تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۳۶۶ قرآن کریم

(آیه ۶۸)- ششمین ویژگى «عباد الرّحمن» توحید خالص است که آنها را از هر گونه شرک و دو گانه و یا چند گانه پرستى دور مى‏ سازد.
مى‏ فرماید: «و آنها کسانى هستند که معبود دیگرى را با خداوند نمى‏ خوانند» (وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ).
نور توحید سراسر قلب آنها و زندگى فردى و اجتماعیشان را روشن ساخته و تیرگى و ظلمت شرک از آسمان فکر و روح آنها بکلى رخت بربسته است.
هفتمین صفت، پاکى آنها از آلودگى به خون بى‏گناهان است: «و آنها هرگز انسانى را که خداوند (خونش را) حرام شمرده- جز به حق- به قتل نمى‏رسانند» (وَ لا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ).
از آیه فوق به خوبى استفاده مى‏شود که تمام نفوس انسانى در اصل محترمند و ریختن خون آنها ممنوع است، مگر عواملى پیش آید که این احترام ذاتى را تحت الشعاع قرار دهد و مجوز ریختن خون گردد.
هشتمین وصف آنها این است که: دامان عفتشان هرگز آلوده نمى‏شود «و زنا نمى‏کنند» (وَ لا یَزْنُونَ).
آنها بر سر دو راهى کفر و ایمان، ایمان را انتخاب مى‏کنند، و بر سر دو راهى امنیت و ناامنى جانها، امنیت را، و بر سر دو راهى پاکى و آلودگى، پاکى را، آنها محیطى خالى از هر گونه شرک و ناامنى و بى‏عفتى و ناپاکى با تلاش و کوشش خود فراهم مى‏سازند.
و در پایان آیه براى تأکید هر چه بیشتر اضافه مى‏کند: «و هر کس یکى از این امور را انجام دهد عقوبت و مجازاتش را خواهد دید» (وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً).

(آیه ۶۹)- از آنجا که این سه گناه نهایت اهمیت را دارد باز در این آیه روى آن تکیه کرده، مى‏گوید: کسانى که مرتکب این امور شوند «عذاب آنها در قیامت مضاعف مى‏گردد، و با خوارى، جاودانه در عذاب خواهند ماند» (یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً).
منظور از مضاعف شدن عذاب این است که بر هر یک از گناهان سه گانه که در آیه قبل مذکور است مجازات جدا گانه‏اى خواهد شد که مجموعا عذاب مضاعف است.
از این گذشته گاه یک گناه سر چشمه گناهان دیگر مى‏شود، مانند کفر که سبب ترک واجبات و انجام محرمات مى‏گردد، و این خود موجب مضاعف شدن مجازات الهى است.

(آیه ۷۰)- ولى از آنجا که قرآن مجید هیچ‏گاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمى‏بندد و گنهکاران را تشویق و دعوت به توبه مى‏کند، در این آیه چنین مى‏گوید:
«مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند (گناهان آنان را) به حسنات مبدّل مى‏کند، و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است» (إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).
تبدیل سیئات به حسنات:
در اینجا چند تفسیر است که همه مى‏تواند قابل قبول باشد:
۱- هنگامى که انسان توبه مى‏کند و ایمان به خدا مى‏آورد، سیئات اعمالش در آینده تبدیل به حسنات مى‏شود، اگر در گذشته مرتکب قتل نفس مى‏شد در آینده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مى‏گذارد.
۲- دیگر این که خداوند به لطف و کرم و فضل و انعامش بعد از توبه کردن سیئات اعمال او را محو مى‏کند، و به جاى آن حسنات مى‏نشاند.
۳- سومین تفسیر این که منظور از سیئات آثار سوئى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد آن آثار سوء از روح و جانش بر چیده مى‏شود، و تبدیل به آثار خیر مى‏گردد.

(آیه ۷۱)- این آیه در حقیقت چگونگى توبه صحیح را تشریح کرده، مى‏گوید: «و کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مى‏کند» و پاداش خود را از او مى‏گیرد (وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً).
یعنى، توبه و ترک گناه باید تنها به خاطر زشتى گناه نباشد بلکه علاوه بر آن انگیزه‏اش خلوص نیت و باز گشت به سوى پروردگار باشد.

(آیه ۷۲)- نهمین صفت برجسته عباد الرّحمن احترام و حفظ حقوق دیگران است «آنها کسانى هستند که هرگز شهادت به باطل نمى‏دهند» (وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ). و در مجالس باطل نیز حضور پیدا نمى‏کنند.
به این ترتیب عباد الرحمن و بندگان خاص خدا نه شهادت به دروغ مى‏دهند، و نه در مجالس لهو و باطل و گناه حضور مى‏یابند، چرا که حضور در این مجالس علاوه بر امضاى گناه، مقدمه آلودگى قلب و روح است.
سپس در ذیل آیه به دهمین صفت برجسته آنان که داشتن هدف مثبت در زندگى است اشاره کرده، مى‏گوید: «و آنها هنگامى که با لغو و بیهودگى بر خورد کنند، بزرگوارانه از کنار آن مى‏گذرند» (وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً).
در حقیقت آنها نه در مجلس باطل حضور پیدا مى‏کنند و نه آلوده لغو و بیهودگى مى‏شوند.

(آیه ۷۳)- یازدهمین صفت این گروه از بندگان خاص خدا، داشتن چشم بینا، و گوش شنوا به هنگام بر خورد با آیات پروردگار است، مى‏فرماید: «و آنها کسانى هستند که هر گاه آیات پروردگارشان به آنها یاد آورى شود کر و کور روى آن نمى‏افتند»! (وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً).
مسلما منظور اشاره به عمل کفار نیست، چرا که آنها به آیات الهى اصلا اعتنایى ندارند، بلکه منظور گروه منافقان یا به ظاهر مسلمانان قشرى است که چشم و گوش بسته بر آیات خدا مى‏افتند بى‏آنکه حقیقت آن را درک کنند، و در عمل از آن الهام گیرند.
اصولا درک آگاهانه از مذهب سر چشمه اصلى مقاومت و پایدارى و ایستادگى است، چرا که چشم و گوش بستگان را به آسانى مى‏توان فریب داد، و با تحریف مذهب از مسیر اصلى منحرف ساخت، و آنها را به وادى کفر و بى‏ایمانى و ضلالت کشاند.

(آیه ۷۴)- یازدهمین ویژگى این مؤمنان راستین آن است که توجه خاصى به تربیت فرزند و خانواده خویش دارند و براى خود در برابر آنها مسؤولیت فوق‏العاده‏اى قائلند «و آنها پیوسته (از درگاه خدا مى‏خواهند و) مى‏گویند:
پروردگارا! از همسران و فرزندان ما کسانى قرار ده که مایه روشنى چشم ما گردند»! (وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ).
بدیهى است منظور این نیست که تنها در گوشه‏اى بنشینند و دعا کنند، بلکه دعا دلیل شوق و عشق درونیشان بر این امر است، و رمز تلاش و کوشش.
و بالاخره دوازدهمین وصف برجسته این بندگان خالص خدا که از یک نظر مهمترین این اوصاف است این که آنها هرگز به این قانع نیستند که خود راه حق را بسپرند بلکه همّتشان آن چنان والاست که مى‏خواهند امام و پیشواى جمعیت مؤمنان باشند و دیگران را نیز به این راه دعوت کنند.
آنها چون زاهدان گوشه گیر و منزوى، تنها گلیم خویش را از آب بیرون نمى‏کشند، بلکه سعیشان این است که بگیرند غریق را! لذا در پایان آیه مى‏فرماید: آنها کسانى هستند که مى‏گویند: «پروردگارا! ما را امام و پیشواى پرهیزکاران قرار ده» (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً).
آرى! آنها بندگان خاص رحمانند، و همان گونه که رحمت عام خدا همگان را فرا مى‏گیرد، رحمت این بندگان خدا نیز از جهاتى عام است، علم و فکر و بیان و قلم و مال و قدرتشان پیوسته در مسیر هدایت خلق خدا کار مى‏کند. آنها سر مشقهایى براى پرهیز کاران محسوب مى‏شوند.

(آیه ۷۵)- بعد از تکمیل این اوصاف دوازده گانه اشاره به این بندگان خاص خدا با تمام این ویژگیها کرده، و در یک جمع بندى کوتاه پاداش الهى آنان را چنین بیان مى‏کند: «آنها کسانى هستند که درجات عالى بهشت در برابر صبر و استقامتشان به آنها پاداش داده مى‏شود» (أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا).
«صبر» وصف تازه‏اى نیست بلکه ضامن اجراى تمام اوصاف گذشته است و در اینجا مفهوم وسیعى دارد که شکیبایى و استقامت در برابر مشکلات راه اطاعت پروردگار و جهاد و مبارزه با هوسهاى سر کش و ایستادگى در مقابل عوامل گناه همه در آن جمع است.
سپس اضافه مى‏کند: «در آن غرفه‏هاى بهشتى با تحیت و سلام رو برو مى‏شوند» (وَ یُلَقَّوْنَ فِیها تَحِیَّةً وَ سَلاماً).
بهشتیان به یکدیگر تحیت و سلام مى‏گویند و فرشتگان به آنها، و از همه بالاتر خداوند به آنها سلام و تحیت مى‏گوید.

(آیه ۷۶)- سپس براى تأکید بیشتر مى‏فرماید: «جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه خوب و چه محل اقامت زیبایى»؟ (خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً).

(آیه ۷۷)- اگر دعاى شما نبود ارزشى نداشتید! این آیه که آخرین آیه سوره فرقان است در حقیقت نتیجه‏اى است براى تمام سوره، و هم براى بحثهایى که در زمینه اوصاف «عباد الرّحمن» در آیات گذشته آمده است.
روى سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله کرده، مى‏گوید: «بگو: پروردگار من براى شما ارج و وزنى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد» (قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ).
بنا بر این آنچه به شما وزن و ارزش و قیمت در پیشگاه خدا مى‏دهد همان ایمان و دعا و توجه به پروردگار و بندگى اوست.
سپس مى‏افزاید: «شما تکذیب (آیات پروردگار و پیامبران خدا) کردید، و این تکذیب دامان شما را خواهد گرفت، و از شما جدا نخواهد شد» (فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً).
یعنى شما در گذشته آیات خدا و پیامبران او را تکذیب کردید اگر به سوى خدا نیایید و راه ایمان و بندگى او را پیش نگیرید هیچ ارزش و مقامى نزد او نخواهید داشت، و کیفرهاى تکذیبتان قطعا دامانتان را خواهد گرفت.

«پایان سوره فرقان»

منبع: برگزیده تفسیر نمونه