تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۳۴۱ قرآن کریم

(آیه ۷۳)- معبودانى ضعیف‌تر از یک مگس!

در این آیه ترسیم جالب و گویایى از وضع بتها و معبودهاى ساختگى، و ضعف و ناتوانى آنها، بیان مى‏ کند، و بطلان اعتقاد مشرکان را به روشنترین وجهى آشکار مى‏ سازد.
روى سخن را به عموم مردم کرده، مى‏گوید: «اى مردم! در اینجا مثلى زده شده است گوش به آن فرا دهید» و دقیقا به آن بیندیشید (یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ).
«کسانى را که شما غیر از خدا مى‏خوانید هرگز نمى‏توانند مگسى بیافرینند هر چند براى این کار اجتماع کنند و دست به دست یکدیگر بدهند» (إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ).
همه بتها و همه معبودهاى آنها و حتى همه دانشمندان و متفکران و مخترعان بشر اگر دست به دست هم بدهند قادر بر آفرینش مگسى نیستند.
بنابراین چگونه مى‏خواهید شما اینها را هم ردیف پروردگار بزرگى قرار دهید که آفریننده آسمانها و زمین و هزاران هزار نوع موجود زنده در دریاها و صحراها و جنگلها و اعماق زمین است.
سپس اضافه مى‏کند: نه تنها قادر نیستند مگسى بیافرینند بلکه از مقابله با یک مگس نیز عاجزند چرا که «اگر مگس چیزى از آنها را برباید نمى‏توانند آن را باز پس گیرند»! (وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ).
آرى! «هم این طلب کنندگان ناتوانند و هم آن مطلوبان» هم این عابدان و هم آن معبودان (ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ).

(آیه ۷۴)- قرآن بعد از بیان مثال زنده فوق، نتیجه گیرى مى‏کند که: «خدا را آن گونه که باید بشناسند نشناختند» (ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ).
به قدرى در معرفت و شناسایى خدا، ضعیف و ناتوانند که خداوند با آن عظمت را تا سر حد این معبودهاى ضعیف و بى‏مقدار تنزل دادند، و آنها را شریک او شمردند، که اگر کمترین معرفتى در باره خدا داشتند بر این مقایسه خود مى‏ خندیدند.
و در پایان آیه مى‏فرماید: «خداوند قوى و شکست‏ناپذیر است» (إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ).
او بر همه چیز قادر و تواناست و هیچ کس را قدرت مقابله با او نیست.

(آیه ۷۵) - شأن نزول:
بعضى از مشرکان مانند «ولید بن مغیره» (که مغز متفکر آنان محسوب مى‏شد) به هنگام مبعوث شدن پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با تعجب و انکار مى‏ گفتند:
أَ أُنْزِلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ مِنْ بَیْنِنا: «آیا از میان همه ما وحى الهى بر محمّد (این یتیم فقیر و تهى دست امت ما) نازل شده است»؟
آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت که: انتخاب انبیاء و فرشتگان براى رسالت روى معیار شایستگى و معیار معنویت آنها بوده است.
تفسیر:
با توجه به این که در آیات گذشته سخن از توحید و شرک و معبودهاى پندارى مشرکان در میان بود، و با توجه به این که جمعى از مردم، فرشتگان یا بعضى از پیامبران را براى عبادت برگزیدند، قرآن در این آیه مى‏گوید:
همه رسولان الهى، بندگان سر بر فرمان او هستند «خداوند از فرشتگان، رسولانى بر مى‏گزیند و همچنین از انسانها» (اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ). از فرشتگان رسولانى همچون جبرئیل، و از انسانها فرستادگانى همچون پیامبران بزرگ الهى. و در پایان آیه اضافه مى‏کند: «خداوند شنوا و بیناست» (إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ).
یعنى چنان نیست که خداوند مانند انسانها از کار رسولانش در غیابشان بى‏خبر باشد، بلکه در هر لحظه از وضع آنها با خبر است.

(آیه ۷۶)- سپس اشاره به مسؤولیت در ابلاغ رسالت از یک سو و مراقبتهاى الهى نسبت به آنها از سوى دیگر کرده، مى‏گوید: «خداوند آنچه را در پیش روى آنها و آنچه پشت سر آنهاست مى‏ داند» (یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ).
هم از آینده آنها آگاه است و هم از گذشته و آنچه را پشت سر نهاده‏اند.
«و همه کارها به خدا باز مى‏گردد» و همه در برابر او مسؤولند (وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).
تا مردم بدانند فرشتگان و پیامبران الهى نیز بندگانى هستند سر بر فرمان خدا، و داراى مسؤولیت در پیشگاه او، و از خود چیزى ندارند جز آنچه خدا به آنها داده است، نه این که معبودان و خدایانى باشند در برابر اللّه.

(آیه ۷۷)- پنج دستور سازنده و مهم! در این آیه و آیه بعد روى سخن را به افراد با ایمان کرده و یک سلسله دستورات کلى و جامع را که حافظ دین و دنیا و پیروزى آنها در تمام صحنه‏هاست بیان مى‏دارد و با این حسن ختام، «سوره حج» پایان مى‏گیرد.
نخست به چهار دستور مهم اشاره کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! رکوع کنید، و سجده به جا آورید، و پروردگارتان را عبادت کنید، و کار نیک انجام دهید تا رستگار شوید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).

(آیه ۷۸)- سپس پنجمین دستور را در زمینه جهاد صادر کرده، مى‏گوید:
«و در راه خدا جهاد کنید و حقّ جهادش را ادا نمایید» (وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ).
«جهاد» در اینجا به معنى هر گونه جهاد و کوشش در راه خدا و تلاش براى انجام نیکیها، و مبارزه با هوسهاى سر کش (جهاد اکبر) و پیکار با دشمنان ظالم و ستمگر (جهاد اصغر) است.
«حقّ جهاد» نیز معنى وسیعى دارد که از نظر کیفیت و کمیت و مکان و زمان و سایر جهات از جمله خلوص نیّت، همه را شامل مى‏شود.
و از آنجا ممکن است این تصور پیدا شود، این همه دستورات سنگین که هر یک از دیگرى جامعتر و وسیعتر است چگونه بر دوش ما بندگان ضعیف قرار داده شده است؟ در دنباله آیه مى‏فرماید: «او شما را برگزید» (هُوَ اجْتَباکُمْ). و اینها همه دلیل لطف الهى نسبت به شماست. اگر برگزیدگان خدا نبودید این مسؤولیتها بر دوش شما گذارده نمى‏شد.
و در تعبیر بعد مى‏فرماید: «او کار سنگین و شاقى در دین (اسلام) بر شما نگذارده است» (وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ). یعنى اگر درست بنگرید اینها تکالیف شاقى نیستند، بلکه با فطرت پاک شما هماهنگ و سازگارند.
در سومین تعبیر مى‏گوید: از این گذشته «از آیین پدرتان ابراهیم» پیروى کنید (مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ).
سپس تعبیر دیگرى در این زمینه دارد مى‏گوید: «او شما را در کتابهاى پیشین، مسلمان نامید و همچنین در این کتاب آسمانى» (هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هذا).
و مسلمان کسى است که این افتخار را دارد که در برابر همه فرمانهاى الهى تسلیم است.
سر انجام پنجمین و آخرین تعبیر شوق آفرین را در باره مسلمانان کرده و آنها را به عنوان الگو و اسوه امتها معرفى مى‏کند و مى‏فرماید: «هدف این بوده است که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله شاهد و گواه بر شما باشد و شما هم گواهان بر مردم»! (لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ).
در پایان این آیه بار دیگر وظائف پنجگانه پیشین را در تعبیرات فشرده‏ترى به عنوان تأکید چنین باز گو مى‏کند: «اکنون (که چنین است و شما داراى این امتیازات و افتخارات هستید) نماز را بر پا دارید، زکات را بدهید و به (آیین حق و ذیل عنایت) پروردگار تمسک جویید» (فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ).
که «مولى و سر پرست و یار و یاور شما اوست» (هُوَ مَوْلاکُمْ).
«چه مولى و سرپرست خوبى، و چه یار و یاور شایسته‏اى» (فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصِیرُ).
یعنى اگر به شما فرمان داده شده تنها به ذیل عنایت پروردگار تمسک جویید به خاطر آن است که او برترین و بهترین مولى و شایسته‏ترین یار و یاور است.
«پایان سوره حج»

منبع: برگزیده تفسیر نمونه