تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات صفحه ۵۲۰ قرآن کریم
(آیه ۳۶)- بعد از پایان گرفتن گفتگو پیرامون بهشت و دوزخ، صفات بهشتیان و دوزخیان، و درجات و درکات آنها، براى نتیجه گیرى کامل از این بحث، مجرمان را مورد توجه قرار داده، مىفرماید: «چه بسیار اقوامى را که پیش از آنها هلاک کردیم، اقوامى که از آنها قویتر بودند، و شهرها (و کشورها) را گشودند» اما بر اثر کفر و ظلم و بیدادگرى و گناه نابود شدند (وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِی الْبِلادِ).
«آیا هیچ راه فرارى (از عذاب الهى براى این گونه افراد) وجود دارد»؟ (هَلْ مِنْ مَحِیصٍ).
آیه به کفّار لجوج معاصر پیامبر صلّى اللّه علیه و اله هشدار مىدهد که سرى به تاریخ گذشتگان بزنند و آثار آنها را بر صفحات تاریخ و صفحه روى زمین بنگرند، ببینند خداوند با اقوام سرکشى که پیش از آنها بودند چه کرد؟ اقوامى که از آنها پر جمعیتتر و با قدرتتر بودند، آنگاه به آینده خود بیندیشند.
(آیه ۳۷)- در این آیه براى تأکید بیشتر مىافزاید: «قطعا در این (سرگذشت پیشینیان) تذکر است، براى آن کس که عقل دارد، یا گوش فرا دهد در حالى که حاضر باشد»! (إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ).
منظور از «قلب» در اینجا و در دیگر آیات قرآن که بحث از درک مسائل مىکند همان «عقل» و شعور و ادراک است.
مجموع آیه چنین معنى مىدهد، دو گروه مىتوانند از این مواعظ، پند و اندرز گیرند، نخست آنها که داراى ذکاوت و عقل و هوشند، و خود مستقلا مىتوانند مسائل را تحلیل کنند، و دیگر کسانى که در این حد نیستند اما مىتوانند «مستمع» خوبى براى دانشمندان باشند، و با حضور قلب به سخنان آنها گوش فرا دهند و حقایق را از طریق ارشاد و راهنمائى آنها فرا گیرند.
(آیه ۳۸)- آفریدگار آسمانها و زمین قادر بر احیاى مردگان است در تعقیب آیات گذشته و دلائل مختلفى که در باره معاد در آن آمده بود، در اینجا به یکى دیگر از دلائل امکان معاد اشاره کرده و بعد از آن به پیامبر صلّى اللّه علیه و اله دستور صبر و شکیبائى و تسبیح و حمد پروردگار مىدهد، تا کار شکنیهاى مخالفان را از این طریق تحمل و خنثى کند.
نخست مىفرماید: «و ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آن است در شش روز [شش دوران] آفریدیم، و هیچ گونه رنج و سختى به ما نرسید»! (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ).
بدیهى است کسى که قدرتش محدود است اگر بخواهد کارى انجام دهد که بیش از توان او باشد خسته و درمانده و وامانده مىشود، ولى در مورد وجودى که قدرتش نامحدود و توانائیش بىنهایت است این امور مفهومى ندارد.
بنابر این چنین کسى توانائى دارد که انسان را بعد از مردن بار دیگر به حیات باز گرداند.
(آیه ۳۹)- بعد از ذکر دلائل مختلف معاد و ترسیم صحنههاى مختلفى از قیامت چون به هر حال گروهى تسلیم حق نیستند و لجاجت و پا فشارى بر باطل دارند پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را مخاطب قرار داده، مىگوید: «در برابر آنچه آنها مىگویند شکیبا باش» (فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ).
چرا که تنها با نیروى صبر و استقامت مىتوان بر این مشکلات پیروز شد، و توطئههاى دشمن را درهم شکست، و نسبتهاى نارواى آنها را در مسیر حق تحمل کرد.
و از آنجا که صبر و استقامت نیاز به پشتوانهاى دارد، و بهترین پشتوانه یاد خدا و ارتباط با مبدأ علم و قدرت جهان آفرین است در دنبال این دستور مىافزاید:
«و پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور» (وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ).
(آیه ۴۰)- همچنین «در بخشى از شب او را تسبیح کن و بعد از سجدهها» (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ).
این یاد مداوم و تسبیح مستمر همچون قطرههاى حیاتبخش باران بر سرزمین قلب و جان تو مىریزد، و آن را سیراب مىکند، دائما به تو نشاط و حیات مىبخشد و به استقامت در مقابل مخالفان لجوج دعوت مىکند.
تسبیح خداوند در این مواقع چهار گانه اشاره به نمازهاى پنجگانه روزانه و بعضى از نوافل پر فضیلت است، به این ترتیب که «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ» اشاره به نماز صبح است، زیرا آخر وقت آن طلوع آفتاب مىباشد.
«وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ» اشاره به نماز ظهر و عصر است، چرا که آخر وقت هر دو غروب آفتاب است.
«وَ مِنَ اللَّیْلِ» نماز مغرب و عشا را بیان مىکند، «وَ أَدْبارَ السُّجُودِ» نظر به نافلههاى مغرب دارد که بعد از مغرب به جا آورده مىشود.
(آیه ۴۱)- با صیحه رستاخیز همه زنده مىشوند: در این آیه همانند سایر آیات این سوره تکیه بر مسأله معاد و رستاخیز شده و باز گوشه دیگرى از آن را مطرح مىکند، و آن مسأله نفخ صور و خروج مردگان از قبر است.
مىفرماید: «و گوش فرا ده و منتظر روزى باش که منادى از مکانى نزدیک ندا مىدهد» (وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ).
یعنى این صدا آن چنان در فضا پخش مىشود که گویى بیخ گوش همه است.
(آیه ۴۲)- «روزى که همگان صیحه رستاخیز را به حق مىشنوند، آن روز، روز خروج (از قبرها) است»! (یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ).
مخاطب در «و استمع» (گوش فرا ده) گر چه شخص پیامبر صلّى اللّه علیه و اله است ولى مسلما مقصود همه انسانها هستند.
و منظور از «گوش فرادادن» یا انتظار کشیدن است، زیرا کسانى که در انتظار حادثهاى به سر مىبرند که با صداى وحشتناکى شروع مىشود دائما گوش فرا مىدهند، و منتظرند. و یا منظور گوش فرا دادن به این سخن الهى است، و معنى چنین مىشود: «این سخن را بشنو که پروردگارت در باره صیحه رستاخیز مىگوید».
این منادى همان «اسرافیل» است که در «صور» مىدمد، و در آیات قرآن نه با نام بلکه با تعبیرات دیگرى به او اشاره شده است.
(آیه ۴۳)- و براى این که روشن شود حاکم در این دادگاه بزرگ کیست؟
مىافزاید: «مائیم که زنده مىکنیم و مىمیرانیم و بازگشت تنها به سوى ماست» (إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَ نُمِیتُ وَ إِلَیْنَا الْمَصِیرُ).
(آیه ۴۴)- سپس براى توضیح بیشتر در باره بازگشت مردم به سوى خداوند مىفرماید: «روزى که زمین بسرعت از روى آنها شکافته مىشود و (از قبرها) خارج مىگردند» (یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً).
و در پایان آیه مىافزاید: «و این جمع کردن (مردم در قیامت) براى ما آسان است» (ذلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنا یَسِیرٌ).
روشن است خداوندى که آفریننده آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است حشر و نشور مردگان براى او کار سادهاى مىباشد.
(آیه ۴۵)- و در این آیه که آخرین آیه این سوره است بار دیگر به پیامبرش در مقابل مخالفان سرسخت و لجوج تسلى و دلدارى مىدهد و مىفرماید: «ما به آنچه آنها مىگویند آگاهتریم» (نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ).
«و تو مأمور اجبار آنها (به ایمان) نیستى» (وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ).
وظیفه تو تنها ابلاغ رسالت، و دعوت به سوى حق و بشارت و انذار است «پس به وسیله قرآن، کسانى را که از عذاب من مىترسند متذکر ساز» (فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعِیدِ).
اشاره به این که قرآن براى انذار و بیدار ساختن افراد مؤمن کافى است هر صفحهاى از آن یاد آور قیامت، و آیات مختلفش بازگو کننده سرنوشت پیشینیان و توصیفهایش از مواهب بهشتى و عذابهاى دوزخى و حوادثى که در آستانه رستاخیز و در دادگاه عدل الهى واقع مىشود بهترین پند و اندرز براى همگان است.
«پایان سوره ق»
سوره ذاریات [۵۱]
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى ۶۰ آیه است
محتواى سوره:
محور بحث در این سوره در درجه اول، مسائل مربوط به معاد و رستاخیز و پاداش و کیفر مؤمنان و مجرمان است، و بطور کلى مىتوان گفت مباحث این سوره بر پنج محور زیر دور مىزند:
۱- قسمت مهمى از آن را مباحث معاد تشکیل مىدهد یعنى آغاز و پایان سوره با معاد است.
۲- بخش دیگرى از این سوره ناظر به مسأله توحید و آیات و نشانههاى خدا در نظام آفرینش است که طبعا بحثهاى معاد را تکمیل مىکند.
۳- در بخش دیگر، از داستان فرشتگانى که میهمان ابراهیم (ع) شدند و مأمور درهم کوبیدن شهرهاى قوم لوط بودند بحث مىکند.
۴- آیات دیگرى از این سوره اشارات کوتاهى به داستان موسى (ع) و قوم عاد و ثمود و قوم نوح دارد.
۵- و بالاخره قسمت دیگرى از این سوره، مبارزه اقوام متعصب و لجوج را با انبیاء گذشته بازگو کرده، و پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و اله را که در برابر مخالفین سر سخت قرار داشت از این طریق دلدارى مىدهد، و دعوت به استقامت مىکند.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام آمده است: «هر کس سوره ذاریات را در روز یا شب بخواند خداوند وضع زندگى و معیشت او را اصلاح مىکند، روزى وسیعى به او مىدهد، و قبر او را با چراغى روشن مىسازد که تا روز قیامت مىدرخشد»! کرارا گفتهایم تنها لقلقه زبان براى رسیدن به این همه پاداش عظیم کافى نیست بلکه هدف تلاوتى است اندیشه برانگیز، و اندیشهاى عمل آفرین! ضمنا نامگذارى سوره به «ذاریات» به تناسب نخستین آیه این سوره است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(آیه ۱)- سوگند به طوفانها و ابرهاى باران زا! بعد از سوره «و الصّافات» این دومین سورهاى است که با سوگندهاى مکرّر آغاز مىشود، سوگندهائى پر معنى و تفکر آفرین، سوگندهائى بیدار کننده و آگاهىبخش.
جالب این که محتواى این سوگندها ربط خاصى با مباحث رستاخیز دارد، و با ظرافت و زیبائى مخصوصى این بحث مهم را از جوانب گوناگون تعقیب مىکند.
حقیقت این است که سوگندهاى قرآن که تعداد آن زیاد است یکى از چهرههاى اعجاز این کتاب آسمانى و از زیباترین و درخشندهترین فرازهاى آن است که شرح هر کدام در جاى خود خواهد آمد.
در آغاز این سوره خداوند به پنج موضوع مختلف سوگند یاد کرده است.
نخست مىفرماید: «سوگند به بادهائى که (ابرها را) به حرکت در مىآورند» (وَ الذَّارِیاتِ ذَرْواً). و گرد و غبارها و بذر گیاهان و نطفههاى گلها را در روى زمین به هر سو مىپراکنند.
(آیه ۲)- سپس مىافزاید: «سوگند به آن ابرها که بار سنگینى (از باران را) با خود حمل مىکنند» (فَالْحامِلاتِ وِقْراً).
(آیه ۳)- «و سوگند به کشتیهائى که (بر رودخانههاى عظیم و صفحه دریاها) به آسانى به حرکت در مىآیند» (فَالْجارِیاتِ یُسْراً).
(آیه ۴)- «و سوگند به فرشتگانى که کارها را تقسیم مىکنند» (فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً).
به این ترتیب سخن از بادها، سپس ابرها، و بعد از آن نهرها، و سر انجام روئیدن گیاهان است که تناسب نزدیکى با مسأله معاد که بعد از آن آمده دارد، زیرا مىدانیم که یکى از دلائل امکان معاد مسأله زنده کردن زمینهاى مرده به وسیله نزول باران است که بارها در قرآن با عبارات مختلف ذکر شده است.
(آیه ۵)- بعد از ذکر این چهار سوگند- که همه بیانگر اهمیت مطلبى است که بعد از آن مىآید- مىفرماید: «آنچه به شما وعده داده شده قطعا راست است» (إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ).
(آیه ۶)- و بار دیگر به عنوان تأکید مىافزاید: «و بىشک (رستاخیز و) جزاى اعمال واقع شدنى است» (وَ إِنَّ الدِّینَ لَواقِعٌ).
«دین» در اینجا به معنى جزاست، و اصولا یکى از نامهاى قیامت «یوم الدّین» (روز جزا) است و از آن روشن مىشود که منظور از وعدههاى واقع شدنى در اینجا وعدههاى مربوط به قیامت و حساب و پاداش و کیفر و بهشت و دوزخ و سایر امور مربوط به معاد است، بنابر این جمله اول تمام وعدههاى قیامت را شامل مىشود، و جمله دوم تأکیدى است بر مسأله جزا.
منبع: برگزیده تفسیر نمونه