حکمت ۹۲ نهج البلاغه ؛  والاترین دانش(علمى ، تربیتى)

أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَأَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الْجَوَارِحِ وَالاَْرْکَانِ.

امام علیه السلام فرمود : بى‌ارزش‌ ترین دانش‌ ها آن است که تنها بر زبان متوقف شود (و در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش‌ ترین دانش‌ها آن است که در اعضا و ارکان بدن آشکار شود. (و دارنده‌اش آن را در زندگى خود به کار بندد).


تفسیر:

شرح و تفسیر بهترین و بدترین نوع علم امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود به علوم بى ارزش و باارزش اشاره کرده نشانه هاى آن را بازگو مى کند ومى فرماید: «بى ارزش ترین دانش ها آن است که تنها بر زبان متوقف شود (و هرگز در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش ترین دانش ها آن است که در اعضا وارکان بدن آشکار گردد (و دارنده اش آن را در زندگى خود به کار بندد)»; (أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَأَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الْجَوَارِحِ وَالاَْرْکَانِ). تعبیر به «ما وُقِفَ عَلَى اللِّسانِ» اشاره به این که علمى خالى از هر گونه عمل و به تعبیر معروف تنها لقلقه زبان است و به یقین چنین علمى بى ارزش ترین علم و دانش است، زیرا از یک سو براى صاحبش مسئولیت آفرین است چون طبق روایات و حکم عقل، خداوند جاهل بى عمل را زودتر از عالم بى عمل مى بخشد و از سوى دیگر چنین عالمى گرفتار خسارت فراوان شده چون اسباب نجات را در اختیار داشته و از آن استفاده نکرده و در واقع شکر این نعمت را بجا نیاورده بلکه کفران نموده است و از سوى سوم چنین عالمى منافق است، زیرا به زبان علومى را بازگو مى کند که در عمل به آنها پشت کرده است و از سوى چهارم چنین کسى در میان مردم منفور است، زیرا همه مى گویند: اگر این عالم راست مى گوید چرا خودش عمل نمى کند و به همین سبب هیچ کس به او اعتماد نخواهد کرد. به عکس، عالم با عمل که آثار علم در جوارح او (جوارح جمع جارحه به معناى اعضاى بدن) و ارکان بدنش (اشاره به اعضاى مهم و رئیسى مانند چشم و زبان و دست) ظاهر شده در نظر همه مردم محترم و مورد اعتماد و در پیشگاه خدا نیز رو سفید است. اضافه بر این علم آمیخته با عملش مردم را به سوى خدا و فضایل اخلاقى جذب مى کند و پاداش ها و برکاتِ هدایت ناس را براى خود فراهم مى سازد. قرآن مجید، عالم بى عمل را به چهارپایى که کتاب هایى بر او حمل کرده اند تشبیه نموده مى فرماید: (کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً). در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که پیوسته عرضه مى داشت: «أللّهُمَّ إنّى أعُوذُ بِکَ مِنْ عِلْم لا یَنْفَعُ وَمِنْ قَلُب لا یَخْشَعُ وَمِنْ نَفْسٌ لا تَشْبَعُ وَمِنْ دَعْوَة لایُسْتَجابُ لَها; خدایا به تو پناه مى برم از علمى که سودى نمى بخشد و قلبى که خشوع در آن نیست و نفسى که هرگز سیر نمى شود و دعایى که هرگز مستجاب نمى گردد». در خطبه 110 از خطبه هاى نهج البلاغه خواندیم که امام(علیه السلام)مى فرماید: «وَإِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَیْرِ عِلْمِهِ کَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِی لاَ یَسْتَفِیقُ مِنْ جَهْلِهِ; بَلِ الْحُجَّةُ عَلَیْهِ أعْظَمُ، وَالحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ، وَهُوَ عِنْدَ اللهِ أَلْوَمُ; به یقین، عالمى که به غیر علمش عمل مى کند همچون جاهل سرگردانى است که هرگز از جهل خویش به خود نمى آید! بلکه حجّت بر او عظیم تر و حسرتش پایدارتر و سرزنش او در پیشگاه خدا سزاوارتر است!». بلکه از بعضى از روایات استفاده مى شود که اگر انسان به علمش عمل نکند، علم از او گرفته مى شود و در ظلمت جهل قرار مى گیرد. امام صادق(علیه السلام)مى فرماید: «الْعِلْمُ یَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فَإِنْ أَجَابَهُ وَإِلاَّ ارْتَحَلَ عَنْهُ; علم، عمل را فرا مى خواند اگر اجابت کرد باقى مى ماند وگرنه از آن کوچ مى کند». همان طور که در بالا اشاره شد، مهم ترین فایده وجود یک عالم در میان مردم آن است که مایه هدایت گردد و با سخنانش در دل ها اثر بگذارد. در حالى که عالم بى عمل هرگز چنین آثارى ندارد. همان گونه که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم که فرمود: «إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ کَمَا یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا; هنگامى که عالم به علمش عمل نکند پند و اندرز او از دل ها فرو مى ریزد همان گونه که باران از سنگ سخت فرو مى ریزد».


منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی