تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۱۲۲ تا ۱۲۷ سوره نساء (صفحه ۹۸)

(آیه ۱۲۲)- در آیات گذشته چنین خواندیم: کسانى که شیطان را ولىّ خود انتخاب کنند، در زیان آشکارى هستند، شیطان به آنها وعده دروغین مى‏دهد و با آرزوها سرگرم مى‏سازد، و وعده شیطان جز فریب و مکر نیست، در برابر آنها در این آیه سر انجام کار افراد با ایمان را بیان کرده، مى‏فرماید: «و آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به زودى در باغهایى از بهشت وارد مى‏شوند که نهرها از زیر درختان آن مى‏گذرد» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ). این نعمت همانند نعمتهاى این دنیا زود گذر و ناپایدار نیست، بلکه «مؤمنان براى همیشه در آن خواهند ماند» (خالِدِینَ فِیها أَبَداً). این وعده همانند وعده‏هاى دروغین شیطان نیست، بلکه «وعده‏اى است حقیقى و از ناحیه خدا» (وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا). بدیهى است «هیچ کس نمى‏تواند صادق‏تر از خدا وعده‏ها و سخنانش باشد» (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا). زیرا تخلّف از وعده، یا به خاطر ناتوانى است، یا جهل و نیاز، که تمام اینها از ساحت مقدّس او دور است.

(آیه ۱۲۳)

شأن نزول:

نقل شده که: مسلمانان و اهل کتاب هر کدام بر دیگرى افتخار مى‏کردند، اهل کتاب مى‏گفتند: پیامبر ما قبل از پیامبر شما بوده است، کتاب ما از کتاب شما سابقه‏دارتر است، و مسلمانان مى‏گفتند: پیامبر ما خاتم پیامبران است، و کتابش آخرین و کاملترین کتب آسمانى است، بنابراین ما بر شما امتیاز داریم، این آیه و آیه بعد نازل شد و بر این ادعاها قلم بطلان کشید، و ارزش هر کس را به اعمالش معرفى کرد.

تفسیر:

امتیازات واقعى و دروغین- در این آیه و آیه بعد یکى از اساسى‏ترین پایه‏هاى اسلام بیان شده است، که ارزش وجودى اشخاص و پاداش و کیفر آنها هیچ گونه ربطى به ادعاها و آرزوهاى آنها ندارد، بلکه تنها بستگى به عمل و ایمان دارد، این اصلى است ثابت و سنتى تغییر ناپذیر، و قانونى است که تمام ملتها در برابر آن یکسانند لذا نخست مى‏فرماید: «فضیلت و برترى به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل کتاب نیست» (لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ).

سپس اضافه مى‏کند: «هر کس عمل بدى انجام دهد کیفر خود را در برابر آن خواهد گرفت و هیچ کس را جز خدا ولى و یاور خویش نمى‏یابد» (مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً).

(آیه ۱۲۴)- «و هم چنین کسانى که عمل صالح به جا آورند و با ایمان باشند اعم از مرد و زن آنها وارد بهشت خواهند شد و کمترین ستمى به آنها نمى‏شود» (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً).

و به این ترتیب قرآن به تعبیر ساده معمولى به اصطلاح «آب پاک» به روى دست همه ریخته است و وابستگیهاى ادعایى و خیالى و اجتماعى و نژادى و مانند آن را نسبت به یک مذهب به تنهایى بى‏فایده مى‏شمرد، و اساس را ایمان به مبانى آن مکتب و عمل به برنامه‏هاى آن معرفى مى‏کند.

(آیه ۱۲۵)- در آیه قبل، سخن از تأثیر ایمان و عمل بود و این که انتساب به هیچ مذهب و آیینى، به تنهایى اثرى ندارد، در عین حال در این آیه براى این که سوء تفاهمى از بحث گذشته پیدا نشود، برترى آیین اسلام را بر تمام آیینها به این تعبیر بیان کرده است: «چه آیینى بهتر است از آیین کسى که با تمام وجود خود، در برابر خدا تسلیم شده، و دست از نیکوکارى برنمى‏دارد و پیرو آیین پاک خالص ابراهیم است» (وَ مَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً).

در این آیه سه چیز مقیاس بهترین آیین شمرده شده:

نخست تسلیم مطلق در برابر خدا «اسلم وجهه للّه»، دیگرى نیکوکارى «و هو محسن» منظور از نیکوکارى در اینجا هر گونه نیکى با قلب و زبان و عمل است.

و دیگرى پیروى از آیین پاک ابراهیم است «وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً».

در پایان آیه دلیل تکیه کردن روى آیین ابراهیم را چنین بیان مى‏کند که «خداوند ابراهیم را به عنوان خلیل و دوست خود انتخاب کرد» (وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا).

(آیه ۱۲۶)- در این آیه اشاره به مالکیت مطلقه پروردگار و احاطه او به همه اشیاء مى‏کند و مى‏فرماید: «آنچه در آسمانها و زمین است ملک خداست، زیرا خداوند به همه چیز احاطه دارد» (وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحِیطاً).

اشاره به این که اگر خداوند ابراهیم را دوست خود انتخاب کرد نه به خاطر نیاز به او بود، زیرا خدا از همگان بى‏نیاز است بلکه به خاطر سجایا و صفات فوق العاده و برجسته ابراهیم بود.

(آیه ۱۲۷)- باز هم حقوق زنان! این آیه به پاره‏اى از سؤالات و پرسشهایى که در باره زنان (مخصوصا دختران یتیم) از طرف مردم مى‏شده است پاسخ مى‏گوید، مى‏فرماید: «اى پیامبر! از تو در باره احکام مربوط به حقوق زنان، سؤالاتى مى‏کنند بگو: خداوند در این زمینه به شما فتوا و پاسخ مى‏دهد» (وَ یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ).

سپس اضافه مى‏کند: «و آنچه در قرآن مجید در باره دختران یتیمى که حقوقشان را نمى‏دهید و مى‏خواهید با آنها ازدواج کنید، به قسمتى دیگر از سؤالات شما پاسخ مى‏دهد» و زشتى این عمل ظالمانه را آشکار مى‏سازد (وَ ما یُتْلى‏ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ فِی یَتامَى النِّساءِ اللَّاتِی لا تُؤْتُونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ).

سپس در باره پسران صغیر که طبق رسم جاهلیت از ارث ممنوع بودند توصیه کرده و مى‏فرماید: «خداوند به شما توصیه مى‏کند که حقوق کودکان ضعیف را رعایت کنید» (وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدانِ).

بار دیگر در باره حقوق یتیمان بطور کلى تأکید کرده و مى‏گوید: «و خدا به شما توصیه مى‏کند که در مورد یتیمان به عدالت رفتار کنید» (وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامى‏ بِالْقِسْطِ).

و در پایان به این مسأله توجه مى‏دهد که «هر گونه عمل نیکى (مخصوصا در باره یتیمان و افراد ضعیف) از شما سر زند از دیدگاه علم خداوند مخفى نمى‏ماند» و پاداش مناسب آن را خواهید یافت (وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً).

منبع: برگزیده تفسیر نمونه