غیبی، باید در مرحله ای باشند که کسی نتواند در هیچ زمینه حجتی علیه آنان اقامه کند. (تفسیر نور، ج۲،ص۴۲۷)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۲۳
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۱
عنوان: ممنوعیت اشاعه فحشا

" لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا"
سوره نساء، آیه ۱۴۸
خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها را آشکار کند؛ مگر کسی که به او ستم شده باشد و خداوند، توانا و دانا است.


🖋مقدمه
مسلمان، هرگز نباید درباره دیگران بدگویی کرده و بدی و گناه کسی را بر مردم آشکار کند، تا چه رسد به عیب و نقصی که د ر او نباشد؛ زیرا شخص بدگو، خود را نیز سبک و بی ارزش می کند. علاوه بر آن، اشاعه فحشا کرده اینگونه رفتار ناپسند را میان مردم رواج می دهد؛ در نتیجه، مردم بر اسرار و عیوب یکدیگر آگاه شده، اطمینان خاطر و اعتماد آنان از یکدیگر سلب و نظام اجتماع گسیخته می شود. از آنجا که هر حکم، ممکن است استثنایی داشته باشد، این آیه نیز مورد استثنایی را برای این مورد بیان کرده است. (برگرفته از تفسیر نمونه، ج۴،ص۱۸۴)


📋واژه ها
جهر: آشکار ساختن
سوء: بد، چیزی که مطلوب و نیکو نباشد.


📌نکات تفسیری
۱- مراد از " الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ"
منظور از کلمه سوء، هرگونه بدی و زشتی است و منظور از " الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ" هرگونه ابراز و اظهار لفظی است؛ خواه به صورت شکایت باشد یا حکایت یا نفرین یا مذمت یا غیبت؛ به همین سبب، از آیاتی که در بحث استثناء تحریم غیبت به آن استدلال شده، همین آیه است؛ ولی مفهوم آن به غیبت منحصر نیست و هرگونه بدگویی را شامل می شود.(تفسیر نمونه، ج۴،ص۱۸۴)
۲- تن دادن به ظلم، ممنوع
پس از بیان ممنوعیت آشکار ساختن بدیهای دیگران، برخی را استثنا کرده و می فرماید: "مگر کسی که مظلوم واقع شد (الا من الظلم)"؛ چنین افرادی برای دفاع از خویش برابر ظلم ظالم حق دارند به شکایت اقدام کنند یا از ظلم و ستمگری‌ها، آشکار انتقاد و غیبت کنند و تا حق خود را نگیرند و دفع ستم نکنند، از پای ننشینند. این استثنا بدان سبب است که ستمگران، از حکم اخلاقی فوق، سوء استفاده نکنند، همچنین بهانه ای برای تن در دادن به ستم نشود.
البته در اینگونه موارد نیز تنها به آن قسمت که به ظلم ظالم و دفاع از مظلوم، مربوط است، باید قناعت کرد. (همان، ص۱۸۴و۱۸۵)
۳- ممنوعیت اشاعه فحشا
قرآن، ضمن کبیره دانستن افشای زشتی ها، بارها از آن منع کرده و در قبال آن، وعده عذاب داده است؛ از جمله آیه ۱۹ سوره نور که علاقه به افشای زشتی ها را گناه می داند. (تفسیر نور، ج۴،ص۱۸۵)
۴- توجه به خدا
در آخر، برای اینکه افرادی از این استثنا سوء استفاده نکنند و به بهانه اینکه مظلوم واقع شده اند، عیوب مردم را بدون سبب آشکار نسازند، می فرماید: خداوند، سخنان را می شنود و از نیات آگاه است. (تفسیر نور، ج۴،ص۱۸۵)


📢پیام ها
۱- نشانه جامعه سالم، آن است که مظلوم بتواند با آزادی کامل بر ضد ظالم فریاد بزند.
۲- غیبت مظلوم از ظالم درباره ظلم او جایز است، نه عیوب دیگرش.
۳- اسلام، حامی ستمدیدگان است.
۴- ظالم، در جامعه اسلامی احترام ندارد و باید محکوم و به مردم معرفی شود.
۵- سوء استفاده از قانون ممنوع است. ستمگران بدانند حرمت غیبت، راه ستمگری را برایشان نمی گشاید.
۶- در تزاحم ارزشهای انسانی، باید اهم و مهم رعایت شود. ارزش دفاع از مظلوم، بیش از ارزش حیا است (لا یحب-بالسوء-الا من الظلم).
۷- درباره جواز افشای عیوب، از مرز حق تجاوز نکنید؛ چون خداوند، شنوا و دانا است. (برگرفته از تفسیر نور، ج۲،ص۴۲۱و۴۲۲)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۹۷۴
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۵۰
عنوان: ثواب دنیا و آخرت

"مَنْ کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا بَصِیرًا"
سوره نساء، آیه ۱۳۴
کسانی که پاداش دنیوی بخواهند (و در قید نتایج معنوی و اخروی نباشند، در اشتباه‌اند زیرا) پاداش دنیا و آخرت ، نزد خدا است و خدا شنوا و بینا است.


🖋مقدمه
حب ذات و منفعت طلبی از جمله خصوصیات غریزی و فطری انسان است. آنچه مهم است تشخیص درست در مسیر تحصیل منفعت است. گاه به خاطر نادانی آدمی منافع پایدار و دراز مدت را فدای سود و لذت زودگذار می کند. این آیه راه درست جلب منفعت را به انسان یادآور شده است.


📋واژه ها
یرید: می خواهد، اراده می کند (فعل مضارع از ماده رود، باب افعال)
ثواب: پاداش (از ماده ثوب)
سمیع: بسیار شنوا (صیغه مبالغه از ماده سمع)
بصیر: بسیار بینا و دانا (صیغه مبالغه از ماده بصر)


📌نکات تفسیری
۱- همت عالی
اینکه در آیه فرمود: " مَنْ کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا..." بیانگر این نکته است که آنچه مطلوب خداوند است، همت عالی است؛ برای انسان روا نیست همه همتش را به منافع دنیایی محدود کند و از سعادت ابدی غافل شود؛ چرا که پروردگار متعال، روزی مادی انسان را مقدر کرده است، چنان که امیر مومنان علی(ع) می فرماید: "یابن آدم!الرزق رزقان رزق تطلبه و رزق بطلبک..." (ای فرزند آدم! روزی، دوگونه است؛ روزی‌ای که تو در طلب آن هستی و روزی‌ای که او در طلب تو است).
پس روزی دنیایی انسان به او می رسد و آنچه سزاوار است انسان، دغدغه آن را داشته باشد، رزق معنوی و پاداش اخروی است که با تلاش و مجاهده انسان به دست می آید.
۲- محرومیت از پاداش معنوی
با توجه به آیات دیگر و آیه مورد بحث، یک نکته مهم معلوم می شود و آن اینکه :انسان دنبال هر کدام از پاداش دنیا و آخرت باشد، پروردگار متعال، آن را به انسان می دهد: " کُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا"؛ اسراء ۲۰ .
اگر انگیزه انسان از کار و تلاش، فقط منافع مادی و دنیوی باشد، از پاداش معنوی محروم است؛ همانگونه که در آیات دیگر بیان می فرماید: " مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ؛ شوری۲۰؛ " فَإِذَا قَضَیْتُمْ مَنَاسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ"؛ بقره ۲۰.
البته باید توجه داشت که درخواست دنیا و آخرت از خداوند، همانند این است که انسانی از خدا درخت بادام بخواهد و دیگر، مغز بادام طلب کند آن فردی که درخت را طلب کرده است منافع دیگر درخت مثل میوه، برگ و ... هم عایدش می شود؛ ولی فردی که مغز بادام را خواسته منافع دیگر درخت، مثل میوه، چوب و ... عایدش نیست.
کسی که آخرت را طلب کند از دنیا نیز بی‌بهره نیست؛ ولی دنیاطلب ممکن است بهره ای ببرد ولی از آخرت بی نصیب است.
۳- جایگاه امور مادی و دنیوی در قرآن و اسلام
اسلام، دین جامع و معتدلی است که هم جنبه های مادی و هم جنبه های معنوی را مورد توجه قرار داده است؛ چنان که در آیه، هم به پاداش دنیا و هم به پاداش آخرت اشاره کرده است؛ بر خلاف بعضی ادیان که به جنبه مادی توجهی نکرده، فقط معنویت را مورد توجه قرار داده اند.
آنچه اسلام بر آن تاکید می کند، دل نبستن به دنیا است، نه دنیا نخواستن و دنیا نداشتن؛ چنان که حضرت سلیمان(ع) دنیا را در حد کمال داشت؛ اما دلبسته آن نبود. این، همان معنایی است که امیرمومنان(ع) در معنای زهد می فرماید: "به آنچه خدا به انسان می دهد، سرمست و فرحناک نشود؛ و به آنچه از دست می دهد، مأیوس نگردد."
۴- هشدار به انسان
خداوند هر کلامی را شنوا و به قصدها بصیر و آگاه است و می داند هدف انسان مادی و دنیوی است، یا الهی و اخروی؛ به همین سبب، لازم است انسان، عملش را برای خدا خالص کند و قصدش جلب رضایت او باشد؛ چرا که می تواند با داشتن قصد الهی، هم به منفعت دنیا برسد و هم به منفعت آخرت.


📢پیام ها
۱- انسان، دارای غریزه سودجویی است و قرآن از این غریزه در تربیت انسانها بهره می برد. (برگرفته از تفسیر نور، ج۲،ص۴۰۵)
۲- دنیا و آخرت، همه به دست خدا است، پس دید خود را گسترش دهیم و از تنگ نظری و مادیگری بپرهیزیم. (برگرفته از تفسیر نور، ج۲،ص۴۰۵)
۳- پاداش الهی، بر اساس علم و آگاهی او به اعمال ما است؛ پس مومن و مخلص واقعی باشیم، تا مورد عنایت خداوند قرار گیریم.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۴۳
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۹
عنوان: دام‌های شیطان

وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِینًا
سوره نساء، آیه ۱۱۹
و آن ها را گمراه و به آرزوها سرگرم می کنم ! و به آنان دستور می دهم که اعمال خرافی انجام دهند و گوش چهارپایان را بشکافند و آفرینش خدایی را تغییر دهند. و هر کس شیطان را به جای خدا ولی خود برگزیند ، زیان آشکاری کرده است.


🖋مقدمه
در زمان جاهلیت ، میان بت پرستان رایج بود که گوش بعضی از چهاربایان رامی شکافتند یا به کلی قطع می کردند و با این کار استفاده از آن را بر خود حرام می کردند. در این آیه شریف ، خداوند بیان می فرماید که این کار از کیدهای شیطان است ؛ چرا که حلال و حرام کردن ، به دست خدا است ، نه به دست آفریدگان .


📋واژه ها
لاضلن: حتما گمراه می کنم (فعل مضارع از باب « ضلل» باب افعال)
لامنین: آرزومند می کنم (فعل مضارع ازماده « منی» باب تفعیل)
لیبتکن : حتماً قطع می کنند (فعل مضارع از ماده « بتک» باب تفعیل )


📌نکات تفسیری
۱-دام های شیطان
شیطان ، پس از این که تأکیدمی کند انسان ها را گمراه می کنم ، به نمونه کارهایی که برای گمراه کردن انسان ها انجام می دهد اشاره کرده است که عبارتند از :
۱-مشغول کردن انسان به آرزوهای دور و دراز که او را از انجام وظایفش باز می دارد (لامنینهم )
۲-مشغول کردن انسان به خرافات و امور موهوم و خیالی و کشاندن به بدعت ها ، تا از آنچه مهم و حیاتی است باز بماند (یبتکن اذان الانعام) ؛ البته امور موهوم و خیالی و بدعت گذاری های جاهلیت جدید،غیر از جاهلیت قدیم است ؛ از جمله ارزش ها و جلوه دادن آن ها به صورت ارزش های انسانی و نسبت دادن چیزهایی به دین که از دین نبوده است ؛ مانند آداب و رسوم زاید در ازدواج و در مرگ.
۲-مراد از تغییر خلقت چیست؟
خداوند در نهاد انسان ، توحید و یکتاپرستی و هر صفت و خوی پسندیده ای را قرار داده است ؛ ولی وسوسه های شیطانی و هوس ها، انسان را از این مسیرصحیح منحرف کرده ، به بیراهه می کشاند ، چنان که از امام باقر ع و امام صادق ع نقل شده است ، منظور از تغییر خلقت ، تغییر فطرت الهی و فرمان خدا است . (ترجمه المیزان ج ۵ ص ۱۵۴) (مثل : مردانی که ظاهر خود را مانند زن ها در می آورند و در بعضی موارد ، جنسیت خود را تغییر می دهند و همچنین بر عکس )
۳-آیا شیطان بر انسان سلطه دارد؟
چنان که درآیه بیان شد ، شیطان گفت بندگانت را به بدی امر می کنم : «لامرنهم» خداوند متعال توجه می دهد که شیطان، فقط به بدی امر می کند ؛ چنان که از آیات دیگر هم استفاده می شود او بر بندگان سلطه ندارد ؛در سوره ابراهیم ، کلام شیطان را خطاب به پیروان بیان می کند که : مَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ من بر شما تسلطی نداشتم؛ جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید؛ بنابراین مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید.
البته باید توجه داشت که سلطه شیطان ، برانسان هایی است که با اعمالشان، خود زیر چتر شیطان می روند و شیطان را سرپرست خود قرار می دهند (انما سلطانه علی الذین یتولونه) (نحل ۱۰۰)
۴-ولایت شیطانی
پس از آن که در آیه بیان کردشیطان عده ای را دعوت می کند و آن ها به دعوت او پاسخ مثبت می دهند ، این نکته را بیان می فرماید که : هر کس شیطان را به جای خداوند ، ولی و سرپرست خود برگزیند، زیانی آشکار کرده است (فقد خسر خسرانا مبینا) چرا که شیطان ، هم دنیای انسان و هم آخرتش را به تباهی می کشد (خسر الدنیا و الاخرة ) (حج ۱۱)


📢پیام ها
۱-شیطان ، هر کس را به گونه ای گمراه می کند ؛ یکی را با بدعت گذاری در دین و یکی را با آرزوها و یکی را با تغییر در آفرینش (لاضلنهم ... فلیغیرن خلق الله )
۲-شیطان، ابتدا در روح انسان اثر می گذارد ، سپس او را تسلیم خود می کند (گمراه کردن و آرزوهای طولانی در ابتدا، و پس از آن ، فرمان دادن بیان شده است ، لاضلنهم ولامنینهم ولامرنهم)
۳-اطاعت شیطان، خسارت آشکار است (فقد خسر خسراناً مبینا)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۰۱
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۸
عنوان: همواره به یاد خدا

" فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا"
سوره نساء، آیه ۱۰۳
هنگامی که نماز را به پایان رساندید، خدا را ایستاده و نشسته و در حالی که به پهلو خوابیده اید، یاد کنید. و هرگاه آرامش یافتید [و حالت ترس از بین رفت]، نماز را [به طور معمول] به جا آورید؛ زیرا نماز، وظیفه ثابت و معینی برای مومنان است.


🖋مقدمه
در قرآن، بیش از نود مورد از نماز سخن به میان آمده است که نشان از جایگاه بلند نماز دارد؛ چرا که نسخه کاملی برای کمک به اسنان و نجات او از مهلکه ها و بهترین وسیله تقرّب به خداوند است.
جامعه ای که نماز را برپا کند و به آن اهتمام داشته باشد، یکی از عوامل مهم جلب یاری خدا را برای خود فراهم کرده است؛ ولی باید توجه داشت نماز، یکی از مصادیق ذکر خدا است و ذکر الهی باید تمام زندگی انسان را فرا گیرد.


📋واژه ها
قضیتم: انجام دادید، به پایان بردید (فعل ماضی از ماده قضی)
علی جنوبکم: بر پهلوهایتان [کنایه از دراز کشیدن] (جنوب جع جنب یعنی پهلوها)
کتابا: نوشته شده، واجب
موقوتا: وقت دار شده (اسم مفعول از ماده وقت)


📌نکات تفسیری
۱- همیشه و همه جا به یاد خدا
انسان نباید فقط در نماز متوجه خدا باشد؛ بلکه باید همیشه به یاد خدا باشد. تمام کارهایی که انجام می دهیم از سه حالت ایستاده، نشسته و دراز کشیده، بیرون نیست؛ لذا می فرماید: در این سه حال، یعنی همیشه، به یاد خدا باشید؛ چرا که غفلت، باعث شکست انسان در رسیدن به اهداف عالی می شود؛ به ویژه جهادگران و مدافعان اسلام، باید بیشتر به مبدأ قدرت توجه داشته باشند؛ چه در حالی که ایستاده اند و با سلاح می جنگند و چه در حالی که نشسته تیراندازی می کنند و چه در حالی که بر اثر زخم یا جراحت، خوابیده اند.
۲- مراد از کتابا موقوتا چیست؟
نماز، واجبی است که در زمان خاصی باید خوانده شود و در هیچ حال، به کلی ساقط نمی شود، حتی در حالت احتضار. راوی از امام صادق(ع) درباره معنای آیه " إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا" پرسید؛ حضرت فرمود: "کتابا موقوتا" به معنای د ستور ثابت است. اگر اندکی نماز را جلوتر یا عقب تر خوانده باشی، ضرری به تو نمی رساند، تا هنگامی که به از بین رفتن نماز نینجامد و تو مصداق "اصاعوا الصلاه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا" واقع نشده باشی. (نورالثقلین، ج۱،ص۵۴۶)
۳- لزوم خواندن نماز در اوقات معین
بعضی می گویند ما منکر فلسفه و اهمیت نماز و اثرات تربیتی آن نیستیم، اما چه لزومی دارد که نماز در اوقات معینی انجام شود؟ آیا بهتر نیست که مردم آزاد باشند و هر کس به هنگام فرصت و آمادگی روحی این وظیفه را انجام دهد؟
پاسخ: تجربه نشان داده اگر مسایل تربیتی تحت انضباط و شرایط معین قرار نگیرد عده ای آن را به دست فراموشی می سپارند و اساس آن بکلی متزلزل می گردد، این گونه برنامه ها حتما باید در اوقات معین و تحت انضباط دقیق قرار گیرد تا هیچکس عذر و بهانه ای برای ترک ان نداشته باشد. به خصوص اینکه انجام این عبادات در وقت معین مخصوصا به صورت دسته جمعی دارای شکوه و تاثیر و عظمت خاصی است که قابل انکار نمی باشد. و در حقیقت کلاس بزرگ انسان سازی است.(تفسیر نمونه، ج۴،ص۱۰۶)


📢پیام ها
۱- نماز جماعت به قدری مهم است که حتی در میدان جنگ بدان توصیه شده است.
۲- انسان باید در هر شرایطی متوجه خداوند و متذکر او باشد و نماز، عاملی برای توجه مداوم به خداوند است.
۳- نماز، از واجبات قطعی الهی، در همه عصرها و برای همه نسلها است.(تفسیر نور، ج۲،ص۳۷۲)
۴- تعیین وقت برای نماز، رمز تداوم و عامل مواظبت بر آن است که به مسلمانان درس نظم می د هد. (همان)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۰۷
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۷
عنوان: حرمت مومن

"وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا"
سوره نساء، آیه ۹۲
هیچ فرد با ایمانی مجاز نیست مومنی را به قتل برساند؛ مگر این که از روی خطا و اشتباه باشد. و [در عین حال] کسی که مومنی را از روی خطا به قتل رساند، باید یک برده مومن آزاد کند و خون‌بهایی به کسان او بپردازد؛ مگر اینکه آنها خون‌بها را ببخشند. اگر مقتول، از گروهی باشد که دشمن شما هستند [و کافرند]؛ ولی مقتول با ایمان بوده، تنها باید یک برده مومن آزاد کند [پرداخت خون‌بها لازم نیست] و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خون‌بهای او را به کسان او بپردازد و یک برده مومن [نیز] آزاد کند. و آن کس که دسترسی به آزاد کردن برده ندارد، دو ماه پی در پی روزه بگیرد؛ این [یک تخفیف و] توبه الهی است و خداوند، دانا و حکیم است.


🖋مقدمه
یکی از بت پرستان مکه، به نام حارث بن زید، با دستیاری ابوجهل، مسلمانی را به نام عیاش بن ربیعه، به جرم گرایش به اسلام مدتها شکنجه می داد. پس از هجرت مسلمانان به مدینه، عیاش نیز به مدینه هجرت کرد و در شمار مسلمانان قرار گرفت.
روزی در یکی از محله های اطراف مدینه، با شکنجه دهنده خود، حارث بن یزید، روبه‌رو شد. از فرصت استفاده کرد و او را به قتل رساند به گمان اینکه دشمنی را از پای در آورده است؛ در حالی که توجه نداشت حارث توبه کرده و مسلمان شده است و به سوی پیامبر(ص) می رود. جریان را به پیامبر(ص) عرض کردند؛ آیه نازل شد و حکم قتلی را که از روی اشتباه و خطا انجام شده بود، بیان کرد. (تفسیر نمونه، ج۴،ص۶۰و۶۱)


📋واژه ها
خَطَأً: غیر عمد و بدون قصد
مسلمه: تسلیم شده، داده شده بدون کم و کاست (اسم مفعول از ماده سلم)
رقبه: یک برده
میثاق: پیمان
شهرین: دو ماه
متتابعین: پیوسته، در پی یکدیگر (اسم فاعل از ماده تبع، باب تفاعل)


📌نکات تفسیری
۱- ناسازگاری ایمان با قتل نفس
خداوند متعال، هرگاه بخواهد وصفی را با عنوان دوام بیان کند و توجه دهد که هیچ وقت غیر از آن امکان ندارد، با عبارت "ماکان" بیان می فرماید؛ چنانکه در مسأله وحی چنین می فرماید: " وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ" (شوری،۵۱) (هیچ بشری را نرسد که خدای با او سخن گوید مگر با وحی یا از پس پرده، یا فرستاده ای [فرشته ای] فرستند که به فرمان او آنچه خواهد [به وی] وحی کند.
یعنی صحبت با خدا ناشدنی است؛ مگر از این راهها، در "ما کان لمومن" نیز، تا هنگامی که انسان ایمان دارد، ممکن نیست قتل به دست او اتفاق بیفتد؛ مگر ناخواسته؛ یعنی انسانی که دانسته و از روی عمد قتل انجام می دهد، بی ایمان است.
۲- حرمت مومن
انسانها به واسطه ایمانشان احترام می یابند. خداوند می فرماید: سزاوار نیست مومن حریم ایمانی خود را بشکند و خود را آلوده به گناه کند؛ مگر اینکه ناخواسته برایش پیش بیاید. همچنین با آوردن کلمه "مومن" (ان یقتل مومنا) توجه می دهد که کسی حق ندارد به حریم انسان مومن تعرض کند. این حریم در آیه، حریم حیات مومن است، ولی حریم آبرویی و دیگر حریم ها را هم می تواند در برگیرد.
۳- بزرگی گناه قتل مومن در روایات
روایت شده که رسول خدا(ص) به کعبه نظر افکند و فرمود: مرحبا بالبیت ما اعظمک و اعظم حرمتک علی الله و الله للمومن اعظم حرمه لان الله حرم منک واحده و من المومن ثلاثه، و دمه و ان یظن السوء. (بحارالانوار،ج۶۴،ص۷۱) (آفرین بر خانه کعبه! چه عظیمی و جقدر احترامت نزد خدا عظیم است، به خدا سوگند حریم مومن، با عظمت تر از توست، چرا که خداوند، از تو یک چیز حرام شمرده [فقط خراب کردن تو را]؛ اما از مومن، سه چیز را حرام شمرده؛ از بین بردن مال مومن، و خون مومن، و بدبینی به مومن[آبروی مومن]).
همچنین فرموده: "از بین رفتن جهان در پیشگاه خدا از کشتن یک فرد مسلمان کوچکتر است". (همان، ج۱۰۱،ص۳۸۲)
و در جای دیگر فرمود: "اگر اهل آسمان های هفتگانه و اهل زمین های هفتگانه در ریختن خون مومنی شرکت کنند، خداوند متعال، همه آنها را با صورت به آتش می افکند". (همان)
۴- فلسفه جریمه و کفاره قتل
کفاره قتل، مانند دیگر احکام الهی، دارای حکمت هایی است که برخی آنها عبارتند از:
الف. پرداخت دیه، مرهمی برای بازماندگان مقتول است.
ب. از بی مبالاتی مردم جلوگیری می کند، تا نگویند قتل خطایی سزا و جریمه ای ندارد.
ج. احترام به جان افراد و سبب امنیت اجتماعی است.
د. جبران خلا اقتصادی است که در اثر قتل پیدا شده.
ه. وجوب کفاره در قتل خطایی، بیانگر این است که قتل غیر عمد نیز انسان را از لطف خدا دور می کند، و پرداخت دیه و آزاد کردن برده، راهی برای برگرداندن لطف الهی به قاتل است.
۵- اهمیت پیمان در اسلام
اگر مقتول، مومن باشد و بستگان او کافر، به بستگان، دیه تعلق نمی گیرد؛ ولی اگر از هم پیمانان مسلمان باشند، دیه تعلق می گیرد. این مطلب، بیانگر اهمیت عهد و پیمان در اسلام است. چه بسا پرداخت دیه، به جهت حفظ و بقاء پیمان ها و جلوگیری از سست شدن آن باشد.


📢پیام‌ها
۱- در حالات هیجانی هم، عواطف و رحم نباید فراموش شود و عفو خطاکار، یک صدقه پسندیده است.
۲- ارزش پیمان تا آنجا است که گاهی کافر را از نظر حقوقی در ردیف مومن قرار می دهد. (برگرفته از تفسیر نور،ج۲،ص۳۵۴)
۳- وفای به عهد و پیمان حتی با کفار ضروری است.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۴۲۱
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۶
عنوان: پاسخ بهتر

" وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا"
سوره نساء، آیه ۸۶
هرگاه به شما درود گفته شد، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید یا (حداقل) به همانگونه پاسخ گویید، خداوند حساب همه چیز را دارد.


🖋مقدمه
قرآن مجید افزون بر دستورات فردی، دستورهایی اجتماعی برای بهینه سازی روابط اجتماعی در بین آحاد مردم و ارتباط جوامع با یکدیگر صادر کرده است.از جمله آیاتی که در این مورد توصیه ای کارساز ارائه کرده، آیه مورد بحث است.


📋واژه ها
تحیت: درخواست کردن زندگی برای دیگری (از ماده حیّ، مصدر باب تفعیل)
حیوا: تحیت دهید (فعل امر از ماده حیّ)
احسن: بهتر و نیکوتر (فعل تفضیل از ماده حسن)
حسیب: حسابرس دقیق و کامل (صفت مشبهه، از ماده حسب)


📌نکات تفسیری
۱- پاسخ برتر
انسانها در مقابل نیکی دیگران چند گروهند:
عده ای نیکی دیگران را با بدی جواب می دهند و اگر شخصی به آنان خوبی کرد، هدیه داد و یا خدمتی کرد، نه تنها آن را فراموش می کنند بلکه با غیبت، تهمت و یا بدگویی، نیکی او را با بدی جواب می دهند.
عده ای دیگر که بیشتر از گروه اول هستند در مقابل نیکی دیگران سکوت می کنند. این گروه گرچه از گروه اول بهترند ولی همانند گروه اول به آیات قرآن عمل نکرده اند زیرا خداوند می فرماید: " هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ" (رحمن، ۶۰). آیا جزای نیکی جز نیکی خواهد بود؟ در بعضی آیات دیگر نیز به پیامبرش دستور می دهد که بدیها را نیز با عفو و گذشت و نیکی دفع کن " ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ" (مومنون، ۹۶) بدی را از راهی که بهتر است دفع کن [و پاسخ بدی را به نیکی ده].
گروه سوم که عاملان به دستورات قرآنی هستند نه تنها در مقابل نیکی سکوت نمی کنند بلکه در صورت توان نیکی دیگران را بهتر و نیکوتر پاسخ می دهند و در صورت عدم توانایی حداقل نیکی را با نیکی جواب می دهند.
۲- سلام کردن در روایات
رسول گرامی اسلام فرمود: سلام کردن مستحب و پاسخ آن واجب است (الکافی، ج۲،ص۶۴۴). همچنین فرمود: پیش از سخن گفتن، سلام کنید و کسی که قبل از سلام کردن، سخن آغاز کند، پاسخ او را ندهید.(همان)
۳- حسابرسی خداوند
هیچ چیز حتی چگونگی ارتباط و نوع پاسخ دادن انسان به تحیت‌ها، خارج از حسابرسی خداوند نیست. او این کارها را نیز محاسبه و متناسب با آن، جزا یا پاداش خواهد داد. امام باقر(ع) فرمود: همانا خداوند عز و جل سلام کردن آشکار را دوست دارد.(همان) امام صادق(ع) فرمود: خداوند عز و جل فرمود: همانا بخیل کسی است که در مورد سلام کردن بخل ورزد.(همان) امام صادق(ع) فرمود: کوچکتر به بزرگتر سلام کند و سواره بر پیاده و گروه اندک بر گروه بسیار. (الکافی، ج۲،ص۶۴۵)
پیامبر خدا(ص) بر زنان سلام می کردند و حضرت علی(ع) بر زنان جوان سلام نمی کرد(همان) رسول خدا(ص) فرمود: من تا زنده ام سلام کردن بر کودکان را ترک نمی کنم تا پس از من نیز سنت باشد. (وسائل الشیعه، ج۱۲،ص۶۲) نمازگزار نیز بایستی پاسخ سلام کننده را بدهد. (من لا یحضره الفقیه، ج۲،ص۳۶۸)


📢پیام‌ها
۱- پاسخ سلام و تحیّت واجب است. سلام کردن مستحب است، ولی پاسخ دادن به آن لازم است. (این حکم در غیر لفظ سلام نیز جاری است، زیرا در آیه، موضوع تحیت مطرح است، بنابراین اگر با الفاظ دیگری نیز که معنای تحیت داشته باشد کسی مورد خطاب قرار گیرد، پاسخ دادن به آن ضروری است.
۲- پاسخ سلام و تحیّت باید از اصل آن بهتر باشد؛ برای مثال، اگر کسی گفت: سلام علیکم، در پاسخ وی گفته شود: سلام علیکم و رحمه الله و یا دست کم پاسخ باید برابر اصل تحیت و سلام باشد و چیزی از آن کاسته نشود.
۳- همانگونه که در تحیت باید پاسخ بهتر از اصل و یا حداقل همانند آن باشد، در دیگر کارهای نیکی که درباره انسان انجام می شود نیز باید پاسخ را نیکوتر و یا برابر آن داد. (برای مثال، اگر همسایه شما هدیه ای فرستاد، سعی کنید هدیه‌ای بهتر و یا همانند آن برای او بفرستید).
از امام باقر و امام صادق(ع) درباره این آیه چنین نقل شده که مقصود از تحیت، سلام و دیگر کارهای نیک است. (مجمع البیان، ذیل آیه)
۴- پاسخ تحیت و دیگر محبت ها را نباید به تاخیر انداخت (تفسیر نور، ج۲،ص۳۴۵) و باید بی درنگ پاسخ داد: "فحیوا"؛( توضیح این که حرف عطف "فاء" در "فحیوا" برای ترتبیت بدون فاصله است. بنابراین، نباید پاسخ خوبی‌های دیگران با تاخیر داده شود)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۷۸۹
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۵
عنوان: ریشه ناگواری‌ها

" مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا "
سوره نساء، آیه ۷۹
آنچه نیکی به تو می رسد، از جانب خدا است، و آنچه بدی به تو می رسد، از سوی خود تو است، و ما تو را برای مردم رسول فرستادیم، و گواهی خدا کافی است.


🖋مقدمه
سر منشأ همه خوبیها و نیکیها خداست و از آنجا که خداوند حکیم است و قادر، برای بندگانش جز خیر و خوبی چیزی نمی خواهد و می توان گفت که جز خیر و نیکی از او صادر نمی شود (مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ) ولی اینکه انسان در زندگی فردی و اجتماعی چیزهایی را به عنوان زشت و بدی می بیند دو جهت می تواند داشته باشد:
۱. این مسائل از دید انسانی است که جامع نگری لازم را ندارد و فقط حوادث و رویدادهای پیرامون خود را در یک مقطع کوتاه از زمان و مکان می بیند که اگر با احاطه‌ی به تمام ابعاد آن را بررسی نماید، بر خلاف ظاهر آن که زشت جلوه می کند زیبایی‌هایی را خواهد دید، برای مثال، تب یا درد دندان اگرچه ظاهرا ناگوار است ولی در حقیقت نشانه سلامت سیستم دفاعی بدن است که مشغول مبارزه با بیماری است و یا هشدار و اخطار در مورد وجود ضایعه‌ای در اندامها است.
۲. این حوادث زشت و تلخ محصول عملکرد خویش است با توجه به نعمت های خوبی که خداوند در اختیار او گذاشته، می توانست با عملکرد صحیح خیرات را به سوی خود جذب نماید ولی بر اثر سوء استفاده گرفتار چنین حوادثی شده است.


📋واژه ها
حسنه: نیکی مانند: نعمت، رزق و روزی (از ماده حسن)
سیئه: بدی مانند: قحطی، بلا، مرض، ناملایمات و سختیها (از ماده سوء)
شهید: حاضر، ناظر، گواه (از ماده شهد)


📌نکات تفسیری (در قالب چند پرسش)
۱- خوبی‌ها از جانب خدا است
خداوند، خالق همه چیز است " اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ" (زمر، ۶۲) هر کاری که انسان انجام می دهد، چون خداوند، قدرت آن کار را به او داده است، می شود گفت کار خدا است، اما در حقیقت ، منشأ کارهای خوب خدا است؛ چون اوست که صفات و کمالات انسانی را در او قرار داده که باعث خیرها و خوبیها می شود. منشأ بدیها نیز اعمال انسان است که نعمت های خداوند را با اراده خود در مسیر بدیها قرار داده است، اگرچه همه به ارائه و مشیّت خدا است.
حال، سوال دیگری مطرح می شود که آیا هر سختی و مصیبتی، بدی حساب می شود و به سبب اعمال بد انسان است؟
پاسخ: هر سختی و مصیبتی، بدی نیست؛ بلکه در موارد بسیاری از الطاف الهی است؛ چنانکه حضرت امام(قدس سره) در شهادت فرزندش فرمود: "شهادت سید مصطفی، از الطاف خفیه الهیه بود". در حقیقت ، چون آمدن مصیبت، همراه فقدان نعمتی است، در نظر ما مصیبت و بدی جلوه می کند، ولی گاه لطف خدا است.
۲- انتساب خوبیها به خداوند
تفسیری که برای این دو آیه شده در اخبار اهل بیت(ع) نیز به آن اشاره شده است. این است که منظور از سیئات، کیفرهای اعمال و عقوبات معاصی است. شکی نیست که این کیفرها از ناحیه خداوند است، ولی چون نتیجه اعمال و افعال بندگان است، گاهی به بندگان نسبت داده می شود و گاهی به خداوند و هر دو صحیح است؛ برای مثال، صحیح است گفته شود قاضی دست دزد را قطع می کند، و نیز صحیح است گفته شود این خود دزد است که دست خود را قطع می کند. (برگرفته از تفسیر نمونه، ج۴،ص۲۲)
۳- تطیر و انتساب بدیها به خداوند
خداوند، به اصلاح اینگونه اندیشه ها پرداخته و می فرماید: "ای رسول ما! تو فقط رسول و پیام‌آور هستی".
تو نقشی در رساندن بدی به آنها نداری، بلکه این، اعمال خود آنها است که در زندگی آنها تغییر ایجاد می‌کند (إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ) (رعد، ۱۱)؛ همچنان که در جواب بنی اسرائیل فرمود: " قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ"؛ (یس،۱۹) این اعمال شما است که سبب سختی‌ها است، نه وجود پیامبر. همچنین می فرماید : " وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ"(اعراف، ۹۶) پس در نگاه قرآن، انسان عامل خوشبختی و بدبختی خویش است و پیامبر هم آورنده پیام سعادت برای انسانها است و خداوند خود بر رسالت پیامبر و اعمال انسانها، بهترین شاهده است.


📢پیام‌ها
۱- هر نیکی به انسان رسد، از خداست و هر بدی به او رسد، از خود اوست. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۴۸۴)
۲- رسالت پیامبر اسلام(ص) جهانی است و پیامبران برای همه مردم وسیله خیر هستند. (تفسیر نور، ج۲،ص۳۳۶)
۳- ریشه ناگواری‌ها را باید در عمل انسان جستجو کرد.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۷۴۹
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۴
عنوان: محور وحدت

"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا "
سوره نساء، آیه ۵۹
ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر [اوصیای پیامبر] را. و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید]؛ اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید؛ این کار بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.


🖋مقدمه
برپایی هر اجتماع هر چند کوچک، مثل خانواده، وابسته به وجود محوری است که دیگران از او اطاعت کنند و تحت فرمان او، از گسستگی آن اجتماع جلوگیری شود. حال اگر اجتماعی بزرگ، بخواهد برپا باشد، وجود فرمانروا و رهبر برای آن بسیار ضروری است.
خداوند متعال، در آیه شریفه، به این مساله مهم توجه داده، و مرجع مسلمین را در مسائل مختلف دینی و اجتماعی مشخص می کند و به مردم با ایمان دستور می دهد، برای رسیدن به سعادت اجتماعی و فردی، از انسانهایی که اطاعت آنها، اطاعت از خدا است، پیروی کنند.


📋واژه ها
اولی الامر: صاحبان امر [که از جانب خداوند، به این سمت نصب شده اند]
تنازعتم: نزاع کردید-اختلاف کردید (فعل ماضی از ماده نزع، باب تفاعل)
تأویل: بازگشت، رجوع (از ماده اول مصادر باب تفعیل)


📌نکات تفسیری
۱- پیشوایان معصوم
از آنجا که خداوند متعال، کمال لطف را به بندگان خویش دارد، و آنان را برای رسیدن به اهداف عالی آفریده است، فرمانروایی و رهبری آنها را به هر انسانی نمی سپارد؛ چرا که بعضی پیشوایان، انسانها را به گمراهی می کشانند (قصص، ۴۱، ائمه یدعون الی النار)؛ پس رهبرانی که خداوند برای رساندن انسانها و اجتماع انسانی به اهداف والا مشخص می کند، باید از هرگونه انگیزه شخصی و هواپرستی پاک باشند، تا انسانها بتوانند در کمال آرامش، فرمانبردار آنها باشند.
در این آیه، خداوند اطاعت از آنها را کنار اطاعت خویش و بدون قید و شرط بیان فرموده است؛ این، بدین معنا است که انسانهایی معصوم هستند که هوای نفس بر آنها مسلط نیست، چنان که درباره پیامبر اکرم(ص) فرمود: "وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى"؛ نجم ۳و۴ .
۲- اولی الامر چه کسانی هستند؟
والیان امر به نظر همه مفسران شیعه، امامان معصوم هستند که در تمام شئون زندگی، رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی را به عهده دارند. آیات قرآن و روایات، به ویژه روایات نقل شده از علمای اهل سنت، سند گویایی برای این مطلب است. دانشمند اهل تسنن ابوبکر بن مومن شیرازی در رساله اعتقاد (طبق نقل مناقب کاشی) از ابن عباس نقل می کند:
آیه فوق درباره علی(ع) نازل شد؛ هنگامی که پیامبر(ص) او را (در غزوه تبوک) در مدینه به جای خود گذارد، علی(ع) عرض کرد: "ای پیامبر! آیا مرا همانند زنان و کودکان در شهر قرار می دهی؟"؛ پیامبر(ص) فرمود: "آیا دوست نداری نسبت تو به من، همانند نسبت هارون به موسی باشد، آن زمان که موسی به او گفت: «میان بنی اسرائیل، جانشین من باش و اصلاح کن»؟ سپس آیه شریف اولی الامر نازل شد. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۴۴۳)
همچنین در کتاب مستدرک حاکم از پیامبر نقل شده است که فرمود: هر کس مرا اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و هر کس از فرمان من سرپیچی کند، از فرمان خدا سرپیچی کرده و هر کسی از فرمان علی پیروی کند، از فرمان من پیروی کرده و هر کس از فرمان علی سرپیچی کند، از فرمان من سرپیچی کرده است. (تفسیر روشن، ج۶،ص۳۹ به نقل از مستدرک حاکم، ج۳،ص۱۲۱)
۳- اولی الامر در زمان پیامبر
این آیه، منحصر به زمان معینی نیست و وظیفه مسلمانان را در تمام اعصار و قرون روشن می کند و به عبارت دیگر، اولی‌الامر در زمان پیامبر(ص) خود آن حضرت بود؛ زیرا پیامبر اکرم(ص) دو منصب داشت؛ یکی منصب رسالت که در آیه به عنوان "اطیعواالرسول" از او یاد شده و دیگر منصب "رهبری" و زمامداری امت اسلامی که قرآن به عنوان اولی‌الامر از آن یاد کرده است. بنابراین، پیشوا و رهبر معصوم در زمان پیامبر، خود حضرت بود. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۴۴۱) علاوه بر این کسانی هم که پیامبر به آنان سمت و مأموریتی می داد، (مانند فرمانده جنگ)، صاحبان امر به حساب می آمدند. اگر اطیعوا تکرار نشده بیانگر این است که برنامه ها و دستورهای پیغمبر اکرم و الاولی‌الامر یکی است، به طوری که هیچ اختلافی بین آنها نیست. (برگرفته از تفسیر روشن، ج۶،ص۴۲)
۴- منظور از نزاع در آیه چیست؟
منظور از نزاع در آیه، نزاع بین مومنان است، چون خطاب آیه به اهل ایمان است. مقصود از کلمه "شیء" نیز اختلافات دینی است که خدا و پیامبر عهده دار رفع آنها هستند. البته چه بسا، آیه شامل اختلاف در مساله اولوالامر نیز بشود؛ به ویژه اینکه در آخر آیه می فرماید: " إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ" اگر به خدا و رسول مراجعه نکنید، ایمانتان کامل نیست و در مقابل، برگردان آن به خدا و رسول، مصلحت واقعی شما را تامین می کند.


📢پیام‌ها
۱- اسلام، مکتبی است که مسائل اعتقادی و سیاسی‌اش به هم آمیخته است. اطاعت از اولی‌الامر که امری سیاسی است، به ایمان به خدا و قیامت که امری اعتقادی است، آمیخته است (أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ...).
۲- اطاعت از حاکمی واجب است که مومن و از خود مردم با ایمان باشد (وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ).
۳- مخالفان با احکام خدا و رسول و رهبران الهی، باید در ایمان خود شک کنند. (تفسیر نور، ج۲،ص۳۱۴)
۴- اقدام فوری برای ریشه‌کن کردن نزاع در جامعه، ضروری است (فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ...).
۵- جلوگیری از ریشه دار شدن نزاع‌ها و پایان دادن فوری به آن، موجب سعادت جامعه است.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۳۷۲