تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت 1080p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۱۶ تا ۲۲ سوره آل عمران (صفحه ۵۲)

(آیه ۱۶)- در این آیه به معرفى بندگان پرهیزکار که در آیه قبل به آن اشاره شده بود پرداخته و شش صفت ممتاز براى آنها بر مى‏ شمرد.

۱- نخست این که: آنان با تمام دل و جان متوجه پروردگار خویشند و ایمان، قلب آنها را روشن ساخته و به همین دلیل در برابر اعمال خویش به شدت احساس مسؤولیت مى‏ کنند، مى‏ فرماید: «همان کسانى که مى‏ گویند پروردگارا! ما ایمان آورده‏ ایم، گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش نگاهدار» (الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ).

۲- «آنها که صبر و استقامت دارند» (الصَّابِرِینَ).

و در برابر حوادث سخت که در مسیر اطاعت پروردگار پیش مى‏ آید، و همچنین در برابر گناهان و به هنگام پیش آمدن شداید و گرفتاریهاى فردى و اجتماعى، شکیبایى و ایستادگى به خرج مى ‏دهند.   

۳- «آنها که راستگو و درست‏کردارند» و آنچه در باطن به آن معتقدند در ظاهر به آن عمل مى‏کنند و از نفاق و دروغ و تقلب و خیانت دورند (وَ الصَّادِقِینَ).

۴- «آنها که خاضع و فروتن هستند» و در طریق بندگى و عبودیت خدا بر این کار مداومت دارند (وَ الْقانِتِینَ).

۵- «آنها که در راه خدا انفاق مى‏کنند» نه تنها از اموال، بلکه از تمام مواهب مادى و معنوى که در اختیار دارند به نیازمندان مى‏ بخشند (وَ الْمُنْفِقِینَ).

۶- «و آنها که سحرگاهان، استغفار و طلب آمرزش مى‏ کنند» (وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ).

در آن هنگام که چشم هاى غافلان و بى‏خبران در خواب است و غوغاهاى جهان مادى فرو نشسته و به همین دلیل حالت حضور قلب و توجه خاص به ارزشهاى اصیل در قلب مردان خدا زنده مى‏شود به پا مى‏خیزند و در پیشگاه با عظمتش سجده مى‏کنند و از گناهان خود آمرزش مى‏طلبند و محو انوار جلال کبریایى او مى ‏شوند.

در حدیثى از امام صادق علیه السّلام در تفسیر این آیه مى‏ خوانیم که فرمود: «هر کس در نماز وتر (آخرین رکعت نماز شب) هفتاد بار بگوید (استغفر اللّه ربّى و اتوب الیه) و تا یک سال این عمل را ادامه دهد خداوند او را از استغفار کنندگان در سحر «وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ» قرار مى‏دهد و او را مشمول عفو و رحمت خود مى‏ سازد».

 

(آیه ۱۸)- به دنبال بحثى که در باره مؤمنان راستین در آیات قبل آمده بود در این آیه اشاره به گوشه‏ اى از دلایل توحید و خداشناسى و بیان روشنى این راه پرداخته مى‏ گوید: «خداوند (با ایجاد نظام شگرف عالم هستى) گواهى مى ‏دهد که معبودى جز او نیست» (شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).

«و نیز فرشتگان و صاحبان علم و دانشمندان (هر کدام به گونه ‏اى و با استناد به دلیل و آیه‏ اى) به این امر گواهى مى‏ دهند» (وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ).

«این در حالى است که خداوند قیام به عدالت در جهان هستى فرموده» که این عدالت نیز نشانه بارز وجود اوست (قائِماً بِالْقِسْطِ).

آرى! با این اوصاف که گفته شد «هیچ معبودى جز او نیست که هم توانا و هم حکیم است» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).

بنابراین شما هم با خداوند و فرشتگان و دانشمندان همصدا شوید و نغمه توحید سر دهید.

این آیه از آیاتى است که همواره مورد توجه رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله بوده و کرارا در مواقع مختلف آن را تلاوت مى‏ فرمود. زبیر بن عوام مى ‏گوید: «شب عرفه در خدمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بودم، شنیدم که مکررا این آیه را مى‏ خواند».

 

(آیه ۱۹)- روح دین همان تسلیم در برابر حق است!

بعد از بیان یگانگى معبود به یگانگى دین پرداخته مى ‏فرماید: «دین در نزد خدا، اسلام است» (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ).

یعنى آیین حقیقى در پیشگاه خدا همان تسلیم در برابر فرمان اوست، و در واقع روح دین در هر عصر و زمان چیزى جز تسلیم در برابر حق نبوده و نخواهد بود.

سپس به بیان سر چشمه اختلاف هاى مذهبى که على رغم وحدت حقیقى دین الهى به وجود آمده مى‏ پردازد و مى‏ فرماید: «آنها که کتاب آسمانى به آنها داده شده بود در آن اختلاف نکردند مگر بعد از آن که آگاهى و علم به سراغشان آمد و این اختلاف به خاطر ظلم و ستم در میان آنها بود» (وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ).

بنابراین ظهور اختلاف اولا بعد از علم و آگاهى بود و ثانیا انگیزه‏اى جز طغیان و ظلم و حسد نداشت.

مثلا پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله علاوه بر معجزات آشکار، از جمله قرآن مجید و دلایل روشنى که در متن این آیین آمده، اوصاف و مشخصاتش در کتب آسمانى پیشین که بخشهایى از آن در دست یهود و نصارى وجود داشت بیان شده بود و به همین دلیل دانشمندان آنها قبل از ظهور او بشارت ظهورش را با شوق و تأکید فراوان مى ‏دادند، اما همین که مبعوث شد چون منافع خود را در خطر مى ‏دیدند از روى طغیان و ظلم و حسد همه را نادیده گرفتند. به همین دلیل در پایان آیه سرنوشت آنها و امثال آنها را بیان کرده مى ‏گوید: «هر کس به آیات خدا کفر ورزد (خدا حساب او را مى‏ رسد زیرا) خداوند حسابش سریع است» (وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ).

آرى! کسانى که آیات الهى را بازیچه هوس هاى خود قرار دهند، نتیجه کار خود را در دنیا و آخرت مى‏ بینند.

 

(آیه ۲۰)- به دنبال بیان سر چشمه اختلافات دینى به گوشه ‏اى از این اختلاف که همان بحث و جدال یهود و نصارى، با پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله بود در این آیه اشاره مى ‏کند مى ‏فرماید: «اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند (با آنها) مجادله نکن و بگو: من و پیروانم در برابر خداوند، تسلیم شده‏ ایم» (فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ).

خداوند در این آیه به پیامبرش دستور مى‏ دهد که از بحث و مجادله با آنها دورى کن و به جاى آن براى راهنمایى و قطع مخاصمه «بگو: به آنها که اهل کتاب هستند (یهود و نصارى) و همچنین درس نخوانده‏ها (مشرکان) آیا شما هم (همچون من که تسلیم فرمان حقم) تسلیم شده ‏اید»؟ (وَ قُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ).

«اگر براستى تسلیم شوند هدایت یافته ‏اند، و اگر روى گردان شوند و سرپیچى کنند بر تو ابلاغ (رسالت) است» و تو مسؤول اعمال آنها نیستى (فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ).

بدیهى است منظور تسلیم زبانى و ادعایى نیست، بلکه منظور تسلیم حقیقى و عملى در برابر حق است.

و در پایان آیه مى‏ فرماید: «خداوند به اعمال و افکار بندگان خود بیناست» (وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ).

از این آیه به خوبى روشن مى‏ شود که روش پیامبر صلّى اللّه علیه و آله هرگز تحمیل فکر و عقیده نبوده است. بلکه کوشش و مجاهدت داشته که حقایق بر مردم روشن شود و سپس آنان را به حال خود وا مى ‏گذاشته که خودشان تصمیم لازم را در پیروى از حق بگیرند.

  

(آیه ۲۱)- در تعقیب آیه قبل که بطور ضمنى نشان مى ‏داد یهود و نصارى و مشرکانى که با پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله به گفتگو و ستیز برخاسته بودند تسلیم حق نبودند در این آیه به بعضى از نشانه‏ هاى این مسأله اشاره مى ‏کند مى ‏فرماید: «کسانى که به آیات خدا کافر مى‏ شوند، و پیامبران را به ناحق مى ‏کشند و (همچنین) کسانى را از مردم که امر به عدل و داد مى‏ کنند به قتل می ‏رسانند، آنها را به مجازات دردناک (الهى) بشارت بده» (إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ).

در این آیه به سه گناه بزرگ آنها اشاره شده که ثابت مى‏ کند آنها تسلیم فرمان حق نیستند، بلکه صداى حق گویان را در گلو خفه مى‏ کنند.

 

(آیه ۲۲)- در آیه قبل به یک کیفر آنها (عذاب الیم) اشاره شد، و در این آیه به دو کیفر دیگر آنها اشاره مى ‏فرماید: «آنها کسانى هستند که اعمال نیکشان در دنیا و آخرت نابود گشته» و اگر اعمال نیکى انجام داده‏اند تحت تأثیر گناهان بزرگ آنان اثر خود را از دست داده است. (أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ).

دیگر این که «آنها در برابر مجازاتهاى سخت الهى هیچ یار و یاور (و شفاعت کننده ‏اى) ندارند» (وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ).

منبع: برگزیده تفسیر نمونه