رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همه جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: «من به همه ی آن هسته های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار.»
این فرمان با واکنش های گسترده و متفاوتی روبرو شده است. از این رو در نوشتار زیر به واکاوی این سخن رهبر معظم انقلاب، بر اساس بیانات حضرت امام خمینی (رحمه الله) و دیگر بیانات مقام معظم رهبری در این باره پرداخته ایم.

فکر و عملِ توأمان افسران جنگ نرم
وقتی درباره ی وضعیت «آتش به اختیار» سخن می گوییم، باید بدانیم که این فرمان ناظر به چه کسی صادر شده است؟ مخاطبِ صریحِ این کلام کیست؟
بر اساس اندیشه ی حضرت امام خمینی رحمه الله و حضرت آیت الله خامنه ای، وقتی از مأموریت های نظام اسلامی سخنن می گوییم به تعبیر مشترک کلیدی و مهمی می رسیم با عنوان «فتح الفتوح انقلاب اسلامی»: «امام بزرگوار ما در یک حادثه ى مهم جنگى در قضیه ى یک عملیات که پیروزى اى به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامى دادند؛ در آن پیام این نکته وجود داشت که فتح الفتوح انقلاب اسلامى، تربیت این جوانهاست.»[۱]
امروز این جوانان تربیت شده، این «جوان های دانشجو و افسران جوان جنگ نرم»، در شرایطی که «جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی -جنگ نرم- مواجه است» باید به میدان بیایند: «گفتیم افسران جوان جنگ نرم؛ نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچ گونه از خودش تصمیم گیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاه ها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحیهای کلان را میکنند. افسر جوان در صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست میبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را می آزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم میبینند، در چهارچوب هم کار میکنند.»[۲]

دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می آید
در بحث فرمان «آتش به اختیار به جوانان و افسران جنگ نرم» نکته ی دوم این است که باید توجه کنیم این فرمان در چه فضای کلّی و شرایطی مطرح شده است؟ به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «جنگی که وجود دارد، از جنگ نظامی اگر خطرش بیشتر نباشد، کمتر نیست... در جنگ روانی و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می آید که آن ها را منهدم کند؛ به سراغ ایمان ها، معرفت ها، عزم ها، پایه ها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور؛ دشمن به سراغ این ها می آید که این ها را منهدم بکند و نقاط قوّت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصت های یک نظام را به تهدید تبدیل کند.»[۳] جنگی که ابزارهای خاص خودش را دارد: «جنگ به وسیله ی ابزارهای فرهنگی، به وسیله ی نفوذ، به وسیله ی دروغ، به وسیله ی شایعه پراکنی؛ با ابزارهای پیشرفته ای که امروز وجود دارد، ابزارهای ارتباطی ای که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سی سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده.»[۴]
پس فضای عملیات و عرصه ی مورد نظر، عرصه ی جنگ نرم و عقیدتی و فکری است.

معنای «آتش به اختیار»
«آتش به اختیار»، اصالتاً تعبیری نظامی است و البته می دانیم که استفاده از تعابیر نظامی در زبان طبیعی، گاه بسیار پرکاربرد است (مثل واژه ی راهبرد، جبهه و...). وقتی این تعبیر در فضای فرهنگی و عمومی جامعه طرح می شود، معنایی استعاری می یابد و نشانگرِ وضعیتی است که در نظام هماهنگی و کنشِ فرهنگی جامعه (از لایه ی مسئولین تا فعالان فرهنگی در سطح جامعه) اختلال به وجود آمده است. اگر بخواهیم بر اساس همان فضای معنایی مبدأ در این استعاره -که فضایی نظامی است- سخنی دقیق تر بگوییم، در ادبیات نظامی، فرایند تدبیر و هماهنگی و فرماندهی در سه سطح راهبردی (استراتژیک)، عملیاتی و تاکتیکی طرح می شود و اختلال در قرارگاه عملیاتی، زمینه ای برای اعلام شرایط آتش به اختیار برای نیروهای تاکتیکی خواهد بود.
نکته ی مهم این است که در این شرایط (یعنی آتش به اختیار)، ارتباط میان سطح راهبردی و تاکتیکی قطع نیست؛ یعنی نیروهای انقلابی و افسران جوان جنگ نرم می دانند که دشمن کیست، مسیر مقابله با آن چگونه است، اصلی ترین روش های دشمنی چیست، مهم ترین ابزارها و محمل های دشمن کدامند، برای انسجام درونی چه باید کرد، مهم ترین معارف، باورها و توصیه ها (منظومه ی فکری اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله و مکتب امام خمینی رحمه الله) که نیروها باید می دانسته اند، به آن ها گفته شده است و به طور خلاصه، نیروهای انقلابی در شرایط حرکت در دالان تاریک نیستند و با وجود غبارهای فتنه، می دانند که جهت عَلَم های مقتدایشان در کدام سمت وسو است.

مهم ترین اولویتِ اقدام
وقتی افسر جوان جنگ بخواهد در عرصه های مختلف به صورت «آتش به اختیار» عمل کند، برای انتخاب تاکتیک مناسب باید اولویت عملیات خود را بشناسد و مسائل اصلی و فرعی محور خود را به درستی شناسایی کند؛ زیرا از زمینه های صدور فرمان «آتش به اختیار» اساساً همین جابه جایی اصلی ها و فرعی ها است. در شرایط تهاجم و نفوذ نرم دشمن، غفلت مسئولان و «اصلی - فرعی نکردن امور» و عدم شناخت درست از اولویت ها برای اقدام، مایه ی آسیب های گسترده در ابعاد ملی است. این عدم تشخیص صحیح در شرایطی که «دستگاه محاسباتی مسئولان نظام اسلامی» دچار اختلال می شود، ابعاد و عمق گسترده تری می یابد و هزینه های فراوانی را بر انقلاب و کشور تحمیل می کند.
الزامات رسیدن به تصمیم درست در شرایط «آتش به اختیار»
اگر نیروهای انقلابی و افسران جنگ نرم در شرایط «آتش به اختیار»، بخواهند به تصمیم های درست برسند لازم است به نکات مهم زیر توجّه کنند:

۱. توجه به اصولِ فکری امام و انقلاب اسلامی:
نیروهای انقلابی، اندیشه و عمل حضرت امام خمینی (رحمه الله) و حضرت آیت الله خامنه ای را گزاره هایی دینی می دانند که بر اساس روش اجتهادی از منابع دینی برداشت شده اند. مهم ترین آفت در برخورد با این گزاره ها «تحریف» آن است؛ و راه مقابله با این آفت نیز برخورد اجتهادی با اندیشه ی امام خمینی و آیت الله خامنه ای، هم در مرحله ی شناخت اصول و هم در مرحله ی اقدام است: «آن راهى که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانى اصول امام است. امام یک اصولى دارد، یک مبانى اى دارد؛ این مبانى در طول ده سال دوران حاکمیّت اسلامى و پیش از آن در طول پانزده سال دوران نهضت، در بیانات گوناگون بیان شده است؛ اصول امام را در این بیانات میشود پیدا کرد؛ این اصول را، این خطوط را کنار هم که بگذاریم، یک شاکله اى از امام بزرگوار تشکیل خواهد شد؛ شخصیّت امام این است. این اصول را امام در بیانات خود تکرار کرده است؛ این اصول را گزینشى هم نبایستى انتخاب کرد.»[۵] و البته مهم ترین اصول فکری حضرت امام (رحمه الله) نیز توسط رهبر معظم انقلاب تبیین شده است: «اسلام ناب محمدّى و نفى اسلام آمریکایى»، «اتّکال به کمک الهى، اعتماد به صدق وعده ى الهى و در نقطه ى مقابل، بى اعتمادى به قدرتهاى مستکبر و زورگوى جهانى»، «اعتقاد به اراده ى مردم و نیروى مردم و مخالفت با تمرکزهاى دولتى»، «طرف داری جدّى از عدالت اجتماعی و حمایت از محرومان و مستضعفان و مخالفت با نابرابرى و اشرافیگری»، «مخالفت و مبارزه با قلدران بین المللى و مستکبران و حمایت از مظلومان و جبهه ی مقاومت»، «توجّه به استقلال کشور و ردّ سلطه پذیرى» و «توجّه به وحدت ملّى و مقابله با توطئه هاى تفرقه افکن».[۶]

۲. توجه به عقلانیت انقلابی:
در اندیشه ی رهبر معظم انقلاب، مهم ترین تعابیری که در تقابل معنایی با عقلانیت انقلابی قرار دارند، محاسبه ی محافظه کارانه، قشرى گرى، تحجّر، اسیر اوهام و تخیّلات خود شدن و سازشکاری (با دشمن) است؛ بنابراین در شرایط آتش به اختیار، هیچ کدام از نیروهای انقلابی به این ورطه ها درنخواهند افتاد. همچنین توجه به «حکمت» و به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات و کار کارشناسى، مطالعه ى درست، ملاحظه ى جوانب و آثار و تبعات یک اقدام -و حتى گاهى ملاحظه ى تبعات یک اظهارنظر- از مهم ترین بایسته ها در شرایط آتش به اختیار و مبتنی بر عقلانیت انقلابی است.

۳. نظم و قانون گرایی:
در اندیشه ی رهبر معظم انقلاب، نظام اسلامی با معماری حضرت امام خمینی (رحمه الله) و با توجه به چهار عنصر کلیدی بنیاد گرفته است: «اسلام، مردم، قانون گرایى و دشمن ستیزى»؛[۷] و اهمیت قانون گرایی در نظام اسلامی، در چنین سطحی قابل طرح است؛ یعنی با بی توجهی به قانون در نظام اسلامی، گویی یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی (رحمه الله) بی اهمیت انگاشته شده است: «هنوز از پیروزى انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام همه پرسى درباره ى نظام اسلامى را اعلان کرد، که مردم به نظام جمهورى اسلامى رأى دادند. چند ماه از پیروزى انقلاب نگذشته بود که امام گفت باید قانون اساسى نوشته شود... هنوز یک سال از پیروزى انقلاب نگذشته بود که مردم در انتخابات ریاست جمهورى شرکت کردند؛ بعد از مدت کوتاهى هم مجلس شوراى اسلامى به راه افتاد. بنابراین از اوّل، مبناى کارِ انقلاب بر نظم و قانون بود... این انقلاب، مظهر نظم و قانون بود... این را باید مغتنم شمرد. پایبندى به نظم و قانون و مسئولیت هاى قانونى قوا باید مورد احترام همه باشد.»[۸]

«آتش به اختیار» یعنی کار فرهنگی خود جوش و تمیز
رهبر معظم انقلاب یک بار دیگر در خطبه های نماز عید فطر امسال به تعریف دقیق مفهوم «آتش به اختیار» پرداختند: «از جمله کارهای مهم، کارهای فرهنگی است؛ ما خُلل و فُرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است از لحاظ فرهنگی، بسیار است؛ این را، هم مجموعه های مسئول دولتی، هم مجموعه های گسترده عظیم مردمی موظّفند که انجام بدهند. «آتش به اختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوان ها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند؛ آتش به اختیار، به معنای بی قانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ پوچ اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست. نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوء استفاده دشمنان از وضعیّت کشور و مراقب حفظ قوانین [باشند]؛ این مراقبت ها در درجه اوّل متوجّه به نیروهای انقلاب است که دلسوزند، علاقه مندند و مایلند که کشور به سمت هدف های خود حرکت بکند.»[۹]


پی نوشت ها:
۱. بیانات در دیدار شرکت کنندگان در ششمین همایش ملى نخبگان جوان؛ ۱۳۹۱/۷/۱۲
۲. بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها؛ ۱۳۸۸/۶/۸
۳. بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری؛ ۱۳۸۸/۷/۲
۴. بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور؛ ۱۳۸۸/۹/۴
۵. بیانات در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه الله)؛ ۱۳۹۴/۳/۱۴
۶. همان
۷. بیانات در مراسم دوازدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه الله)؛ ۱۳۸۰/۳/۱۴
۸. همان
۹. خطبه های نماز عید سعید فطر؛ ۱۳۹۶/۴/۵.
------------------------------
منبع مقاله : Khamenei.ir