تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۳۲۱ قرآن کریم

(آیه ۱۲۶)- بلا فاصله پاسخ مى‏شنود که، «مى‏فرماید: آن گونه که آیات من براى تو آمد، و تو آنها را فراموش کردى، امروز نیز تو فراموش خواهى شد» (قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى‏). و چشمت از دیدن نعمتهاى پروردگار و مقام قرب او نابینا مى‏گردد.

(آیه ۱۲۷)- سر انجام به صورت یک جمع بندى و نتیجه گیرى مى‏فرماید:
«و این گونه کسانى را که راه اسراف را پیش گرفتند و ایمان به آیات پروردگارشان نیاوردند جزا مى‏دهیم» (وَ کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ).
«و عذاب آخرت از این هم شدیدتر و پایدارتر است» (وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى‏).

(آیه ۱۲۸)- از تاریخ گذشتگان عبرت بگیرید: از آنجا که در آیات گذشته بحثهاى فراوانى از مجرمان به میان آمد در این آیه به یکى از بهترین و مؤثرترین طرق بیدارى که مطالعه تاریخ پیشینیان است اشاره کرده، چنین مى‏گوید: «آیا براى هدایت آنها همین کافى نیست که بسیارى از اقوام گذشته را که در قرون پیشین زندگى مى‏کردند هلاک کردیم» (أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ).
همان کسانى که گرفتار مجازات دردناک الهى شدند و «اینها در مساکن (ویران شده) آنان رفت و آمد دارند» (یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ).
اینها در مسیر رفت و آمد خود، به خانه‏هاى قوم عاد در سفرهاى یمن و مساکن ویران شده قوم ثمود در سفر شام و منازل زیر و رو گشته قوم لوط در سفر فلسطین مى‏گذرند، آثار آنها را مى‏بینند، ولى درس عبرت نمى‏گیرند.
آرى «در اینها دلایل روشن و آیات فراوانى است براى صاحبان عقل و اندیشه بیدار» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِأُولِی النُّهى‏).
موضوع عبرت گرفتن از تاریخ پیشینیان از مسائلى است که قرآن و احادیث اسلامى زیاد روى آن تکیه کرده است.
در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (ص) مى‏خوانیم: «غافلترین مردم کسى است که از دگرگون شدن دنیا اندرز نگیرد» و از ورق گردانى لیل و نهار اندیشه نکند.

(آیه ۱۲۹)- این آیه در حقیقت پاسخ به سؤالى است که در اینجا مطرح مى‏شود و آن این که چرا خداوند همان برنامه‏اى را که براى مجرمان پیشین ترتیب داد براى این گروه ترتیب نمى‏دهد، قرآن مى‏گوید: «و اگر سنّت و تقدیر پروردگارت و ملاحظه زمان مقرّر نبود، به زودى عذاب الهى دامان آنها را مى‏گرفت» (وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَکانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى).
این سنت الهى، اشاره‏اى به فرمان آفرینش دایر به آزادى انسانهاست، زیرا اگر هر مجرمى بلافاصله و بدون هیچ گونه مهلت مجازات شود، ایمان و عمل صالح، تقریبا جنبه اضطرارى و اجبارى پیدا مى‏کند، و بیشتر به خاطر ترس و وحشت از مجازات فورى خواهد بود، بنا بر این وسیله تکامل که هدف اصلى است نخواهد شد. به علاوه اگر حکم شود که همه مجرمان فورا مجازات شوند، کسى در روى زمین زنده نخواهد ماند. (نحل/ ۶۱) بنا بر این، باید مهلتى باشد تا گنهکاران به خود آیند و راه اصلاح در پیش گیرند، و هم فرصتى براى خود سازى، به همه پویندگان راه حق داده شود.

(آیه ۱۳۰)- سپس روى سخن را به پیامبر (ص) کرده، مى‏گوید: «اکنون (که بنا نیست این بد کاران فورا، مجازات شوند) تو در برابر آنچه آنها مى‏گویند صابر و شکیبا باش» (فَاصْبِرْ عَلى‏ ما یَقُولُونَ).
و براى تقویت روحیه پیامبر (ص) و تسلى خاطر او دستور راز و نیاز با خدا و نماز و تسبیح را مى‏دهد و مى‏گوید: «قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن، همچنین در اثناء شب و اطراف روز تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور تا راضى و خشنود شوى» و قلب تو در برابر سخنان درد آور آنها ناراحت نشود (وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرْضى‏).
بدون شک این حمد و تسبیح مبارزه‏اى است با شرک و بت پرستى در عین صبر و شکیبایى در برابر بد گوییها و سخنان ناهنجار مشرکان.

(آیه ۱۳۱)- در اینجا دستوراتى به پیامبر داده شده که در حقیقت منظور از آن عموم مسلمانان است، و تکمیلى است براى بحثى که در زمینه «شکیبایى» در آیه گذشته خواندیم.
نخست مى‏گوید: «و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادى که به گروههایى از آنها (کفار و مخالفان) داده‏ایم میفکن!» (وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ).
آرى! این نعمتهاى ناپایدار، «شکوفه‏هاى زندگى دنیاست» (زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا). شکوفه‏هایى که زود مى‏شکفد و پژمرده مى‏شود و پرپر مى‏گردد و بر روى زمین مى‏ریزد، و چند صباحى بیشتر پایدار نمى‏ماند.
در عین حال اینها همه «براى آن است که ما آنان را در آن بیازماییم» (لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ).
و به هر حال «آنچه پروردگارت به تو روزى داده بهتر و پایدارتر است» (وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏).
خداوند انواع مواهب و نعمتها را به تو بخشیده است، ایمان و اسلام، قرآن و آیات الهى، روزیهاى حلال و پاکیزه و سر انجام نعمتهاى جاودان آخرت این روزیها پایدارند و جاودانى.

(آیه ۱۳۲)- در این آیه براى تلطیف روح پیامبر (ص) و تقویت قلب او مى‏فرماید: «و خانواده خود را به نماز دستور ده و خود نیز بر انجام آن شکیبا و پر استقامت باش» (وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها). چرا که این نماز براى تو و خاندانت مایه پاکى و صفاى قلب و تقویت روح و دوام یاد خداست.
سپس اضافه مى‏کند: اگر دستور نماز به تو و خاندانت داده شده است منافع و برکاتش تنها متوجه خود شماست «ما از تو روزى نمى‏خواهیم بلکه به تو روزى مى‏دهیم» (لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ).
این نماز چیزى بر عظمت پروردگار نمى‏افزاید، بلکه سرمایه بزرگى براى تکامل شما انسانها و کلاس عالى تربیت است.
و در پایان آیه اضافه مى‏کند: «و عاقبت و سر انجام نیک از آن تقواست» (وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏).
آنچه باقى مى‏ماند و سر انجامش مفید و سازنده و حیاتبخش است همان تقوا و پرهیزکارى است، پرهیزکاران سر انجام پیروزند و بى‏تقوایان محکوم به شکست.

(آیه ۱۳۳)- این آیه به یکى از بهانه جوییهاى کفار اشاره کرده، مى‏گوید: «و آنها گفتند: چرا پیامبر معجزه‏اى از سوى پروردگارش (آن چنان که ما مى‏خواهیم) نمى‏آورد» (وَ قالُوا لَوْ لا یَأْتِینا بِآیَةٍ مِنْ رَبِّهِ).
بلا فاصله به آنها پاسخ مى‏گوید: «آیا خبرهاى روشن (اقوام پیشین) که در کتب آسمانى گذشته بوده است براى آنها نیامده»؟ (أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَیِّنَةُ ما فِی الصُّحُفِ الْأُولى‏). که پى در پى براى آوردن معجزات بهانه‏جویى مى‏کردند و پس از مشاهده معجزات به کفر و انکار ادامه مى‏دادند و عذاب شدید الهى دامنشان را مى‏گرفت، آیا نمى‏دانند اگر اینها نیز همین راه را بروند همان سرنوشت در انتظارشان است.

(آیه ۱۳۴)- به هر حال این بهانه جویان مردمى حق طلب نیستند بلکه دائما در فکر بهانه گیرى تازه‏اى مى‏باشند حتى «اگر ما آنها را قبل از نزول این قرآن و آمدن پیامبر اسلام مجازات و هلاک مى‏کردیم در قیامت مى‏گفتند: پروردگارا! چرا پیامبرى براى ما نفرستادى، تا از آیات تو پیروى کنیم پیش از آن که ذلیل و رسوا شویم»؟! (وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى‏).
ولى اکنون که این پیامبر بزرگ با این کتاب با عظمت به سراغ آنها آمده هر روز سخنى مى‏گویند و براى فرار از حق بهانه‏اى مى‏تراشند.

(آیه ۱۳۵)- به آنها اخطار کن و «بگو: همه ما و شما در انتظاریم» (قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ).
ما انتظار وعده‏هاى الهى را در مورد شما داریم، شما هم در انتظار این هستید که مشکلات و مصائب دامان ما را بگیرد.
«اکنون که چنین است در انتظار باشید»! (فَتَرَبَّصُوا).
«اما به زودى خواهید دانست چه کسانى اهل راه مستقیم و آیین حقند و چه کسانى (به منزلگاه حق، و نعمت جاودان الهى) هدایت یافتند» (فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدى‏).
و با این جمله قاطع و پر معنى گفتگوى خود را با این منکران لجوج و بهانه‏جو در اینجا پایان مى‏دهد.
"پایان سوره طه"

منبع: برگزیده تفسیر نمونه