تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۹۶ قرآن کریم
سوره دخان
محتواى سوره:
بخشهاى این سوره را مى توان در هفت بخش خلاصه کرد:
۱- آغاز سوره از حروف مقطعه و سپس بیان عظمت قرآن مجید است، با این اضافه که نزول آن را در شب قدر براى اولین بار بیان مى کند.
۲- در بخش دیگر از توحید و یگانگى خدا و بیان بعضى از نشانههاى عظمت او در جهان هستى سخن مى گوید.
۳- بخش مهمى از این سوره سرنوشت کفار، و انواع کیفرهاى دردناک آنهاست.
۴- در بخش دیگرى براى بیدار ساختن این غافلان قسمتى از سرگذشت موسى و بنى اسرائیل در مقابل فرعونیان و شکست سخت آنها، و نابودى و هلاکتشان، گفتگو مى کند.
۵- مسأله قیامت و عذابهاى دردناک دوزخیان و پاداشهاى جالب و روحپرور پرهیزکاران قسمت دیگرى از آیات این سوره را تشکیل مى دهد.
۶- همچنین هدف از آفرینش و خلقت آسمان و زمین موضوع دیگرى است که در این سوره مطرح شده است.
۷- سر انجام، سوره را با بیان عظمت قرآن همان گونه که آغاز شده بود پایان مى دهد.
و از آنجا که در آیه دهم این سوره سخن از «دخان مبین» به میان آمده این سوره به عنوان سوره «دخان» نام گرفته است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(آیه ۱)- نزول قرآن در شبى پربرکت
در ابتداى این سوره نیز همانند چهار سوره گذشته و دو سوره آینده که مجموعا هفت سوره را تشکیل مىدهد با حروف مقطعه «حا- میم» (حم). رو به رو مىشویم.
(آیه ۲)- در دومین آیه به قرآن مجید سوگند یاد کرده، مىفرماید: «قسم به این کتاب آشکار» (وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ).
کتابى که محتوایش روشن، معارفش آشکار، تعلیماتش زنده، احکامش سازنده، و برنامههایش حساب شده است.
(آیه ۳)- اما ببینیم این سوگند براى چه منظورى ذکر شده است؟
آیه شریفه این حقیقت را روشن ساخته، مىگوید: «بطور مسلم ما قرآن را (که سند حقانیت پیامبر اسلام است) در شبى پر برکت نازل کردیم» (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ).
شب پر برکتى که مقدرات جهان بشریت با نزول قرآن رنگ تازهاى به خود رفت، شبى که سرنوشت خلایق و مقدرات یکسان در آن رقم زده مىشود، آرى! قرآن در شبى سرنوشت ساز، در شب قدر بر قلب پاک پیامبر نازل شد.
اما هدف اصلى از نزول آن چه بود؟ همان است که در ذیل آیه به آن اشاره شده، مىفرماید: «ما همواره انذار کننده بودیم» (إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ).
این یک سنت همیشگى ماست که فرستادگان خود را براى بیم دادن ظالمان و مشرکان مأموریت مىدهیم، و فرستادن پیامبر اسلام با این کتاب مبین نیز آخرین حلقه از این سلسله است.
(آیه ۴)- این آیه توصیف و توضیحى است براى شب قدر، مىگوید: شب قدر شبى است که «در آن هر امرى از امور بر طبق حکمت الهیه تفصیل و تبیین مىشود» (فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ). این بیان هماهنگ با روایات بسیارى است که مىگوید: در شب قدر مقدرات یک سال همه انسانها تعیین مىگردد، و ارزاق، و سر آمد عمرها، و امور دیگر، در آن شب تفریق و تبیین مىشود.
(آیه ۵)- در این آیه براى تأکید بر این معنى که قرآن از ناحیه خداست مىفرماید: آرى نزول قرآن در شب قدر «فرمانى بود از سوى ما ما (محمد را) فرستادیم» (أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ).
(آیه ۶)- سپس براى بیان علت اصلى نزول قرآن و ارسال پیامبر و مقدرات شب قدر مىافزاید: همه اینها «به خاطر رحمتى است از سوى پروردگارت» (رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ).
آرى! رحمت بىکران او ایجاب مىکند که بندگان را به حال خود رها نکند، و برنامه و راهنما براى آنها بفرستد.
و در ذیل همین آیه و آیات بعد اوصاف هفتگانهاى براى خداوند مىشمرد که همگى بیانگر مقام توحید اوست مىفرماید: «او سمیع و علیم است» (إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
تقاضاى بندگان را مىشنود و به اسرار درون دلهاى آنها آگاه است.
(آیه ۷)- سپس در بیان سومین توصیف مىفرماید: «خداوندى که پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو قرار گرفته است مىباشد، اگر شما یقین دارید» (رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ).
از آنجا که بسیارى از مشرکان به خدایان و ارباب متعددى قائل بودند، و براى هر نوع از انواع موجودات ربى مىپنداشتند. در این آیه با جمله «رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما» خط بطلان بر همه مىکشد و اثبات مىکند که پروردگار همه موجودات عالم یکى است.
(آیه ۸)- در چهارمین و پنجمین و ششمین توصیف مىفرماید: «هیچ معبودى جز او نیست زنده مىکند و مىمیراند» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَ یُمِیتُ).
و در هفتمین و آخرین توصیف مىافزاید: «او پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست» (رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ).
حیات و مرگ شما به دست اوست، و پروردگار شما و پدرانتان و همه جهانیان اوست. بنابر این معبودى جز او نمىتواند وجود داشته باشد، آیا کسى که نه مقام ربوبیت دارد، و نه مالک حیات و مرگ است، مىتواند معبود واقع شود؟
(آیه ۹)- آن روز که دودى کشنده همه آسمان را فرا مىگیرد
از آنجا که در آیات گذشته سخن از این در میان بود که اگر آنها طالب یقین باشند اسباب تحصیل یقین فراوان و فراهم است، در این آیه مىافزاید: آنها جویاى یقین و طالب حق نیستند، «بلکه آنها در شکّند و با حقایق بازى مىکنند»! (بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ).
اگر آنها در حقانیت این کتاب آسمانى و نبوت تو تردید دارند به خاطر این نیست که مسأله پیچیدهاى است، بلکه از این جهت است که آن را جدّى نمىگیرند، و به شوخى با آن برخورد مىکنند.
(آیه ۱۰)- در این آیه به تهدید این منکران لجوج و سرسخت پرداخته، و در حالى که روى سخن را به پیامبر کرده، مىگوید: «پس منتظر روزى باش که آسمان دود آشکارى پدید آورد»! (فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِینٍ).
(آیه ۱۱)- دودى که «تمام مردم را فرا مىگیرد»! (یَغْشَى النَّاسَ).
و سپس به آنها گفته مىشود: «این عذاب دردناک الهى است»! (هذا عَذابٌ أَلِیمٌ).
منظور از «دخان مبین» همان دود غلیظى است که در پایان جهان و در آستانه قیامت صفحه آسمان را مىپوشاند، و نشانه فرا رسیدن لحظات آخر دنیا و سر آغاز عذاب الیم الهى براى ظالمان و مفسدان است.
(آیه ۱۲)- وحشت و اضطراب تمام وجود آنها را فرا مىگیرد، و پرده هاى غفلت از مقابل چشمشان کنار مى رود، و به اشتباه بزرگ خود واقف مىشوند رو به درگاه خدا مىآورند و مىگویند: «پروردگارا! عذاب را از ما بر طرف کن که ایمان مىآوریم»! (رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ).
(آیه ۱۳)- ولى او دست رد بر سینه این نامحرمان زده، مىفرماید: «اینها چگونه و از کجا متذکر مىشوند (و از راه خود باز مىگردند) با این که رسول آشکار (با معجزات و دلائل روشن) به سراغ آنها آمد»؟! (أَنَّى لَهُمُ الذِّکْرى وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِینٌ).
رسولى که هم خودش آشکار بود و هم تعلیمات و برنامه ها و دلائل و معجزاتش همه مبین و واضح بود.
(آیه ۱۴)- اما آنها به جاى این که سر بر فرمان او نهند و به خداوند یگانه ایمان آورند و دستوراتش را به جان پذیرا شوند «از او روى گردان شدند و گفتند: او دیوانهاى است که دیگران این مطالب را به او القا کردهاند»! (ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ).
(آیه ۱۵)- سپس مى افزاید: «ما کمى عذاب را از شما بر طرف مىسازیم (ولى عبرت نمىگیرید و) بار دیگر به کارهاى خود باز مىگردید» (إِنَّا کاشِفُوا الْعَذابِ قَلِیلًا إِنَّکُمْ عائِدُونَ).
(آیه ۱۶)- و در این آیه مى فرماید: ما از آنها انتقام مىگیریم «در آن روز که آنها را با قدرت خواهیم گرفت آرى ما انتقام گیرندهایم» (یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْکُبْرى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ).
(آیه ۱۷)- در تعقیب آیات گذشته که از سرکشى مشرکان عرب و عدم تسلیم آنها در مقابل حق سخن مىگفت، در اینجا به نمونهاى از امم پیشین که آنها نیز همین مسیر را طى کردند و سر انجام به عذابى دردناک و شکستى فاحش مبتلا شدند، اشاره مىکند، تا هم تسلى خاطرى باشد براى مؤمنان و هم تهدیدى براى منکران لجوج. و آن داستان موسى و فرعون است، مىفرماید: «ما پیش از اینها قوم فرعون را آزمودیم» (وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ).
«و در این هنگام) رسول بزرگوارى به سراغشان آمد» (وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ).
(آیه ۱۸)- موسى با لحنى بسیار مؤدّبانه و دلپذیر و آکنده از محبت آنها را مخاطب قرار داد و گفت: امور «بندگان خدا را به من واگذارید که من فرستاده امینى براى شما هستم» (أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ).
منبع: برگزیده تفسیر نمونه