تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۸۰ قرآن کریم
(آیه ۳۰)- نزول فرشتگان بر مؤمنان با استقامت
مىدانیم روش قرآن براى تبیین مطالب این است که امور متضاد را در برابر هم قرار مىدهد تا با مقایسه با یکدیگر وضع آنها به خوبى روشن گردد، و از آنجا که در آیات گذشته سخن از منکران لجوجى در میان بود که بر کفر پافشارى داشتند، در اینجا سخن از مؤمنانى است که در ایمانشان راسخ و پا برجا هستند، و خداوند به هفت پاداش و موهبت که براى آنها قرار داده اشاره مىکند.
نخست مىگوید: «به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند فرشتگان الهى بر آنها نازل مىشوند که نترسید و غمگین مباشید» (إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا). نه از حوادث بیمناک آینده نگران باشید و نه از گناهان گذشته خود غمى به دل راه دهید.
بسیارند کسانى که دم از عشق «اللّه» مىزنند، ولى در عمل استقامت ندارند، افرادى سست و ناتوانند که وقتى در برابر طوفان شهوات قرار مىگیرند با ایمان وداع کرده، و در عمل مشرک مىشوند، و هنگامى که منافعشان به خطر مىافتد همان ایمان ضعیف و مختصر را نیز از دست مىدهند.
البته نباید فراموش کرد که «استقامت» همچون «عمل صالح» میوه درخت «ایمان» است زیرا ایمان هنگامى که عمق و نفوذ کافى پیدا کند انسان را دعوت به استقامت خواهد کرد، همان گونه که استقامت در مسیر حق نیز بر عمق ایمان مىافزاید، و این دو تأثیر متقابل دارند.
در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و اله آمده که شخصى خدمتش عرض کرد:
«دستورى به من ده که به آن چنگ زنم و در دنیا و آخرت اهل نجات شوم».
پیغمبر صلّى اللّه علیه و اله فرمود: «قل ربّى اللّه ثمّ استقم بگو: پروردگار من اللّه است و بر این گفته خود بایست.»
پس از نخستین و دومین بشارت در مورد عدم «خوف» و «حزن» که به آن اشاره شد. در سومین مرحله مىگویند: «و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است» (وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ).
(آیه ۳۱)- و در چهارمین بشارت مىافزایند: «ما یاران و مددکاران شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم» (نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ).
هرگز شما را تنها نمىگذاریم در نیکیها به شما کمک مىکنیم و از لغزشها شما را حفظ مىنماییم تا وارد بهشت شوید.
در پنجمین بشارت مىگویند: «و در بهشت براى شما هر چه دلتان بخواهد از مواهب و نعمتها فراهم است» و هیچ قید و شرطى در کار نیست (وَ لَکُمْ فِیها ما تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ).
ششمین بشارت این که نه تنها نعمتهاى مادى و آنچه دلخواه شماست به شما مىرسد، بلکه «آنچه (از مواهب معنوى) طلب کنید به شما داده مىشود» (وَ لَکُمْ فِیها ما تَدَّعُونَ).
(آیه ۳۲)- و بالأخره هفتمین و آخرین مژدهاى که به آنها مىدهند این است که شما میهمان خدا در بهشت جاویدان او هستید و همه این نعمتها «به عنوان پذیرایى یک میزبان از یک میهمان گرامى از سوى پروردگار غفور و رحیم به شما ارزانى داشته مىشود» (نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِیمٍ).
نکته: این که فرشتگان در چهارمین بشارت به مؤمنان با استقامت مىگویند:
«ما دوستان شما در دنیا و آخرت هستیم» دلیل بر آن است که این مژدهها را به هنگامى که آنها در دنیا زندهاند از فرشتگان مىشنوند، اما نه بشارتى با زبان و الفاظ، بلکه بشارتهایى که مؤمنان با گوش جان مىشنوند، و در مشکلات و گرفتاریها در اعماق دل احساس مىکنند و آرامش مىیابند. و در پرتگاهها و لغزشگاهها به آنها ثبات قدم مىدهد.
(آیه ۳۳)- بدى را با نیکى دفع کن! در آیات گذشته سخن از کسانى در میان بود که مردم را از شنیدن آیات قرآن نهى مىکردند، ولى در اینجا از نقطه مقابل آنها که گفتارشان بهترین گفتار است سخن مىگوید، مىفرماید: «چه کسى خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوى خدا مىکند و عمل صالح انجام مىدهد و مىگوید: من از مسلمانانم»؟ و با تمام وجودم اسلام را پذیرفتهام (وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ).
این آیه با صراحت، بهترین گویندگان را کسانى معرفى کرده که داراى این سه وصفند: دعوت به اللّه، عمل صالح، و تسلیم در برابر حق.
(آیه ۳۴)- بعد از بیان دعوت به سوى خداوند و اوصاف داعیان الى اللّه، روش دعوت را شرح داده، مىگوید: «هرگز نیکى و بدى یکسان نیست» (لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ).
در حالى که مخالفان حق سلاحى جز بدگویى و افترا و سخریه و استهزاء و انواع فشارها و ستمها ندارند، باید سلاح شما پاکى و تقوا و سخن حق و نرمش و محبت باشد.
گر چه «حسنه» و «سیّئه» مفهوم وسیعى دارد، تمام نیکىها و خوبیها و خیرات و برکات در مفهوم حسنه جمع است، همان گونه که هر گونه انحراف و زشتى و عذاب در مفهوم سیئه خلاصه شده است، ولى در آیه مورد بحث آن شاخهاى از «حسنه» و «سیئه» که مربوط به روشهاى تبلیغى است منظور مىباشد.
سپس براى تکمیل این سخن مىافزاید: «بدى را با نیکى دفع کن» (ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ).
به وسیله حق باطل را دفع کن، و با حلم و مدارا، جهل و خشونت را، و با عفو و گذشت به مقابله با خشونتها برخیز، هرگز بدى را با بدى، و زشتى را با زشتى پاسخ مگوى، که این روش انتقامجویان است و موجب لجاجت و سرسختى منحرفان مىگردد.
در پایان آیه به فلسفه عمیق این برنامه در یک جمله کوتاه اشاره کرده، مىفرماید: «ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است گویى دوست گرم و صمیمى است»! (فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ).
(آیه ۳۵)- از آنجا که چنین برخوردى با مخالفان کار ساده و آسانى نیست، و رسیدن به چنین مقامى نیاز به خودسازى عمیق اخلاقى دارد، در این آیه مبانى اخلاقى این گونه برخورد با دشمنان را در عبارتى کوتاه و پر معنى بیان کرده، مىفرماید: «اما جز کسانى که داراى صبر و استقامتند به این مقام نمىرسند» (وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا).
«و جز کسانى که بهره عظیمى (از ایمان و تقوا) دارند به آن نائل نمىگردند» (وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ).
آرى! انسان مدتها باید خودسازى کند تا بتواند بر خشم و غضب خویش چیره گردد باید در پرتو ایمان و تقوا آنقدر روح او وسیع و قوى شود که به آسانى از آزار دشمنان متأثر نگردد.
(آیه ۳۶)- و از آنجا که بر سر راه وصول به این هدف بزرگ موانعى وجود دارد و وسوسههاى شیطانى در اشکال مختلف انسانها را مانع مىشود، در این آیه شخص پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را به عنوان الگو مخاطب ساخته، مىگوید: «و هر گاه وسوسههایى از شیطان در این مسیر متوجه تو گردد، از خدا پناه بخواه که او شنونده و داناست» (وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
در این گونه مواقع معمولا خطوراتى از ذهن مىگذرد، و یا افراد به اصطلاح مصلحت اندیش توصیههایى از این قبیل مىکنند:
«مردم را جز با زور نمىتوان اصلاح کرد» «خون را با خون باید شست» و مانند اینها، و با این وسوسهها مىخواهند مقابله به مثل را در همه جا توصیه کنند، و بدى را به بدى پاسخ گویند.
قرآن مىگوید: مبادا گرفتار این وسوسهها شوید، و جز در موارد خاص و استثنایى تکیه بر خشونت کنید.
البته آیه فوق مفهوم وسیعى دارد و مىگوید: «در برابر همه وسوسههاى شیطانى باید به خدا پناه برد.»
(آیه ۳۷)- فقط براى خدا سجده کنید! از این آیه به بعد فصل تازهاى در این سوره، در زمینه توحید و معاد، و بیان نبوت و عظمت قرآن است، و در حقیقت مصداقى است روشن از «دعوت الى اللّه» در برابر مشرکان که دعوت به سوى بت مىکردند.
نخست از مسأله توحید شروع کرده، از طریق آیات آفاقى مردم را به سوى خدا دعوت مىنماید، مىفرماید: «و از نشانههاى او، شب و روز و خورشید و ماه است» (وَ مِنْ آیاتِهِ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ).
شب مایه آرامش، و روشنایى روز وسیله جنبش و حرکت است، و این دو توأما چرخهاى زندگى انسانها را به گردش منظم و متناوبى در مىآورند.
خورشید منبع همه برکات مادى در منظومه ماست، نور و گرما و حرکت و جنبش و نزول بارانها، و روییدن گیاهان، همه از پرتو وجود اوست.
ماه نیز روشنى بخش شبهاى تار، و چراغ پر فروغ و زیباى رهروان بیابانها و گمشدگان صحراهاست، و با جزر و مد خود نیز برکات فراوانى مىآفریند.
ولى به خاطر همین برکات، گروهى در مقابل این دو کوکب پر فروغ آسمان سجده مىکردند و آنها را پرستش مىنمودند، آنها در عالم اسباب، متوقف مانده، بىآنکه مسبب الاسباب را ببینند.
لذا قرآن بعد از این بیان بلا فاصله مىگوید: «براى خورشید و ماه سجده نکنید، براى خدایى که آفریننده آنهاست سجده کنید اگر مىخواهید او را عبادت نمایید» (لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَهُنَّ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ) «۱».
شما چرا به سراغ سر چشمه این برکات نمىروید؟ چرا سر بر آستان او نمىسایید؟ چرا موجوداتى را مىپرستید که خود اسیر قوانین آفرینشاند.
(آیه ۳۸)- سپس مىافزاید: اگر این دلیل منطقى در فکر آنها اثر نگذاشت و باز هم به سراغ بتها و معبودهاى مجازى رفتند و معبود حقیقى را به دست فراموشى سپردند، هرگز نگران نباش «و اگر (از عبادت پروردگار) تکبّر کنند، کسانى که نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبیح مىگویند و (هیچ گاه) خسته نمىشوند» (فَإِنِ اسْتَکْبَرُوا فَالَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا یَسْأَمُونَ).
اگر گروهى نادان و جاهل و بىخبر در برابر ذات پاکش سجده نکنند مسألهاى نیست این عالم وسیع پر است از فرشتگان مقرب که دائما در حال رکوع و سجود و حمد و تسبیحند، تازه نیازى به عبادت آنها نیز ندارد، آنها نیازمند عبادت اویند، چرا که هر افتخار و کمالى براى ممکنات است در سایه عبودیت اوست.
------------------------------------------------------------------
(۱) این آیه سجده واجب دارد.
منبع: برگزیده تفسیر نمونه