تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۱۰۹ تا ۱۱۵ سوره آل عمران (صفحه ۶۴)


(آیه ۱۰۹)- این آیه مشتمل دلیل بر عدم صدور ظلم و ستم از ناحیه خداست، مى ‏فرماید: «و (چگونه ممکن است خدا ستم کند در حالى که) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و همه کارها به سوى او باز مى ‏گردد» و به فرمان او است (وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).

(آیه ۱۱۰)- باز هم مبارزه با فساد و دعوت به حق!

در این آیه بار دیگر به مسأله امر به معروف و نهى از منکر و ایمان به خدا باز گشته و مى‏ فرماید: «شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدید (چه این که) امر به معروف مى‏ کنید و نهى از منکر، و به خدا ایمان دارید» (کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ).
جالب این که دلیل بهترین امت بودن مسلمانان «امر به معروف و نهى از منکر کردن، و ایمان بخدا داشتن» ذکر گردیده، و این مى‏رساند که اصلاح جامعه بشرى بدون ایمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد ممکن نیست. به علاوه انجام این دو فریضه، ضامن گسترش ایمان و اجراى همه قوانین فردى و اجتماعى مى‏ باشد و ضامن اجرا عملا بر خود قانون مقدم است.
سپس اشاره مى ‏کند که مذهبى به این روشنى و قوانینى با این عظمت منافعش براى هیچ کس قابل انکار نیست، بنابراین «اگر اهل کتاب (یهود و نصارى) ایمان بیاورند به سود خودشان است (اما متأسفانه تنها) اقلیتى از آنها پشت پا به تعصب هاى جاهلانه زده ‏اند و اسلام را با آغوش باز پذیرفته اند در حالى که اکثریت آنها از تحت فرمان پروردگار خارج شده ‏اند» (وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ).

(آیه ۱۱۱) شأن نزول:
در شأن نزول این آیه و آیه بعد نقل شده: هنگامى که بعضى از بزرگان روشن ضمیر یهود همچون عبد اللّه بن سلام با یاران خود آیین پیشین را ترک گفته و به آیین اسلام گرویدند، جمعى از رؤساى یهود به نزد آنها آمدند و زبان به سرزنش و ملامت آنان گشودند و حتى آنها را تهدید کردند که چرا آیین پدران و نیاکان خود را ترک گفته و اسلام آورده ‏اند؟ آیه به عنوان دلدارى و بشارت به آنها و سایر مسلمانان نازل گردید.
تفسیر:
این آیه و آیه بعد در حقیقت متضمن چند پیشگویى و بشارت مهم به مسلمانان است که همه آنها در زمان پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله عملى گردید:
۱- «اهل کتاب هیچ گاه نمى‏توانند ضرر مهمى به شما (مسلمانان) برسانند، و زیانهاى آنها جزئى و زود گذر است» (لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذىً).
۲- «هر گاه در جنگ با شما رو برو شوند سر انجام شکست خواهند خورد و پیروزى نهایى از آن شما (مسلمانان) است و کسى به حمایت از آنان بر نخواهد خاست» (وَ إِنْ یُقاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا یُنْصَرُونَ).

(آیه ۱۱۲)- سوم: آنها هیچ گاه روى پاى خود نمى‏ ایستند، و همواره ذلیل و بیچاره خواهند بود، مگر این که در برنامه خود تجدید نظر کنند و راه خدا پیش گیرند یا به دیگران متوسل شوند و موقتا از نیروى آنها استفاده کنند (ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ ما ثُقِفُوا).
طولى نکشید که این سه وعده و بشارت آسمانى در زمان خود پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله تحقق یافت.
سپس در ذیل این جمله مى‏فرماید: تنها در دو صورت است که مى‏توانند این مهر ذلت را از پیشانى خود پاک کنند، نخست «بازگشت و پیوند با خدا و ایمان به آیین راستین او» (إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ).
«و یا وابستگى به مردم و اتکاء به دیگران» (وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ).
بنابراین، یا باید در برنامه زندگى خود تجدید نظر کنند و به سوى خدا باز گردند و خاطره خیال شیطنت و کینه ‏توزى را از افکار خود بشویند، و یا از طریق وابستگى به این و آن به زندگى نفاق آلود خود ادامه دهند.
سپس قرآن به ذلّتى که یهود بدان گرفتار آمده اشاره کرده، مى‏ گوید: «و در خشم خدا مسکن گزیده‏اند، و مهر بیچارگى بر آنها زده شده» (وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ).
به این ترتیب یهود بر اثر خلافکاری ها نخست از طرف دیگران مطرود شدند و به خشم خداوند گرفتار آمدند و سپس تدریجا این موضوع به صورت یک صفت ذاتى «احساس حقارت» در آمد.
در پایان آیه دلیل این سرنوشت شوم یهودیان را بیان مى ‏کند، مى ‏فرماید: اگر آنها به چنین سرنوشتى گرفتار شدند، نه به خاطر نژاد و یا خصوصیات دیگر آنهاست، بلکه به خاطر اعمالى است که مرتکب مى‏ شدند، «چرا که آنها به آیات خدا کفر مى‏ورزیدند» (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ).
و دوم این که: اصرار در کشتن رهبران الهى و پیشوایان خلق و نجات دهندگان بشر یعنى انبیاى پروردگار داشتند «و پیامبران را به ناحق مى‏ کشتند» (وَ یَقْتُلُونَ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ).
و سوم این که: آلوده به انواع گناهان مخصوصا ظلم و ستم و تعدى به حقوق دیگران و تجاوز به منافع سایر مردم بوده ‏اند و اگر چنین ذلیل شدند «به خاطر آن است که گناه کردند و به حقوق دیگران تجاوز مى‏ نمودند» (ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ).
و مسلما هر قوم و ملتى که داراى چنین اعمالى باشند سرنوشتى مشابه آنها خواهند داشت.

(آیه ۱۱۳) شأن نزول:
در شأن نزول این آیه و دو آیه بعد، گویند هنگامى که «عبد اللّه بن سلام» که از دانشمندان یهود بود با جمع دیگرى از آنها اسلام آوردند یهودیان و مخصوصا بزرگان آنها از این حادثه بسیار ناراحت شدند، و در صدد برآمدند که آنها را متهم به شرارت سازند تا در انظار یهودیان، پست جلوه کنند، و عمل آنها سر مشقى براى دیگران نشود، لذا علماى یهود این اشعار را در میان آنها پخش کردند که تنها جمعى از اشرار ما به اسلام گرویده ‏اند! اگر آنها افراد درستى بودند آیین نیاکان خود را ترک نمى ‏گفتند و به ملت یهود خیانت نمى‏کردند، آیه نازل شد و از این دسته دفاع کرد.
تفسیر:
روح حق جویى اسلام- به دنبال مذمتهاى شدیدى که در ایات گذشته از قوم یهود به عمل آمد، قرآن در این آیه براى رعایت عدالت و احترام به حقوق افراد شایسته و اعلام این حقیقت که همه آنها را نمى ‏توان با یک چشم نگاه کرد مى‏ گوید: «اهل کتاب همه یکسان نیستند، و در برابر افراد تبهکار، کسانى در میان آنها یافت مى‏ شوند که در اطاعت خداوند و قیام بر ایمان ثابت قدمند» (لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ).
صفت دیگر آنها این است که: «پیوسته در دل شب آیات خدا را تلاوت مى‏ کنند» (یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ).
و در پایان آیه از خضوع آنها یاد مى کند و مى ‏فرماید: «و در برابر عظمت پروردگار به سجده مى‏ افتند» (وَ هُمْ یَسْجُدُونَ).

(آیه ۱۱۴)- در این آیه اضافه مى کند: «به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند» (یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ).
«و به وظیفه امر به معروف و نهى از منکر قیام مى‏ کنند» (وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ).
«و در کارهاى نیک بر یکدیگر سبقت مى‏ گیرند» (وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ).
و بالاخره «آنها از افراد صالح و با ایمان هستند» (وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ).

(آیه ۱۱۵)- در این آیه که در حقیقت مکمل آیات قبل است، به عاقبت افراد صالح و با ایمان اشاره کرده و مى‏ فرماید: «و (این دسته از اهل کتاب) آنچه از اعمال نیک انجام مى دهند هرگز کفران نخواهد شد» و پاداش شایسته همه آن را مى‏ بینند (وَ ما یَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ یُکْفَرُوهُ).
یعنى: هر چند در گذشته مرتکب خلافهایى شده باشند اکنون که در روش خود تجدید نظر به عمل آورده ‏اند و در صف متقین و پرهیزکاران قرار گرفته ‏اند، نتیجه اعمال نیک خود را خواهند دید و هرگز از خدا، ناسپاسى نمى‏ بینند! با این که خداوند به همه چیز آگاهى دارد در پایان آیه مى ‏فرماید: «خداوند از پرهیزکاران آگاه است» (وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ).
بنابراین اعمال نیک آنها، کم باشد یا زیاد، هرگز ضایع نمى ‏شود.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه