تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۵۱۲ قرآن کریم
(آیه ۱۰)- در این آیه اشاره کوتاهى به مسأله «بیعت رضوان» مىکند- که در آیه ۱۸ همین سوره بطور مشروحتر آمده است- مىگوید: «کسانى که با تو بیعت مىکنند (در حقیقت) تنها با خدا بیعت مىکنند و دست خدا بالاى دست آنهاست» (إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ).
سپس مى افزاید: «پس هر کس پیمان شکنى کند تنها به زیان خود پیمان شکسته است» (فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى نَفْسِهِ).
«و آن کس که نسبت به عهدى که با خدا بسته وفا کند، به زودى، پاداش عظیمى به او خواهد داد» (وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً).
در این آیه، قرآن مجید به همه بیعت کنندگان هشدار مىدهد که اگر بر سر پیمان و عهد خود بمانند پاداش عظیمى خواهند داشت، اما اگر آن را بشکنند زیانش متوجه خود آنهاست، تصور نکنند به خدا ضررى مىرسانند.
(آیه ۱۱)- عذر تراشى متخلفان!
بعد از ذکر سرنوشت منافقان و مشرکان در آیات قبل، در اینجا وضع متخلفان و بازماندگان ضعیف الایمان را بازگو مىکند، تا حلقات این بحث تکمیل گردد.
مىفرماید: «به زودى متخلفان از اعراب بادیه نشین (عذر تراشى کرده) مىگویند: (حفظ) اموال و خانوادههاى ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستیم در سفر حدیبیه تو را همراهى کنیم) براى ما طلب آمرزش کن»! (سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا فَاسْتَغْفِرْ لَنا).
«آنها به زبان خود چیزى مىگویند که در دل ندارند» (یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ). آنها حتى در توبه خود صادق نیستند.
ولى به آنها «بگو: چه کسى مىتواند در برابر خداوند از شما دفاع کند هر گاه زیانى براى شما بخواهد و یا اگر نفعى اراده کند» مانع گردد (قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ لَکُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرادَ بِکُمْ ضَرًّا أَوْ أَرادَ بِکُمْ نَفْعاً).
آرى «خداوند به همه کارهایى که انجام مىدهید آگاه است» (بَلْ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً).
او به خوبى مىداند که این عذر و بهانهها واقعیت ندارد آنچه واقعیت دارد شک و تردید و ترس و ضعف ایمان شماست.
(آیه ۱۲)- سپس براى توضیح بیشتر پرده ها را کاملا کنار زده مى افزاید: «ولى شما گمان کردید پیامبر و مؤمنان هرگز به خانواده هاى خود باز نخواهند گشت» (بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى أَهْلِیهِمْ أَبَداً).
آرى! علت عدم شرکت شما در این سفر تاریخى مسأله اموال و زن و فرزند نبود، بلکه عامل اصلى سوء ظنى بود که به خدا داشتید، و با محاسبات غلط خود چنین فکر مىکردید که این سفر، سفر پایانى عمر پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و مؤمنان است و باید از آن کناره گیرى کرد.
«و این (پندار غلط) در دلهاى شما زینت یافته بود و گمان بد کردید» (وَ زُیِّنَ ذلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ).
چرا که فکر مىکردید خداوند پیامبرش را به این سفر فرستاده، و آنها را به چنگال دشمنان سپرده و از آنها حمایت نخواهد کرد! «و سر انجام (در دام شیطان افتادید و) هلاک شدید»! (وَ کُنْتُمْ قَوْماً بُوراً).
چه هلاکتى از این بدتر که از شرکت در این سفر تاریخى، و بیعت رضوان و افتخارات دیگر محروم شدید، و به دنبال آن رسوائى بزرگ بود، و در آینده عذاب دردناک آخرت است.
(آیه ۱۳)- از آنجا که این موضع گیریهاى غلط گاه از عدم ایمان سر چشمه مىگرفت در این آیه مىگوید: «آن کسى که به خدا و پیامبرش ایمان نیاورده (سرنوشتش دوزخ است) چرا که ما براى کافران آتش فروزان آماده کردهایم» (وَ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ سَعِیراً).
(آیه ۱۴)- و سر انجام براى اثبات قدرت خداوند بر مجازات کافران و منافقان مىفرماید: «مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خداست، هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) مىبخشد و هر کس را بخواهد مجازات مىکند، و خداوند آمرزنده و رحیم است» (وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).
(آیه ۱۵)- متخلفان آماده طلب!
هنگامى که پیامبر صلّى اللّه علیه و اله از «حدیبیه» باز مىگشت به فرمان خدا مسلمانان شرکت کننده در حدیبیه را بشارت به «فتح خیبر» داد و تصریح فرمود که در این پیکار فقط آنها شرکت کنند، و غنائم جنگى مخصوص آنهاست.
اما این دنیا پرستان ترسو همین که از قرائن فهمیدند پیامبر صلّى اللّه علیه و اله در این جنگى که در پیش دارد قطعا پیروز مىشود و غنائم فراوانى به دست سپاه اسلام خواهد افتاد، از فرصت استفاده کرده، خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و اله آمدند، و اجازه شرکت در میدان «خیبر» خواستند! غافل از این که آیات قرآن از قبل نازل شده بود، و سرّ آنها را فاش ساخته بود.
چنانکه در آیه مىخوانیم: «هنگامى که شما براى به دست آوردن غنائمى حرکت کنید متخلفان (حدیبیه) مىگویند: بگذارید ما هم در پى شما بیائیم» و در این جهاد شرکت کنیم (سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْکُمْ).
قرآن در پاسخ این گروه سودجو و فرصت طلب مىگوید: «آنها مىخواهند کلام خدا را تغییر دهند» (یُرِیدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا کَلامَ اللَّهِ).
سپس مى افزاید: «به آنها بگو: شما هرگز نباید به دنبال ما بیائید» و حق ندارید در این میدان شرکت کنید (قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا).
این سخنى نیست که من از پیش خود بگویم «این گونه خداوند از قبل گفته (و ما را از آینده شما با خبر ساخته) است» (کَذلِکُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ).
خداوند دستور داده «غنائم خیبر» مخصوص «اهل حدیبیه» باشد و احدى با آنها در این امر شرکت نکند! ولى این متخلفان بىشرم و پر ادعا، باز از میدان در نمىروند و شما را متهم به حسادت مىکنند «و به زودى مىگویند: (مطلب چنین نیست) بلکه شما نسبت به ما حسد مىورزید»! (فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا).
و به این ترتیب آنها حتى بطور ضمنى پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را تکذیب مىکنند، و ریشه منع آنها را از شرکت در «غزوه خیبر» حسادت مىشمرند! قرآن در آخرین جمله مىگوید: «ولى آنها جز اندکى نمىفهمند»! (بَلْ کانُوا لا یَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِیلًا).
آرى! ریشه تمام بدبختی هاى آنها جهل و نادانى و بى خبرى است که همیشه دامنگیر آنها بوده است، جهل در مورد خداوند، و عدم معرفت مقام پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و بىخبرى از سرنوشت انسانها، و عدم توجه به ناپایدارى ثروت دنیا.
منبع: برگزیده تفسیر نمونه