تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت 1080p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۷۸ تا ۸۳ سوره آل عمران (صفحه ۶۰)

(آیه ۷۸) شأن نزول:

این آیه نیز در باره گروهى از علماء یهود نازل شده که با دست خود چیزهایى بر خلاف آنچه در تورات آمده بود در باره صفات پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله مى ‏نوشتند و آن را به خدا نسبت مى ‏دادند (و با زبان خود حقایق تورات را تحریف مى ‏کردند).

تفسیر:

باز در این آیه سخن از بخش دیگرى از خلافکاری هاى بعضى از علماى اهل کتاب است مى ‏فرماید: «بعضى از آنها زبان خود را به هنگام تلاوت کتاب خدا چنان مى‏ پیچند و منحرف مى‏ کنند که گمان کنید آنچه را مى‏ خوانند از کتاب خداست در حالى که از کتاب الهى نیست» (وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ).

آنها به این کار نیز قناعت نمى‏ کردند بلکه صریحا «مى‏ گفتند این از سوى خدا نازل شده در حالى که از سوى خدا نبود» (وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ).

سپس قرآن بر این امر تأکید مى ‏کند که این کار به خاطر این نبود که گرفتار اشتباهى شده باشند بلکه «به خدا دروغ مى ‏بندند در حالى که عالم و آگاهند» (وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ).

ضمنا از این آیه و آیات قبل خطر مهم علماء و دانشمندان منحرف براى یک امت و ملت روشن مى‏ شود.

 

(آیه ۷۹) شأن نزول:

در باره شأن نزول این آیه و آیه بعد نقل شده که: کسى نزد پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله آمد و اظهار داشت ما به تو همانند دیگران «سلام» مى‏کنیم در حالى که به نظر ما چنین اعترافى کافى نیست تقاضا داریم به ما اجازه دهى امتیازى برایت قائل شویم و تو را سجده کنیم! پیامبر فرمود: «سجده براى غیر خدا جایز نیست، پیامبر خود را تنها به عنوان یک بشر احترام کنید ولى حق او را بشناسید و از او پیروى نمایید»!

تفسیر:

این آیه همچنان افکار باطل گروهى از اهل کتاب را نفى و اصلاح مى‏ کند، مخصوصا به مسیحیان گوشزد مى ‏نماید که هرگز مسیح (ع) ادعاى الوهیّت نکرد و نیز به درخواست کسانى که مى ‏خواستند این گونه ادعاها را در باره پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله تکرار کنند صریحا پاسخ مى‏ گوید مى ‏فرماید: «براى هیچ بشرى سزاوار نیست که خداوند کتاب آسمانى و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید غیر از خدا مرا پرستش کنید» (ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ).

نه پیامبر اسلام و نه هیچ پیغمبر دیگرى حق ندارد چنین سخنى را بگوید و این گونه نسبتها که به انبیاء داده شده همه ساخته و پرداخته افراد ناآگاه و دور از تعلیمات آنهاست.

سپس مى ‏افزاید: «بلکه (سزاوار مقام او این است که بگوید) افرادى باشید الهى آنگونه که تعلیم کتاب الهى به شما داده شده و درس خوانده ‏اید» و هرگز غیر خدا را پرستش نکنید (وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ).

آرى! فرستادگان الهى هیچ گاه از مرحله بندگى و عبودیت تجاوز نکردند و همیشه بیش از هر کس در برابر خداوند خاضع بودند.

از جمله مزبور استفاده مى ‏شود که هدف انبیاء تنها پرورش افراد نبوده، بلکه هدف تربیت عالمان ربانى و مصلحان اجتماعى و افراد دانشمند بوده تا بتوانند محیطى را با علم و ایمان خود روشن سازند.

 

(آیه ۸۰)- این آیه تکمیلى است نسبت به آنچه در آیه قبل آمد مى‏ گوید:

همانطور که پیامبران مردم را به پرستش خویش دعوت نمى‏ کردند، به پرستش فرشتگان و سایر پیامبران هم دعوت نمى‏ نمودند مى ‏فرماید: «و سزاوار نیست این که به شما دستور دهد فرشتگان و پیامبران را پروردگار خود انتخاب کنید» (وَ لا یَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِکَةَ وَ النَّبِیِّینَ أَرْباباً).

این جمله از یکسو پاسخى است به مشرکان عرب که فرشتگان را دختران خدا مى‏ پنداشتند و نوعى ربوبیت براى آنها قائل بودند و با این حال خود را پیرو آیین ابراهیم معرفى مى‏ کردند.                         

و از سوى دیگر پاسخى است به صابئان که خود را پیرو یحیى (ع) مى ‏دانستند ولى مقام فرشتگان را تا سر حد پرستش بالا مى‏ بردند.

و نیز پاسخى است به یهود و نصارا که عزیز یا مسیح (ع) را فرزند خدا معرفى مى‏ کردند.

و در پایان آیه براى تأکید بیشتر مى ‏افزاید: «آیا شما را به کفر دعوت مى‏ کند پس از آن که (تسلیم فرمان حق گشته و) مسلمان شدید» (أَ یَأْمُرُکُمْ بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).

یعنى، چگونه ممکن است پیامبرى پیدا شود و نخست مردم را به ایمان و توحید دعوت کند سپس راه شرک را به آنها نشان دهد! آیه ضمنا اشاره سر بسته‏اى به معصوم بودن پیامبران و عدم انحراف آنها از مسیر فرمان خدا مى‏ کند.

 

(آیه ۸۱)- پیمان مقدس!

به دنبال اشاراتى که در آیات پیشین در باره وجود نشانه‏ هاى روشن پیامبر اسلام در کتب انبیاء قبل آمده بود در اینجا اشاره به یک اصل کلى در این رابطه مى‏ کند و مى‏ فرماید: «و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که خداوند پیمان مؤکد از پیامبران (و پیروان آنها) گرفت که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم سپس پیامبرى به سوى شما آمد که آنچه را با شما است تصدیق مى‏ کند (و نشانه‏ هاى او موافق چیزى است که با شما است) حتما به او ایمان بیاورید و او را یارى کنید» (وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ).

در آیات قرآن کرارا اشاره به وحدت هدف پیغمبران خدا شده است و این آیه نمونه زنده‏اى از آن مى ‏باشد.

سپس براى تأکید مى ‏افزاید: خداوند به آنها فرمود: «آیا اقرار به این موضوع دارید؟ و پیمان مؤکد مرا بر آن گرفتید؟ گفتند: آرى، اقرار داریم فرمود: بر این پیمان گواه باشید و من هم با شما گواهم» (قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‏ ذلِکُمْ إِصْرِی قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ).

  

(آیه ۸۲)- در این آیه قرآن مجید پیمان شکنان را مورد مذمت و تهدید قرار مى‏ دهد و مى‏ گوید: «پس هر کس (بعد از این همه پیمان هاى مؤکد و میثاق هاى محکم) سرپیچى کند و روى گرداند (و به پیامبرى همچون پیامبر اسلام که بشارات ظهورش همراه نشانه‏ هاى او در کتب پیشین آمده ایمان نیاورد) فاسق و خارج از اطاعت فرمان خداست» (فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ).

و مى‏دانیم که خداوند این گونه فاسقان لجوج و متعصب را هدایت نمى‏ کند- همان گونه که در آیه ۸۰ سوره توبه آمده است- و کسى که مشمول هدایت الهى نشد سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهى است.

 

(آیه ۸۳)- برترین آیین الهى!

در اینجا بحث در باره اسلام آغاز مى‏ شود و توجه اهل کتاب و پیروان ادیان گذشته را به آن جلب مى‏ کند.

نخست مى‏ فرماید: «آیا آنها غیر از آیین خدا را مى ‏طلبند»؟ آیین او همین اسلام است (أَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ).

سپس مى‏ افزاید: «تمام کسانى که در آسمانها و زمینند چه از روى اختیار یا اجبار اسلام آورده ‏اند (و در برابر فرمان او تسلیمند) و همه به سوى او بازگردانده مى‏ شوند» بنابراین، اسلام آیین همه جهان هستى و عالم آفرینش است (وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ).

در اینجا قرآن مجید «اسلام» را به معنى وسیعى تفسیر کرده و مى‏ گوید: تمام کسانى که در آسمان و زمینند و تمام موجوداتى که در آنها وجود دارند مسلمانند.

یعنى در برابر فرمان او تسلیمند زیرا، روح اسلام همان تسلیم در برابر حق است منتهى گروهى از روى اختیار (طوعا) در برابر «قوانین تشریعى» او تسلیمند و گروهى بى ‏اختیار (کرها) در برابر «قوانین تکوینى» او.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه