تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۳۵۲ قرآن کریم

(آیه ۲۱)- گر چه در اینجا صریحا داستان افک را دنبال نمى‏کند ولى تکمیلى براى محتواى آن بحث محسوب مى‏شود، هشدارى است به همه مؤمنان که هر گاه نخستین وسوسه ‏هاى اشاعه فحشا یا هر گناه دیگر آشکار مى‏شود، باید همانجا در مقابل آن ایستاد تا آلودگى گسترش پیدا نکند.
نخست روى سخن را به مؤمنان کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! از گامهاى شیطان پیروى نکنید، و هر کس از گامهاى شیطان پیروى کند (به انحراف و گمراهى و فحشا و منکر کشیده مى‏شود) چرا که شیطان دعوت به فحشا و منکر مى‏کند» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ).
هرگز یک انسان پاکدامن و با ایمان را نمى‏شود یک مرتبه در آغوش فساد پرتاب کرد، بلکه گام به گام این راه را مى‏سپرد، و سر انجام گرفتار بدترین کبائر مى‏شود، درست به کسى مى‏ماند که زمام خویش را به دست جنایتکارى سپرده او را گام به گام به سوى پرتگاه مى‏برد، تا سقوط کند و نابود گردد، آرى این است «خطوات شیطان».
سپس اشاره به یکى از مهمترین نعمتهاى بزرگش بر انسانها در طریق هدایت کرده، چنین مى‏گوید: «و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود احدى از شما هرگز پاک نمى‏شد، ولى خداوند هر که را بخواهد تزکیه مى‏کند و خدا شنوا و داناست» (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
از یک سو موهبت عقل را داده، و از سوى دیگر موهبت وجود پیامبر و احکامى که از طریق وحى نازل مى‏گردد ولى از این موهبت گذشته توفیقات خاص او و امدادهاى غیبیش که شامل حال انسانهاى آماده و مستعد و مستحق مى‏گردد مهمترین عامل پاکى و تزکیه است.

(آیه ۲۲)- شأن نزول:
این آیه در باره گروهى از صحابه نازل شد که بعد از «داستان افک» سوگند یاد کردند که به هیچ یک از کسانى که در این ماجرا درگیر بودند و به این تهمت بزرگ دامن زدند کمک مالى نکنند، و در هیچ موردى با آنها مواسات ننمایند، آیه نازل شد و آنها را از این شدت عمل و خشونت باز داشت و دستور عفو و گذشت داد.
تفسیر:
مجازات هم حسابى دارد! قرآن مى‏گوید: «و آنها که از میان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نباید سوگند یاد کنند (یا تصمیم بگیرند) که انفاق خود را نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا قطع نمایند» (وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى‏ وَ الْمَساکِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ).
این تعبیر نشان مى‏دهد که جمعى از کسانى که آلوده افک شدند از مهاجران در راه خدا بودند که فریب منافقان را خوردند، و خداوند به خاطر سابقه آنها اجازه نداد که آنان را از جامعه اسلامى طرد کنند و تصمیمهایى که بیش از حد استحقاق باشد در باره آنها بگیرند.
سپس براى تشویق و ترغیب مسلمانان به ادامه این گونه کارهاى خیر اضافه مى‏کند: «و باید عفو کنند و گذشت نمایند» (وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا).
«آیا دوست نمى‏دارید خداوند شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده و مهربان است» (أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
پس همان گونه که شما انتظار عفو الهى را در برابر لغزشها دارید باید در مورد دیگران عفو و بخشش را فراموش نکنید.
آیات فوق در حقیقت ترسیمى از تعادل «جاذبه» و «دافعه» اسلامى است آیات افک و مجازات شدید تهمت زنندگان به نوامیس مردم نیروى عظیم دافعه را تشکیل مى‏دهد، و آیه مورد بحث که سخن از عفو و گذشت و غفور و رحیم بودن خدا مى‏گوید بیانگر جاذبه است!

(آیه ۲۳)- سپس بار دیگر به مسأله «قذف» و متهم ساختن زنان پاکدامن با ایمان به اتهام ناموسى باز گشته، و بطور مؤکد و قاطع مى‏گوید: «کسانى که زنان پاکدامن و بى‏خبر (از هر گونه آلودگى) و مؤمن را به نسبتهاى ناروا متهم مى‏سازند در دنیا و آخرت از رحمت الهى بدورند و عذاب بزرگى براى آنهاست» (إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ).
در واقع سه صفت براى این زنان ذکر شده که هر کدام دلیلى است بر اهمیت ظلمى که بر آنها از طریق تهمت وارد مى‏گردد.

(آیه ۲۴)- این آیه چگونگى حال این گروه تهمت زنندگان را در دادگاه بزرگ خدا مشخص کرده، مى‏گوید: آنها عذاب عظیمى دارند «در آن روز که زبانهاى آنها و دستها و پاهایشان بر ضد آنان به اعمالى که مرتکب شدند گواهى مى‏دهند» (یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ).
زبان آنها بى‏آنکه خودشان مایل باشند به گردش در مى‏آید و حقایق را باز گو مى‏کند.
دست و پاى آنها نیز به سخن در مى‏آید و حتى طبق آیات قرآن پوست تن آنها سخن مى‏گوید.
آرى! در آنجا که روز آشکار شدن همه پنهانیهاست ظاهر مى‏شوند.

(آیه ۲۵)- سپس مى‏گوید: «آن روز خداوند جزاى واقعى آنها را بى‏کم و کاست به آنها مى‏دهد» (یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ).
و در آن روز «مى‏دانند که خداوند حقّ آشکار است» (وَ یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ).
اگر امروز، و در این دنیا، در حقانیت پروردگار شک و تردید کنند، یا مردم را به گمراهى بکشانند در آن روز نشانه‏هاى عظمت و قدرت و حقانیتش آن چنان واضح مى‏شود که سر سخت‏ترین لجوجان را وادار به اعتراف مى‏کند.

(آیه ۲۶)- نوریان مر نوریان را طالبند! ... این آیه در حقیقت تعقیب و تأکیدى بر آیات افک و آیات قبل از آن است و بیان یک سنت طبیعى در جهان آفرینش مى‏باشد که تشریع نیز با آن هماهنگ است.
مى‏فرماید: «زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، همان گونه که مردان ناپاک، به زنان ناپاک تعلّق دارند» (الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ).
و در نقطه مقابل نیز «زنان پاک به مردان پاک تعلق دارند، و مردان پاک از آن زنان پاکند» (وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ).
و در پایان آیه به گروه اخیر یعنى مردان و زنان پاکدامن اشاره کرده، مى‏گوید:
«آنها از نسبتهاى نادرستى که به آنان داده مى‏شود مبرّا هستند» (أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ).
و به همین دلیل «آمرزش و مغفرت الهى و همچنین روزى پر ارزش براى آنهاست» (لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ).

(آیه ۲۷)- بدون اذن به خانه مردم وارد نشوید: در اینجا بخشى از آداب معاشرت و دستورهاى اجتماعى اسلام که ارتباط نزدیکى با مسائل مربوط به حفظ عفت عمومى دارد بیان شده است.
نخست مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! در خانه‏هایى غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى‏ أَهْلِها).
«این براى شما بهتر است، شاید متذکر شوید» (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ).
باید در خانه و محیط زندگى خصوصى افراد امنیت کافى وجود داشته باشد به همین دلیل در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص بدون اجازه آنها ممنوع است در اسلام نیز در این زمینه دستور بسیار مؤکد داده شده و آداب و ریزه کاریهایى در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده مى‏شود. از جمله، در حدیثى مى‏خوانیم که: «پیامبر به یکى از یارانش فرمود: به هنگام اجازه گرفتن رو بروى در نایست!» و خود آن حضرت هنگامى که به در خانه کسى مى‏آمد رو بروى در نمى‏ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار مى‏گرفت و مى‏فرمود: السّلام علیکم و به این وسیله اجازه ورود مى‏گرفت.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه