تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۳۵۸ قرآن کریم

(آیه ۵۹)- در این آیه حکم بالغان را بیان کرده، مى ‏گوید: «و هنگامى که اطفال شما به سن بلوغ رسند باید (در همه اوقات) اجازه بگیرند همان‏گونه که اشخاصى که قبل از آنها بودند اجازه مى ‏گرفتند» (وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).
کودکان نابالغ طبق آیه قبل تنها در سه وقت موظف به اجازه گرفتن هستند، چون زندگى آنها با زندگى پدران و مادران آنقدر آمیخته است که اگر بخواهند در همه حال اجازه بگیرند مشکل خواهد بود، و از این گذشته احساسات جنسى آنها هنوز بطور کامل بیدار نشده، ولى نوجوانان بالغ طبق این آیه که اذن گرفتن را بطور مطلق براى آنها واجب دانسته موظفند در همه حال به هنگام ورود بر پدر و مادر اذن بطلبند.
این حکم مخصوص به مکانى است که پدر و مادر در آنجا استراحت مى‏کنند، و گر نه وارد شدن در اتاق عمومى آنها اجازه گرفتن لازم ندارد.
در پایان آیه براى تأکید و توجه بیشتر مى‏فرماید: «این گونه خداوند آیاتش را براى شما تبیین مى‏کند و خداوند عالم و حکیم است» (کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ).

(آیه ۶۰)- در این آیه زنان پیر و سالخورده را از حکم حجاب زنان مستثنى کرده، مى‏گوید: «و زنان از کار افتاده‏اى که امیدى به ازدواج ندارند گناهى بر آنان نیست که لباسهاى (روئین) خود را بر زمین بگذارند در حالى که در برابر مردم خود آرایى نکنند» (وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ).
در واقع براى این استثنا دو شرط وجود دارد:
نخست این که به سن و سالى برسند که معمولا امیدى به ازدواج ندارند، و به تعبیر دیگر جاذبه جنسى را کاملا از دست داده‏اند.
دیگر این که در حال بر داشتن حجاب خود را زینت ننمایند.
البته منظور برهنه شدن و بیرون آوردن همه لباسها نیست بلکه تنها کنار گذاشتن لباسهاى رویین است که بعضى روایات از آن تعبیر به چادر و روسرى کرده است.
و در پایان آیه اضافه مى‏کند که با همه احوال «اگر آنها تعفف کنند و خویشتن را بپوشانند براى آنها بهتر است» (وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ).
چرا که از نظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و حجاب را رعایت کند پسندیده‏تر و به تقوا و پاکى نزدیکتر است.
و از آنجا که ممکن است بعضى از زنان سالخورده از این آزادى حساب شده و مشروع سوء استفاده کنند، و احیانا با مردان به گفتگوهاى نامناسب بپردازند و یا طرفین در دل افکار آلوده‏اى داشته باشند در آخر آیه به عنوان یک اخطار مى‏فرماید:
«و خداوند شنوا و داناست» (وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
آنچه را مى‏گویید مى‏شنود و آنچه را در دل دارید و یا در سر مى ‏پرورانید مى ‏داند.

(آیه ۶۱)- خانه‏ هایى که غذا خوردن از آنها مجاز است: از آنجا که در آیات سابق سخن از اذن ورود در اوقات معین یا بطور مطلق به هنگام داخل شدن در منزل اختصاصى پدر و مادر بود، این آیه در واقع استثنایى بر این حکم است که گروهى مى‏توانند در شرایط معینى بدون اجازه وارد منزل خویشاوندان و مانند آن شوند و حتى بدون استیذان غذا بخورند.
این در حقیقت حاکى از نهایت صفا و صمیمیتى است که در جامعه اسلامى باید حاکم باشد و تنگ نظرى‏ها و انحصار طلبى‏ها و خودخواهى‏ها از آن دور گردد.
نخست مى‏فرماید: «بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهى نیست» که با شما هم غذا شوند (لَیْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ).
چرا که طبق صریح بعضى از روایات، اهل مدینه پیش از آن که اسلام را پذیرا شوند افراد نابینا و شل و بیمار را از حضور بر سر سفره غذا منع مى‏کردند و با آنها هم غذا نمى‏شدند و از این کار نفرت داشتند.
سپس قرآن مجید اضافه مى‏کند: «و بر شما نیز گناهى نیست که از خانه‏هاى خودتان [خانه‏هاى فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب مى‏شود بدون اجازه خاصّى‏] غذا بخورید» (وَ لا عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَنْ تَأْکُلُوا مِنْ بُیُوتِکُمْ).
«یا خانه‏ هاى پدرانتان» (أَوْ بُیُوتِ آبائِکُمْ).
«یا خانه‏ هاى مادرانتان» (أَوْ بُیُوتِ أُمَّهاتِکُمْ).
«یا خانه ‏هاى برادرانتان» (أَوْ بُیُوتِ إِخْوانِکُمْ).
«یا خانه‏ هاى خواهرانتان» (أَوْ بُیُوتِ إِخْوانِکُمْ).
«یا خانه‏ هاى عموهایتان» (أَوْ بُیُوتِ أَعْمامِکُمْ).
«یا خانه‏ هاى عمه‏هایتان» (أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُمْ).
«یا خانه‏ هاى دائیهایتان» (أَوْ بُیُوتِ أَخْوالِکُمْ).
«یا خانه‏ هاى خاله‏هایتان» (أَوْ بُیُوتِ خالاتِکُمْ).
«یا خانه‏ اى که کلیدهایش در اختیار شماست» (أَوْ ما مَلَکْتُمْ مَفاتِحَهُ).
«یا خانه‏ هاى دوستانتان» (أَوْ صَدِیقِکُمْ).
و منظور از آن در اینجا دوستان خاص و نزدیکند که رفت و آمد با یکدیگر دارند، و ارتباط میان آنها ایجاب مى‏ کند که به منزل یکدیگر بروند و از غذاى هم بخورند.
البته در صورت اسراف و تبذیر یا نهى صریح یا علم به کراهت در هیچ یک از موارد فوق جایز نیست.
سپس ادامه مى ‏دهد: «بر شما گناهى نیست که بطور دسته جمعى یا جدا گانه غذا بخورید» (لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکُلُوا جَمِیعاً أَوْ أَشْتاتاً).
گویا جمعى از مسلمانان در آغاز اسلام از غذا خوردن تنهایى، ابا داشتند و اگر کسى را براى هم غذا شدن نمى‏یافتند مدتى گرسنه مى‏ماندند، قرآن به آنها تعلیم مى‏دهد که غذا خوردن به صورت جمعى و فردى هر دو مجاز است.
بعضى دیگر گفته ‏اند که: جمعى مقید بودند که اغنیا با فقیران غذا نخورند، و فاصله طبقاتى راحتى بر سر سفره حفظ کنند، قرآن این سنّت غلط و ظالمانه را با عبارت فوق نفى کرد.
سپس به یک دستور اخلاقى دیگر اشاره کرده، مى‏گوید: «پس هنگامى که وارد خانه‏اى شدید بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیتى از سوى خداوند، سلامى پر برکت و پاکیزه» (فَإِذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَکَةً طَیِّبَةً).
و سر انجام با این جمله آیه را پایان مى‏دهد: «این گونه خداوند آیات (خویش) را براى شما تبیین مى‏کند، شاید اندیشه و تفکر کنید» (کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ).
به هنگام ورود در هر خانه‏اى باید سلام کرد، مؤمنان بر یکدیگر، و اهل منزل بر یکدیگر، و اگر هم کسى نباشد، سلام کردن بر خویشتن، چرا که همه اینها در حقیقت باز گشت به سلام بر خویش دارد.
سلام بر خویشتن به این عبارت است: السّلام علینا من قبل ربّنا، درود بر ما از سوى پروردگار ما یا السّلام علینا و على عباد اللّه الصّالحین، درود بر ما و بر بندگان صالح خدا.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه