تلاوت تصویری


دریافت با کیفیت HD
حجم: 162 مگابایت؛ مدت زمان: 2 دقیقه 11 ثانیه 


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


دریافت فایل
حجم: 3.46 مگابایت؛ 3 دقیقه و 46 ثانیه


تفسیر مختصر آیات ۵۸ تا ۶۱ سوره بقره (صفحه ی ۹)

(آیه ۵۸)- لجاجت شدید بنى اسرائیل! در اینجا به فراز دیگرى از زندگى بنى اسرائیل برخورد مى‏کنیم که مربوط به ورودشان در سرزمین مقدّس است.

نخست مى‏گوید: «به خاطر بیاورید زمانى را که به آنها گفتیم داخل این قریه (یعنى سرزمین قدس) شوید» (وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ).

«قریه» گر چه در زبان روزمره ما به معنى روستا است، ولى در قرآن و لغت عرب به معنى هر محلى است که مردم در آن جمع مى‏شوند، خواه شهرهاى بزرگ باشد یا روستاها، در اینجا و منظور در اینجا بیت المقدس و اراضى قدس است.

سپس اضافه مى‏کند: «از نعمتهاى آن بطور فراوان هر چه مى‏خواهید بخورید» (فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً).

«و از در (بیت المقدس) با خضوع و تواضع وارد شوید» (وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً). و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز» (وَ قُولُوا حِطَّةٌ).

 «تا خطاهاى شما را ببخشیم و به نیکوکاران- علاوه بر مغفرت و بخشش گناهان- پاداش بیشترى خواهیم داد» (نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ).

باید توجه داشت که «حِطَّةٌ» از نظر لغت به معنى ریزش و پایین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: «خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم».

 

(آیه ۵۹)- ولى چنانکه مى‏دانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عده‏اى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن مى‏گوید: «اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند» (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ).

 «ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم» (فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ).

 

(آیه ۶۰)- جوشیدن چشمه آب در بیابان! باز در این آیه خداوند به یکى دیگر از نعمتهاى مهمّى که به بنى اسرائیل ارزانى داشت اشاره کرده مى‏گوید:

 «به خاطر بیاورید هنگامى که موسى (در آن بیابان خشک و سوزان که بنى اسرائیل از جهت آب سخت در مضیقه قرار داشتند) از خداوند خود براى قومش تقاضاى آب کرد» (وَ إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ).

و خدا این تقاضا را قبول فرمود، چنانکه قرآن مى‏گوید: «ما به او دستور دادیم که عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن» (فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ).

 «ناگهان آب از آن جوشیدن گرفت و دوازده چشمه آب (درست به تعداد قبائل بنى اسرائیل) از آن با سرعت و شدّت جارى شد» (فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً). هر یک از این چشمه‏ها به سوى طایفه‏اى سرازیر گردید، به گونه‏اى که اسباط و قبایل بنى اسرائیل «هر کدام به خوبى چشمه خود را مى‏شناختند» (قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ).

در این که این سنگ چگونه سنگى بوده، بعضى از مفسران گفته‏اند: این سنگ صخره‏اى بوده است در یک قسمت کوهستانى مشرف بر آن بیابان، و تعبیر به «فَانْبَجَسَتْ» که در آیه ۱۶۰ سوره اعراف آمده نشان مى‏دهد که آب در آغاز به صورت کم از آن سنگ بیرون آمد، سپس فزونى گرفت به حدّى که هر یک از قبایل بنى اسرائیل و حیوانى که همراهشان بود از آن سیراب گشتند، و جاى تعجّب نیست که از قطعه سنگى در کوهستان چنین آبى جارى شود، ولى مسلّما همه اینها با یک نحوه «اعجاز» آمیخته بود.

به هر حال خداوند از یکسو بر آنها من و سلوى نازل کرد، و از سوى دیگر آب بقدر کافى در اختیارشان گذاشت، و به آنها فرمود: «از روزى خداوند بخورید و بنوشید اما فساد و خرابى در زمین نکنید» (کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ).

در حقیقت به آنها گوشزد مى‏کند که حد اقل به عنوان سپاسگزارى در برابر این نعمتهاى بزرگ هم که باشد لجاجت و خیره سرى و آزار پیامبران را کنار بگذارید.

 

(آیه ۶۱)- تمنّاى غذاهاى رنگارنگ! به دنبال مواهب فراوانى که خداوند به بنى اسرائیل ارزانى داشت، در این آیه، چگونگى کفران و ناسپاسى آنها را در برابر این نعمتهاى بزرگ منعکس مى‏کند و نشان مى‏دهد که آنها چگونه مردم لجوجى بوده‏اند که شاید در تمام تاریخ دیده نشده است، نخست مى‏گوید: «و به خاطر بیاورید زمانى را که گفتید: اى موسى! ما هرگز نمى‏توانیم به یک نوع غذا قناعت کنیم» من و سلوى هر چند خوب و لذیذ است، اما ما غذاى متنوّع مى‏خواهیم (وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ).

«بنابراین از خدایت بخواه تا از آنچه از زمین مى‏روید براى ما قرار دهد از سبزیها، خیار، سیر، عدس و پیاز» (فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها).

ولى موسى به آنها گفت: «آیا شما غذاى پست‏تر را در مقابل آنچه بهتر است انتخاب مى‏کنید»؟ (قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنى‏ بِالَّذِی هُوَ خَیْرٌ).

«اکنون که چنین است از این بیابان بیرون روید و کوشش کنید وارد شهرى شوید، زیرا آنچه مى‏خواهید در آنجا است» (اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَکُمْ ما سَأَلْتُمْ).

سپس قرآن اضافه مى‏کند: «خداوند مهر ذلّت و فقر را بر پیشانى آنها زد» (وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ).

و بار دیگر به غضب الهى گرفتار شدند» (وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ).

«این به خاطر آن بود که آنها آیات الهى را انکار مى‏کردند و پیامبران را بناحق مى‏کشتند» (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ).

و «این به خاطر آن بود که آنها گناه مى‏کردند و تعدّى و تجاوز داشتند» (ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ).

آیا تنوّع طلبى جزء طبیعت انسان نیست؟ بدون شک، تنوّع از لوازم زندگى و جزء خواسته‏هاى بشر است، کاملا طبیعى است که انسان پس از مدّتى از غذاى یکنواخت خسته شود، این کار خلافى نیست پس 

چگونه بنى اسرائیل با درخواست تنوّع مورد سرزنش قرار گرفتند؟

پاسخ این سؤال با ذکر یک نکته روشن مى‏شود و آن این که در زندگى بشر حقایقى وجود دارد که اساس زندگى او را تشکیل مى‏دهد و نباید فداى خورد و خواب و لذائذ متنوّع گردد. زمانهایى پیش مى‏آید که توجه به این امور انسان را از هدف اصلى، از ایمان و پاکى و تقوى، از آزادگى و حرّیّت باز مى‏دارد، در اینجاست که باید به همه آنها پشت پا بزند.

تنوّع طلبى در حقیقت دام بزرگى است از سوى استعمارگران دیروز و امروز که با استفاده از آن، افراد آزاده را چنان اسیر انواع غذاها و لباسها و مرکبها و مسکنها مى‏کنند که خویشتن خویش را بکلّى به دست فراموشى بسپارند و حلقه اسارت آنها را بر گردن نهند.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه