تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۳۱۹ قرآن کریم

(آیه ۹۹)- پس از پایان گرفتن بحثهاى مربوط به تاریخ پر ماجراى موسى و بنى اسرائیل یک نتیجه گیرى کلى نیز قرآن روى آن مى‏نماید و مى‏گوید: «این چنین اخبار گذشته را براى تو (یکى بعد از دیگرى) باز گو مى‏کنیم» (کَذلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ).
سپس اضافه مى‏کند: «و ما از ناحیه خود قرآنى به تو دادیم» (وَ قَدْ آتَیْناکَ مِنْ لَدُنَّا ذِکْراً). قرآنى که مملوّست از درسهاى عبرت، دلایل عقلى، اخبار آموزنده گذشتگان و مسائل بیدار کننده آیندگان.

(آیه ۱۰۰)- و به همین جهت در این آیه از کسانى سخن مى‏گوید که حقایق قرآن و درسهاى عبرت تاریخ را فراموش مى‏کنند، مى‏گوید: «کسى که از قرآن روى بگرداند در قیامت بار سنگینى (از گناه و مسؤولیت) بر دوش خواهد کشید» (مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وِزْراً).
آرى! اعراض از قرآن، انسان را به آن چنان بیراهه‏ها مى‏کشاند که بارهاى سنگینى از انواع گناهان و انحرافات فکرى و عقیدتى را بر دوش او مى‏نهد.

(آیه ۱۰۱)- سپس اضافه مى‏کند: «آنها در میان این وزر جاودانه خواهند ماند» (خالِدِینَ فِیهِ).
«و این بار سنگین گناه، بد بارى است براى آنها در روز قیامت» (وَ ساءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ حِمْلًا).

(آیه ۱۰۲)- سپس به توصیف روز قیامت و آغاز آن پرداخته، چنین مى‏گوید:
«همان روزى که در صور دمیده مى‏شود، و گنهکاران را با بدنهاى کبود و تیره در آن روز جمع مى‏کنیم» (یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقاً).

(آیه ۱۰۳)- در این حال مجرمان در میان خود، در باره مقدار توقفشان در عالم برزخ «آهسته با هم گفتگو مى‏کنند (بعضى مى‏گویند:) شما تنها ده شبانه روز در علام برزخ) توقف کردید» و نمى‏دانند چقدر طولانى بوده است (یَتَخافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْراً).
این آهسته گفتن آنها یا به خاطر رعب و وحشت شدیدى است که از مشاهده صحنه قیامت به آنها دست مى‏دهد و یا بر اثر شدت ضعف و ناتوانى است.

(آیه ۱۰۴)- سپس اضافه مى‏کند: «ما به آنچه مى‏گویند کاملا آگاهتریم» (نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ). خواه آهسته بگویند یا بلند.
«هنگامى که نیکو روش‏ترین آنها مى‏گوید: شما تنها یک روز درنگ کردید»! (إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا یَوْماً).

(آیه ۱۰۵)- صحنه هول‏انگیز قیامت: از آنجا که در آیات گذشته، سخن از حوادث مربوط به پایان دنیا و آغاز قیامت بود، در اینجا نیز همین مسأله را پیگیرى مى‏کند.
از این آیه چنین بر مى‏آید که مردم از پیامبر (ص) در باره سرنوشت کوهها به هنگام پایان گرفتن دنیا سؤال کرده بودند.
لذا مى‏گوید: «و از تو در باره کوهها سؤال مى‏کنند» (وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ).
در پاسخ: «بگو: پروردگار من آنها را از هم متلاشى و تبدیل به سنگریزه کرده سپس بر باد مى‏دهد»! (فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً).
از مجموع آیات قرآن در مورد سر نوشت کوهها چنین استفاده مى‏شود که آنها در آستانه رستاخیز مراحل مختلفى را طى مى‏کنند:
نخست به لرزه مى‏آیند سپس به حرکت در مى‏آیند.
در سومین مرحله از هم متلاشى مى‏شوند و به صورت انبوهى از شن در مى‏آیند و در آخرین مرحله آن چنان توفان و باد آنها را از جا حرکت مى‏دهد و در فضا مى‏پاشد که همچون پشمهاى زده شده به نظر مى‏رسد. (قارعه/ ۵)

(آیه ۱۰۶)- این آیه مى‏گوید: با متلاشى شدن کوهها و پراکنده شدن ذرات آن، «خداوند صفحه زمین را به صورت زمینى صاف و مستوى و بى‏آب و گیاه در مى‏آورد» (فَیَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً).

(آیه ۱۰۷)- «آن چنان که در آن هیچ گونه اعوجاج و پستى و بلندى مشاهده نخواهى کرد» (لا تَرى‏ فِیها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً).

(آیه ۱۰۸)- «در آن روز، همه از دعوت کننده الهى پیروى نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت» و همگى از قبرها بر مى‏خیزند (یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لا عِوَجَ لَهُ).
این دعوت کننده هر کس که باشد آن چنان فرمانش نافذ است که هیچ کس قدرت بر تخلف از آن را ندارد.
«و (در این موقع) همه صداها در برابر عظمت پروردگار رحمان خاضع مى‏شود و جز صداى آهسته، چیزى نمى‏شنوى» (وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً).
این خاموشى صداها یا به خاطر سیطره عظمت الهى بر عرصه محشر است که همگان در برابرش خضوع مى‏کنند، و یا از ترس حساب و کتاب و نتیجه اعمال و یا هر دو.

(آیه ۱۰۹)- از آنجا که ممکن است بعضى گرفتار این اشتباه شوند که ممکن است غرق گناه باشند و به وسیله شفیعانى شفاعت شوند بلافاصله اضافه مى‏کند:
«در آن روز شفاعت هیچ کس سودى نمى‏دهد، مگر کسانى که خداوند رحمان به آنها اجازه شفاعت داده، و از گفتار آنها (در این زمینه) راضى است» (یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلًا).
اشاره به این که: شفاعت در آنجا بى‏حساب نیست، بلکه برنامه دقیقى دارد هم در مورد شفاعت کننده، و هم در مورد شفاعت شونده، و تا استحقاق و شایستگى در افراد براى شفاعت شدن وجود نداشته باشد، شفاعت معنى ندارد.

(آیه ۱۱۰)- و از آنجا که حضور مردم در صحنه قیامت براى حساب و جزا، نیاز به آگاهى خداوند از اعمال و رفتار آنها دارد، در این آیه چنین اضافه مى‏کند:
«خداوند آنچه را (مجرمان) پیش رو دارند و آنچه را (در دنیا) پشت سر گذاشته‏اند،همه را مى‏داند (و از تمام افعال و سخنان و نیات آنها در گذشته و پاداش کیفرى را که در آینده در پیش دارند، از همه با خبر است) ولى آنها به (علم) او احاطه ندارند» (یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً).
و به این ترتیب احاطه علمى خداوند هم نسبت به اعمال آنهاست و هم نسبت به جزاى آنها، و این دو در حقیقت دو رکن قضاوت کامل و عادلانه است.

(آیه ۱۱۱)- «و در آن روز همه مردم در برابر خداوند حىّ قیّوم، کاملا خاضع مى‏شوند» (وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ).
انتخاب صفت «حى و قیوم» از میان صفات خدا در اینجا به خاطر تناسبى است که این دو صفت با مسأله رستاخیز که روز حیات و قیام همگان است دارد.
و در پایان آیه، اضافه مى‏کند: «و مأیوس (و زیانکار) است آن که بار ستمى بر دوش دارد»! (وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً).
گویى ظلم و ستم همچون بار عظیمى است که بر دوش انسان سنگینى مى‏کند و از پیشرفت او به سوى نعمتهاى جاویدان الهى باز مى‏دارد.

(آیه ۱۱۲)- و از آنجا که روش قرآن غالبا بیان تطبیقى مسائل است بعد از ذکر سرنوشت ظالمان و مجرمان در آن روز، به بیان حال مؤمنان پرداخته مى‏گوید: «و اما کسانى که اعمال صالحى انجام دهند، در حالى که ایمان دارند، آنها نه از ظلم و ستمى مى‏ترسند و نه از نقصان حقشان» (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا یَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً).
اصولا براى این که عمل صالح بطور مستمر و ریشه دار و عمیق انجام گیرد باید از عقیده پاک و اعتقاد صحیح (ایمان) سیراب گردد.

(آیه ۱۱۳)- قرآن در اینجا اشاره‏اى دارد به مجموع آنچه در آیات قبل پیرامون مسائل تربیتى مربوط به قیامت و وعد و وعید آمده است، مى‏فرماید:
«و این گونه آن را قرآنى عربى [فصیح و گویا] نازل کردیم و انواع تهدیدها را به عبارت و بیانات مختلف بیان نمودیم، شاید آنها تقوا پیشه کنند یا براى آنان تذکرى پدید آورد» (وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا وَ صَرَّفْنا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً)
کلمه «عربیّا» گر چه به معنى زبان عربى است، ولى در اینجا اشاره به فصاحت و بلاغت قرآن و رسا بودن مفاهیم آن مى‏باشد، زیرا: اصولا زبان عربى- به تصدیق زبان شناسان جهان- یکى از رساترین لغات، و ادبیات آن از قویترین ادبیات است. دیگر این که گاهى قرآن بیانات مختلفى از یک واقعیت دارد، مثلا مسأله وعید و مجازات مجرمان را، گاهى در لباس بیان سرگذشت امتهاى پیشین، و گاهى به صورت خطاب به حاضران، و گاهى در شکل ترسیم حال آنها در صحنه قیامت و گاه به لباسهاى دیگر بیان مى‏کند.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه