تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۷۴ قرآن کریم
(آیه ۵۹)- در این آیه با قاطعیت و صراحت خبر از وقوع قیامت داده، مىگوید: «ساعت (روز قیامت) بطور مسلم خواهد آمد، و شک و تردیدى در آن نیست، ولى بیشتر مردم ایمان نمىآورند» (إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ).
(آیه ۶۰)- مرا بخوانید تا اجابت کنم! از آنجا که در آیات گذشته تهدیداتى نسبت به افراد بىایمان و متکبر و مغرور آمده بود، در اینجا آن را با لطف و مهربانى مىآمیزد، و آغوش رحمتش را به روى توبه کنندگان مىگشاید.
نخست مىگوید: «پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم» (وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ).
«دعا» خود یک نوع عبادت است، چرا که در ذیل آیه واژه عبادت بر آن اطلاق شده و در ضمن تهدید شدیدى نسبت به کسانى که از دعا کردن ابا دارند، مىگوید: «کسانى که از عبادت من تکبر مىورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مىشوند» (إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ).
در روایتى از امام صادق علیه السّلام آمده است که: «نزد خدا مقامى است که جز با دعا و تقاضا نمىتوان به آن رسید، و اگر بندهاى دهان خود را از دعا فرو بندد و چیزى تقاضا نکند چیزى به او داده نخواهد شد، پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود، چرا که هر درى را بکوبید و اصرار کنید سر انجام گشوده خواهد شد».
(آیه ۶۱)- و از آنجا که دعا و تقاضاى از خدا فرع بر معرفت خداوند است در این آیه از حقایقى سخن مىگوید که سطح معرفت آدمى را بالا مىبرد، و یکى از شرائط دعا را که امید به اجابت است افزایش مىدهد.
مىفرماید: «خداوند کسى است که شب را براى شما آفرید تا در آن بیاسایید» (اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ).
چرا که تاریکى شب از یک سو موجب تعطیل قهرى برنامههاى روزانه است، و از سوى دیگر خود تاریکى آرام بخش و مایه استراحت تن و اعصاب و روح است، و نور مایه جنبش و حرکت.
لذا به دنبال آن مىافزاید: «و روز را بینا و روشنى بخش» قرار داد (وَ النَّهارَ مُبْصِراً).
تا محیط زندگى انسانها را روشن سازد و براى هر گونه فعالیت آماده کند.
سپس اضافه مىکند: «خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است، ولى بیشتر مردم شکر گزارى نمىکنند» (إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ).
اما اگر انسان چشمى بینا و قلبى دانا داشته باشد که خوان نعمت بىدریغ الهى را که همه جا گسترده است ببیند، و باران رحمت بىحسابش را که همه جا رسیده است مشاهده کند، بىاختیار زبان به شکر و ثناى او مىگشاید و خود را در مقابل این همه عظمت و رحمت کوچک و مدیون مىبیند.
(آیه ۶۲)- این آیه از توحید ربوبیت پروردگار شروع کرده و به توحید خالقیت و ربوبیت ختم مىکند، مىفرماید: آن کس که این همه نعمتها را بر شما ارزانى داشته «این است خداوند، پروردگار شما» (ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ).
همان خداوندى که «آفریننده همه چیز است» (خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ).
«هیچ معبودى جز او نیست» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).
در حقیقت وجود نعمتهاى فراوان الهى دلیل بر ربوبیت و مدبریت اوست.
و خالق همه چیز بودن دلیل دیگرى بر یگانگى او در ربوبیت است، چرا که خالق موجودات مالک و مربى آنهاست، زیرا لحظه به لحظه فیض وجود از ناحیه او بر همه موجودات عالم هستى افاضه مىشود.
و در پایان آیه مىافزاید: «با این حال چگونه از راه حق منحرف مىشوید»؟ (فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ). و چرا از پرستش خداوند یگانه یکتا به سوى بتها روى مىآورید؟!
(آیه ۶۳)- در این آیه به عنوان توضیح و تأکید مطالب گذشته مىفرماید:
«کسانى که آیات خدا را انکار مىکردند این گونه از طریق حق باز گردانده مىشوند» (کَذلِکَ یُؤْفَکُ الَّذِینَ کانُوا بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ).
(آیه ۶۴)- این است پروردگار شما: قرآن همچنان بحث از مواهب بزرگ الهى و شمول آن نسبت به بندگان را ادامه مىدهد، تا هم شناخت بیشترى به آنها عطا کند، و هم امید افزونترى تا در پرتو آن به مقام دعا برآیند و از اجابت برخوردار شوند.
مىفرماید: «خداوند همان کسى است که زمین را براى شما جایگاه مطمئن و آرامى قرار داد» (اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَراراً).
هماهنگ با ساختمان روح و جسم انسان، داراى منابع گوناگون، مشتمل بر همه وسائل مورد نیاز انسان، بسیار گسترده و مباح و رایگان.
سپس مىافزاید: «و آسمان را همچون سقفى» بالاى سرتان قرار داد (وَ السَّماءَ بِناءً).
منظور از «آسمان» در اینجا بیشتر همان جوّ و هواى فشردهاى است که گرداگرد زمین را فراگرفته، و همچون خیمهاى بر تمام کره زمین کشیده شده است.
این خیمه بزرگ الهى هم از شدت تابش نور آفتاب مىکاهد که اگر نبود اشعه آفتاب، و همچنین اشعه مرگبار کیهانى، موجود زندهاى را بر زمین نمىگذاشت، و به همین دلیل مسافران فضایى مجبورند دائما در برابر این پرتوها از لباسهاى مخصوص سنگین و گران قیمتى استفاده کنند.
به علاوه این خیمه جلو سقوط سنگهاى آسمانى را که پیوسته به کره زمین جذب مىشوند مىگیرد، و آنها را در نخستین برخورد به خاطر سرعت و فشارى که دارند آتش مىزند تا خاکستر آنها آرام بر زمین بنشیند.
سپس از آیات آفاقى به آیات انفسى پرداخته، مىگوید: «و او (کسى است که) شما را صورتگرى کرد، و صورتتان را نیکو آفرید» (وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ).
قامتى موزون و راست، با صورتى زیبا و دلپذیر، در نهایت نظم استحکام و همین ساختمان ویژه به انسان امکان مىدهد که به انواع کارها و صنایع ظریف یا سنگین دست زند، و با داشتن اعضاى مختلف به راحتى زندگى کند و از مواهب حیات بهره گیرد.
و سر انجام در بیان چهارمین و آخرین نعمت از این سلسله، موضوع روزیهاى پاکیزه را مطرح کرده، مىفرماید: «و او شما را از طیبات روزى داد» (وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ).
«طیّبات» معنى بسیار گستردهاى دارد که هر چیز پاکیزه اعم از غذا، لباس، همسران، خانهها، مرکبها، حتى سخنان پاکیزه را شامل مىشود.
در پایان آیه بعد از بیان این چهار نعمت بزرگ- که نیمى از آن به آسمان و زمین بر مىگردد، و نیمى از آن به انسانها- مىفرماید: «این است خداوند پروردگار شما» (ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ).
و چون چنین است «جاوید و پر برکت است خداوندى که پروردگار عالمیان است» (فَتَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ).
(آیه ۶۵)- این آیه مسأله توحید عبودیت را از طریق دیگر تعقیب مىکند، و آن طریق انحصار حیات به معنى واقعى به خداوند است، مىفرماید: «اوست زنده واقعى» (هُوَ الْحَیُّ).
چرا که حیاتش از ذات اوست و متکى به غیر نیست، حیاتى است که در آن مرگ راه ندارد و جاودانه است، تنها خداوند چنین است، و همه موجودات زنده غیر از او حیاتى آمیخته به مرگ دارند، و این حیات محدود و موقت را از ذات پاک خداوند مىگیرند.
روشن است کسى را باید پرستش کرده که زنده است و داراى حیات مطلق، لذا به دنبال آن مىافزاید: «هیچ معبودى جز او وجود ندارد» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).
«و اکنون که چنین است تنها او را بخوانید، و دین خود را براى او خالص کنید» (فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ).
و هر چه غیر اوست کنار بگذارید که همه فانى مىشوند.
و آیه را با این جمله پایان مىدهد: «حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است» (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ).
این جمله در حقیقت تعلیمى است براى بندگان که خدا را به خاطر نعمتهایى که در آیات قبل اشاره شد، نعمتهایى که تمام وجود انسان را فراگرفته، مخصوصا نعمت حیات و زندگى، حمد و ستایش کنند، و شکر و سپاس گویند.
(آیه ۶۶)- در این آیه به عنوان یک نتیجه گیرى از بحثهاى توحیدى گذشته و براى مأیوس ساختن مشرکان و بت پرستان روى سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و اله کرده، مىفرماید: «بگو: من نهى شدهام از این که معبودهایى که شما غیر از خدا مىخوانید پرستش کنم، چرا که بیّنات و دلائل روشن از سوى پروردگارم براى من آمده است» (قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جاءَنِی الْبَیِّناتُ مِنْ رَبِّی).
نه تنها نهى شدهام که غیر او را نپرستم بلکه: «مأمورم تنها در برابر پروردگار عالمیان تسلیم باشم» (وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).
این که مىگوید: «من چنین مأموریت یافتهام و من چنین نهى شدهام» یعنى شما خودتان حساب خویش را برسید، بىآنکه حس لجاجتشان را تحریک کند.
منبع: برگزیده تفسیر نمونه