تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات ۱۱۶ تا ۱۲۱ سوره آل عمران (صفحه ۶۵)
(آیه ۱۱۶)- نقطه مقابل افراد با ایمان و حق جویى که وصف آنها در آیه قبل آمد افراد بى ایمان و ستمگرى هستند که در این آیه و آیه بعد توصیف شده اند.
نخست مى فرماید: «آنها که راه کفر را پیش گرفتند هرگز نمى توانند در پناه ثروت و فرزندان متعدد خویش ار مجازات خدا در امان بمانند» (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً).
در این که از امکانات مادى تنها اشاره به ثروت و فرزندان شده، به خاطر آن است که مهمترین سرمایه هاى مادى، یکى نیروى انسانى است که به عنوان فرزندان ذکر شده است و دیگرى سرمایه هاى اقتصادى مى باشد و بقیه امکانات مادى از این دو سر چشمه مى گیرد.
قرآن با صراحت مى گوید: امتیازهاى مالى، و قدرت جمعى، به تنهایى نمى تواند در برابر خداوند، امتیازى محسوب شود، و تکیه کردن بر آنها اشتباه است، مگر هنگامى که در پرتو ایمان و نیت پاک در مسیرهاى صحیح به کار گرفته شوند، در غیر این صورت «آنها (صاحبان اموال) اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود» (أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).
(آیه ۱۱۷)- در این آیه اشاره به وضع بذل و بخششها و انفاق هاى ریاکارانه آنها نموده و ضمن یک مثال جالب سرنوشت آن را تشریح مى کند و مى گوید: «آنچه آنها در این زندگى دنیا انفاق مى کنند همانند باد سوزانى است که به زراعت قومى که بر خود ستم کرده اند (و در غیر محل یا وقت مناسب کشت نموده اند) بوزد و آن را نابود سازد»َثَلُ ما یُنْفِقُونَ فِی هذِهِ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَمَثَلِ رِیحٍ فِیها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَکَتْهُ).
افراد بى ایمان و آلوده چون انگیزه صحیحى در انفاق خود ندارند روح خودنمایى و ریاکارى همچون باد سوزان و خشک کننده اى بر مزرعه انفاق آنها مى وزد و آن را بىاثر مى سازد.
در پایان مى فرماید: «خداوند به آنها ستمى نکرده، بلکه آنها خودشان ستم به خویشتن کرده اند»َ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ).
به این ترتیب سرمایه هاى خود را بیهوده از بین مى برند، زیرا عمل فاسد جز اثر فاسد چه نتیجه اى مى تواند داشته باشد؟
(آیه ۱۱۸) شأن نزول:
از ابن عباس نقل شده این آیه و دو آیه بعد هنگامى نازل شد که عدهاى از مسلمانان با یهودیان، به سبب قرابت، یا همسایگى، یا حقّ رضاع، و یا پیمانى که پیش از اسلام بسته بودند، دوستى داشتند و به قدرى با آنها صمیمى بودند که اسرار مسلمانان را به آنان مى گفتند، بدین وسیله قوم یهود که دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان قلمداد مى کردند، از اسرار مسلمانان مطلع مىشدند، آیه نازل شد و به آن عده از مسلمانان هشدار داد که چون آنها در دین شما نیستند، نباید آنان را محرم اسرار خود قرار دهید.
تفسیر:
بیگانگان را محرم اسرار خود نسازید- این آیه به دنبال آیاتى که مناسبات مسلمانان را با کفار بیان کرد به یکى از مسائل حساس اشاره کرده و ضمن تشبیه لطیفى به مؤمنان هشدار مى دهد، مى گوید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! غیر از هم مسلکان خود براى خود، دوست و همرازى انتخاب نکنید، و بیگانگان را از اسرار و رازهاى درونى خود با خبر نسازید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالًا).
هرگز سوابق دوستى و رفاقت آنها با شما مانع از آن نیست که به خاطر جدایى در مذهب و مسلک آرزوى زحمت و زیان شما را در دل خود نپرورانند، بلکه «پیوسته علاقه آنها این است که شما در رنج و زحمت باشید» (وَدُّوا ما عَنِتُّمْ).
آنها براى این که شما از مکنونات ضمیرشان آگاه نشوید، و رازشان فاش نگردد، معمولا در سخنان و رفتار خود مراقبت مى کنند، و با احتیاط و دقت حرف مى زنند، ولى با وجود این «آثار عداوت و دشمنى از لابلاى سخنان آنها آشکار است» (قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ).
خلاصه این که خداوند بدین وسیله طریقه شناسایى باطن دشمنان را نشان داده، و از ضمیر باطن و راز درونیشان خبر مىدهد و مىفرماید: «آنچه از عداوت و دشمنى در دل خود پنهان کردهاند، به مراتب از آنچه بر زبان مىآورند بزرگتر است» (وَ ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ).
سپس اضافه نموده: «ما براى شما این آیات را بیان کردیم، که اگر در آن تدبّر کنید» به وسیله آن مى توانید دوست خود را از دشمن تمیز دهید، و راه نجات را از شرّ دشمنان پیدا کنید (قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ).
(آیه ۱۱۹)- در این آیه مى فرماید: «شما اى جمعیت مسلمانان آنان را روى خویشاوندى و یا همجوارى و یا به علل دیگر دوست مى دارید، غافل از این که آنها شما را دوست نمى دارند، در حالى که شما به تمام کتابهایى که از طرف خداوند نازل شده (اعم از کتاب خودتان و کتابهاى آسمانى آنها) ایمان دارید، ولى آنان به کتاب آسمانى شما ایمان ندارند» (ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتابِ کُلِّهِ).
سپس قرآن چهره اصلى آنها را معرفى کرده، مى گوید: «این دسته از اهل کتاب منافق هستند، چون با شما ملاقات کنند، مى گویند ما ایمان داریم و آیین شما را تصدیق مى کنیم، ولى چون تنها شوند، از شدت کینه و عداوت و خشم سر انگشتان خود را به دندان مى گیرند» (وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ).
اى پیامبر! «بگو: با همین خشمى که دارید، بمیرید» و این غصّه تا روز مرگ دست از شما برنخواهد داشت (قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ).
شما از وضع آنها آگاه نبودید، و خدا آگاه است «زیرا خداوند از اسرار درون سینه ها باخبر است» (إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
(آیه ۱۲۰)- در این آیه یکى از نشانه هاى کینه و عداوت آنها بازگو شده است که «اگر فتح و پیروزى و پیشامد خوبى براى شما رخ دهد، آنها ناراحت مى شوند، و چنانچه حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد خوشحال مى شوند» (إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِها).
«اما اگر در برابر کینهتوزیهاى آنها استقامت کنید، و پرهیزکار و خویشتن دار باشید، آنان نمى توانند به وسیله نقشه هاى خائنانه خود به شما لطمه اى وارد کنند، زیرا خداوند به آنچه مى کنید کاملا احاطه دارد» (وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ).
(آیه ۱۲۱)- از این به بعد آیاتى شروع مى شود که در باره یک حادثه مهم و پردامنه اسلامى یعنى جنگ «احد» نازل شده.
در آغاز اشاره به بیرون آمدن پیامبر از مدینه براى انتخاب لشکرگاه در دامنه احد کرده و مى گوید: «به خاطر بیاور اى پیامبر! آن روز را که صبحگاهان از مدینه از میان بستگان و اهل خود بیرون آمدى تا براى مؤمنان پایگاههایى براى نبرد با دشمن آماده سازى و خداوند شنوا و داناست» (وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
منبع: برگزیده تفسیر نمونه