تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۹۸ قرآن کریم
(آیه ۴۰)- روز جدائیها!
در آیات گذشته در مورد مسأله معاد از طریق «حکمت آفرینش این جهان» براى وجود رستاخیز استدلال شده بود، آیه شریفه از این استدلال چنین نتیجهگیرى مىکند که: «یوم الفصل و روز جدائیها وعدهگاه همه آنهاست» (إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقاتُهُمْ أَجْمَعِینَ).
(آیه ۴۱)- سپس به شرح کوتاهى در باره این روز جدائى پرداخته، مىگوید:
«در همان روزى که (هیچ کس به فریاد دیگرى نمىرسد و) هیچ دوستى کمترین کمکى به دوستش نمىکند، و از هیچ سو یارى نمىشوند»! (یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ).
آرى! آن روز، روز فصل و جدائى است، روزى است که انسان از همه چیز جز عملش جدا مىشود، و مولى به هر معنى که باشد- دوست، سرپرست، ولى نعمت، خویشاوند، همسایه، یاور، و مانند آن- توانائى حل کوچکترین مشکلى را از مشکلات قیامت براى کسى ندارد.
(آیه ۴۲)- تنها یک گروه مستثنا هستند همان گونه که این آیه مىگوید: «مگر کسى که خدا او را مورد رحمت قرار داده است، چرا که او توانا و رحیم است» (إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ).
بدون شک این رحمت الهى بىحساب نیست و تنها شامل مؤمنانى مىشود که داراى عمل صالحند.
(آیه ۴۳)- درخت زقّوم!
در اینجا توصیف وحشتناک و تکان دهندهاى از عذابهاى دوزخى منعکس شده که بحث آیات قبل را در مورد «یوم الفصل» و روز رستاخیز تکمیل مىکند.
مىفرماید: «مسلّما درخت زقّوم ...» (إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ).
(آیه ۴۴)- «غذاى گنهکاران است»! (طَعامُ الْأَثِیمِ).
اینها هستند که از این گیاه تلخ و بدبو و بد طعم و کشنده مىخورند.
(آیه ۴۵)- سپس مى افزاید: «همانند فلز گداخته در شکمها مىجوشد»! (کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ).
(آیه ۴۶)- «جوششى همچون آب سوزان» (کَغَلْیِ الْحَمِیمِ).
هنگامى که گیاه زقوم وارد شکم آنها مىشود، حرارت فوق العادهاى ایجاد کرده، و همچون آبى جوشان غلیان پیدا مىکند، و به جاى این که این غذا مایه قوت و قدرت گردد بدبختى و عذاب و درد و رنج مىآفریند.
(آیه ۴۷)- سپس مىفرماید: به مأموران دوزخ خطاب مىشود: «این (کافر پرگناه) را بگیرید، و به میان دوزخ پرتابش کنید»! (خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِیمِ).
(آیه ۴۸)- باز به یکى دیگر از مجازاتهاى دردناک آنها اشاره کرده، مىگوید:
«سپس (به مأموران دوزخ دستور داده مىشود، که) بر سر او، از عذاب سوزان بریزید» (ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِیمِ).
به این ترتیب هم از درون مىسوزند و هم از بیرون تمام وجودشان را آتش فرا مىگیرد، و در وسط آتش نیز آب سوزان بر آنها مىریزند.
(آیه ۴۹)- و بعد از این همه عذابهاى دردناک جسمانى مجازات جانکاه روانى آنها شروع مىشود به این مجرم گناهکار سرکش و بىایمان گفته مىشود:
«بچش که (به پندار خود) بسیار قدرتمند و محترم بودى» (ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ).
آرى! این تو بودى که با آن همه غرور هر جنایتى را مرتکب شدى، اکنون بچش نتیجه اعمالت را که در برابر چشمان تو مجسم شده است، و همان گونه که جسم و جان مردم را سوزاندى اکنون درون و برونت در آتش قهر الهى و با آب سوزان مىسوزد.
(آیه ۵۰)- در این آیه مى افزاید: به آنها خطاب مىشود: «این همان چیزى است که پیوسته در باره آن شک و تردید مىکردید» (إِنَّ هذا ما کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ).
چقدر در آیات مختلف قرآن با انواع دلائل، واقعیت و حقانیت این روز به شما گوشزد شد.
افسوس که گوش شنوا نداشتید!
(آیه ۵۱)- پرهیزکاران و انواع نعمتهاى بهشتى
از آنجا که در آیات گذشته کیفرهاى دردناک دوزخیان مطرح بود در اینجا مواهب و پاداشهاى بهشتیان را مىشمرد تا از قرینه مقابله اهمیت هریک از این دو آشکارتر گردد.
این پاداشها در هفت قسمت خلاصه شده:
نخست این که: «پرهیزکاران در جایگاه امن و امانى هستند» (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقامٍ أَمِینٍ).
بنابر این هیچ گونه ناراحتى و ناامنى به آنها نمىرسد، و در امنیت کامل از آفات و بلاها، از غم و اندوهها، از شیاطین و طاغوتها به سر مىبرند.
(آیه ۵۲)- سپس به ذکر نعمت دوم پرداخته، مىگوید: آنها «در میان باغها و چشمهها به سر مىبرند» و جایگاه آنها از هر سو با درختان و چشمهها احاطه شدهِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ).
(آیه ۵۳)- در مرحله سوم به لباسهاى زیباى آنها اشاره کرده، مىافزاید: «آنها لباسهایى از حریر نازک و ضخیم مىپوشند، و در برابر یکدیگر (بر تختها) جاى دارند» (یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِینَ).
البته در بهشت گرما و سرماى شدیدى وجود ندارد تا به وسیله پوشیدن لباس دفع شود، بلکه اینها اشاره به لباسهاى متنوع و گوناگون بهشتى است.
(آیه ۵۴)- در مرحله چهارم نوبت به همسران آنها مىرسد، مىگوید: «آرى این چنینند بهشتیان، و آنها را با حور العین تزویج مىکنیم»! (کَذلِکَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِینٍ).
(آیه ۵۵)- سپس به ذکر پنجمین نعمت بهشتیان پرداخته، مىافزاید: «آنها در آنجا هر نوع میوهاى را بخواهند در اختیارشان قرار مىگیرد و در نهایت امنیت به سر مىبرند» (یَدْعُونَ فِیها بِکُلِّ فاکِهَةٍ آمِنِینَ).
(آیه ۵۶)- جاودانگى بهشت و نعمتهاى بهشتى ششمین موهبت الهى بر متقین است، چرا که آنچه فکر انسان را به هنگام وصال ناراحت مىکند بیم فراق است، لذا مىفرماید: «آنها هیچ مرگى جز همان مرگ اول (که در دنیا چشیدند) نخواهند چشید»! (لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولى).
سر انجام هفتمین و آخرین نعمت را در این سلسله چنین بیان مىکند:
«و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ کرده است» (وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ).
کمال این نعمتها در این است که احتمال عذاب و فکر مجازات، بهشتیان را به خود مشغول نمىدارد و نگران نمىکند.
اشاره به این که اگر پرهیزکاران لغزشهایى هم داشتهاند خدا به لطف و کرمش آنها را بخشیده، و به آنها اطمینان داده است که از این نظر نگرانى به خود راه ندهند.
(آیه ۵۷)- در این آیه اشاره به تمام این نعمتهاى هفتگانه کرده، به صورت یک جمع بندى مىگوید: همه اینها «به عنوان فضل و بخششى از سوى پروردگار تو است و این فوز عظیم و پیروزى بزرگى است» که شامل حال پرهیزکاران مىشود (فَضْلًا مِنْ رَبِّکَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ).
درست است که پرهیزکاران حسنات بسیارى در دنیا انجام دادهاند، ولى مسلما پاداش عادلانه آن اعمال ناچیز این همه نعمت بىپایان و جاودانى نیست این فضل خداست که این همه پاداش را در اختیار آنها گذارده.
(آیه ۵۸)- گفتیم: «سوره دخان» با بیان عظمت و عمق آیات قرآن شروع شده است، و با این آیه که آن هم بیانگر تأثیر عمیق آیات قرآن است پایان مىگیرد، تا آغاز سوره با انجامش هماهنگ باشد.
مىفرماید: «ما آن [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختیم شاید آنان متذکّر شوند» (فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ).
با این که محتوایش فوق العاده عمیق و ابعادش بسیار گسترده است، ساده، روان، همه کس فهم و قابل استفاده براى همه قشرهاست.
(آیه ۵۹)- ولى از آن جا که با همه این اوصاف باز گروهى در برابر کلام حق تسلیم نمىشوند در آخرین آیه آنها را مورد تهدید قرار داده، مىگوید: اگر با این همه آنها پذیرا نشوند «پس تو منتظر باش، آنها نیز منتظرند»! (فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ).
تو منتظر وعده هاى الهى در زمینه پیروزى بر کفار باش، و آنها منتظر شکست باشند.
«پایان سوره دخان»
منبع: برگزیده تفسیر نمونه