تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۷۹ قرآن کریم
(آیه ۲۱)- به هر حال آن روز، روز رسوایى بزرگ است، روزى است که تمام وجود انسان به سخن درآمده تمامى اسرار او را فاش مىکنند، و تمام گنهکاران را در وحشت عمیقى فرو مىبرد، اینجاست که «آنها به پوستهاى تنشان مىگویند: چرا شما بر ضدّ ما گواهى دادید»؟ (وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا).
ما که سالیان دراز شما را نوازش دادیم، از سرما و گرما حفظ کردیم، شستشو و نظافت و پذیرایى نمودیم، شما چرا این چنین؟! آنها در پاسخ «مىگویند: همان خدایى که هر موجودى را به نطق در آورده، ما را به سخن در آورده است» (قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ).
خداوند مأموریت افشاگرى را در این روز و این دادگاه بزرگ بر عهده ما گذارده، و ما چارهاى جز اطاعت فرمان او نداریم.
سپس ادامه مىدهند: «و او شما را نخستین بار آفرید، و بازگشتتان به سوى اوست» (وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ).
(آیه ۲۲)- و باز مىافزایند: «شما اگر گناهانتان را مخفى مىکردید نه به خاطر این بود که از شهادت گوش و چشمها و پوستهاى تنتان بیم داشتید» بلکه شما باور نمىکردید روزى اینها بر ضد شما گواهى دهند (وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لا أَبْصارُکُمْ وَ لا جُلُودُکُمْ).
«بلکه (مخفى کارى شما به خاطر این بود که) گمان مىکردید خداوند بسیارى از اعمالى را که انجام مىدهید نمىداند» (وَ لکِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا یَعْلَمُ کَثِیراً مِمَّا تَعْمَلُونَ).
غافل از این که هم خداوند در همه جا شاهد و ناظر بر اعمال شماست، و از اسرار درون و برون شما آگاه است، و هم مأموران مراقبت او همه جا با شما هستند، آیا هرگز مىتوانید پنهان از چشم و گوش و حتى پوست تنتان عملى انجام دهید؟!
(آیه ۲۳)- در این آیه که ادامه سخنان اعضاى تن انسان است، مىافزاید:
«این گمان بدى بود که در باره پروردگارتان داشتید، و همان موجب هلاکت شما گردید، و سر انجام از زیانکاران شدید» (وَ ذلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنْتُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْداکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِینَ).
آیات فوق به خوبى گواهى مىدهد که گمان بد در باره خداوند به قدرى خطرناک است که گاه موجب هلاکت و عذاب ابدى انسان مىگردد به عکس، حسن ظن در باره خداوند موجب نجات در دنیا و آخرت است.
(آیه ۲۴)- همنشینان بد: در تعقیب بحثى که در آیات گذشته پیرامون سرنوشت دشمنان خدا (أَعْداءُ اللَّهِ) آمد در این آیه و آیه بعد به دو قسمت از مجازات دردناک آنها در آخرت و دنیا اشاره مىکند.
نخست خداوند مىفرماید: «اگر آنها صبر و شکیبایى کنند (یا نکنند) آتش دوزخ قرارگاهشان است» و رهایى از آن امکان پذیر نیست (فَإِنْ یَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوىً لَهُمْ).
سپس براى تأکید این مطلب مىافزاید: «و اگر آنها تقاضاى رضایت و عفو پروردگار کنند (به جایى نمىرسد و) مورد عفو قرار نمىگیرند» (وَ إِنْ یَسْتَعْتِبُوا فَما هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِینَ).
(آیه ۲۵)- سپس به مجازات دردناک دنیوى آنها اشاره کرده، مىفرماید: «ما براى آنها همنشینانى (زشت سیرت) قرار دادیم، که زشتیها را از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند» (وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ فَزَیَّنُوا لَهُمْ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ).
همین معنى به صورت گویاترى در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره زخرف آمده آنجا که مىفرماید: «بر آنها که از یاد خداوند رحمان روى گردان شوند شیاطین را مسلّط مىسازیم که همواره با آنان قرین هستند، این شیاطین آنها را از راه حق باز مىدارند در حالى که گمان مىکنند هدایت یافتهاند».
سپس مىافزاید: به سبب این وضع اسفبار «فرمان عذاب الهى در باره آنها تحقق یافت، و به سرنوشت اقوام گمراهى از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند» (وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ).
سر انجام آیه را با این جمله پایان مىدهد «آنها مسلما زیانکار بودند» (إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ).
(آیه ۲۶)- جنجال کنید تا صداى دل نواز قرآن را نشنوند! به تناسب بحثهایى که در باره بعضى اقوام پیشین، در آیات گذشته آمد، و نیز به تناسب همنشینان بد سیرتى که حقایق را در نظر انسان وارونه جلوه مىدهند در اینجا گوشهاى از انحراف و بد اندیشى مشرکان عصر پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را مجسم ساخته، مىگوید: «و کافران گفتند: گوش به این قرآن فرا ندهید و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید شاید غالب شوید»! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ).
این یک روش قدیمى براى مبارزه در برابر نفوذ حق است که امروز نیز به صورت گستردهتر و خطرناکترى ادامه دارد که براى منحرف ساختن افکار مردم و خفه کردن صداى منادیان حق و عدالت، محیط را آن چنان پر از جنجال مىکنند، که هیچ کس صداى آنها را نشنود.
گاه با جار و جنجال و سوت و صفیر.
گاه با داستانهاى خرافى و دروغین.
گاه با افسانههاى عشقى و هوس انگیز.
گاه از مرحله سخن نیز فراتر رفته، مراکز سرگرمى و فساد، و انواع فیلمهاى مبتذل، و مطبوعات بى محتواى سرگرم کننده، و بازیهاى دروغین سیاسى و هیجانهاى کاذب، و خلاصه هر چیزى که افکار مردم را از محور حق منحرف سازد به وجود مىآورند.
(آیه ۲۷)- این آیه به مجازات شدید این گونه افراد اشاره کرده، مىفرماید:
«بطور مسلم به کافران (و در صف مقدم آنها، افرادى که مردم را از شنیدن آیات الهى باز مىداشتند) عذاب شدیدى مىچشانیم» (فَلَنُذِیقَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا عَذاباً شَدِیداً).
این عذاب ممکن است در دنیا به صورت اسارت و کشته شدن به دست لشکریان ظفرمند اسلام باشد، و یا در آخرت، و یا هر دو.
«و آنها را به بدترین اعمالى که انجام مىدادند کیفر مىدهیم» (وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ).
چه عملى بدتر از کفر و شرک، و انکار آیات الهى، و مانع شدن مردم از شنیدن سخنان حق است؟
(آیه ۲۸)- سپس براى تأکید بیشتر مىافزاید: «این آتش کیفر دشمنان خداست» آتش سوزان جهنم! (ذلِکَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ).
اما نه آتشى موقتى و زود گذر بلکه «سراى جاویدشان در آن خواهد بود» (لَهُمْ فِیها دارُ الْخُلْدِ).
آرى! این عذاب شدید و دردناک «کیفرى است به خاطر این که آیات ما را انکار مىکردند» (جَزاءً بِما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ).
(آیه ۲۹)- از آنجا که انسان وقتى به بلائى مبتلا مىشود مخصوصا اگر بلاى سخت و سنگینى باشد به فکر مسبب اصلى مىافتد، تا او را پیدا کند و انتقام خود را از او بگیرد، گاه مىخواهد اگر دستش برسد عامل اصلى را قطعه قطعه کند، لذا آیه شریفه به چنین حالتى که براى کفار در دوزخ پیدا مىشود اشاره کرده، مىفرماید:
«و کافران مىگویند: پروردگارا! آنهایى را که از جن و انس ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا آنها را زیر پاى خود نهیم (و لگدمالشان کنیم!) تا از پستترین مردم باشند»! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ). همان کسانى که به ما مىگفتند: گوش به سخنان محمد ندهید.
منبع: برگزیده تفسیر نمونه