تلاوت تصویری
دریافت با کیفیت HD
حجم: 161 مگابایت؛ مدت زمان: 2 دقیقه 10 ثانیه
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات ۱۴۶ تا ۱۵۳ سوره بقره (صفحه ۲۳)
(آیه ۱۴۶)- آنها به خوبى او را مى شناسند! در تعقیب بحثهاى گذشته پیرامون لجاجت و تعصب گروهى از اهل کتاب، این آیه مىگوید: «علماى اهل کتاب پیامبر اسلام را به خوبى همچون فرزندان خود مى شناسند» (الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ).
و نام و نشان و مشخصات او را در کتب مذهبى خود خوانده اند.
«ولى گروهى از آنان سعى دارند آگاهانه حق را کتمان کنند» (وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ).
(آیه ۱۴۷)- سپس به عنوان تأکید بحثهاى گذشته پیرامون تغییر قبله، یا احکام اسلام بطور کلى مى فرماید: «این فرمان حقى است که از سوى پروردگار تو است و هرگز از تردید کنندگان نباش» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ).
و با این جمله پیامبر را دلدارى مى دهد و تأکید مى کند در برابر سمپاشی هاى دشمنان ذرهاى تردید، چه در مسأله تغییر قبله و چه در غیر آن به خود راه ندهد.
(آیه ۱۴۸)- هر امّتى قبله اى دارد! این آیه در حقیقت پاسخى به قوم یهود است که دیدیم سر و صداى زیادى پیرامون موضوع تغییر قبله به راه انداخته بودند، مى گوید: «هر گروه و طایفهاى قبله اى دارد که خداوند آن را تعیین کرده است»َ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها).
در طول تاریخ انبیاء قبله هاى مختلفى بوده، قبله همانند اصول دین نیست که تغییر ناپذیر باشد، بنابراین زیاد در باره قبله گفتگو نکنید و به جاى آن «در اعمال خیر و نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید»َاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ). - این مضمون در آیه ۱۷۷ همین سوره نیز آمده است.
سپس به عنوان یک هشدار به خرده گیران، و تشویق نیکوکاران مىفرماید: «هر جا باشید خداوند همه شما را حاضر خواهد کرد»َیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً).
در آن دادگاه بزرگ رستاخیز که صحنه نهایى پاداش و کیفر است.
و از آنجا که ممکن است براى بعضى این جمله عجیب باشد که چگونه خداوند ذرات خاکهاى پراکنده انسانها را هر جا که باشد جمع آورى مى کند و لباس حیات نوینى بر آنها مى پوشاند؟ بلافاصله مىگوید: «و خداوند بر هر کارى قدرت دارد»ِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
(آیه ۱۴۹)- تنها از خدا بترس! این آیه و آیه بعد همچنان مسأله تغییر قبله و پىآمدهاى آن را دنبال مىکند.
نخست روى سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و اله کرده و به عنوان یک فرمان مؤکد مىگوید:
«از هر جا (و از هر شهر و دیار) خارج شدى (به هنگام نماز) روى خود را به جانب مسجد الحرام کن» (وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).
و باز به عنوان تأکید بیشتر اضافه مىکند: «این فرمان دستور حقى است از سوى پروردگارت» (وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ).
و در پایان این آیه به عنوان تهدیدى نسبت به توطئهگران و هشدارى به مؤمنان مىگوید: «و خدا از آنچه انجام مىدهید غافل نیست» (وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ).
(آیه ۱۵۰)- در این آیه، حکم عمومى توجه به مسجد الحرام را در هر مکان و هر نقطهاى تکرار مىکند، مىگوید: «از هر جا خارج شدى و به هر نقطه روى آوردى، صورت خود را به هنگام نماز متوجه مسجد الحرام کن» (وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).
درست است که روى سخن در این جمله به پیامبر صلّى اللّه علیه و اله است ولى مسلما منظور عموم نمازگزاران مىباشد، ولى در جمله بعد براى تأکید و تصریح اضافه مىکند: «و هر جا شما بوده باشید روى خود را به سوى آن کنید» (وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ).
سپس در ذیل همین آیه به سه نکته مهم اشاره مىکند:
۱- کوتاه شدن زبان مخالفان! مىگوید: «این تغییر قبله بخاطر آن صورت گرفت که مردم حجتى بر ضد شما نداشته باشند» (لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ).
هر گاه این تغییر قبله صورت نمىگرفت از یکسو زبان یهود به روى مسلمانان باز مىشد و مىگفتند: ما در کتب خود خواندهایم که نشانه پیامبر موعود این است که به سوى دو قبله نماز مىخواند و این نشانه در محمد صلّى اللّه علیه و اله نیست، و از سوى دیگر مشرکان ایراد مىکردند که او مدعى است براى احیاء آیین ابراهیم آمده، پس چرا خانه کعبه را، که پایه گزارش ابراهیم است فراموش نموده، اما حکم تغییر قبله موقت به قبله دائمى، زبان هر دو گروه را بست.
ولى از آنجا که همیشه افراد بهانهجو و ستمگرى هستند که در برابر هیچ منطقى تسلیم نمىشوند، استثنایى براى این موضوع قائل شده، مىگوید: «مگر کسانى از آنها که ستم کردهاند» (إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ).
این بهانه جویان به حق شایسته نام ستمگر و ظالمند، چرا که هم بر خود ستم مىکنند و هم بر مردم که سد راه هدایت آنها مىشوند.
۲- از آنجا که عنوان کردن این گروه لجوج را با نام «ستمگر» ممکن بود در بعضى تولید وحشت کند مىگوید: «از آنها هرگز نترسید، و تنها از من بترسید» (فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِی).
این یکى از اصول کلى و اساسى تربیت توحیدى اسلامى است که از هیچ چیزى و هیچ کس جز خدا نباید ترس داشت.
۳- تکمیل نعمت خداوند به عنوان آخرین هدف براى تغییر قبله ذکر شده، مىفرماید: این بخاطر آن بود که شما را تکامل بخشم و از قید تعصب برهانم «و نعمت خود را بر شما تمام کنم تا هدایت شوید» (وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ).
(آیه ۱۵۱)- برنامههاى رسول اللّه! خداوند در آخرین جمله از آیه قبل یکى از دلایل تغییر قبله را تکمیل نعمت خود بر مردم و هدایت آنان بیان کرد، در این آیه با ذکر کلمه «کما» اشاره به این حقیقت مىکند که تغییر قبله تنها نعمت خدا بر شما نبود، بلکه نعمتهاى فراوان دیگرى به شما داده است «همان گونه که رسولى در میان شما از نوع خودتان فرستادیم» (کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ).
او از نوع بشر است و تنها بشر مىتواند مربى و رهبر و سرمشق انسانها گردد و از دردها و نیازها و مسائل او آگاه باشد که این خود نعمت بزرگى است.
بعد از ذکر این نعمت به چهار نعمت دیگر که از برکت این پیامبر، عاید مسلمین شد اشاره مىکند:
۱- «آیات ما را بر شما مىخواند» (یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا).
۲- «و شما را پرورش مىدهد» و بر کمالات معنوى و مادى شما مىافزاید. (وَ یُزَکِّیکُمْ).
۳- «و کتاب و حکمت به شما مىآموزد» (وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ).
گر چه «تعلیم» بطور طبیعى مقدم بر «تربیت» است، اما قرآن مجید براى اثبات این حقیقت که هدف نهایى «تربیت» است غالبا آن را مقدم بر تعلیم آورده است.
۴- «و آنچه را نمىدانستید به شما یاد مىدهد» (وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ).
(آیه ۱۵۲)- این آیه به مردم اعلام مىکند که جا دارد شکر این نعمتهاى بزرگ را بجا آورند و با بهرهگیرى صحیح از این نعمتها، حق شکر او را ادا کنند، مىفرماید: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر مرا به جا آورید و کفران نکنید» (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ).
جمله «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» اشاره به یک اصل تربیتى است یعنى به یاد من باشید، به یاد ذات پاکى که سر چشمه تمام خوبیها و نیکیها است، توجه شما به این ذات پاک شما را در فعالیتها مخلصتر، مصممتر، نیرومندتر، و متحدتر مىسازد.
همان گونه که منظور از «شکرگزارى و عدم کفران» آن است که هر نعمتى را درست به جاى خود مصرف کنید و در راه همان هدفى که براى آن آفریده شدهاید به کار گیرید.
ذکر خدا چیست؟
مسلم است منظور از ذکر خدا تنها یادآورى به زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، به همین دلیل در احادیث متعددى از پیشوایان اسلام نقل شده است که منظور از ذکر خدا یادآورى عملى است، در حدیثى از پیامبر صلّى اللّه علیه و اله مىخوانیم که به على علیه السّلام وصیت فرمود و از جمله وصایایش این بود:
«سه کار است که این امت توانایى انجام آن را (بطور کامل) ندارند، مواسات و برابرى با برادر دینى در مال، و اداى حق مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و دیگران، و خدا را در هر حال یاد کردن، منظور سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اکبر نیست، بلکه منظور این است هنگامى که کار حرامى در مقابل او قرار مىگیرد از خدا بترسد و آن را ترک گوید».
(آیه ۱۵۳)- استقامت و توجّه به خدا! در آیات گذشته سخن از تعلیم و تربیت و ذکر و شکر بود و در این آیه سخن از صبر و پایدارى که بدون آن، مفاهیم گذشته هرگز تحقق نخواهد یافت. نخست مىگوید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید از صبر و نماز کمک بگیرید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ).
و با این دو نیرو (استقامت و توجه به خدا) به جنگ مشکلات و حوادث سخت بروید که پیروزى از آن شماست «زیرا خداوند با صابران است» (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ).
به عکس آنچه بعضى تصور مىکنند، «صبر» هرگز به معنى تحمل بدبختیها و تن دادن به ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست، بلکه صبر و شکیبایى به معنى پایدارى و استقامت در برابر هر مشکل و هر حادثه است.
موضوع دیگرى که در آیه بالا به عنوان یک تکیهگاه مهم در کنار صبر، معرفى شده «صلاة» (نماز) است، لذا در احادیث اسلامى مىخوانیم: «هنگامى که على علیه السّلام با مشکلى رو برو مىشد به نماز برمىخاست و پس از نماز به دنبال حل مشکل مىرفت و این آیه را تلاوت مىفرمود: «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ...»
بنابراین آیه فوق در حقیقت به دو اصل توصیه مىکند یکى اتکاى به خداوند که نماز مظهر آن است و دیگرى مسأله خودیارى و اتکاى به نفس که به عنوان صبر از آن یاد شده است.
منبع: برگزیده تفسیر نمونه