تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۹۴ قرآن کریم

(آیه ۶۱)- این آیه اشاره به یکى از ویژگیهاى حضرت مسیح است مى‏فرماید: «او (عیسى) سبب آگاهى بر روز قیامت است» (وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ).
یا از این جهت که تولد او بدون پدر دلیلى است بر قدرت بى‏پایان خداوند که مسأله زندگى بعد از مرگ در پرتو آن حل مى‏شود.
و یا از این نظر که نزول حضرت مسیح از آسمان طبق روایات متعدد اسلامى در آخر زمان صورت مى‏گیرد و دلیل بر نزدیک شدن قیام قیامت است.
به هر حال به دنبال آن مى‏فرماید: قیام قیامت قطعى و وقوع آن نزدیک است «و هرگز شک و تردید از ناحیه آن به خود راه ندهید» (فَلا تَمْتَرُنَّ بِها).
نه از نظر عقیده، و نه از نظر عمل همچون غافلان از قیامت رفتار نکنید.
«و از من پیروى کنید که این راه مستقیم است» (وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ).

(آیه ۶۲)- ولى شیطان مى‏خواهد پیوسته شما را در غفلت و بى‏ خبرى نگهدارد، به هوش باشید «شیطان شما را (از راه خدا و از توجه به سرنوشتتان در رستاخیز) باز ندارد، چرا که او دشمن آشکارى براى شماست» (وَ لا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ).
او عداوت و دشمنى خود را از روز نخست یک بار به هنگام وسوسه پدر و مادرتان آدم و حوا و اخراج آنها از بهشت نشان داد، و بار دیگر به هنگامى که سوگند یاد نمود که همه فرزندان آدم جز «مخلصین» را گمراه خواهد ساخت.

(آیه ۶۳)- در آیات گذشته به گوشه ‏اى از ویژگیهاى زندگى حضرت مسیح اشاره شد در اینجا مى‏فرماید: «هنگامى که عیسى با در دست داشتن بینات (معجزات و آیات الهى) آمد، گفت: من براى شما حکمت آورده‏ام و (آمده‏ام) تا بعض امورى را که در آن پیوسته اختلاف دارید براى شما تبیین کنم» (وَ لَمَّا جاءَ عِیسى‏ بِالْبَیِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ لِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ).
«حکمت» به تمام عقائد حق، و برنامه‏ هاى صحیح زندگى- که انسان را از هرگونه انحراف در ایمان و عمل باز مى‏دارد، و به تهذیب نفس و اخلاق او مى‏پردازد- اطلاق شده است.
این حکمت علاوه بر اینها هدف دیگرى نیز به دنبال دارد و آن برطرف ساختن اختلافاتى است که وجود آنها نظام جامعه را به هم مى‏ریزد، و مردم را سرگردان و بیچاره مى‏کند، و لذا حضرت مسیح در متن سخنانش روى این مسأله تکیه مى‏نماید.
و در پایان آیه مى ‏افزاید: «اکنون (که چنین است و محتواى دعوت من این است) تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ).

(آیه ۶۴)- سپس براى این که هرگونه ابهامى را در زمینه عبودیت خود بر طرف سازد مى‏گوید: «بطور قطع خداوند پروردگار من و پروردگار شماست» (إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ).
من نیز در تمام وجود و هستیم همانند شما نیازمند به خالق و مدبرى هستم، او مالک من و راهنماى من است.
و براى تأکید بیشتر اضافه مى‏کند: «اکنون (که چنین است) او را پرستش کنید» (فَاعْبُدُوهُ). چرا که غیر او لایق پرستش نیست، همه مربوبند و او ربّ است.
باز هم سخن خود را با جمله دیگرى تأکید مى‏کند تا جاى هیچ بهانه‏اى باقى نماند مى‏گوید: «این است صراط مستقیم» (هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ).
آرى! راه راست همان راه عبودیت و بندگى پروردگار است، راهى است که انحراف و اعوجاج در آن نیست.

(آیه ۶۵)- اما عجب این که با این همه تأکیدات باز هم «گروههایى از میان آنها (در باره مسیح) اختلاف کردند» (فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ).
بعضى او را خدا مى‏ پنداشتند که به زمین نازل شده! بعضى دیگر فرزند خدایش مى‏خواندند.
بعضى او را یکى از اقنومهاى سه گانه (سه ذات مقدس اب و ابن و روح القدس) مى‏دانستند.
تنها گروهى که در اقلیت بودند او را بنده خدا و فرستاده او مى‏شمردند، ولى سر انجام عقیده اکثریت غالب شد مسأله تثلیث و خدایان سه گانه، جهان مسیحیت را فرا گرفت.
در پایان آیه آنها را به عذاب دردناک روز قیامت تهدید کرده، مى‏فرماید: «واى بر کسانى که ستم کردند (و از صراط مستقیم منحرف شدند، واى بر آنها) از عذاب روز دردناک» (فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ).
آرى! روز قیامت روز دردناکى است، طول حسابش دردناک، عذاب و مجازاتش دردناک، حسرت و اندوهش دردناک، رسوائى و فضیحتش نیز دردناک است.

(آیه ۶۶)- در انتظار چه هستید جز عذاب آخرت؟

در آیات پیشین سخن از بت پرستان لجوج، و همچنین منحرفان و مشرکان امّت عیسى بود، و در اینجا پایان کار آنها را مجسم کرده، مى‏فرماید: «اینها چه چیزى را انتظار مى‏کشند، جز این که ناگهان قیامت به سراغ آنها آید در حالى که متوجه نیستند»؟! (هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ).
این سؤال در حقیقت بیان حال واقعى این گونه افراد است، مثل این که در مقام مذمت فردى که گوش به نصیحت هیچ ناصح مشفقى فرا نمى‏دهد و عوامل نابودى خود را به دست خویش فراهم مى‏سازد مى‏گوییم: او تنها در انتظار مرگ خویش است!

(آیه ۶۷)- سپس از حالت دوستانى که در مسیر گناه و فساد، و یا زرق و برق دنیا، دست مودت به هم مى‏دهند پرده برداشته، مى‏گوید: «دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند مگر پرهیزکاران»! (الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ).
تبدیل شدن این گونه دوستیها به عداوت در آن روز طبیعى است، چرا که هرکدام از آنها دیگرى را عامل بدبختى و بیچارگى خود مى‏شمرد، تنها پرهیزکارانند که پیوند دوستى آنها جاودانى است، چرا که بر محور ارزشهاى جاودانى دور مى‏زند، و نتایج پر بارش در قیامت آشکارتر مى‏شود.

(آیه ۶۸)- این آیه در حقیقت تفسیرى است براى اوصاف و حالات «متقین» و بیانى است از سرنوشت پرافتخار آنها.
در آن روز خداوند به آنها مى‏گوید: «اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست، و نه اندوهگین مى‏شوید» (یا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ).
چه پیام جالبى! پیامى بدون واسطه از سوى خداوند، پیامى که با بهترین توصیفها آغاز مى‏شود، اى بندگان خدا! پیامى که مهمترین نگرانى انسان را در آن روز پرنگرانى زائل مى‏کند، پیامى که هرگونه غم و اندوه از گذشته را از دل مى‏زداید، آرى این پیام داراى چهار مزیت بالاست.

(آیه ۶۹)- در این آیه این پرهیزکاران و بندگان گرامى را با دو جمله دیگر مشخصتر ساخته، مى‏فرماید: «همان کسانى که به آیات ما ایمان آوردند و (در برابر فرمان و دستور ما) تسلیم بودند» (الَّذِینَ آمَنُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا مُسْلِمِینَ).

(آیه ۷۰)- آنچه دل بخواهد و چشم از دیدنش لذت برد ...! در اینجا پاداش بندگان خالص خدا و مؤمنان صالحى را که در آیات قبل توصیف آنها به میان آمده بود بیان مى‏کند، و بهشت جاویدان را با هفت نعمت ارزنده به آنها نوید مى‏دهد.
نخست مى‏فرماید: از سوى خداوند بزرگ و منان به آنها خطاب مى‏شود «وارد بهشت شوید» (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ).
به این ترتیب پذیرایى کننده واقعى از آنها خداست.
سپس به نخستین نعمت اشاره کرده، مى‏افزاید: «شما و همسرانتان» (أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ).
روشن است بودن در کنار همسران با ایمان و مهربان هم براى مردان لذت بخش است و هم براى زنانشان که اگر در اندوه دنیا شریک بودند در شادى آخرت نیز شریک باشند.
سپس اضافه مى‏کند: «همگى غرق سرور و شادى باشید و «در نهایت شادمانى وارد بهشت شوید»! (تُحْبَرُونَ).

(آیه ۷۱)- و در بیان سومین نعمت مى‏فرماید: «ظرفها (ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها مى‏گردانند» (یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ).
آنها در بهترین ظروف، و از بهترین غذا، در نهایت آرامش و آسایش و صفا، و بدون هیچ دردسر پذیرایى مى‏شوند.
در مرحله چهارم و پنجم به دو نعمت دیگر اشاره مى‏کند که تمام نعمتهاى مادى و معنوى جهان در آن جمع است مى‏فرماید: «و در بهشت آنچه دلها مى‏خواهند و چشمها از آن لذت مى‏برد موجود است» (وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ).
به هر حال از آنجا که ارزش نعمت هنگامى است که جاودانى باشد، در ششمین توصیف، بهشتیان را از این نظر آسوده خاطر ساخته، مى‏فرماید: «شما جاودانه در آن خواهید ماند» (وَ أَنْتُمْ فِیها خالِدُونَ).

(آیه ۷۲)- در اینجا براى این که روشن شود این همه نعمتهاى بهشتى را به «بها» مى‏دهند و به «بهانه» نمى‏دهند مى‏افزاید: «این بهشتى است که شما وارث آن مى‏شوید به خاطر اعمالى که انجام مى‏دادید» (وَ تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
اشاره به این که اعمال شما پایه اصلى نجات شماست، ولى آنچه دریافت مى‏دارید در مقایسه با اعمالتان آنقدر برترى دارد که گویى همه را رایگان از فضل الهى به دست آورده‏اید!

(آیه ۷۳)- در آخرین و هفتمین نعمت سخن از میوه‏ هاى بهشتى است که از بهترین نعمتهاى الهى مى‏باشد، مى‏فرماید: «براى شما در بهشت میوه ‏هاى فراوانى است که از آنها تناول مى‏ کنید» (لَکُمْ فِیها فاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْها تَأْکُلُونَ).

منبع: برگزیده تفسیر نمونه