تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت 1080p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۲۳۴ تا ۲۳۷ سوره بقره (صفحه ۳۸)

(آیه ۲۳۴)- خرافاتى که زنان را بیچاره مى‏کرد! یکى از مسائل و مشکلات اساسى زنان ازدواج بعد از مرگ شوهر است. از طرفى رعایت حریم زندگانى زناشویى حتى بعد از مرگ همسر موضوعى است فطرى و لذا همیشه در قبایل مختلف آداب و رسوم گوناگونى براى این منظور بوده است گر چه گاهى در این رسوم آن چنان افراط مى‏ کردند که عملا زنان را در بن بست و اسارت قرار مى‏ دادند و گاهى جنایت‏ آمیزترین کارها را در مورد او مرتکب مى‏ شدند. به عنوان نمونه! بعضى از قبایل پس از مرگ شوهر، زن را آتش زده و یا بعضى او را با مرد دفن مى‏ کردند، برخى زن را براى همیشه از ازدواج مجدد محروم ساخته و گوشه ‏نشین مى‏ کردند و در پاره‏ اى از قبایل زنها موظف بودند مدتى کنار قبر شوهر زیر خیمه سیاه و چرکین با لباسهاى مندرس و کثیف دور از هر گونه آرایش و زیور و حتى شستشو به سر برده و بدین وضع شب و روز خود را بگذرانند. این آیه بر تمام این خرافات و جنایات خط بطلان کشیده و به زنان بیوه اجازه مى‏دهد بعد از نگاهدارى عدّه و حفظ حریم زوجیت گذشته اقدام به ازدواج کنند، مى‏ فرماید: «کسانى که از شما مى‏میرند و همسرانى از خود باقى گذارند، آنها باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند و هنگامى که مدّتشان سر آمد، گناهى بر شما نیست که هر چه مى‏ خواهند در باره خودشان بطور شایسته انجام دهند» و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند. (وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ).                         

و از آنجا که گاه اولیاء و بستگان زن، دخالتهاى بى‏مورد در کار او مى‏ کنند و یا منافع خویش را در ازدواج آینده زن در نظر مى ‏گیرند، در پایان آیه خداوند به همه هشدار مى‏ دهد و مى‏ فرماید: «خداوند از هر کارى که انجام می ‏دهید آگاه است» و هر کس را به جزاى اعمال نیک و بد خود مى ‏رساند (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ).

 

(آیه ۲۳۵)- در این آیه به یکى از احکام مهم زنانى که در عدّه هستند (به تناسب بحثى که در باره عدّه وفات گذشت) اشاره کرده، مى‏ فرماید: «گناهى بر شما نیست که از روى کنایه (از زنانى که در عدّه وفات هستند) خواستگارى کنید، و یا در دل تصمیم داشته باشید، خدا مى‏ دانست شما به یاد آنها خواهید افتاد، ولى با آنها در تنهایى با صراحت وعده ازدواج نگذارید، مگر این که به طرز شایسته ‏اى (با کنایه) اظهار کنید» (وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً).

در حقیقت این یک امر طبیعى است که با فوت شوهر، زن به سرنوشت آینده خود فکر مى‏ کند و مردانى نیز ممکن است- بخاطر شرایط سهل تر که زنان بیوه دارند- در فکر ازدواج با آنان باشند.

سپس در ادامه آیه مى‏ فرماید: « (ولى در هر حال) عقد نکاح را نبندید تا عدّه آنها به سر آید» (وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّى یَبْلُغَ الْکِتابُ أَجَلَهُ).

و بطور مسلم اگر کسى در عدّه، عقد ازدواج ببندد باطل است، بلکه اگر آگاهانه این کار را انجام دهد سبب مى‏ شود که آن زن براى همیشه نسبت به او حرام گردد.

و به دنبال آن مى ‏فرماید: «بدانید خداوند آنچه را در دل دارید مى‏داند، از مخالفت او بپرهیزید و بدانید که خداوند آمرزنده و داراى حلم است» و در مجازات بندگان عجله نمى‏کند (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ).

 

(آیه ۲۳۶)- باز در ادامه احکام طلاق در این آیه و آیه بعد احکام دیگرى بیان شده است نخست مى‏ فرماید: «گناهى بر شما نیست اگر زنان را قبل از این که با آنها تماس پیدا کنید (و آمیزش جنسى انجام دهید) و تعیین مهر نمایید، طلاق دهید» (لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً).

البته این در صورتى است که مرد یا زن و مرد بعد از عقد ازدواج و پیش از عمل زناشویى، متوجه شوند که به جهاتى نمى ‏توانند با هم زندگى کنند، چه بهتر که در این موقع با طلاق از هم جدا شوند، زیرا در مراحل بعد کار مشکلتر مى‏ شود.

سپس به بیان حکم دیگرى در این رابطه مى‏ پردازد و مى ‏فرماید: «در چنین حالى باید آنها را (با هدیه مناسبى) بهره ‏مند سازید» (وَ مَتِّعُوهُنَّ).

ولى در پرداخت این هدیه، قدرت و توانایى شوهر نیز باید در نظر گرفته شود، و لذا در دنباله آیه مى‏ گوید: «بر آن کسى که توانایى دارد به اندازه تواناییش، و بر آن کس که تنگدست است به اندازه خودش هدیه شایسته‏ اى لازم است، و این حقى است بر نیکوکاران» (عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ).

توانگران باید به اندازه خود و تنگدستان نیز در خور تواناییشان این هدیه را بپردازند از آنجا که این هدیه اثر قابل ملاحظه ‏اى در جلوگیرى از حس انتقام جویى و رهایى زن از عقده‏ هایى که ممکن است، بر اثر گسستن پیوند زناشویى حاصل شود در آیه فوق آن را وابسته به روحیه نیکوکارى و احسان کرده و مى‏ گوید: «این عمل بر نیکوکاران لازم است» یعنى باید آمیخته با روح نیکوکارى و مسالمت باشد.

 

(آیه ۲۳۷)- در این آیه سخن از زنانى به میان آمده که براى آنها تعیین مهر شده است ولى قبل از آمیزش و عروسى، جدا مى ‏شوند، مى‏ فرماید: «اگر آنها را طلاق دهید پیش از آن که با آنان تماس پیدا کنید (و آمیزش انجام شود) در حالى که مهرى براى آنها تعیین کرده ‏اید، لازم است نصف آنچه را تعیین کرده‏اید به آنها بدهید» (وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ).

این حکم قانونى مسأله است، که به زن حق مى‏دهد نصف تمام مهریه را بدون کم و کاست بگیرد هر چند آمیزشى حاصل نشده باشد.

ولى بعد به سراغ جنبه ‏هاى اخلاقى و عاطفى مى‏رود و مى ‏فرماید: «مگر این که آنها حق خود را ببخشند (و یا اگر صغیر و سفیه هستند، ولى آنها یعنى) آن کس که گره ازدواج به دست اوست آن را ببخشد» (إِلَّا أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ).

در جمله بعد مى‏ گوید: «عفو و گذشت شما (و پرداختن تمام مهر) به پرهیزکارى نزدیکتر است و گذشت و نیکوکارى را در میان خود فراموش نکنید که خداوند به آنچه انجام مى‏دهید بیناست» (وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ).

لحن مجموعه آیه، بر اصل اساسى «معروف» و «احسان» در این مسائل تأکید مى‏ کند، که حتى طلاق و جدایى آمیخته با نزاع و کشمکش و تحریک روح انتقام جویى نباشد بلکه بر اساس بزرگوارى و احسان و عفو و گذشت، قرار گیرد.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه