تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی
"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۱۵۵ تا ۱۶۲ سوره نساء (صفحه ۱۰۳)

(آیه ۱۵۵)- گوشه دیگرى از خلافکاری هاى یهود!

در اینجا قرآن به قسمتهاى دیگرى از خلافکاریهاى بنى اسرائیل و کارشکنی ها و دشمنی هاى آنها با پیامبران خدا اشاره کرده است.
نخست، به پیمان‏شکنى و کفر جمعى از آنها و قتل پیامبران به دست آنان اشاره کرده چنین مى‏فرماید: «ما آنها را به خاطر پیمان شکنى» از رحمت خود دور ساختیم یا قسمتى از نعمتهاى پاکیزه را بر آنان تحریم نمودیم (فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ).
آنها به دنبال این پیمان شکنى، «آیات پروردگار را انکار کردند و راه مخالفت پیش گرفتند» (وَ کُفْرِهِمْ بِآیاتِ اللَّهِ).
و به این نیز قناعت نکردند، «بلکه دست به جنایت بزرگ دیگرى که قتل و کشتن راهنمایان و هادیان راه حق یعنى پیامبران زدند و بدون هیچ مجوزى آنها را از بین بردند» (وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ).
آنها به قدرى در اعمال خلاف جسور و بى‏باک بودند که گفتار پیامبران را به باد استهزاء مى‏گرفتند و صریحا به آنها «گفتند: بر دلهاى ما پرده افکنده شده که مانع شنیدن و پذیرش دعوت شماست»! (وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنا غُلْفٌ).
در اینجا قرآن اضافه مى‏کند: دلهاى آنها به کلى مهر شده و هیچ گونه حقى در آن نفوذ نمى‏کند ولى عامل آن کفر و بى‏ایمانى، خود آنها هستند و به همین دلیل جز افراد کمى که خود را از این گونه لجاجتها برکنار داشته‏اند ایمان نمى‏آورند، مى‏فرماید: «آرى! خداوند به علت کفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده، که جز عده کمى (که راه حق مى‏پویند و لجاج ندارند) ایمان مى‏آورند» (بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا).

(آیه ۱۵۶)- «آنها در راه کفر آن چنان سریع تاختند که به مریم پاکدامن، مادر پیامبر بزرگ خدا که به فرمان الهى بدون همسر باردار شده بود تهمت بزرگى زدند» (وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلى‏ مَرْیَمَ بُهْتاناً عَظِیماً).

(آیه ۱۵۷)- حتى آنها به کشتن پیامبران افتخار مى‏ کردند «و مى‏گفتند ما مسیح عیسى بن مریم رسولخدا را کشته‏ایم» (وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ). و شاید تعبیر به رسول اللّه را در مورد مسیح از روى استهزاء و سخریه مى‏گفتند.
در حالى که در این ادعاى خود نیز کاذب بودند، «آنها هرگز مسیح را نکشتند و نه به دار آویختند، بلکه دیگرى را که شباهت به او داشت اشتباها به دار زدند» (وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ).
سپس قرآن مى‏گوید: «آنها که در باره مسیح اختلاف کردند، خودشان در شک بودند و هیچ یک به گفته خود ایمان نداشتند و تنها از تخمین و گمان پیروى مى‏کردند» (وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّباعَ الظَّنِّ).
آنگاه قرآن به عنوان تأکید مطلب مى‏گوید: «و قطعا او را نکشتند» (وَ ما قَتَلُوهُ یَقِیناً).

(آیه ۱۵۸)- «بلکه خداوند او را به سوى خود برد و خداوند قادر و حکیم است» (بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً).
اگر مى‏ بینیم قرآن مخصوصا روى مصلوب نشدن مسیح (ع) تکیه کرده، به خاطر این است که عقیده خرافى فداء و بازخرید گناهان امت را به شدت بکوبد، تا مسیحیان نجات را در گروه اعمال خویش ببینند، نه در پناه بردن به صلیب!

(آیه ۱۵۹)- در تفسیر این آیه دو احتمال است که هر یک به جهاتى قابل ملاحظه است:
۱- آیه مى‏فرماید: «هیچ کس از اهل کتاب نیست مگر این که به مسیح (ع) پیش از مرگ خود ایمان مى‏آورد» (وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ).
و آن هنگامى است که انسان در آستانه مرگ قرار مى‏گیرد و ارتباط او با این جهان ضعیف و با جهان بعد از مرگ قوى مى‏گردد، پرده‏ها از برابر چشم او کنار مى‏رود و بسیارى از حقایق را مى‏بیند، در این موقع است که چشم حقیقت بین او مقام مسیح را مشاهده مى‏کند و در برابر او تسلیم مى‏گردد، آنها که منکر او شدند به او مؤمن مى‏شوند و آنها که او را خدا دانستند به اشتباه خود پى مى‏برند در حالى که این ایمان هیچ گونه سودى براى آنها ندارد- پس چه بهتر اکنون که ایمان مفید است مؤمن شوند! ۲- منظور این است که تمام اهل کتاب به حضرت مسیح (ع) پیش از «مرگ او» ایمان مى‏آوردند یهودیان او را به نبوت مى‏پذیرند و مسیحیان دست از الوهیت او مى‏کشند و این به هنگامى است که مسیح (ع) طبق روایات اسلامى در موقع ظهور حضرت مهدى (عج) از آسمان فرود مى‏آید، و پشت سر او نماز مى‏گذارد و یهود و نصارا نیز او را مى‏بینند و به او و مهدى (عج) ایمان مى‏آورند، و روشن است که مسیح به حکم این که آیینش مربوط به گذشته بوده وظیفه دارد در این زمان از آیین موجود یعنى آیین اسلام که مهدى (عج) مجرى آن است پیروى کند.
و در پایان آیه مى‏فرماید: «در روز رستاخیز، مسیح گواه بر آنها خواهد بود» (وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً).
منظور از گواهى مسیح بر ضد آنها این است که او گواهى مى‏دهد که تبلیغ رسالت کرده و آنها را هیچ گاه به خدایى و الوهیت خود دعوت ننموده بلکه به ربوبیت پروردگار دعوت کرده است.

(آیه ۱۶۰)- سرنوشت صالحان و ناصالحان یهود!

در آیات گذشته به چند نمونه از خلافکاریهاى یهود اشاره شد، در این آیه و دو آیه بعد نیز پس از ذکر چند قسمت دیگر از اعمال ناشایست آنها، کیفرهایى را که بر اثر این اعمال در دنیا و آخرت دامان آنها را گرفته و مى‏گیرد، بیان مى‏دارد.
نخست مى‏فرماید: «به خاطر ظلم و ستمى که یهود کردند، و به خاطر باز داشتن مردم از راه خدا، قسمتى از چیزهاى پاک و پاکیزه را که بر آنها حلال بود تحریم کردیم» و آنان را از استفاده کردن از آن محروم ساختیم (فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً).

(آیه ۱۶۱)- و نیز به خاطر این که «رباخوارى مى‏کردند با این که از آن نهى شده بودند، و همچنین اموال مردم را به ناحق مى‏خوردند، همه اینها سبب شد که گرفتار آن محرومیت شوند» (وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ).
گذشته از این کیفر دنیوى، ما آنها را به کیفرهاى اخروى گرفتار خواهیم ساخت «و براى کافران آنها عذاب دردناکى آماده کرده‏ایم» (وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً).

(آیه ۱۶۲)- در این آیه به واقعیت مهمى اشاره شده که قرآن کرارا به آن تکیه کرده است و آن این که مذمت و نکوهش قرآن از یهود به هیچ وجه جنبه مبارزه نژادى و طائفه‏اى ندارد، اسلام هیچ نژادى را به عنوان «نژاد» مذمت نمى‏کند بلکه نکوهشها و حملات آن تنها متوجه آلودگان و منحرفان است، لذا در این آیه افراد با ایمان و پاکدامن یهود را استثناء کرده، و مورد ستایش قرار داده و پاداش بزرگى به آنها نوید مى‏دهد، و مى‏گوید: «ولى آن دسته از یهود که در علم و دانش راسخند و مؤمنان (از دست اسلام) به آنچه بر تو نازل شده و آنچه بر پیامبران پیشین نازل گردیده ایمان مى‏آورند (همچنین) نمازگزاران و زکات‏دهندگان و ایمان‏آورندگان به خدا و روز قیامت به زودى پاداش بزرگى به آنها خواهیم داد» (لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ أُولئِکَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْراً عَظِیماً).
به همین دلیل مى‏بینیم که جمعى از بزرگان یهود به هنگام ظهور پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و مشاهده دلایل حقانیت او به اسلام گرویدند و با جان و دل از آن حمایت کردند و مورد احترام پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سایر مسلمانان بودند.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه