تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۳۶ قرآن کریم

(آیه ۱۲)- دریاى آب شیرین و شور یکسان نیستند!

در این آیه به بخش دیگرى از آیات آفاقى که نشانه‏ هاى عظمت و قدرت اویند در مورد آفرینش دریاها و برخى برکات و فوائد آنها اشاره کرده، مى‏فرماید: «دو دریا یکسان نیستند، این یکى گوارا و شیرین و براى نوشیدن خوشگوار است، و آن دیگر شور و تلخ» (وَ ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ).
با آن که هر دو، روز نخست به صورت قطرات باران شیرین و گوارا از آسمان بر زمین نازل شده‏اند، و هر دو از یک ریشه مشتقند، اما در دو چهره کاملا مختلف با فوائد متفاوت ظاهر گشته‏اند.
و عجیب این که: «از هر دو گوشت تازه مى‏خورید» (وَ مِنْ کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْماً طَرِیًّا).
«و از هر دو وسائل زینتى براى پوشیدن استخراج مى‏کنید» (وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها).
به علاوه از هر دو مى‏توانید براى نقل و انتقالات خود و متاعها بهره بگیرید لذا «کشتیها را مى‏بینى که از هر طرف دریاها را مى‏شکافند و پیش مى‏روند، تا از فضل خداوند بهره گیرید و شاید حق شکر او را ادا کنید» (وَ تَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).

(آیه ۱۳)- باز در اینجا به قسمت دیگرى از آیات توحید و نعمتهاى بى‏ پایان پروردگار اشاره مى‏کند تا ضمن آگاهى دادن به انسان حسّ شکرگزارى آنان را در مسیر شناخت معبود حقیقى برانگیزد، مى‏فرماید: «او شب را در روز داخل مى‏کند و روز را در شب» (یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ).
بعد به مسأله تسخیر خورشید و ماه اشاره کرده، مى‏گوید: «و خورشید و ماه را مسخّر (شما) کرده» (وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ).
چه تسخیرى از این برتر و بالاتر که همه آنها در مسیر منافع انسان حرکت مى‏کنند، و سر چشمه انواع برکات در زندگى بشرند.
اما این خورشید و ماه در عین این که بطور کاملا منظم در مسیر خود مى‏گردند و خدمتگزار لایق و خوبى براى انسانند نظامى که حاکم بر آنهاست جاودانى نیست.
لذا به دنبال بحث تسخیر مى‏افزاید: «هر یک تا سر آمد معینى به حرکت خود ادامه مى‏دهد» (کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى).
سپس به عنوان نتیجه‏گیرى از این بحث توحیدى مى‏فرماید: «این است خداوند، پروردگار شما» (ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ). خداوندى که نظام نور و ظلمت و حرکات حساب شده خورشید و ماه را با تمام برکاتشان مقرّر فرموده است.
«حاکمیت در عالم مخصوص اوست» (لَهُ الْمُلْکُ).
«و معبودهایى را که شما جز او مى‏خوانید حتى حاکمیت و مالکیت (به اندازه) پوست نازکى که روى هسته خرما کشیده شده (در سرتاسر عالم هستى) ندارند» (وَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمِیرٍ).

(آیه ۱۴)- سپس مى ‏افزاید: «اگر آنها را (براى حل مشکلات خود) بخوانید هرگز صداى شما را نمى‏شنوند» (إِنْ تَدْعُوهُمْ لا یَسْمَعُوا دُعاءَکُمْ).
چرا که قطعاتى از سنگ و چوب بیش نیستند جمادند و بى‏شعور! «و به فرض که (ناله و اصرار و الحاح شما را) بشنوند هرگز توانایى پاسخگویى به نیازهاى شما ندارند» (وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَکُمْ).
چرا که روشن شد حتى به اندازه پوست نازک هسته خرمایى مالک سود و زیانى در جهان هستى نیستند.
و از این بالاتر «روز قیامت که مى‏شود آنها پرستش و شرک شما را منکر مى‏شوند» (وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ).
و مى‏گویند: خداوندا! اینها پرستش ما نمى‏کردند بلکه هواى نفس خویش را در حقیقت مى‏پرستیدند.
در پایان آیه براى تأکید بیشتر مى‏فرماید: «هیچ کس مانند خداوندى که از همه چیز آگاه است تو را با خبر نمى‏سازد» (وَ لا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ).
اگر مى‏گوید: بتها در قیامت پرستش شما را انکار مى‏کنند، و از شما بیزارى مى‏جویند، تعجب نکنید، زیرا کسى از این موضوع خبر مى‏دهد که از تمام عالم هستى و ذرّه ذرّه آن آگاه است.

(آیه ۱۵)- در تعقیب دعوت مؤکدى که در آیات گذشته به سوى توحید و مبارزه با هر گونه شرک و بت پرستى آمده بود ممکن است این توهّم براى بعضى پیش آید که خداوند چه نیازى به پرستش ما دارد؟
در این آیه مى‏فرماید: «اى مردم! شما نیازمند به خدا هستید و خداوند از هر نظر بى‏نیاز و شایسته حمد و ستایش است» (یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ).
آرى! بى‏نیاز حقیقى و قائم بالذات در تمام عالم هستى یکى است و او خدا است، همه انسانها بلکه همه موجودات سر تا پا نیازمند و فقر و وابسته به آن وجود مستقل که اگر لحظه‏اى ارتباطشان قطع شود هیچند و پوچ.
این ما هستیم که از طریق عبادت و اطاعت او، راه تکامل را مى‏پیماییم و به آن مبدأ بى‏پایان فیض در پرتو عبودیتش لحظه به لحظه نزدیکتر مى‏شویم.
بنابر این او هم «غنى» است و هم «حمید» یعنى در عین بى‏نیازى آنقدر بخشنده و مهربان است که شایسته هر گونه حمد و سپاسگزارى است.

(آیه ۱۶)- در این آیه براى تأکید همین فقر و نیاز انسانها به او مى‏فرماید: «اگر بخواهد شما را مى‏برد و خلق جدیدى را مى‏آورد» (إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ). او نه نیازى به طاعت شما دارد و نه بیمى از گناهانتان.

(آیه ۱۷)- و در این آیه باز به عنوان تأکید مجدد مى‏فرماید: «و این کار براى خدا ناممکن نیست» (وَ ما ذلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ).
آرى! او هر چه را اراده کند به آن فرمان مى‏دهد موجود باش آن نیز بلافاصله موجود مى‏شود.

(آیه ۱۸)- این آیه به پنج «نکته» در ارتباط با آیات قبل اشاره مى‏کند:
نخست این که در آیات گذشته آمده بود که «اگر خدا بخواهد شما را مى‏برد و قوم دیگرى را به جاى شما مى‏آورد» این سخن ممکن است براى بعضى این سؤال را به وجود آورد که مخاطبین این آیه همه از افراد گنهکار نیستند، آیا ممکن است مؤمنان صالح نیز گرفتار عواقب گناهان دیگران شوند و محکوم به فنا گردند؟
اینجاست که مى‏فرماید: «و هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى‏کشد» (وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏).
این جمله از یک سو ارتباط به عدل خداوند دارد که هر کس را در گرو کار خود مى‏شمرد، و از سوى دیگر به شدت مجازات روز رستاخیز اشاره دارد.
در جمله دوم همین مسأله را به صورت دیگرى مطرح مى‏کند، مى‏گوید:
«و اگر شخص سنگین بارى، دیگرى را براى حمل گناهان خود بخواند (پاسخ منفى به دعوت او مى‏دهد و) چیزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت هر چند از نزدیکان او باشد» (وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى‏ حِمْلِها لا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى‏).
بالأخره در سومین جمله پرده از این حقیقت بر مى‏دارد که انذارهاى پیامبر صلّى اللّه علیه و اله تنها در دلهاى آماده اثر مى‏گذارد، مى‏فرماید: «تو فقط کسانى را بیم مى‏دهى که از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را بر پا مى‏دارند» (إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ).
تا در دلى خوف خدا نباشد، و در نهان و آشکار احساس مراقبت یک نیروى معنوى بر خود نکند، و با انجام نماز که قلب را زنده مى‏کند و به یاد خدا وا مى‏دارد به این احساس درونى مدد نرساند، انذارهاى انبیا و اولیا بى‏اثر خواهد بود.
در جمله چهارم باز به این حقیقت بر مى‏گردد که خدا از همگان بى‏نیاز است، مى‏افزاید: «و هر کس پاکى (و تقوا) پیشه کند نتیجه آن به خودش باز مى‏گردد» (وَ مَنْ تَزَکَّى فَإِنَّما یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ).
و سر انجام در پنجمین و آخرین جمله هشدار مى‏دهد که اگر نیکان و بدان به نتائج اعمال خود در این جهان نرسند مهم نیست چرا که «بازگشت (همگان) به سوى خداست» و سر انجام حساب همه را خواهد رسید! (وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ).

منبع: برگزیده تفسیر نمونه