۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدافع حرم» ثبت شده است

تشییع بی‌نظیر پیکر شهید مدافع حرم علیرضا جیلان در بروجن

تشییع بی‌نظیر پیکر شهید مدافع حرم علیرضا جیلان در بروجن

پیکر شهید مدافع حرم علیرضا جیلان امروز شنبه ۴ آذرماه ۱۳۹۶ در میان خیل انبوه و با استقبال بی نظیر مردم شهیدپرور استان چهارمحال وبختیاری از مقابل حسینیه ثارالله سپاه تشییع و در گلزار شهدای بروجن در کنار عموی شهیدش آرام گرفت.

در ابتدای مراسم نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه شهرکرد با حضور در میان جمعیت انبوه تشییع کنندگان ضمن تجلیل از مقام والای شهدای مدافع حرم بویژه شهید علیرضا جیلان درباره مقاومت اسلامی و مسایل اساسی جهان اسلام و انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت به ایراد سخن پرداخت. 

مسیرهای تشییع از مقابل حسینیه ثارالله تا گلزار شهدای شهر بروجن مملو از جمعیت و عزادارانی بود که آمده بودند تا بار دیگر با آرمان‌های امام و شهدا تجدید میثاق کنند.

اقشار مختلف مردم در این مراسم پیروزی رزمندگان اسلام در نبرد با تروریست های تکفیری داعش را ثمره خون شهدایی چون علیرضا جیلان دانسته و با سردادن شعارهای "لبیک یا حسین"، "کلنا عباسک یا زینب" و ... بر دفاع از حرم اهل بیت (ع) و ادامه راه سرور و سالار شهیدان عالم تاکید کردند.

مردم شهرستان بروجن اعم از زن و مرد، پیر و جوان، دختر و پسر با حضور پر شور و گسترده خود در مراسم تشییع و خاکسپاری شهید جیلان نشان دادند که همواره پیروان راستین شهدا و ولایت‌ هستند.

حضور همرزمان پاکستانی شهید جیلان در مراسم تشییع

جمعی از همرزمان پاکستانی شهید جیلان از لشکر زینبیون که در مراسم تشییع حضور داشتند با سردادن لبیک یا مهدی، لبیک یا خامنه ای و ... بر دفاع از حریم اهل بیت(ع) و ادامه راه شهدا تاکید کردند.

مداحی سید رضا نریمانی/دانش آموزان به شهید جیلان ادای احترام کردند

دانش آموزان بروجنی هم در گوشه ای از این مراسم ایستاده در صف با دست گرفتن پوسترهای شهید علیرضا جیلان به پیکر مطهر این شهید مدافع حرم ادای احترام می کردند.

در بخش دیگری از این مراسم سید رضا نریمانی از مداحان پیشکسوت به مداحی پرداخت و جمعیت حاضر هم نوا با این مداح اهل بیت سینه زنی و عزاداری کردند.

اقامه نماز بر پیکر شهید جیلان/علیرضا در کنار عموی شهیدش آرام گرفت

ایستگاه های صلواتی نیز که در گوشه و کنار مسیرهای تشییع برپا شده بود از تشییع کنندگان پذیرایی می کردند؛ بسیاری از مسئولین و مدیران استان و فرماندهان نظامی و انتظامی و ائمه جمعه و جماعات در این مراسم حضور داشتند.

پس از تشییع پیکر شهید جیلان، حجت السلام سید محمد تقوی بر پیکر این شهید مدافع حرم اقامه نماز کرد و در حالی که مردم زیارت عاشورا را زمزمه می کردند در آرامگاه ابدی‌اش و در کنار عموی شهیدش آرام گرفت.

گفتنی است شهید علیرضا جیلان بروجنی به صورت داوطلبانه و در قالب نیروی بسیجی مدت های زیادی در جبهه های مقابله با تکفیر و داعش در سوریه حاضر بود تا سرانجام در هشتمین و آخرین اعزام خود به جبهه های مقاومت اسلامی در شب شهادت امام رضا(ع) و در عملیات آزادسازی بوکمال به مقام رفیع شهادت نائل شد. از این شهید بزرگوار یک فرزند به نام امیرعلی به یادگار مانده است.


مطالب مرتبط:

* مداحی جدید سید رضا نریمانی درباره شهید جیلان

*دلنوشته؛ شبی که مهمون شهید جیلان بودیم

*نوحه خوانی امیرعلی، فرزند شهید جیلان

*تصاویر  و پوسترهای شهید مدافع حرم علیرضا جیلان

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۳۶۴۶
شبی که مهمون شهید جیلان بودیم...!

شبی که مهمون شهید جیلان بودیم...!

سلام رفقا


میخوام امشب براتون یه خاطره بگم. یه خاطره که شاید چیزی وقت ازش نمیگذره ولی یقینا توی زندگیم جز یکی از خاطرات شیرین و فراموش نشدنی ماندگار خواهد ماند، 

امشب طبق روال هرهفته شبهای جمعه، کاراما کردم و پیرهن مشکیم رو پوشیدم و راه افتادم به طرف هیئت، هیئت فداییان حسین(ع) اصفهان؛

آره همون هیئت که آقاسید رضا میخونه، همون مداحی که همیشه تا صداشا میشنوم دلم عجیب هوای شهدا و شهادت میکنه.

وقتی رسیدم دمِ درِ هیئت، چشمم افتاد به چندتا بنر که عکس یه شهید روش بود، با همون نگاه اول متوجه شدم این بنرها جدیده؛ پیش خودم گفتم ای وای یکی دیگه از بچه هیئتیا و امام حسینیا رفت پیش ارباب.

توهمین فکر و خیالات بودم که یهو دیدم آقاسید جلسه را شروع کرد. سریع خودم را گذاشتم تو مجلس که بتونم برم اون جلو پای منبر و خلاصه یه صفایی بکنم.

خداراشکر تونستم برم اون جلو و صاف نشستم روبرو سید.

طبق معمول با اون سوز صداش مناجات با امام زمان(عج) را شروع کرد. از همون اول دلم بدجور هوایی شد.آخه راستشا بخواید عجیب دلم بعد محرم و صفر هوای روضه کرده بود.

شور و حال عجیبی تو مجلس بود. مردم پا به پای سید ناله میزدند و گریه میکردند.

لابه لای مناجات چشمم افتاد به یه بنر بزرگ پشت سر سید، آره عکس همون شهیدی بود که دمِ در هم دیده بودم. نمیدونم چجوری بگم ولی حال و هوای مناجات و شب جمعه از یه طرف، بوی عطر شهدا هم که پیچیده بود تو روضه از طرف دیگه،

خلاصه سید بعد از مناجاتش با امام زمان(عج)، مناجات امیرالمومنین(ع) را شروع کرد.

بند دلم پاره شد، چه غوغایی میشد تا سید میگفت مولای یا مولای انت خالق و انا المخلوق... .  باید میبودید و میدید جوونا چطور ناله میزدند.

وسط مناجات بود که دیدم سید به عکس همون شهید اشاره کرد و گفت بچه ها امشب ما هممون مهمون این شهیدیم، شهیدی که قراره همین یکی دو روزه تشییع بشه، شهیدی که ظاهرا تو همین عملیات آخر پرکشیده پیش آقاش، 

آره شهید علیرضا جیلان... .

نمیشناختمش ولی معلوم بود برق نگاش نه فقط من بلکه همه کسایی که اونجا بودند را شیفته خودش کرده بود.

بعد از این حرف سید تیرخلاص را به دلمون زد. باهمون حال و هوایی که تو مجلس بود روضه حضرت زهرا(س) و محسن شهیدش را خوند. دیگه هیچکس نمیتونست خودشا کنترل کنه. .همه بی اختیار فریاد میزدند یازهرا... 

نمیدونم چه حکمتی بود ولی از طرفی روضه مادر و از طرفی وجود این شهید که دیگه واقعا میشد تو جلسه حسش کرد؛ همه و همه دست به دست هم داده بود که یک شب رویایی برامون رقم بزنه.

روضه که تموم شد سید سینه زنی را شروع کرد. مثل همیشه با نظم و شور و حال.  وسطای سینه زنی بود که گفت میخوام امشب برا این شهید بخونم. تا شعرش را شروع کرد یه دفعه دیدم بی اختیار همه دو دست بالا میوردند و به سینه میزدند.

عجب شعری ...!

دیگه این شعر با اون سوز صدای سید همه چیا کامل کرد.

جلسه که تموم شد دیدم مردم میرند کنار عکس این شهید و یه جوری نگاش میکنند که انگار هرکدومشون سالیان سال باهاش رفیق صمیمی بودند.

خلاصه جاتون خالی امشب همه مهمون شهید علیرضا جیلان بودیم.

ان‌شاالله پیش ارباب شفاعت مارا هم بکنه.

التماس دعا

دلنوشته ای از کربلایی سعید باقریان

پنح شنبه ۲ آذرماه ۱۳۹۶


مطالب مرتبط: * نوحه جدید سید رضا نریمانی درباره شهید جیلان
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۳۶۲۴
نوحه خوانی فرزند شهید جیلان؛ منم باید برم آره برم سرم بره

نوحه خوانی فرزند شهید جیلان؛ منم باید برم آره برم سرم بره

امیرعلی ۷ ساله فرزند شهید مدافع حرم علیرضا جیلان، بخشی از نوحه معروف کربلایی سید رضا نریمانی (منم باید برم، آره برم سرم بره ...) را اجرا نموده است. تا پایان بشنوید، بسیار زیباست.

شهید جیلان در منطقه بوکمال سوریه در نبرد با گروههای تکفیری داعش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

فایل صوتی:


دریافت

 


متن نوحه اجرا شده فرزند شهید :
 
منو یه کم ببین سینه زنیمو هم ببین
ببین که خیس شدم عرق نوکریمه این
دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه
چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه
منم باید برم آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره
یه روزیم بیاد نفس آخرم بره
 
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
 
یه دست گل دارم برای این حرم میدم
گلم که چیزی نیست برا حرم سرم میدم
برای قربونی اسماعیلو میدم با عشق
خودم با بچه هام فدای بانوی دمشق
منم یه پسرم، پدرمو دوسش دارم
ولی بابامو من به دست بی بی میسپارم
بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم
 
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
 

 

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۷۳۲۱
محمود کریمی؛ عجب محرمی شد امسال، شهید بی سر برگشته

محمود کریمی؛ عجب محرمی شد امسال، شهید بی سر برگشته

صوت:

 
 فیلم :
 

وای شهید بی سر اومد
وای لاله پرپر اومد
وای تنش شبیه جسمِ
علی اکبر اومد

عجب محرمی شد امسال
شهید بی سرم برگشته
بیایید بریم به استقبالش
مدافع حرم برگشته

مثل علیِّ اکبره، روخاک صحرا
فَقَطَّعوهُ بِالسُیوفِ، إرباً إرباً

عجب محرمی شد امسال
شهید بی سرم برگشته
بیایید بریم به استقبالش
مدافع حرم برگشته

تو به آرزوت رسیدی
تو امام حسین رو دیدی
وای به سید شهیدان
تو اشبه الشهیدی

تو روضه مجسّم هستی
یه مملکت شده بی تابت
داری میری سلام ما را
ببر به محضر اربابت

چقدر به حال تو همه حسرت خوردیم
تویی که زنده هستی و ماها مردیم

عجب محرمی شد امسال
شهید بی سرم برگشته
بیایید بریم به استقبالش
مدافع حرم برگشته

وای غمت غم وطن شد
وای سر تو بی بدن شد
آه خدا را شکر عزیزم
که پیکرت کفن شد

یه قطره از غم ارباب رو
تو دیدی حال ما این حالِ
هزار و نهصد و پنجاه زخم
رو پیکرِ توی گودالِ

همین یه جمله کافیه ای داد ای داد
که زینت دوش نبی رو خاک افتاد
ای کشته فتاده به هامون حسین من حسین من
ای سیل دست و پا زده در خون حسین من حسین من

 
 
۵۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۷۸۲۳۳

📹 خاطره شنیدنی از شهید مدافع حرم محسن حججی توسط کارشناس برنامه سمت خدا

⚡️حجت‌الاسلام لقمانی کارشناس برنامه "سمت خدا" خاطره جالبی از شهید مدافع حرم حججی را در این برنامه برای مردم روایت کرد.


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 38 ثانیه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۹۵۱