یَا ابْنَ آدَمَ مَا کَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِکَ، فَأَنْتَ فِیهِ خَازِنٌ لِغَیْرِکَ.

امام(علیه السلام) فرمود: اى فرزند آدم هر چه بیش از مقدار خوراک خود به دست آورى (و آن را ذخیره کنى) خزانه دار دیگران در آن خواهى بود.


شرح و تفسیر

خزانه دار دیگران بودن امام(علیه السلام) در این کلام کوتاه و بسیار پرمعنا اشاره به نکته اى مى کند که غالباً مردم از آن غافلند، مى فرماید: «اى فرزند آدم هر چه بیش از مقدار خوراک خود به دست آورى (و آن را ذخیره کنى) خزانه دار دیگران در آن خواهى بود»; (یَا ابْنَ آدَمَ مَا کَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِکَ، فَأَنْتَ فِیهِ خَازِنٌ لِغَیْرِکَ). غالب مردم حد و اندازه اى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نیستند و معتقدند هر چه بیشتر بهتر; اما هنگامى که درست دقیق مى شویم مى بینیم بهره ما از اموالمان همان است که مصرف مى کنیم; غذایى که مى خوریم، نوشابه اى که مى نوشیم، لباسى که مى پوشیم، خانه اى که در آن زندگى مى کنیم و مرکبى که بر آن سوار مى شویم و مانند آن و در مورد بسیارى از اشخاص، این مواد مصرفى تنها گوشه کوچکى از اموال آنها را شامل مى شود و بقیه را ذخیره مى کنند، پیوسته در حفظ آن کوشش و از آن پاسدارى مى کنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و سایر بستگان خود بسپارند و با دنیایى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با یک کفن بسیار کم ارزش وارد سراى دیگر شوند. ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود در شرح این کلام نورانى داستانى از «حسن بصرى» و «عبدالله بن اهتم» نقل مى کند، مى گوید: حسن به هنگامى که عبدالله بیمار شده بود و آخرین ساعات عمر خود را طى مى کرد به عیادت او رفت. نگاه کرد دید عبدالله پیوسته چشمش را به صندوقى دوخته که در گوشه اى از اتاق قرار داشت، سپس رو به حسن بصرى کرد و گفت: در این صندوق صد هزار (درهم) است که نه زکات آن داده شده و نه صله رحم با آن انجام گردیده است. حسن گفت: مادرت به عزایت بنشیند براى چه چیز آن را ذخیره کرده اى؟ گفت: براى ترس از حوادث زمان و مخالفت برادران و ظلم سلطان. (آرى براى تأمین زندگى آینده در موارد سخت اندوخته ام) این را گفت و بعد از مدت کوتاهى از دنیا رفت. حسن در تشییع جنازه او شرکت کرده بود. هنگامى که او را دفن کردند دست خود را (از نهایت تأسف) به یکدیگر زد و اشاره به قبر او کرد و گفت: این کسى است که شیطان بر او غلبه کرد، او را از حوادث زمان و ظلم سلطان و بىوفایى برادران ترساند و ودایع الهى را براى خود ذخیره کرد سپس از این دنیا غمگین و اندوهناک بیرون رفت، نه زکات مالش را پرداخت نه صله رحم به جاى آورد. آن گاه روى به بازماندگان کرد و گفت: اى وارثان گوارا این مال را بخورید، این مال حلال به دست شما افتاده مراقب باشید وبال شما نشود، این مال از سوى کسى است که آن را جمع کرد و بخل ورزید بر امواج دریاها سوار شد، از بیابان هاى خشک گذشت و از طریق باطل آن را اندوخت و حق آن را نپرداخت، خودش در حیاتش از آن بهره نگرفت ولى ضررهاى او بعد از وفات دامن او را خواهد گرفت. آن را گردآورى کرد و محکم آن را در صندوق نگه داشت تا روز قیامت که روز حسرت است. (سپس به حاضران گفت:) بالاترین حسرت این است که مال خود را در میزان اعمالِ غیر خودت ببینى. تو بخل ورزیدى نسبت به مالى که خدا به تو روزى کرده بود و در مسیر طاعتش مصرف نکردى براى دیگرى آن را نگه دارى کردى که او در راه رضاى خداوند آن را صرف کند. واى بر این حسرت غیر قابل جبران و رحمت از دست رفته. گویا این سخن را از على(علیه السلام) گرفته آنجا که فرمود: «سُئِلَ أمیرُالْمُؤْمِنینَ مَنْ أعْظَمُ النّاسُ حَسْرَةً قالَ مَنْ رَأى مالَهُ فی میزانِ غَیْرِهِ وَأدْخَلَهُ اللهُ بِهِ النّارَ وَأدْخَلَ وارِثَهُ بِهِ الْجَنَّةَ; از امیرمؤمنان(علیه السلام) سؤال کردند چه کسى روز قیامت حسرتش از همه بیشتر است؟ فرمود: کسى که در آن روز اموال خود را در میزان اعمال دیگران ببیند که خدا او را به واسطه آن مال وارد دوزخ کند و دیگرى را (که هیچ زحمتى را براى آن نکشیده بود براى نیکوکارى اش) به سبب آن مال وارد بهشت سازد». این نکته شایان توجه است که مقصود امام(علیه السلام) از این سخن آن نیست که انسان تنها به اندازه تحصیل قوت خود تلاش و فعالیت اقتصادى داشته باشد بلکه به عکس، طبق دستورات اسلام باید از طرق صحیح بسیار تلاش کرد ولى اموالى را که جمع آورى مى کند، اضافه آن را در راه خدا و کارهاى خیر و خدمت به بندگانش صرف کند، نه این که آنها را ذخیره کرده و براى وارثان بگذارد و خودش هیچ بهره اى معنوى از آن نبرد. قرآن مجید نیز به همین معنا اشاره فرموده آنجا که مى گوید: «(وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ); از تو سؤال مى کنند چه چیز را انفاق کنند؟ به آنها بگو از مازاد نیازمندى هاى خود انفاق کنید». «عفو» در لغت معانى فراوانى دارد; از جمله مقدار اضافى مال و نیز بهترین قسمت مال. در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «الْعَفْوُ ما فَضُلَ عَنْ قُوتِ سَنَة; عفو چیزى است که از هزینه سال اضافه بیاید». مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار در حدیثى از کتاب خصال از امیرمؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل مى کند که شخصى از حاجتمندى اش به امیرمؤمنان(علیه السلام)شکایت کرد، امام(علیه السلام) فرمود: «اعْلَمْ أنَّ کُلُّ شَىْء تُصیبُهُ مِنَ الدُّنْیا فَوْقَ قُوتِکَ فَإنَّما أنْتَ فیهِ خازِنٌ لِغَیْرِکَ; بدان آنچه را از دنیا بیش از مقدار هزینه خود به دست مى آورى خزانه دار دیگران در آن خواهى بود». گویا امام(علیه السلام) مى دانست که زندگى او تأمین است و نیازى را که مطرح کرده فوق آن است، همان گونه که بسیارى از مردم به همین مصیبت گرفتارند; پیوسته جمع آورى و به گمان خود براى روز مبادا ذخیره مى کنند در حالى که وضع کار و کسب و فعالیت اقتصادى آنها طورى است که از آینده بدى هرگز خبر نمى دهد. در واقع بسیارى از کسانى که به اندوختن مال روى مى آورند، نه حقوق آن را مى پردازند و نه صله رحم به جاى مى آورند و نه کار نیک با آن انجام مى دهند و مى گویند: هدف ما تأمین آینده خود و فرزندان است. اینها سوء ظن به رازقیت خدا دارند، همان گونه که در نامه مالک اشتر نیز قبلاً گذشت که امام(علیه السلام)مى فرماید: «إنَّ الْبُخْلَ وَالْجُبْنَ وَالْحِرْصَ غَرائِزٌ شَتّى یَجْمَعُها سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ; بخل و ترس و حرص غریزه هاى مختلفى است که ریشه همه آن سوء ظن به خداوند است».


منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی