تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۹۹ قرآن کریم

سوره جاثیه
محتواى سوره:

محتواى این سوره را مى‏توان در هفت بخش خلاصه کرد:
۱- عظمت قرآن مجید و اهمیت آن.
۲- بیان گوشه‏اى از دلائل توحید در برابر مشرکان.
۳- ذکر پاره‏اى از ادعاهاى «طبیعى مسلکان» و پاسخ قاطع به آن.
۴- اشاره کوتاهى به سرنوشت بعضى از اقوام پیشین همچون بنى اسرائیل.
۵- تهدید شدید نسبت به گمراهانى که اصرار و پافشارى بر عقائد انحرافى خود دارند.
۶- دعوت به عفو و گذشت در عین قاطعیت و عدم انحراف از مسیر حق.
۷- اشارات گویایى به حوادث تکان دهنده قیامت.
نام این سوره «جاثیه» است به تناسب آیه ۲۸ این سوره- جاثیه یعنى کسى که به زانو در آمده- و اشاره به وضع بسیارى از مردم در صحنه قیامت در دادگاه عدل الهى است.


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

(آیه ۱)- همه جا نشانه‏ هاى اوست

این سوره ششمین سوره‏اى است که با حروف مقطعه «حا- میم» (حم). آغاز شده است.
مفسّر معروف «طبرسى» در آغاز این سوره مى‏گوید: بهترین سخن این است که گفته شود «حم» نام این سوره است و نامگذارى این سوره به «حم» اشاره به این است که این قرآن که سراپا اعجاز است از حروف الفبا تشکیل شده.

(آیه ۲)- و شاید به همین دلیل بلافاصله از عظمت قرآن یاد کرده، مى‏گوید: «این کتاب از سوى خداوند عزیز و حکیم نازل شده است» (تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ).
«عزیز» به معنى قدرتمند و شکست ناپذیر، و «حکیم» به معنى کسى است که از اسرار همه چیز آگاه است و تمام افعالش روى حساب و حکمت مى‏باشد.

(آیه ۳)- سپس به بیان آیات و نشانه‏ هاى عظمت خدا در آفاق و انفس پرداخته، مى‏گوید: «در آسمانها و زمین نشانه‏ هاى فراوانى است براى آنها که اهل ایمانند و طالب حقند» (إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ).
عظمت آسمانها از یک سو، و نظام شگفت انگیز آنها- که میلیونها سال مى‏گذرد و برنامه ‏هاى آنها بدون کمترین انحراف و دگرگونى ادامه مى‏یابد- از سوى دیگر، و ساختمان زمین و عجائب آن از سوى سوم هر یک آیتى از آیات خداست.

(آیه ۴)- پس از این آیات آفاقى به آیات انفسى پرداخته، مى‏گوید: «و در آفرینش شما و جنبندگانى که در سراسر زمین پراکنده ساخته نیز نشانه ‏هایى است براى جمعیتى که اهل یقینند» (وَ فِی خَلْقِکُمْ وَ ما یَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ).
آرى! هر یک به نوبه خود آیت و نشانه ‏اى از علم و حکمت و قدرت بى‏پایان مبدأ آفرینش است.

(آیه ۵)- در این آیه از سه موهبت بزرگ که هر یک نقش مهمى در حیات انسان و موجودات زنده دیگر دارد، و هر یک آیتى از آیات خداست، نام مى‏برد:
مسأله «نور» و «آب» و «هوا».
مى‏فرماید: «در آمد و شد شب و روز، و رزقى را که خداوند از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را بعد از مرگش حیات بخشیده، و همچنین در وزش بادها، نشانه‏هایى است براى جمعیتى که تعقل و اندیشه مى‏کنند» (وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ آیاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ).
مسأله نظام «نور و ظلمت» و آمد و شد شب و روز که هر یک با نظام خاصى جانشین و خلیفه دیگرى مى‏شود بسیار حساب شده و شگفت انگیز است.
در مرحله دوم از رزق حیاتبخش آسمانى، یعنى باران، سخن به میان آمده که نه در لطافت طبعش کلامى است، و نه در قدرت احیا گریش سخنى، و همه جا نشانه زندگى و طراوت و زیبائى است.
و در مورد سوم سخن از وزش بادها است بادهایى که هواى پر اکسیژن زنده را جابه‏جا مى‏کنند، و در اختیار جانداران مى‏گذارند، هواى آلوده به کربن را براى تصفیه به دشتها و جنگلها و صحراها مى‏فرستند، و پس از تصفیه به شهرها و آبادیها مى‏برند، و عجب این که این دو دسته از موجودات زنده یعنى «حیوانات» و «گیاهان» درست بر ضد هم عمل مى‏کنند، اولى اکسیژن را مى‏گیرد و گاز کربن مى‏دهد، و دومى کربن را مى‏گیرد و اکسیژن مى‏دهد تا تعادل در نظام حیات برقرار گردد، و با گذشت زمان ذخیره هواى مفید زمین نابود نشود.
وزش بادهایى که علاوه بر این، تلقیح گر گیاهان، و بارور کننده آنها، و افشاننده انواع بذرها در سرزمینهاى مختلف، و پرورش دهنده مراتع طبیعى و جنگلها، و موج آفرین در دل اقیانوسهاست، موجى که به دریا حیات و حرکت مى‏بخشد، و آب را از عفونت و فساد حفظ مى‏کند، و نیز همین بادها کشتیها را بر صفحه اقیانوسها به حرکت در مى‏آورند.

(آیه ۶)- سپس در این آیه به عنوان یک جمع بندى نسبت به بحثهاى گذشته، و بیان عظمت و اهمیت آیات قرآن، مى‏فرماید: «اینها آیات الهى است که ما آن را به حق بر تو تلاوت مى‏کنیم» (تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ).
به راستى اگر آنها به این آیات ایمان نیاورند به چه چیز ایمان خواهند آورد؟
و لذا در پایان آیه مى‏افزاید: «پس این گروه کافر به کدام سخن بعد از سخن خدا و آیاتش ایمان مى‏آورند»؟! (فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ).
آرى! به راستى قرآن مجید آن چنان محتوائى از نظر استدلال و براهین توحیدى و همچنین از نظر پند و اندرز دارد که هر دلى کمترین آمادگى در آن باشد، او را به سوى خدا و پاکى و تقوا دعوت مى‏کند، هرگاه این آیات بینات در کسى اثر نبخشد هرگز امیدى به هدایت او نیست.

(آیه ۷)- واى بر دروغگوى گنهکار!

آیات گذشته نشان مى‏داد که گروهى هستند که سخنان الهى با انواع دلائل توحیدى و مواعظ و اندرزها را مى‏شنوند ولى در آنها اثر نمى‏کند، در اینجا از این گروه و عواقب اعمال آنها بطور مشروح سخن مى‏گوید.
نخست مى‏فرماید: «واى بر هر دروغگوى گنهکار»! (وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ).
«افّاک» به معنى کسى است که بسیار دروغ مى‏گوید، و گاه به کسى که دروغ بزرگ مى‏گوید هر چند زیاد هم نباشد گفته شده.
از این آیه به خوبى روشن مى‏شود که موضع گیرى خصمانه در برابر آیات الهى کار کسانى است که سر تا پا آلوده گناه و کذب و دروغند، نه پاک نهادان راستگو.

(آیه ۸)- سپس به چگونگى موضع گیریهاى آنها اشاره کرده، مى‏افزاید:
«پیوسته آیات الهى را که بر او تلاوت مى‏شود مى‏شنود اما بر اثر تکبر همواره اصرار بر مخالفت دارد گوئى اصلا آن را نشنیده» (یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى‏ عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها).
و در پایان آیه آنها را شدیدا به کیفر سختى تهدید کرده، مى‏گوید: «چنین کسى را به عذاب دردناک بشارت ده»! (فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ).
همان گونه که او دل پیامبر و مؤمنان را به درد آورده ما نیز او را به عذاب دردناکى مبتلا مى‏سازیم.

(آیه ۹)- سپس مى‏افزاید: «و هر گاه (این مستکبر لجوج) چیزى از آیات ما را بداند و از آن آگاه شود آن را به باد استهزا مى‏گیرد» (وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آیاتِنا شَیْئاً اتَّخَذَها هُزُواً).
او همه آیات ما را- چه آنها را که دانسته و چه آنها را که ندانسته- به استهزا و سخریه مى‏گیرد! و این نهایت جهل و بى‏خبرى است که انسان چیزى را انکار یا مسخره کند که اصلا نفهمیده است، و این بهترین دلیل لجاج و عناد آنهاست.
و در پایان آیه مجازات این گروه را چنین بیان مى‏کند: «براى آنها عذاب خوار کننده‏اى است» (أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ).

(آیه ۱۰)- این آیه «عذاب مهین» را چنین شرح مى‏دهد: «پشت سرشان دوزخ است» (مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ).
تعبیر به پشت سر، با این که دوزخ جلو آنها قرار دارد، و در آینده به آن مى‏رسند، ممکن است از این نظر باشد که آنها اقبال به دنیا کرده، و آخرت و عذاب الهى را نادیده گرفته و پشت سر انداخته‏اند.
و به هر حال در دنباله آیه مى‏افزاید: اگر آنها گمان مى‏کنند اموال سرشار، و بتها و خدایان ساختگیشان، گرهى از کار آنها مى‏گشاید سخت در اشتباهند، چرا که «هرگز آنچه را به دست آوردند آنها را (از عذاب الهى) نجات نمى‏بخشد و نه اولیائى که غیر از خدا براى خود برگزیدند» مایه نجاتشان خواهند بود (وَ لا یُغْنِی عَنْهُمْ ما کَسَبُوا شَیْئاً وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ).
و چون هیچ راه فرار و نجاتى نیست باید در آتش قهر و غضب الهى بمانند «و عذاب بزرگى براى آنهاست» (وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ).
آنها آیات الهى را کوچک شمردند، خداوند عذاب آنها را بزرگ مى‏کند، آنها بزرگى فروختند خدا نیز عذاب عظیم به آنها مى‏دهد.

(آیه ۱۱)- به دنبال بحثهائى که در باره عظمت آیات الهى در آیه ‏هاى گذشته آمده در اینجا همین معنى را تعقیب کرده، مى‏گوید: «این (قرآن) مایه هدایت است» (هذا هُدىً).
حق را از باطل جدا مى‏ سازد، صحنه زندگى انسان را روشن مى‏کند، و دست رهروان راه حق را گرفته به سر منزل مقصود مى‏ رساند.
«و کسانى که به آیات پروردگارشان کافر شدند عذابى سخت و دردناک دارند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ).

(آیه ۱۲)- همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار! سپس رشته سخن را به بحث توحید که در آیات نخستین این سوره مطرح شده مى‏کشاند و درسهاى مؤثرى از توحید و خداشناسى به مشرکان مى‏دهد.
گاه در عواطف آنها چنگ زده، مى‏گوید: «خداوند همان کسى است که دریا را براى شما مسخّر کرد تا کشتیها به فرمانش در آن حرکت کنند، و بتوانید از فضل او بهره گیرید و شاید شکر نعمتهایش را به جا آورید» (اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).

(آیه ۱۳)- بعد از بیان نعمت کشتیها که تماس نزدیکى با زندگى روز مره انسانها دارد به مسأله تسخیر سایر موجودات بطور کلى پرداخته، مى‏گوید: «و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است همه را از ناحیه خودش مسخّر شما ساخت» (وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ).
با توجه به این که همه مواهب از ناحیه اوست و خالق و مدبر و پروردگار همه، ذات پاک او مى‏باشد پس چرا انسان به سراغ غیر او رود؟ و سر بر آستان مخلوقات ضعیف بگذارد؟ و از معرفت منعم حقیقى غافل بماند؟
لذا در پایان آیه مى ‏افزاید: «در این، نشانه‏ هاى مهمى است براى کسانى که تفکر و اندیشه مى‏کنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
در آیه قبل از عواطف انسانها استفاده مى‏شد، و در اینجا از عقول و اندیشه‏ هاى آنها، چه خداى مهربانى که با هر زبان ممکن با بندگانش سخن مى‏گوید، گاه با زبان دل، و گاه با زبان فکر، و هدف در همه اینها یک چیز بیش نیست، و آن بیدارى انسانهاى غافل و به حرکت در آوردن آنها در سیر الى اللّه است.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه