وَفِی الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَکُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَکُمْ، وَحُکْمُ مَا بَیْنَکُمْ.
امام علیه السلام فرمود : در قرآن، اخبار پیشینیان و حوادث آینده و حکم و دستور مربوط به شما آمده است.


شرح و تفسیر

جامعیت قرآن امام علیه السلام در این حدیث شریف به اهمیت و جامعیت قرآن اشاره مى کند ومى فرماید: «در قرآن، اخبار پیشینیان و حوادث آینده و حکم و دستور مربوط به شما آمده است»؛ (وَفِی آلْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَکُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَکُمْ، وَحُکْمُ مَا بَیْنَکُمْ). منظور از اخبار پیشینیان روشن است، زیرا بخش مهمى از قرآن مجید، تاریخ انبیا و اقوام گذشته است؛ از آفرینش آدم تا حالات حضرت مسیح واصحاب ویارانش، قرآن دست ما را مى گیرد و در تمام قرون و اعصار گذشته همراه انبیا وپیغمبران و اقوام آنها حرکت مى دهد و تلخ و شیرین زندگى آنها را بیان مى کند و تجارب فراوان و حوادث عبرت انگیز بسیارى را که در زندگانى آنها بوده یکجا پیش روى ما مى نهد آنگونه که گویا ما همراه آنها بوده ایم و با آنها مى زیسته ایم. منظور از حوادث آینده، مسائل مربوط به قبر و برزخ و قیامت است که در جاى جاى قرآن مجید به آن اشاره شده است به گونه اى که گویا ما آینده را دیده ایم و در آن زیسته ایم. منظور از جمله «وَحُکْمُ ما بَیْنَکُمْ» این است که در قرآن به همه برنامه هاى زندگى شما اعم از واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح، اشارات کلى یا جزئى شده است، بنابراین قرآن کتاب جامعى است که هرچه بخواهید در آن هست. با توجه به شأن نزولى که در حدیث حارث اعور آمده بود روشن مى شود که این سخن را امام علیه السلام زمانى بیان فرمود که مردم به سراغ احادیث رفته و قرآن را رها ساخته بودند. البته منظور امام علیه السلام رها کردن احادیث نیست، زیرا پیغمبر صلی الله علیه وآله در «حدیث ثقلین» کتاب خدا و عترت را (عترتى که منبع اصلى احادیث رسول خدا صلی الله علیه وآله است) با هم توصیه مى کند، بلکه منظور این است که افراط در توجه به حدیث تا آنجا که قرآن رها شود کار نکوهیده اى است. به هر روى، مهم این است قرآن که نور و رحمت الهى و مایه هدایت وسعادت است در میان مسلمانان به فراموشى سپرده نشود. مسلمانان در درجه نخست اساس کار خود را از قرآن بگیرند و سپس از سنت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله واحادیث اهلبیت: براى تشریح این دستورات و آگاهى از جزئیات برنامه ها بهره مند شوند. در ذیل حدیث اعور پس از کلام نورانى بالا جمله هایى درباره اهمیت قرآن آمده است که بسیار گویا و آموزنده است «هُوَ الْفَصْلُ لَیْسَ بِالْهَزْلِ ما تَرَکَهُ مِنْ جَبّارٍ إلّا قَصَمَهُ اللهُ وَمَنِ ابْتَغَى الْهُدى مِنْ غَیْرِهِ أَضَلَّهُ اللهُ تَعالى وَهُوَ حَبْلُ اللهِ الْمَتینُ وَهُوَ الذِّکْرُ الْحَکیمُ وَالصِّراطُ الْمُسْتَقِیمُ وَهُوَ الَّذی لا تَزیغُ بِهِ الاْهْواءُ وَلا تَلْتَبِسُ بِهِ الاَْلْسُنُ وَلا یَشْبَعُ مِنْهُ الْعُلَماءُ وَلا یَخْلِقُ عَنْ کَثْرَةِ الرَّدِ وَلا تَنْقَضی عَجائِبُهُ هُوَ الَّذی لَمْ یَثِنْهُ الْجِنُّ حینَ سَمِعْتُهُ قالُوا إِنّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ مَنْ قالَ بِهِ صَدَقَ وَمَنْ عَمِلَ بِهِ أُجِرَ وَمَنْ حَکَمَ بِهِ عَدَلَ وَمَنْ دَعا إِلَیْهِ هُدِیَ إلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؛ قرآن جدا کننده حق از باطل است و هزل و شوخى در آن راه ندارد. هر ظالمى به آن پشت کند خداوند او را دَرهم مى شکند و هرکس هدایت را از غیر قرآن بخواهد خداى متعال او را گمراه مى سازد و آن، ریسمان محکم الهى است ویادآورى مستحکم و راه راست. قرآن چیزى است که اوهام و خواسته هاى انحرافى، آن را منحرف نمى کند و زبان نااهلان، آن را مشتبه نمى سازد. دانشمندان از آن سیر نمى شوند و براثر کثرت تلاوت و مراجعه کهنه نمىگردد. شگفتى هاى آن پایان نمى پذیرد و این همان چیزى است که طایفه جن هنگامى که آن را شنیدند آن را بازنگرداندند و دَرهم نپیچیدند و گفتند: ما سخن عجیبى شنیدیم که همگان را به سوى رشد و تعالى هدایت مى کند. کسى که با قرآن سخن بگوید درست مى گوید و آنکس که به آن عمل کند مأجور است و کسى که مطابق آن حکم کند حکمش عادلانه و کسى که به سوى قرآن فرا خواند به سوى صراط مستقیم هدایت کرده است». درباره اهمیت قرآن مجید، هم در خود قرآن و هم در روایات اسلامى مطالب گستردهاى آمده، از جمله در نهج البلاغه در خطبه هاى فراوان، امام علیه السلام درباره اهمیت آن سخن گفته است؛ از جمله در بخش آخر خطبه ۱۹۸ امام علیه السلام شرح مبسوطى که شامل ۴۲ امتیاز مهم است براى قرآن مجید بیان مى کند و همچنین در خطبه ۱۸۳ و خطبه ۱۷۶ و... نیز مطالب مهمى در این زمینه آمده است.


منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی