تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت 1080p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۲۸۳ تا پایان سوره بقره (صفحه ۴۹)

(آیه ۲۸۳)- تکمیلى بر بحث گذشته. این آیه در حقیقت با ذکر چند حکم دیگر در رابطه با مسأله تنظیم اسناد تجارى مکمل آیه قبل است، و آنها عبارتند از: 

۱- «هر گاه در سفر بودید و نویسنده ‏اى نیافتید (تا اسناد معامله را براى شما تنظیم کند و قرار داد را بنویسد) گروگان بگیرید» (وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلى‏ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ).

البته در وطن نیز اگر دسترسى به تنظیم ‏کننده سند نباشد اکتفا کردن به گروگان مانعى ندارد.

۲- گروگان حتما باید قبض شود و در اختیار طلبکار قرار گیرد تا اثر اطمینان ‏بخشى را داشته باشد، لذا مى‏ فرماید: فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ گروگان گرفته شده.

۳- سپس به عنوان یک استثناء در احکام فوق مى‏فرماید: «اگر بعضى از شما نسبت به بعضى دیگر اطمینان داشته باشد (مى ‏تواند بدون نوشتن سند و رهن با او معامله کند و امانت خویش را به او بسپارد) در این صورت کسى که امین شمرده شده است باید امانت (و بدهى خود را به موقع) بپردازد و از خدایى که پروردگار اوست بپرهیزد» (فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ).

قابل توجه این که در اینجا طلب طلبکار به عنوان یک امانت، ذکر شده که خیانت در آن، گناه بزرگى است.

۴- سپس همه مردم را مخاطب ساخته و یک دستور جامع در زمینه شهادت بیان مى‏ کند و مى‏ فرماید: «شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند قلبش گناهکار است» (وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ).

بنابراین کسانى که از حقوق دیگران آگاهند موظفند به هنگام دعوت براى اداى شهادت آن را کتمان نکنند.

و از آنجا که کتمان شهادت و خوددارى از اظهار آن، به وسیله دل و روح انجام مى‏ شود آن را به عنوان یک گناه قلبى معرفى کرده و مى‏ گوید: «کسى که چنین کند قلب او گناهکار است» و باز در پایان آیه براى تأکید و توجه بیشتر نسبت به حفظ امانت و اداى حقوق یکدیگر و عدم کتمان شهادت هشدار داده مى‏ فرماید:

«خداوند نسبت به آنچه انجام مى ‏دهید داناست» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ).

ممکن است مردم ندانند چه کسى قادر به اداى شهادت است و چه کسى نیست، و نیز ممکن است مردم ندانند در آن جا که اسناد و گروگانى وجود ندارد، چه کسى طلبکار و چه کسى بدهکار است، ولى خداوند همه اینها را مى‏ داند و هر کس را طبق اعمالش جزا مى ‏دهد.

 

(آیه ۲۸۴)- همه چیز از آن اوست! این آیه در حقیقت آنچه را که در جمله آخر آیه قبل آمد تکمیل مى‏ کند مى‏ گوید: «آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و (به همین دلیل) اگر آنچه را در دل دارید آشکار سازید یا پنهان کنید خداوند شما را مطابق آن محاسبه مى‏ کند» (لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ).

 «سپس هر کس را که بخواهد (و شایسته بداند) مى‏ بخشد و هر کس را بخواهد (و مستحق ببیند) مجازات مى ‏کند» (فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ).

یعنى تصور نکنید اعمالى همچون کتمان شهادت و گناهان قلبى دیگر بر او مخفى مى‏ ماند کسى که حاکم بر جهان هستى و زمین و آسمان است، هیچ چیز بر او مخفى نخواهد بود.

و در پایان آیه مى‏فرماید: «و خداوند بر هر چیز قادر است» (وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ).

هم آگاهى دارد نسبت به همه چیز این جهان و هم قادر است لیاقتها و شایستگی ها را مشخص کند و هم متخلفان را کیفر دهد.

 

(آیه ۲۸۵) شأن نزول:

هنگامى که آیه سابق نازل شد که اگر چیزى در دل پنهان دارید یا آشکار کنید خداوند حساب آن را مى ‏رسد، گروهى از اصحاب ترسان شدند (و مى‏ گفتند: هیچ کس از ما خالى از وسوسه ‏هاى باطنى و خطورات قلبى نیست و همین معنى را خدمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله عرض کردند). آیه نازل شد و راه و رسم ایمان و تضرع به درگاه خداوند و اطاعت و تسلیم را به آنان آموخت.

تفسیر:

راه و رسم ایمان- سوره بقره با بیان بخشى از معارف و اعتقادات حق آغاز شد و با همین معنى که در این آیه و آیه بعد مى‏ باشد نیز پایان مى‏یابد و به این ترتیب آغاز و پایان آن هماهنگ است.

به هر حال قرآن مى‏ فرماید: «پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به آنچه از طرف پروردگارش نازل شده است ایمان آورده» (آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ).

و این امتیازات انبیاى الهى است که عموما به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشته و هیچ گونه تزلزلى در اعتقاد خود نداشته ‏اند، قبل از همه خودشان مؤمن بودند، و بیش از همه استقامت و پایمردى داشتند.

سپس مى افزاید: «مؤمنان نیز به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگان وى همگى ایمان آورده ‏اند (و مى‏ گویند) ما در میان پیامبران او هیچ گونه فرقى نمى‏گذاریم» و به همگى ایمان داریم (وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ).

سپس مى‏افزاید که مؤمنان علاوه بر این ایمان راسخ و جامع، در مقام عمل نیز «گفتند: ما شنیدیم (و فهمیدیم) و اطاعت کردیم پروردگارا! (انتظار) آمرزش تو را (داریم) و بازگشت (همه ما) به سوى توست» (وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ).

به این ترتیب ایمان به مبدء و معاد و رسولان الهى با التزام عملى به تمام دستورات الهى همراه و هماهنگ مى‏ گردد.

 

(آیه ۲۸۶)- این آیه مى‏گوید: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تکلیف نمى‏کند» (لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها).

تمام احکام با همین آیه تفسیر و تقیید مى‏ گردد، و به مواردى که تحت قدرت انسان است اختصاص مى‏ یابد.

سپس مى‏افزاید: «هر کار (نیکى) انجام دهد براى خود انجام داده و هر کار (بدى) کند به زیان خود کرده است» (لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ).  

آیه فوق با این بیان مردم را به مسؤولیت خود و عواقب کار خویش متوجه مى‏ سازد و بر افسانه جبر و اقبال و طالع و موهومات دیگر از این قبیل خط بطلان مى‏ کشد.

و به دنبال این دو اصل اساسى (تکلیف به مقدار قدرت است و هر کس مسؤول اعمال خویش است) از زبان مؤمنان هفت درخواست از درگاه پروردگار بیان مى‏ کند که در واقع آموزشى است براى همگان که چه بگویند و چه بخواهند نخست مى‏ گوید: «پروردگارا! اگر ما فراموش کردیم یا خطا نمودیم ما را مؤاخذه مکن» (رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا).

بنابراین فراموشکاری هایى که زاییده سهل‏ انگارى است قابل مجازات است.

آنها چون مى ‏دانند مسؤول اعمال خویشند لذا با تضرعى مخصوص، خدا را به عنوان «رب» و کسى که لطف خاصى در پرورش آنان دارد مى‏ خوانند و مى گویند:

زندگى به هر حال خالى از فراموشى و خطا و اشتباه نیست ما مى‏ کوشیم به سراغ گناه عمدى نرویم، اما خطاها و لغزشها را تو بر ما ببخش! سپس به بیان دومین درخواست آنان پرداخته مى‏ گوید: «پروردگارا! بار سنگین بر دوش ما قرار مده آن چنانکه بر کسانى که پیش از ما بودند (به کیفر گناهان و طغیانشان) قرار دادى» (رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا).

در سومین درخواست مى‏گویند: «پروردگارا! مجازاتهایى که طاقت تحمل آن را نداریم براى ما مقرر مدار» (رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ).

این جمله ممکن است اشاره به آزمایشهاى طاقت فرسا یا مجازاتهاى سنگین دنیا و آخرت و یا هر دو باشد.

و در چهارمین و پنجمین و ششمین تقاضا مى ‏گویند: «ما را ببخش و گناهان ما را بپوشان و مشمول رحمت خود قرار ده» (وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا).

و بالأخره در هفتمین و آخرین درخواست مى‏ گویند: «تو مولى و سرپرست مائى، پس ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان» (أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ).

و به این ترتیب تقاضاهاى آنان شامل دنیا و آخرت و پیروزیهاى فردى و اجتماعى و عفو و بخشش و رحمت الهى مى گردد، و این تقاضایى است بسیار جامع."پایان سوره بقره"

منبع: برگزیده تفسیر نمونه