اُزْجُرِ الْمُسِیءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ.
امام(علیه السلام) فرمود: گنهکار را با پاداش دادن به نیکوکار (تنبیه کن و) از گناه بازدار.
شرح و تفسیر
این گونه گنهکار را ادب کن امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اشاره به یکى از طرق مؤثر بازدارنده نسبت به بدکاران مى کند و مى فرماید: «گنهکار را با پاداش دادن به نیکوکار (تنبیه کن و) از گناه بازدار»; (اُزْجُرِ الْمُسِیءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ). به یقین براى بازداشتن بدکاران از کار بد راه هاى مختلفى است که هر کدام از آنها براى بازداشتن گروهى از بدکاران مفید است: نخست این که بدکار را مجازات کنند که در کتاب حدود و تعزیرات اسلامى احکام گسترده آن با توجه به سلسله مراتب آمده است و در تمام دنیا این گونه مجازات ها معمول است که شامل زندان، جریمه مالى، مجازات بدنى و حتى مجازات روحى از طریق سرزنش و اعلام به اجتماع مى شود. قرآن مجید نیز درباب قصاص و حد سارق و حد زانى و مجازات قذف اشارات روشنى به این معنا دارد. نوع دوم آن است که براى بازداشتن بدکاران از کار بد به آنها نیکى کند، همان گونه که در آیات شریفه از جمله آیه شریفه ۳۴ سوره «فصلت» مى فرماید: «(ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِیمٌ); بدى را با نیکى دفع کن ناگهان (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است گویى دوستى گرم و صمیمى است» به این ترتیب مى توان گروهى از بدکاران را شرمنده ساخت و از کار خود باز گرداند. راه سوم این است که نیکوکاران را مورد تشویق قرار دهى هنگامى که بدکاران آن را ببینند گروهى دست از کار بد مى کشند به امید این که پاداش نیکوکاران نصیب آنها گردد. این کار در تمام دنیا معمول است که هر سال گروهى از برترین ها را در مسائل علمى، نوشتن کتاب هاى مفید، امور کشاورزى و دامدارى و صنایع و اختراعات تشویق مى کنند و جوائز گرانبهایى به آنها مى دهند و نامشان را در رسانه ها اعلام مى دارند تا سبب شود افراد سست و تنبل و بدکار و منحرف آن را ببینند و از کار خود پشیمان شوند و کم کاران نیز به کار بیشتر ترغیب گردند. قرآن مجید در آیات فراوانى پاداش هاى عظیمى براى مؤمنان صالح در روز قیامت بیان مى کند; پاداش هایى که فوق تصور انسان هاست. حتى پاداش هاى مادى دنیوى نیز براى آنها در نظر گرفته است. از جمله غنائمى که به جنگجویان تخصیص داده مى شود و احترامى که براى مجاهدان راستین در مقابل قائدان و فرارکنندگان از جهاد قائل شده مصداق هاى دیگرى از این اصل کلى است. کلام امام(علیه السلام) در اینجا نیز به روشنى از بهره گیرى از این روش حکایت مى کند. البته هر یک از این سه روش مربوط به گروه خاصى است و همه اینها در همه موارد جواب نمى دهند. مدیران جامعه باید کاملاً بیدار باشند و افراد را به خوبى بشناسند و بدانند هر فردى یا هر گروهى را با کدام یک از این طرق باید از کار بد بازداشت. ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود در شرح این گفتار حکیمانه تنها به ذکر یک بیت از ابن هانى مغربى و دو بیت از ابوالعطاهیه قناعت کرده است. دو بیت ابوالعطاهیه که جالب تر و جامع تر است چنین است: إذا جازَیْتَ بِالاْحْسانِ قَوْماً *** زَجَرْتَ الْمُظْلِمینَ عَنِ الذُّنُوبِ فَما لَکَ وَالتَّناوُلُ مِنْ بَعید *** وَیُمْکِنُکَ التَّناوُلُ مِنْ قَریب هنگامى که به گروهى از طریق احسان پاداش دادى بدکاران را از گناهشان بازداشتى. لزومى ندارد که از راه هاى دوردست به مقصد برسى. مى توانى از راه نزدیک به هدف خود نایل شوى.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی