تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۰۴ قرآن کریم
(آیه ۶۴)- و براى این که اندیشه آنها را از افق زندگى محدود فراتر برد و جهان وسیعترى در برابر دید عقل آنها بگشاید در این آیه چگونگى زندگى دنیا را در مقایسه با زندگى جاویدان سراى دیگر در یک عبارت کوتاه و بسیار پر معنى چنین بیان مىکند: «این زندگى دنیا جز لهو و لعب چیزى نیست» جز سرگرمى و بازى مطلبى در آن یافت نمىشود (وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ).
«و سراى آخرت زندگى واقعى است اگر آنها مىدانستند» (وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
بدیهى است قرآن هرگز نمىخواهد با این تعبیر ارزش مواهب الهى را در این جهان نفى کند، بلکه مىخواهد با یک مقایسه صریح و روشن ارزش این زندگى را در برابر آن زندگى مجسم سازد، علاوه بر این به انسان هشدار دهد که «اسیر» این مواهب نباشد، بلکه «امیر» بر آنها گردد، و هرگز ارزشهاى اصیل وجود خود را با آنها معاوضه نکند.
(آیه ۶۵)- در مرحله سوم به سراغ فطرت و سرشت انسانى و تجلى نور توحید در بحرانى ترین حالات، در درون جان انسانها مىرود و ضمن مثال بسیار گویایى مىفرماید: «هنگامى که بر کشتى سوار مىشوند خدا را با اخلاص کامل مىخوانند (و غیر او از نظرشان محو مىشود) اما هنگامى که آنها را از طوفان و گرداب رهایى مىبخشد و به خشکى مىرساند باز مشرک مىشوند»! (فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ).
آرى! شداید و طوفانها زمینهساز شکوفایى فطرت آدمى است، چرا که نور توحید در درون جان همه انسانها نهفته است. تعلیمات غلط و غفلت و غرور، مخصوصا به هنگام سلامت و وفور نعمت، پردههایى بر آن مىافکند، اما طوفانهاى حوادث این پرده ها را مى درد و آن نقطه نورانى آشکار مى شود.
(آیه ۶۶)- در این آیه بعد از ذکر این همه استدلالات بر توحید و خدا پرستى مخالفان را با تهدیدى شدید و کوبنده مواجه ساخته، مىگوید: «آنها آیات ما را انکار کنند (و نعمتهاى ما را نادیده بگیرند) و چند روزى از لذات زود گذر بهره ببرند، اما به زودى خواهند فهمید» که عاقبت کفر و شرک آنها به کجا خواهد رسید؟ و آنها را به چه سرنوشت شومى گرفتار خواهد ساخت؟ (لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ وَ لِیَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ).
(آیه ۶۷)-شأن نزول: «گروهى از مشرکان گفتند: اى محمّد! اگر ما داخل در دین تو نمىشویم تنها به خاطر این است که مىترسیم مردم ما را بربایند (و بسرعت نابود کنند) چون جمعیت ما کم است و جمعیت مشرکان عرب بسیارند، به محض این که به آنها خبر رسد که ما وارد دین تو شدهایم بسرعت ما را مىربایند، و خوراک یک نفر از آنها هستیم! در اینجا آیه أَ وَ لَمْ یَرَوْا ... نازل شد و به آنها پاسخ گفت.»
تفسیر:در آیات گذشته نیز به این بهانه مشرکان به صورت دیگرى اشاره شده بود که ما مىترسیم اگر اظهار ایمان کنیم و به دنبال آن هجرت نماییم زندگى ما مختل گردد که قرآن از طرق مختلف به آنها پاسخ گفت.
در این آیه قرآن از طریق دیگرى به آنها پاسخ داده، مىفرماید: «آیا ندیدند که ما (براى آنها حرم امنى) قرار دادیم» سر زمین پاک و مقدس مکّه (أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً).
«در حالى که مردم را در اطراف آنان (در بیرون این حرم) مى ربایند»؟
(وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ). همه جا غارت است و کشتار، اما این سر زمین همچنان امن و امان باقى مانده است.
«آیا (با این حال) به باطل ایمان مىآورند و نعمت خدا را کفران مىکنند»؟! (أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ).
(آیه ۶۸)- پس از ذکر این دلیل روشن در این آیه چنین نتیجه گیرى و جمع بندى مى کند: «چه کسى ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ بسته یا حق را پس از آن که به سراغش آمده تکذیب نماید»؟ (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُ).
ما دلایل آشکارى براى شما اقامه کردیم که جز «اللّه» شایسته پرستش نیست اما شما بر خدا دروغ مىبندید و شریکانى براى او مىتراشید.
شرک خمیر مایه همه مفاسد اجتماعى است و ستمهاى دیگر در واقع از آن سر چشمه مىگیرد، هوى پرستى، مقام پرستى، و دنیا پرستى هر کدام نوعى از شرک است.
ولى بدانید عاقبت شومى در انتظار مشرکان است «آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست»؟ (أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْکافِرِینَ).
(آیه ۶۹)- این آیه که در عین حال آخرین آیه سوره عنکبوت است واقعیت مهمى را بیان مىکند که عصارهاى از تمام این سوره و هماهنگ با آغاز آن است.
مىفرماید: راه خدا گرچه مشکلات فراوان دارد، مشکل از نظر شناخت حق، مشکل از نظر وسوسههاى شیاطین جن و انس، مشکل از نظر مخالفت دشمنان سر سخت و بىرحم، و مشکل از نظر لغزشهاى احتمالى اما در اینجا یک حقیقت است که به شما در برابر این مشکلات نیرو و اطمینان مىدهد و حمایت مىکند و آن این که: «آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند قطعا به راههاى خود هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است» (وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ).
تعبیر به «جهاد» تعبیر وسیع و مطلقى است و هر گونه جهاد و تلاشى را که در راه خدا و براى او و به منظور وصول به اهداف الهى صورت گیرد شامل مىشود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایى در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر.
کسانى که در این راهها به هر شکل و هر صورت براى خدا مجاهده کنند مشمول حمایت و هدایت الهى هستند.
بنا بر این هر گونه شکست و ناکامى نصیب ما شود معلول یکى از دو چیز است: یا در جهاد کوتاهى کردهایم، و یا اخلاص در کار ما نبوده است.
«پایان سوره عنکبوت»
سوره روم
محتواى سوره:
مطالب این سوره را در هفت بخش مى توان خلاصه کرد:
۱- پیشگویى از پیروزى رومیان بر ایرانیان در جنگى که در آینده درگیر مىشد.
۲- گوشهاى از طرز فکر و چگونگى حالات افراد بىایمان.
۳- بخش مهمى از آیات عظمت خداوند در آسمان و زمین و در وجود انسانها.
۴- سخن از توحید فطرى بعد از بیان دلائل آفاقى و انفسى.
۵- بازگشت به شرح و تبیین حالات افراد بىایمان و گنهکار، و ظهور فساد در زمین بر اثر گناهان آنها.
۶- اشارهاى به مسأله مالکیت و حق ذى القربى و نکوهش از رباخوارى.
۷- بازگشت مجددى به دلائل توحید و نشانههاى حق و مسائل مربوط به معاد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(آیه ۱)-شأن نزول: آیات نخستین این سوره بدین سبب نازل شد که در آن هنگام که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در «مکّه» بود، و مؤمنان در اقلیت قرار داشتند، جنگى میان ایرانیان و رومیان در گرفت، و در این نبرد ایرانیان پیروز شدند.
مشرکان «مکّه» این را به فال نیک گرفتند و دلیل بر حقانیت شرک خود دانستند! آیات نخستین این سوره نازل شد و قاطعانه گفت: گرچه ایرانیان در این نبرد پیروز شدند اما چیزى نمىگذرد که از رومیان شکست خواهند خورد و حتى حدود زمان این پیشگویى را نیز بیان داشت.
این پیشگویى قاطع قرآن که از یک سو نشانه اعجاز این کتاب آسمانى و اتکا آورنده آن به علم بىپایان پروردگار به عالم غیب است، و از سوى دیگر نقطه مقابل تفأل مشرکان بود، مسلمانان را طورى دلگرم ساخت که حتى مىگویند: بعضى از آنان با مشرکان روى این مسأله شرطبندى مهمى کردند!- آن روز هنوز حکم تحریم این گونه شرط بندیها نازل نشده بود.
تفسیر:یک پیشگویى عجیب!
این سوره جزء ۲۹ سورهاى است که با حروف مقطعه آغاز مىشود «الف، لام، میم» (الم).
تنها چیزى که در اینجا جلب توجه مىکند این است که بر خلاف بسیارى از سورههایى که با حروف مقطعه آغاز مىشود و پشت سر آن سخن از عظمت قرآن است در اینجا بحثى از عظمت قرآن نمىیابیم، بلکه سخن از شکست رومیان و پیروزى مجدد آنها در آینده است، ولى با دقت روشن مىشود که این بحث نیز بیان عظمت قرآن است، چرا که این خبر غیبى مربوط به آینده از نشانههاى اعجاز و عظمت این کتاب آسمانى محسوب مىشود.
(آیه ۲)- بعد از ذکر حروف مقطعه مىفرماید: «رومیان مغلوب شدند» (غُلِبَتِ الرُّومُ).
(آیه ۳)- «و این شکست در سرزمین نزدیکى واقع شد» (فِی أَدْنَى الْأَرْضِ).
منظور از «ادنى الارض» (سرزمین نزدیک) سرزمین ایرانیان بوده است یعنى در محلى واقع شد که نزدیکترین نقطه میان ایران و روم بود.
سپس اضافه مىکند: «و آنها (رومیان) بعد از مغلوبیت به زودى غلبه خواهند کرد» (وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ).
(آیه ۴)- سپس حدود سالهاى آن را با این عبارت بیان مىکند: «در چند سال»! (فِی بِضْعِ سِنِینَ).
و اگر مىبینید خداوند از آینده خبر مىدهد، به خاطر آن است که «همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد» از این شکست و پیروزى (لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ).
عبارت فوق مىخواهد این نکته را روشن سازد که قادر بالذّات و مالک على الاطلاق اوست و هر کس هر چیزى دارد از او دارد.
سپس مىافزاید: اگر امروز که رومیان شکست خوردند مشرکان خوشحال شدند «در آن روز مؤمنان (به خاطر پیروزى دیگرى) خوشحال خواهند شد»! (وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ).
(آیه ۵)- آرى! خوشحال مى شوند «به سبب یارى خداوند» (بِنَصْرِ اللَّهِ).
خداوند «هر که را بخواهد یارى مىکند، و او صاحب قدرت و رحیم است»! (یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ).
مسلمانان در آن روز از جهات مختلفى خوشحال شدند:
از پیروزى اهل کتاب بر مجوسیان که صحنهاى از غلبه خدا پرستى بر شرک بود. از پیروزى معنوى به خاطر ظهور اعجاز قرآن. و از پیروزى مقارن آن که احتمالا «صلح حدیبیه» یا یکى دیگر از فتوحات مسلمین بود.
منبع: برگزیده تفسیر نمونه