تلاوت تصویری
ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانهای حوزه علمیه اصفهان"
تفسیر مختصر آیات ۱۲۸ تا ۱۳۴ سوره نساء (صفحه ۹۹)
(آیه ۱۲۸)شأن نزول:
نقل شده که: رافع بن خدیج دو همسر داشت یکى مسن و دیگرى جوان (بر اثر اختلافى) همسر مسن خود را طلاق داد، و هنوز مدت عدّه، تمام نشده بود به او گفت: اگر مایل باشى با تو آشتى مىکنم، ولى باید اگر همسر دیگرم را بر تو مقدم داشتم صبر کنى و اگر مایل باشى صبر مىکنم مدت عدّه تمام شود و از هم جدا شویم، زن پیشنهاد اول را قبول کرد و با هم آشتى کردند.
آیه شریفه نازل شد و حکم این کار را بیان داشت.
تفسیر:
صلح بهتر است!
در آیه ۳۴ و ۳۵ همین سوره احکام مربوط به نشوز زن بیان شده بود، ولى در اینجا اشارهاى به مسأله نشوز مرد کرده و مىفرماید:
«هر گاه زنى احساس کند که شوهرش بناى سرکشى و اعراض دارد، مانعى ندارد که براى حفظ حریم زوجیت، از پارهاى از حقوق خود صرف نظر کند، و با هم صلح نمایند» (وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحاً).
سپس براى تأکید موضوع مىفرماید: «به هر حال صلح کردن بهتر است» (وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ).
این جمله کوتاه و پرمعنى گر چه در مورد اختلافات خانوادگى در آیه فوق ذکر شده ولى بدیهى است یک قانون کلى و عمومى و همگانى را بیان مىکند که در همه جا اصل نخستین، صلح و صفا و دوستى و سازش است، و نزاع و کشمکش و جدایى بر خلاف طبع سلیم انسان و زندگى آرام بخش او است، و لذا جز در موارد ضرورت و استثنایى نباید به آن متوسل شد! و به دنبال آن اشاره به سر چشمه بسیارى از نزاعها و عدم گذشتها کرده مىفرماید: «مردم ذاتا و طبق غریزه حبّ ذات، در امواج بخل قرار دارند» (وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ). و هر کسى سعى مىکند تمام حقوق خود را بىکم و کاست دریافت دارد، و همین سر چشمه نزاعها و کشمکشهاست.
بنابراین اگر زن و مرد به این حقیقت توجه کنند که سر چشمه بسیارى از اختلافات بخل است، سپس در اصلاح خود بکوشند و گذشت پیشه کنند، نه تنها ریشه اختلافات خانوادگى از بین مىرود، بلکه بسیارى از کشمکشهاى اجتماعى نیز پایان مىگیرد.
ولى در عین حال براى این که مردان از حکم فوق سوء استفاده نکنند، در پایان آیه روى سخن را به آنها کرده و توصیه به نیکوکارى و پرهیزکارى نموده و به آنان گوشزد مىکند که «اگر مراقب اعمال و کارهاى خود باشید و از مسیر حق و عدالت منحرف نشوید، خداوند از همه اعمال شما آگاه است» و پاداش شایسته به شما خواهد داد (وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً).
(آیه ۱۲۹)- عدالت شرط تعدّد همسر!
از جمله اى که در پایان آیه قبل گذشت و در آن دستور به احسان و تقوى و پرهیزکارى داده شده بود، یک نوع تهدید در مورد شوهران استفاده مىشود، که آنها باید مراقب باشند کمترین انحرافى از مسیر عدالت در مورد همسران خود پیدا نکنند، اینجاست که این توهّم پیش مىآید که مراعات عدالت حتى در مورد محبت و علاقه قلبى امکان پذیر نیست، بنابراین در برابر همسران متعدد چه باید کرد؟
این آیه به این سؤال پاسخ مىگوید که «عدالت از نظر محبت، در میان همسران امکان پذیر نیست، هر چند در این زمینه کوشش شود» (وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ).
در عین حال براى این که مردان از این حکم، سوء استفاده نکنند به دنبال این جمله مىفرماید: «اکنون که نمىتوانید مساوات کامل را از نظر محبت، میان همسران خود، رعایت کنید لااقل تمام تمایل قلبى خود را متوجه یکى از آنان نسازید، که دیگرى به صورت بلاتکلیف درآید و حقوق او نیز عملا ضایع شود» (فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ).
و در پایان آیه به کسانى که پیش از نزول این حکم، در رعایت عدالت میان همسران خود کوتاهى کردهاند هشدار مىدهد که «اگر راه اصلاح و تقوا پیش گیرید و گذشته را جبران کنید خداوند شما را مشمول رحمت و بخشش خود قرار خواهد داد» (وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً).
(آیه ۱۳۰)- سپس در این آیه اشاره به این حقیقت مىکند: اگر ادامه همسرى براى طرفین طاقتفرساست، و جهاتى پیش آمده که افق زندگى براى آنها تیره و تار است و به هیچ وجه اصلاح پذیر نیست، آنها مجبور نیستند چنان ازدواجى را ادامه دهند، و تا پایان عمر با تلخ کامى در چنین زندگى خانوادگى زندانى باشند بلکه مىتوانند از هم جدا شوند و در این موقع باید شجاعانه تصمیم بگیرند و از آینده وحشت نکنند، زیرا «اگر با چنین شرایطى از هم جدا شوند خداوند بزرگ هر دو را با فضل و رحمت خود بىنیاز خواهد کرد و امید است همسران بهتر و زندگانى روشنترى در انتظار آنها باشد» (وَ إِنْ یَتَفَرَّقا یُغْنِ اللَّهُ کُلًّا مِنْ سَعَتِهِ). «زیرا خداوند فضل و رحمت وسیع آمیخته با حکمت دارد» (وَ کانَ اللَّهُ واسِعاً حَکِیماً).
(آیه ۱۳۱)- در آیه قبل به این حقیقت اشاره شد که اگر ضرورتى ایجاب کند که دو همسر از هم جدا شوند، و چارهاى از آن نباشد، اقدام بر این کار بىمانع است و از آینده نترسند، زیرا خداوند آنها را از فضل و کرم خود بىنیاز خواهد کرد، در این آیه اضافه مىکند: ما قدرت بىنیاز نمودن آنها را داریم زیرا «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ملک خداست» (وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ).
کسى که چنین ملک بىانتها و قدرت بىپایان دارد از بىنیاز ساختن بندگان خود عاجز نخواهد بود، سپس براى تأکید در باره پرهیزکارى در این مورد و هر مورد دیگر، مىفرماید: «به یهود و نصارا و کسانى که قبل از شما داراى کتاب آسمانى بودند و همچنین به شما، سفارش کردهایم که پرهیزکارى را پیشه کنید» (وَ لَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ إِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ).
بعد روى سخن را به مسلمانان کرده، مىگوید: اجراى دستور تقوا به سود خود شماست، و خدا نیازى به آن ندارد «و اگر سرپیچى کنید و راه طغیان و نافرمانى پیش گیرید، زیانى به خدا نمىرسد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست، و او بىنیاز و در خور ستایش است» (وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ غَنِیًّا حَمِیداً).
(آیه ۱۳۲)- در این آیه براى سومین بار، روى این جمله تکیه مىکند که:
«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ملک خداست و خدا آنها را محافظت و نگهبانى و اداره مىکند» (وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلًا).
(آیه ۱۳۳)- سپس مىفرماید: «براى خدا هیچ مانعى ندارد که شما را از بین ببرد، و جمعیتى آمادهتر و مصمّمتر جانشین شما کند، که در راه اطاعت او کوشاتر باشند و خداوند توانایى بر این کار را دارد» (إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَ یَأْتِ بِآخَرِینَ وَ کانَ اللَّهُ عَلى ذلِکَ قَدِیراً).
(آیه ۱۳۴)- در این آیه، سخن از کسانى به میان آمده که دم از ایمان به خدا مىزنند، و در میدانهاى جهاد شرکت مىکنند و دستورات اسلام را به کار مىبندند، بدون این که هدف الهى داشته باشند، بلکه منظورشان به دست آوردن نتایج مادى همانند غنایم جنگى و مانند آن است، مىفرماید: «کسانى که تنها پاداش دنیا مىطلبند (در اشتباهند) زیرا در نزد پروردگار پاداش دنیا و آخرت، هر دو مىباشد» (مَنْ کانَ یُرِیدُ ثَوابَ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ) پس چرا به دنبال هر دو نمىروند؟ «و خداوند از نیات همگان آگاه است و هر صدایى را مىشنود، و هر صحنهاى را مىبیند و از اعمال منافق صفتان اطلاع دارد» (وَ کانَ اللَّهُ سَمِیعاً بَصِیراً).
منبع: برگزیده تفسیر نمونه