تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۵۰۲ قرآن کریم
(آیه ۳۳)- این آیه از مجازات و کیفر آنها سخن مىگوید، کیفرى که شباهت با مجازاتهاى قراردادى دنیاى ما ندارد، مىفرماید: «در آنجا سیّئات اعمالشان براى آنها آشکار مىشود» (وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا).
زشتیها و بدیها تجسّم مىیابند، جان مىگیرند، و در برابر آنها آشکار مىشوند، و همدم و همنشین آنها هستند و دائما آزارشان مىدهند! «و سر انجام آنچه را استهزا مىکردند آنها را فرا مىگیرد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).
(آیه ۳۴)- و از همه دردناکتر این که از سوى خداوند رحمن و رحیم به آنها خطاب مىگردد: «و گفته مىشود: امروز شما را فراموش مىکنیم همان گونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید»! (وَ قِیلَ الْیَوْمَ نَنْساکُمْ کَما نَسِیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا).
در دنباله آیه مىافزاید: به آنها گفته مىشود: «و جایگاه شما دوزخ است»! (وَ مَأْواکُمُ النَّارُ).
و اگر گمان مىکنید کسى به یارى شما مىشتابد قاطعانه به شما مىگوئیم «هیچ یار و یاورى براى شما نیست» (وَ ما لَکُمْ مِنْ ناصِرِینَ).
(آیه ۳۵)- اما چرا و به چه دلیل شما گرفتار چنین سرنوشتى شدید؟ «این به خاطر آن است که آیات خدا را به سخریه گرفتید و زندگى دنیا شما را مغرور کرد» (ذلِکُمْ بِأَنَّکُمُ اتَّخَذْتُمْ آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا).
و در پایان آیه بار دیگر آنچه را که در آیه قبل آمده بود به تعبیر دیگرى تکرار و تأکید کرده، مىگوید: «پس امروز آنها از آتش دوزخ خارج نمىشوند، و هیچ گونه عذرى از آنها پذیرفته نیست» (فَالْیَوْمَ لا یُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ).
در آنجا سخن از مأوى و جایگاه ثابت آنها بود و در اینجا سخن از عدم خروج آنها از دوزخ است، در آنجا مىفرمود یاورى ندارند، و در اینجا مىگوید عذرى از آنها از دوزخ است، در آنجا مىفرمود یاورى ندارند، و در اینجا مىگوید عذرى از آنها پذیرفته نمىشود، و در نتیجه راه نجاتى براى آنها نیست.
(آیه ۳۶)- در پایان این سوره براى تکمیل بحث توحید و معاد که بیشترین مباحث این سوره را در بر مىگرفت، ضمن دو آیه وحدت ربوبیت و عظمت خداوند و قدرت و حکمت او را بیان کرده و پنج وصف از صفات خدا را منعکس مىسازد، نخست مىگوید: «پس تمام حمد و ستایش مخصوص خداست» (فَلِلَّهِ الْحَمْدُ).
چرا که او «پروردگار همه آسمانها، و پروردگار زمین، و پروردگار همه جهانیان است» (رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِینَ).
(آیه ۳۷)- بعد از توصیف ذات پاک او به مقام «حمد» و «ربوبیت» در سومین توصیف مىافزاید: «و براى اوست کبریا و عظمت و علوّ و رفعت در آسمانها و زمین» (وَ لَهُ الْکِبْرِیاءُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ). چرا که آثار عظمتش در پهنه آسمان و سراسر زمین و تمام جهان آشکار است.
و بالاخره در چهارمین و پنجمین توصیف مىگوید: «او قادر شکست ناپذیر و حکیم على الاطلاق است» (وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).
به این ترتیب سوره جاثیه که با توصیف خداوند به «عزیز و حکیم» آغاز شده با همین اوصاف پایان مىیابد، و سراسر محتواى آن نیز گواه بر عزّت و حکمت بىپایان اوست.
«پایان سوره جاثیه»
سوره احقاف [۴۶]
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى ۳۵ آیه است
محتواى سوره:
این سوره اهداف زیر را تعقیب مىکند:
۱- بیان عظمت قرآن.
۲- مبارزه قاطع بر ضد هرگونه شرک و بت پرستى.
۳- توجیه مردم در مسأله معاد و دادگاه عدل پروردگار.
۴- ضمنا به عنوان هشدار به مشرکان و مجرمان گوشهاى از داستان قوم عاد را که ساکن سرزمین «احقاف» بودند بیان مىدارد- نام سوره نیز از همین جا گرفته شده است.
۵- اشاره به گسترش و عمومیت دعوت پیامبر اسلام، تا آنجا که غیر از انسانها یعنى طایفه جن را نیز شامل مىشود.
۶- تشویق مؤمنان و انذار کافران و ایجاد مبادى خوف و رجاء.
۷- دعوت پیامبر اسلام به صبر و استقامت.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام مىخوانیم: «هر کس سوره احقاف را هر شب، یا هر جمعه، بخواند خداوند وحشت دنیا را از او بر مىدارد، و از وحشت روز قیامت نیز در امان مىدارد».
بدیهى است این گونه حسنات و درجات تنها به خاطر تلاوت الفاظ نیست بلکه تلاوتى است سازنده و بیدارگر در مسیر ایمان و تقوا، و محتواى سوره احقاف به راستى چنین اثرى را دارد، اگر انسان طالب حقیقت و آماده عمل باشد.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(آیه ۱)- آفرینش این جهان بر اساس حق است: این سوره آخرین سوره از سورههاى هفتگانه «حم» است که مجموعا «حوامیم» نام دارد. و در آیه اول این سوره نیز به حروف مقطعه «حا- میم» (حم). برخورد مىکنیم.
در تفسیر این حروف همین قدر مىگوئیم که این آیات تکان دهنده و حرکت آفرین و پرمحتواى قرآن از حروف ساده الفبا، از «حا و میم» و مانند آن، ترکیب یافته، و در عظمت خداوند همین بس که چنان ترکیب عظیمى را از چنین مفردات سادهاى به وجود آورده.
(آیه ۲)- و شاید به همین جهت بلا فاصله مىافزاید: «این کتاب از سوى خداوند عزیز و حکیم (قادر و توانا) نازل شده است» (تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ).
این همان تعبیرى است که در آغاز سه سوره از سورههاى «حم» مؤمن- جاثیه و احقاف، آمده است.
مسلم است قدرتى شکست ناپذیر و حکمتى بى کران لازم است تا چنین کتابى را نازل کند.
(آیه ۳)- سپس از کتاب «تدوین» به کتاب «تکوین» پرداخته، و از عظمت و حقانیت آسمانها و زمین سخن مىگوید، مىفرماید: «ما آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است جز به حق براى سر آمد معینى نیافریدیم» که با فرار رسیدن آن دنیا فانى مىشود (ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى).
نه در کتاب آسمانیش کلمهاى بر خلاف حق است، و نه در مجموعه عالم خلقتش چیزى ناموزون و مخالف حق یافت مىشود.
اما با این که قرآن حق است، و آفرینش جهان نیز حق «کافران لجوج از آنچه انذار شدهاند روى گردانند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ).
از یک سو آیات قرآن پىدرپى آنها را انذار و بیم مىدهد که دادگاه بزرگى در پیش دارید، و از سوى دیگر جهان آفرینش با نظامات خاص خود نیز هشدار مىدهد که حسابى در کار است، اما این غافلان بىخبر نه به این توجهى مىکنند، و نه به آن.
(آیه ۴)- گمراهترین مردم! در آیات گذشته سخن از آفرینش آسمانها و زمین در میان بود که همه اینها از خداوند عزیز و حکیم است، و براى تکمیل این بحث روى سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و اله کرده، مىفرماید: «به آنان (مشرکان) بگو:
این معبودهایى را که غیر از خدا پرستش مىکنید به من نشان دهید چه چیزى از زمین را آفریدهاند»؟! (قُلْ أَ رَأَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ).
«یا شرکتى در آفرینش آسمانها (و مالکیت و تدبیر آنها) دارند»؟ (أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّماواتِ).
هنگامى که شما قبول دارید بتها هیچ گونه دخالتى در آفرینش ندارند با این حال چگونه براى حل مشکلات یا جلب برکات دست به دامن این موجودات بىخاصیت و فاقد عقل و شعور مىزنید؟! و اگر فرضا مىگویید آنها شرکتى در امر خلقت و آفرینش داشتهاند «کتابى آسمانى پیش از این، یا اثر علمى از گذشتگان براى من بیاورید (که دلیل صدق گفتار شما باشد) اگر راست مىگوئید» (ائْتُونِی بِکِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
(آیه ۵)- سپس براى بیان عمق گمراهى این مشرکان مىافزاید: «چه کسى گمراهتر است از آنها که موجوداتى غیر از خدا را پرستش مىکنند که اگر تا قیامت هم آنان را بخوانند پاسخشان نمىگویند»؟ (وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ).
نه تنها پاسخ آنها را نمىدهند، اصلا سخنانشان را نمىشنوند «و از دعا و نداى آنها غافلند»! (وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ).
منبع: برگزیده تفسیر نمونه