تلاوت تصویری
دریافت با کیفیت HD
حجم: 178 مگابایت؛ مدت زمان: 2 دقیقه 24 ثانیه
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات ۱۳۵ تا ۱۴۱ سوره بقره (صفحه ۲۱)
آیه ۱۳۵- شأن نزول:
در شأن نزول این آیه و دو آیه بعد از ابن عباس چنین نقل شده که: چند نفر از علماى یهود و مسیحیان نجران با مسلمان بحث و گفتگو داشتند، هر یک از این دو گروه خود را اولى و سزاوارتر به آیین حق مىدانست و دیگرى را نفى مىکرد، یهودیان مىگفتند: موسى پیامبر ما از همه پیامبران برتر است و کتاب ما تورات بهترین کتاب است، عین همین ادعا را مسیحیان داشتند که مسیح بهترین راهنما و انجیل برترین کتب آسمانى است، و هر یک از پیروان این دو مذهب مسلمانان را به مذهب خویش دعوت مىکردند، این سه آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
تفسیر:
تنها ما بر حقیم! خودپرستى و خودمحورى معمولا سبب مىشود که انسان حق را در خودش منحصر بداند، همه را بر باطل بشمرد و سعى کند دیگران را به رنگ خود در آورد چنانکه قرآن در این آیه مىگوید: «اهل کتاب گفتند:
یهودى یا مسیحى شوید تا هدایت یابید»! (وَ قالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى تَهْتَدُوا).
بگو آیینهاى تحریف یافته هرگز نمىتواند موجب هدایت بشر گردد «بلکه پیرو آیین خالص ابراهیم گردید تا هدایت شوید و او هرگز از مشرکان نبود» (قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ).
(آیه ۱۳۶)- این آیه به مسلمانان دستور مىدهد که به مخالفان خود «بگویید: ما به خدا ایمان آوردهایم، و به آنچه از ناحیه او بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران اسباط بنى اسرائیل نازل گردید و همچنین به آنچه به موسى و عیسى و پیامبران دیگر از ناحیه پروردگارشان داده شده ایمان داریم» (قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسى وَ عِیسى وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ).
«ما هیچ فرقى میان آنها نمىگذاریم و در برابر فرمان حق تسلیم هستیم» (لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ). هدف همه آنها یک چیز بیشتر نبود و آن هدایت بشر در پرتو توحید خالص و حق و عدالت، هر چند هر یک از آنها در مقطعهاى خاص زمانى خود وظایف و ویژگیهایى داشتند.
(آیه ۱۳۷)- سپس اضافه مىکند: «اگر آنها به همین امور که شما ایمان آوردهاید ایمان بیاورند هدایت یافتهاند» (فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا).
«و اگر سرپیچى کنند از حق جدا شدهاند» (وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ).
و در پایان آیه به مسلمانان دلگرمى مىدهد که از توطئههاى دشمنان نهراسند مىگوید: «خداوند دفع شر آنها را از شما مىکند و او شنونده و دانا است» سخنانشان را مىشنود و از توطئههاشان آگاه است (فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
(آیه ۱۳۸)- رنگهاى غیر خدایى را بشویید! به دنبال دعوتى که در آیات سابق از عموم پیروان ادیان، دائر به تبعیت از برنامههاى همه انبیاء شده بود، در این آیه، به همه آنها فرمان مىدهد که «تنها رنگ خدایى را بپذیرید» که همان رنگ ایمان و توحید خالص است (صِبْغَةَ اللَّهِ).
و به این ترتیب قرآن فرمان مىدهد همه رنگهاى نژادى و قبیلگى و سایر رنگهاى تفرقهانداز را از میان بردارند و همگى به رنگ الهى درآیند.
سپس اضافه مىکند: «چه رنگى از رنگ خدایى بهتر است؟ و ما منحصرا او را پرستش مىکنیم» (وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ).
(آیه ۱۳۹)- و از آنجا که یهود و غیر آنها گاه با مسلمانان به محاجه و گفتگو بر مىخاستند و مىگفتند: تمام پیامبران از میان جمعیت ما برخاسته، و دین ما قدیمىترین ادیان و کتاب ما کهنترین کتب آسمانى است، اگر محمد نیز پیامبر بود باید از میان ما مبعوث شده باشد! قرآن خط بطلان به روى همه این پندارها کشیده، نخست به پیامبر مىگوید:
«به آنها بگو: آیا در باره خداوند با ما گفتگو مىکنید؟ در حالى که او پروردگار ما و پروردگار شما است» (قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِی اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ).
این را نیز بدانید که «ما در گرو اعمال خویشیم و شما هم در گرو اعمال خود» و هیچ امتیازى براى هیچ کس جز در پرتو اعمالش نمىباشد) (وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ).
با این تفاوت که «ما با اخلاص او را پرستش مىکنیم و موحد خالصیم» اما بسیارى از شما توحید را به شرک آلوده کردهاند (وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ).
(آیه ۱۴۰)- این آیه به قسمت دیگرى از این ادعاهاى بىاساس پاسخ گفته مىفرماید: «آیا شما مىگویید: ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط همگى یهودى یا نصرانى بودهاند»)؟ (أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَوْ نَصارى).
«آیا شما بهتر مىدانید یا خدا»؟! (قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ).
خدا بهتر از همه کس مىداند که آنها، نه یهودى بودند، و نه نصرانى.
شما هم کم و بیش مىدانید و اگر هم ندانید باز بدون اطلاع، چنین نسبتى را به آنها دادن تهمت است و گناه، و کتمان حقیقت «و چه کسى ستمکارتر از آن کسى است که شهادت الهى را که نزد او است کتمان کند»؟ (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ).
(آیه ۱۴۱)- در این آیه به گونه دیگرى به آنها پاسخ مىگوید، مىفرماید: به فرض این که همه این ادعاها درست باشد «آنها گروهى بودند که در گذشتند و پرونده اعمالشان بسته شد، و دورانشان سپرى گشت و اعمالشان متعلق به خودشان است» (تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ).
«و شما هم مسؤول اعمال خویش هستید و هیچ گونه مسؤولیتى در برابر اعمال آنها ندارید» (وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ).
منبع: برگزیده تفسیر نمونه