تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات ۸۰ تا ۸۶ سوره نساء (صفحه ۹۱)
(آیه ۸۰)- سنت پیامبر همچون وحى الهى است! در این آیه موقعیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در برابر مردم و «حسنات» و «سیئات» آنان، بیان شده است.
نخست مىفرماید: «هر کس اطاعت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله کند اطاعت خدا کرده است» (مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ).
بنابراین اطاعت خدا از اطاعت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نمىتواند جدا باشد، زیرا پیامبر صلّى اللّه علیه و آله هیچ گامى بر خلاف خواست خداوند برنمىدارد.
سپس مىفرماید: «اگر کسانى سرپیچى کنند و با دستورات تو به مخالفت برخیزند مسؤولیتى در برابر اعمال آنها ندارى و موظف نیستى که به حکم اجبار آنها را از هر خلافکارى بازدارى، وظیفه تو تبلیغ رسالت و امر به معروف و نهى از منکر و راهنمایى افراد گمراه و بىخبر است» (وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً).
باید توجه داشت که این آیه یکى از روشنترین آیات قرآن است که دلیل بر حجیت سنت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و قبول احادیث او مىباشد، و هنگامى که مىبینیم پیامبر صلّى اللّه علیه و آله طبق حدیث ثقلین، صریحا احادیث اهل بیت علیهم السّلام را سند و حجت شمرده است استفاده مىکنیم که اطاعت از فرمان اهل بیت نیز از اطاعت فرمان خدا جدا نیست.
(آیه ۸۱)- در این آیه اشاره به وضع جمعى از منافقان و یا افراد ضعیف الایمان کرده و مىگوید: آنها به هنگامى که در صف مسلمانان در کنار پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله قرار مىگیرند براى حفظ منافع و یا دفع ضرر از خویش با دیگران همصدا شده و اظهار اطاعت فرمان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مىکنند «و مىگویند با جان و دل حاضریم از او پیروى کنیم» (وَ یَقُولُونَ طاعَةٌ).
«اما هنگامى که مردم از خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله خارج شدند، آن دسته از منافقان و افراد ضعیف الایمان گفتهها (و پیمانهاى خویش را به دست فراموشى مىسپارند) و در جلسات شبانه تصمیمهایى بر ضد سخنان پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله مىگیرند و خداوند آنچه را در این جلسات مىگویند مىنویسد» (فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ما یُبَیِّتُونَ).
ولى خداوند به پیغمبرش دستور مىدهد که «از آنها روى بگردان و از نقشههاى آنها وحشت نکن و هیچ گاه آنها را تکیهگاه در برنامههاى خود قرار مده، تنها بر خدا تکیه کن خدایى که بهترین یار و مددکار و مدافع است» (فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلًا).
(آیه ۸۲)- سند زندهاى بر اعجاز قرآن! به دنبال نکوهشهایى که در آیات قبل از منافقان به عمل آمد، در اینجا به آنها و همه کسانى که در حقانیت قرآن مجید شک و تردید دارند اشاره کرده مىفرماید: «آیا آنها در باره وضع خاص این قرآن اندیشه نمىکنند و نتایج آن را بررسى نمىنمایند این قرآن اگر از ناحیه غیر خدا نازل شده بود حتما تناقضها و اختلافهاى فراوانى در آن مىیافتند، اکنون که در آن هیچ گونه اختلاف و تناقض نیست باید بدانند که از طرف خداوند نازل شده است» (أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً).
بنابراین، مردم موظفند که در باره اصول دین و مسائلى همانند صدق دعوى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و حقانیت قرآن مطالعه و بررسى کنند و از تقلید و قضاوتهاى کورکورانه بپرهیزند!
(آیه ۸۳)- پخش شایعات! در این آیه به یکى دیگر از اعمال نادرست منافقان و یا افراد ضعیف الایمان اشاره کرده، مىفرماید: «آنها کسانى هستند که هنگامى که اخبارى مربوط به پیروزى و یا شکست مسلمانان به آنان برسد، بدون تحقیق، آن را همه جا پخش مىکنند» (وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ).
زیرا بسیار مىشود که این اخبار، بىاساس بوده و از طرف دشمنان به منظورهاى خاصى جعل شده و اشاعه آن به زیان مسلمانان تمام مىگردد.
«در حالى که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان- که قدرت تشخیص کافى دارند- بازگردانند، از ریشههاى مسائل آگاه خواهند شد» (وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ).
و بدون جهت نه مسلمانان را گرفتار عواقب غرور ناشى از پیروزیهاى خیالى مىکردند و نه روحیه آنها را به خاطر شایعات دروغین مربوط به شکست تضعیف مىنمودند.
زیانهاى شایعهسازى و نشر شایعات
از بلاهاى بزرگى که دامنگیر جوامع مختلف مىشود و روح اجتماعى و تفاهم و همکارى را در میان آنها مىکشد، مسأله شایعهسازى و نشر شایعات است، بطورى که گاه یک نفر منافق مطلب نادرستى جعل مىکند و آن را به چند نفر مىگوید، و افرادى بدون تحقیق در نشر آن مىکوشند، و شاید شاخ و برگهایى هم از خودشان به آن مىافزایند، و بر اثر آن اضطراب و نگرانى در مردم ایجاد مىکنند.
گر چه اجتماعاتى که در فشار و خفقان قرار دارند گاهى شایعهسازى و نشر شایعات را به عنوان یک نوع مبارزه و یا انتقامجویى تعقیب مىکنند ولى براى اجتماعات سالم نشر شایعات زیانهاى فراوانى به بار مىآورد.
به همین دلیل اسلام صریحا هم با «شایعهسازى» مبارزه کرده و جعل و دروغ و تهمت را ممنوع مىشمارد و هم با نشر شایعات، و آیه فوق نمونهاى از آن است.
سپس در پایان آیه اشاره به این حقیقت مىکند که «اگر فضل و رحمت الهى شامل حال شما نمىشد (و به وسیله راهنماییهاى پروردگار از چنگال این گونه شایعات و عواقب وخیم آن نجات نمىیافتید) بسیارى از شما در راههاى شیطانى گام مىنهادید و تنها عده کمى بودند که مىتوانستند خود را از پیروى شیطان بر کنار دارند» (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلَّا قَلِیلًا).
یعنى تنها پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و صاحب نظران و دانشمندان مو شکاف و باریک بینند که مىتوانند خود را از وساوس شایعات و شایعهسازان برکنار دارند، و اما اکثریت اجتماع اگر از رهبرى صحیحى محروم بمانند گرفتار عواقب دردناک شایعهسازى و نشر شایعات خواهند شد.
(آیه ۸۴)
شأن نزول:
هنگامى که ابو سفیان و لشکر قریش پیروزمندانه از میدان احد بازگشتند ابو سفیان با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله قرار گذاشت که در موسم بدر صغرى (یعنى بازارى که در ماه ذى القعده در سرزمین بدر تشکیل مىشد) بار دیگر رو برو شوند، هنگامى که موعد مقرر فرا رسید، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مسلمانان را دعوت به حرکت به محل مزبور کرد، ولى جمعى از مسلمانان که خاطره تلخ شکست احد را فراموش نکرده بودند شدیدا از حرکت خوددارى مىنمودند.
این آیه نازل شد و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مسلمانان را مجددا دعوت به حرکت کرد، در این موقع تنها هفتاد نفر در رکاب پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله در محل مزبور حاضر شدند، ولى ابو سفیان (بر اثر وحشتى که از رو برو شدن با سپاه اسلام داشت) از حضور در آنجا خوددارى کرد و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با همراهان سالم به مدینه بازگشتند.
تفسیر:
هر کس مسؤول وظیفه خویش است- به دنبال آیات مربوط به جهاد، دستور فوقالعادهاى در این آیه به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله داده شده است، مىفرماید: «در راه خدا پیکار کن، تنها مسؤول وظیفه خود هستى، و مؤمنان را (بر این کار) تشویق نما» (فَقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ).
در حقیقت آیه، یک دستور مهم اجتماعى را مخصوصا در باره رهبران در بر دارد، و آن این که آنها باید آنقدر در کار خود مصمم و ثابت قدم و قاطع باشند که حتى اگر هیچ کس دعوت آنها را «لبیک» نگوید، دست از تعقیب هدف مقدس خویش برندارند و هیچ رهبرى تا چنین آمادگى نداشته باشد قادر به انجام رهبرى و پیشبرد اهداف خود نیست مخصوصا رهبران الهى که تکیه گاه اصلى آنها خداست خدایى که سر چشمه تمام نیروها و قدرتهاست.
و لذا به دنبال این دستور مىفرماید: «امید است خداوند با کوششها و تلاشهاى تو حتى اگر تنها بوده باشى، قدرت و نیروى دشمنان را در هم بشکند، زیرا قدرت او مافوق قدرتها و مجازات او مافوق مجازاتهاست» (عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکِیلًا).
(آیه ۸۵)- تشویق کار نیک یا بد! همانطور که در تفسیر آیه قبل اشاره شد، قرآن مىگوید: هر کسى در درجه اول مسؤول کار خویش است، نه مسؤول کار دیگران، اما براى این که از این مطلب سوء استفاده نشود در این آیه مىگوید:
«درست است که هر کسى مسؤول کارهاى خود مىباشد ولى هر انسانى که دیگرى را به کار نیک وادارد، سهمى از آن خواهد داشت و هر کس، دیگرى را به کار بدى دعوت کند بهرهاى از آن خواهد داشت» (مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها).
بنابراین، مسؤولیت هر کس در برابر اعمال خویش به آن معنى نیست که از دعوت دیگران به سوى حق و مبارزه با فساد چشم بپوشد و روح اجتماعى اسلام را تبدیل به فردگرایى و بیگانگى از اجتماع کند، و در لاک خود فرو رود.
در پایان آیه مىفرماید: «خداوند تواناست و اعمال شما را حفظ و محاسبه کرده و در برابر حسنات و سیئات پاداش مناسب خواهد داد» (وَ کانَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ مُقِیتاً).
(آیه ۸۶)- هر گونه محبتى را پاسخ گویید! این آیه یک حکم کلى و عمومى است در زمینه تمام تحیّتها و اظهار محبتهایى که از طرف افراد مختلف مىشود، در آغاز مىگوید: «هنگامى که کسى به شما تحیت گوید پاسخ آن را به طرز بهتر بدهید و یا لااقل بطور مساوى پاسخ گویید» (وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها).
«تحیّت» در لغت از ماده «حیات» و به معنى دعا براى حیات دیگرى کردن است، ولى معمولا این کلمه هر نوع اظهار محبتى را که افراد به وسیله سخن یا عمل، با یکدیگر مىکنند شامل مىشود که روشنترین مصداق آن همان موضوع سلام کردن است.
و در پایان آیه براى این که مردم بدانند چگونگى «تحیتها» و «پاسخها» و برترى یا مساوات آنها، در هر حد و مرحلهاى، بر خداوند پوشیده و پنهان نیست مىفرماید: «خداوند حساب همه چیز را دارد» (إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیباً).
منبع: برگزیده تفسیر نمونه
به ما هم سر بزنید ممنون میشیم
برنامه "وصال یار" دارای چهار بخش میباشد ( آموزش نماز + مفاتیح الجنان + مفاتیح الحیات + استخاره آنلاین )