* ما جامعه ى ایرانى متأسفانه قرنهاى متمادى از کتاب شریف و روشنگر مبین نهج البلاغه محروم بودیم . یک زندگى سعادتمند انسانى به لحاظ تمام ابعاد و با همه ى خصوصیات ، از نهج البلاغه قابل درس گرفتن است . اگر بخواهیم خودمان و جامعه اى را که شایسته ى انسان است بسازیم و به اخلاق و خصال و عقاید نیکو و نشاط و امید و آینده نگرى و خودسازى شخصى دست یابیم و به وظایف و تکالیفمان عمل کنیم و جامعه اى سراپا عقل و حق داشته باشیم و با امید و جهاد و تلاش و پیروزى و موفقیت و بر مبناى یک فلسفه ى عالمانه و درست حرکت کنیم، مى بایست همهى این درسها را از نهج البلاغه بیاموزیم.(۱)
* خودسازى فردى و سازندگى زندگى اجتماعى براى انسان لازم است. البته نهج البلاغه یک ابعاد عرفانى هم دارد که من خود را کوچکتر از آن مى دانم که آن ابعاد را بفهمم و درک کنم . مجبورم به ظواهر آن کلمات اکتفا کنم و بگذرم . آنها را هم اهل الله و مردمان عارف و انسانهاى حکیم و دلهاى آشنا با خدا مى توانند بفهمند.(۲)
* امیرالمؤمنین علیه السلام در سخنرانیهاى خود چه مى گوید؟ این امیرى که هم حاکم جامعه ى اسلامى است و هم پایه و مایه اى از حکمت دارد چه گفته است؟ بدیهى است که سخن او مطابق با نیازهاست و چیزى را که نیاز قطعى آن مرحله از تاریخ اسلام طلب مى کند مى گوید و ممکن نیست غیر از آن چیزى بگوید. ممکن نیست که آن طبیب حاذق دلسوز نسخه اى بنویسد که بیمار او به آن احتیاج ندارد. بنابراین ما از نسخه ى امیرالمؤمنین على علیه السلام یک چیز دیگر پیدا مى کنیم و آن وضعیت جامعه ى اسلامى آن روز است.(۳)
* حقیقت دیگرى که وجود دارد و امروز ما را بیشتر از گذشته به نهج البلاغه مشتاق و محتاج مى کند این است که در طول تاریخ اسلام ، متاءسفانه با انحرافى که از کج فهمى و جهالت از یک سو، و غرض ورزى و دشمنى از سوى دیگر حاصل شده است، در آنچه که از معارف اسلامى در اختیار ماست سردرگمی هایى داشته ایم.(۴۴)
* با این که مدتهاست تا حدود زیادى نهج البلاغه از فراموشى بیرون آمده و نام آن به گوش مردم رسیده و به نحوى در دسترس مردم قرار گرفته است، ولى باز اعتقاد دارم که در اطراف این کتاب باید تحقیقات علمى و همه جانبه اى انجام بگیرد. البته کارهایى که تاکنون انجام گرفته و شمه اى از آنها در کتابنامه ى نهج البلاغه درج شده است ، قابل توجه و سزاوار تقدیر و تشکر مى باشد.(۵)
* درباره ى توجهى که باید به نهج البلاغه پیدا کنیم، مى خواهم هشدار بدهم: ما این توجه را امروز کم داریم، مثل این که نمى دانیم چه گنجینه ى معرفت بى پایانى در این کتاب وجود دارد، یا هنوز براى مردم ما - حتى محققین - اهمیت دستیابى به منبع عظیم این کتاب بى نظیر، به طور کامل کشف نشده است.(۶)
* محققان، نهج البلاغه را براى این زمان بسیار قدر بدانند. حقیقت این است که اگر ما امروز هزاره ى نهج البلاغه را مى گیریم ، باید بدانیم که این کتاب عزیز از این هزار سال اقلا نهصد و پنجاه سال را در انزوا و سکوت بوده است . جز دانشوران و خواص ، کسى از نهج البلاغه نامى نمى دانست.(۷۷)
* این انقلاب در سایه ى آموزشهاى امیرالمؤمنین علیه السلام و با اتکا به قرآن و نهج البلاغه ، به پیروزى رسیده است. امروز تقریبا همان جامعهى اسلامى و علوى تشکیل شده و تقریبا همان شرایط در بیشتر ابعاد در جامعه و کشور ما حاکم است. امروز روز استفاده هر چه بیشتر از نهج البلاغه است.(۸۸)
* امروز شرایطى مشابه شرایط حکومت دوران امیرالمؤمنین علیه السلام است . پس روزگار، روزگار نهج البلاغه است . امروز مى شود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین علیه السلام به واقعیتهاى جهان و جامعه نگاه کرد و بسیارى از حقایق را دید و شناخت و علاج دردها را پیدا کرد. همین است که به نظر ما امروز بیش از همیشه به نهج البلاغه محتاج تریم.(۹)
* امروز براى ما نهج البلاغه از جهات مختلفى است. تاءکید مى کنم که این کتاب، گنجینه ى بى نظیر و تمام نشدنى است و امروز هم بیشتر از همیشه ملت و جامعه ى اسلامى ما به آن نیازمند است.(۱۰)
* مایهى خوشبختى بسیارى است که همت برادران عزیز در بنیاد نهج البلاغه شاهد تشکیل یک مجمع دیگر دربارهى این کتاب شریف هستیم . بنده به عنوان یک فرد مسلمان و کسى که مدتى از زندگى فکرى و مطالعاتى خودش را در زمینه ى مباحث نهج البلاغه گذرانده است و به عنوان یک مسؤول در نظام جمهورى اسلامى ، این حرکت را یک حرکت مبارک و لازم و خوش عاقبت و مرحله ى کنونى را براى رسیدن به مراحل نهایى، مرحله اى ابتدایى و فرخنده مى شمارم.(۱۱)
* همت برادران در خور تقدیر بسیار است و به این مقدار هم نباید بسنده شود، باید خدمت به نهج البلاغه همچنان ادامه پیدا کند. البته در فاصله ى بین این کنگره و کنگره ى سال گذشته، کارها و تلاشهایى در زمینه هاى مختلف انجام گرفته است که من در جریان بعضى از آنها اقرار گرفته ام ؛ اما مى خواهم تاءکید کنم که این اجتماعات باید مقدمه اى براى کارهایى عظیم باشد ما زمان بسیارى را با عدم ارتباط با نهج البلاغه گذرانده ایم. امروز با فرصتهایى که وجود دارد باید آن نقایص را جبران کنیم.(۱۲)
* براى من خیلى دلنشین بود، اگر این توفیق را پیدا مى کردم که مثل یکى از شما در جلسات این کنگره ارزشمند شرکت فعال بکنم و مانند همیشه که نهج البلاغه یکى از قبله هاى امید فکرى ما بود و بسیارى از اوقاتمان به مطالعه ى آن مى گذشت و در حوزه ى تدریس و تدرس و فکر و مطالعه ى ما جایگاه عمده اى داشت، در این محفل شریف علمى و ارزشمند هم مانند یک جستجوگر از اعماق این اقیانوس عظیم بحثى را بررسى مى کردم و همه روزه در جلسات آن حاضر مى شدم.(۱۳)
درباره توجهى که باید به نهج البلاغه پیدا کنیم، مى خواهم هشدار بدهم: ما این توجه را امروز کم داریم، مثل این که نمى دانیم چه گنجینه معرفت بى پایانى در این کتاب وجود دارد، یا هنوز براى مردم ما -حتى محققین- اهمیت دستیابى به منبع عظیم این کتاب بى نظیر، به طور کامل کشف نشده است.
* به تدریج نهج البلاغه به صحنه ى زندگى آمد و به دست مردم افتاد. مردم نمى دانستند نهج البلاغه اى هم وجود دارد. تنها جملاتى که از نهج البلاغه شنیده بودند بیشتر در مذمت دنیا و بخش کمى از اخلاق بود. قدرى نهج البلاغه دست به دست گشته است ، کسانى بر آن شرح نوشته اند و کسانى برداشتهاى خود را به نام شرح نوشته اند. همه ى این زحمات ارجمند و قابل تقدیر است؛ اما در برابر عظمت نهج البلاغه و کارهایى که باید انجام گیرد ناچیز است.(۱۴)
* عواملى که در درون جامعه به وجود مى آید و جامعه را به ضعف انحطاط دچار مى کند و موجب زوال جامعه و دولت حق مى شود، در قرآن و حدیث شمرده شده است . اگر قرآن و نهج البلاغه و احادیث را مطالعه کنیم، خواهیم دید که خداى متعال و اولیاى معصومین این موضوع را بسیار مهم دانسته اند و به قدر کافى به ما مردم درباره ى آن توصیه کرده اند و راه و چاه را نشان داده اند.(۱۵)
* رعایت حال عامه ى مردم ، کنار زدن طبقات ممتاز و نداشتن چنین طبقاتى در جامعه ى اسلامى مورد نظر حضرت بوده است . امیرالمؤمنین در این باره به مالک اشتر در آن فرمان معروف عظیم بى بدیل این گونه مى فرماید:
از همه ى کارها محبوبتر در نزد تو آن کارى باشد که در حق میانه تر و حق گراتر و در عدل گسترده تر و همه شمولتر و نسبت به خشنودى عامه ى مردم ، فراگیرنده تر باشد. آن کارى را انتخاب بکن که خشنودى عامه ى مردم را تأمین بکند. عامه ى مردم در مقابل خواص مردم و طبقات ممتاز جامعه اند.(۱۶)
* امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه درباره ى توحید، نبوت، امامت، قیامت و معاد و قدرت خدا و مسایل اعتقادى بحثهاى مفصلى کرده اند که اگر اندیشمندان فقط به ترجمه ى درست و توضیح مختصر همین مطالب بپردازند، حقایق بسیارى از ایدئولوژى اسلام در اختیار ذهن و دل شنوندگان و خوانندگان قرار خواهد گرفت. على علیه السلام در این خطبه ها به فکر آن است که مغزها را بسازد و هدایت کند.(۱۷)
* اگر قرار باشد همین طورى که شما دارید با دین و قرآن و نهج البلاغه و اسلام خودتان را آشنا مى کنید، پیش بروید، پایه هاى امپراطوری هاى زر و زور در دنیا به وسیله ى شما متزلزل خواهد شد؛ لذا از شما مى ترسند.(۱۸)
همان طور که مسلمانها خودشان را موظف مى دانند با قرآن انس پیدا کنند و ندانستن قرآن را براى خود نقص مى شمارند، ندانستن نهج البلاغه هم باید نقص به حساب بیاید.
* در حقیقت نهج البلاغه شخصیت خطى و رسمى امیرالمؤمنین است؛ یعنى على علیه السلام خود نهج البلاغهى مجسم است و این یکى دیگر از خصوصیات امیرمؤمنان است . به آنچه که مى گوید عمل مى کند و آنچه را که مى خواهد در زندگى خود پیاده مى کند. شخصیت امیرالمؤمنین خود، کلمه به کلمه و سطر به سطر تفسیر نهج البلاغه و قرآن است؛ لذا شما وقتى نهج البلاغه را مى خوانید، هم تاریخ و زندگى على علیه السلام را دانستید و هم اسلام را شناختید.(۱۹)
* این کتاب وقتى در کنار قرآن قرار بگیرد، یقینا تالىِ قرآن است، یعنى ما دیگر کتابى نداریم که داراى این حد از اعتبار و جامعیت و قدمت باشد. لذا احیاى نهج البلاغه فقط وظیفه ما شیعیان نیست، بلکه وظیفه ى همه ى مسلمانهاست، یعنى هر کس على بن ابى طالب علیه السلام را قبول دارد و مسلمان است - چون در اسلام کسى نیست که این بزرگوار را قبول نداشته باشد - به عنوان احیاى یک میراث بى نظیر اسلامى باید نهج البلاغه را زنده کند؛ و این احیا نه فقط به معناى کثرت چاپ - که زیاد هم چاپ شده - بلکه به معناى کار کردن و تحقیق کردن در زمینه ى آن است. همچنان که در زمینه ى قرآن کریم کار شده و تفسیرهاى زیادى نوشته شده است، درباره ى نهج البلاغه هم باید این کارها انجام گیرد. همان طور که قرآن خوانده مى شود، نهج البلاغه هم باید خوانده شود؛ چون تالى و دنباله ى قرآن است. همان طور که مسلمانها خودشان را موظف مى دانند با قرآن انس پیدا کنند و ندانستن قرآن را براى خود نقص مى شمارند، ندانستن نهج البلاغه هم باید نقص به حساب بیاید. (۲۰)
* قرآن بدون حدیث، مفسر و مبیّن ندارد و حدیث بدون قرآن جهت ندارد؛ لذا اگر بخواهیم ایمان آگاهانه و عمیق در جامعه داشته باشیم، باید قرآن و حدیث جایگاهى مقتضى در جامعه داشته باشند. آشنایى با قرآن باید در دانشگاهها معمول شود تا روح و فرهنگ قرآنى در مراکز علمى حاکمیت یابد. در زمینهى حدیث، ما نهج البلاغه را داریم که مجموعه اى حدیثى و کامل است و بسیارى از نیازها و راه حلهاى مسایل و مشکلات امروزى ما در این کتاب جمع است.(۲۱)
* انس با قرآن و نهج البلاغه چیز عجیبى است. نهج البلاغه واقعا تالى تِلوِ قرآن است. انسان وقتى با نهج البلاغه یا با صحیفه سجادیه انس پیدا مى کند مى بیند که چیزهاى نابى از اسلام در اختیار دارد. (۲۲)
پی نوشت:
۱- بیانات مقام معظم رهبرى در جمع دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات نهج البلاغه ، ۱۳۶۵.
۲- بیانات مقام معظم رهبرى در جمع دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات نهج البلاغه ، ۱۳۶۵.
۳- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه ، ۱۳۶۴.
۴- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه ، ۱۳۶۳.
۵- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه ، ۱۳۶۳.
۶- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه ، ۱۳۶۴.
۷- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره هزاره نهج البلاغه (کنگره اول )، ۱۳۶۰.
۸- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه ، ۱۳۶۳.
۹- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه ، ۱۳۶۳.
۱۰- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه ، ۱۳۶۴.
۱۱- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه ، ۱۳۶۴.
۱۲- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه ، ۱۳۶۴.
۱۳- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه ، ۱۳۶۳.
۱۴- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره هزاره نهج البلاغه (کنگره اول )، ۱۳۶۰.
۱۵- جمعه تهران ، ۱۱/۶/۱۳۶۷ / روزنامه جمهورى اسلامى ۲/۹/۱۳۶۷.
۱۶- در مکتب جمعه ، ج ۶، ص ۳۸۹ / خطبه هاى نماز جمعه تهران
۱۷- گفتارى درباره حکومت علوى ، ص ۱۱.
۱۸- بیانات مقام معظرم رهبرى در جمع دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات نهج البلاغه ، ۱۳۶۵.
۱۹- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره چهارم نهج البلاغه ، ۱۳۶۳.
۲۰- بیانات مقام معظم رهبرى در کنگره پنجم نهج البلاغه ، ۱۳۶۴.
۲۱- ترجمه ى قرآن از آقایان : آیت الله ناصر مکارم شیرازى ، عبدالمحمد آیتى ، محمد خواجوى ، جلال الدین فارسى ، بهاء الدین خرمشاهى.
۲۲- ترجمه ى نهج البلاغه از آقایان : دکتر سید جعفر شهیدى ، عبدالحمید معادیخواه ، على اصغر فقیهى.
منبع: نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله العظمى خامنه اى، محمد مهدی علیقلی