۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر همراه» ثبت شده است

درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۳
عنوان: آمادگی برای نماز

"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَإِنْ کُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا "
سوره نساء، آیه ۴۳
ای کسانی که ایمان آورده اید، در حالی که مست هستید، به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید و همچنین هنگامی که جنب هستید، مگر اینکه مسافر باشید، تا غسل کنید و اگر بیمارید یا مسافر یا قضای حاجت کرده اید و یا با زنان آمیزش جنسی داشته اید و در این موارد [برای وضو و غسل) آب نیافتید، با خاک پاکی تیمم کنید، به این شکل که صورت ها و دست ها را با آن مسح کنید، همانا خداوند بخشنده و آمرزنده است.


🖋مقدمه
این آیه شریفه ضمن اشاره به چند حکم فقهی، کیفیت تیمم را نیز بیان می کند. احکام فقهی که در این آیه مطرح است، عبارتند از:
الف. تحریم نماز در حال مستی
ب.باطل بودن نماز در حال جنابت
ج. ممنوعیت خواندن نماز و حضور در مسجد در حال جنابت
د. تیمم برای معذوران


📋واژه ها
سُکَارَى: مستان (از ماده سکر، جمع سکران)
غائط: زمین گود (از ماده غوط)
صعید: سطح و رویه زمین، گرد و غباری که از زمین خیزد (از ماده صعد)
طیب: چیزهایی که با طبع آدمی موافق باشد.


📌نکات تفسیری
۱- مراحل تحریم شراب و جایگاه آیه مورد بحث
قرآن مجید به دلیل آماده ساختن مردم عصر نزول با تحریم شراب، آن را در چند مرحله مورد تذکر قرار داده و به تدریج حرمت مطلق آن را بیان کرده است.
الف. معرفی شراب به عنوان یک نوشیدنی نامطلوب و در مقابل رزق حسن (تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا) (نحل؛ ۶۷)
ب. نهی از مستی در حال نماز: (لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى) (نساء؛۴۳)؛ آیه مورد بحث
ج. مقایسه منافع و مضار شراب و غلبه داشتن زیانهای آن: (سْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا) (بقره؛ ۲۱۹)
د. نهی قاطع و صریح از شراب در همه حالات: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ) (مائده؛۹۰)
بنابراین، آیه مورد بحث از نظر نزول بعد از سوره نحل و قبل از سوره بقره و مائده قرار گرفته است.
۲- عفت بیان قرآن
عفت بیان قرآن در این آیه همانند بسیاری از آیات دیگر، به طور کامل مشهود است؛ زیرا هنگامی که می خواهد از قضای حاجت سخن بگوید، تعبیری را انتخاب می کند که هم مطلب را بفهماند و هم واژه صریح و نامناسبی به کار نبرده باشد. می فرماید: " أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغَائِطِ" غائط به معنای زمین گود است که کنایه از قضای حاجت است. همچنین آنجا که از آمیزش جنسی سخن می گوید، با تعبیر " أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ"؛ (یا با زنان تماس گرفته باشید) مطلب را می فهماند و واژه لمس، کنایه از آمیزش جنسی است زیرا لمس به تنهایی موجب غسل نمی شود. (برگرفته از تفسیر نمونه، ج۳،ص۳۳۹)
۳- فلسفه تیمم
امروزه ثابت شده که خاک به خاطر داشتن باکتری های فراوان می تواند آلودگی ها را از بین ببرد. این باکتری ها که کار آنها تجزیه کردن مواد آلی و از بین بردن انواع عفونت هاست، معمولا در سطح زمین و اعماق کم که از هوا و نور آفتاب بهتر می توانند استفاده کنند، فراوان‌اند؛ به همین دلیل هنگامی که لاشه های حیوانات و یا بدن انسان پس از مردن زیر خاک دفن می شود، در مدت نسبتا کوتاهی تجزیه شده و بر اثر حمله باکتری ها، کانون عفونت از هم متلاشی می گردد. به طور مسلم اگر این خاصیت در خاک وجود نداشت، کره زمین در مدت کوتاهی به یک کانون عفونت تبدیل می شد و اصولا خاک خاصیتی شبیه مواد آنتی بیوتیک دارد و تاثیر آن در کشتن میکروب ها فوق العاده است. اما باید توجه داشت که خاک تیمم باید کاملا پاکیزه باشد، همانگونه که قرآن در تعبیر جالب خود می گوید: "طیبا".
قابل توجه اینکه تعبیر به صعید که از ماده صعد گرفته شده، به این مطلب اشاره دارد که بهتر است خاک های سطح زمین برای این کار انتخاب شود؛ همان خاک هایی که در معرض تابش آفتاب و مملو از هوا و باکتری های میکروب کش است. اگر چنین خالی طیب و پاکیزه نیز بود، تیمم با آن آثار فوق را دارد، بدون اینکه کمترین زیانی داشته باشد. (همان، ج۳،ص۴۰۱)
نکته دیگر این است که در تیمم مستحب است بعد از زدن دست ها بر زمین، دست ها را بر هم بزنند تا خاک ها کمتر شود.


📢پیام‌ها
۱- نماز خواندن در هر حالی که انسان از هشیاری کامل برخوردار نباشد، ممنوع است، خواه حالت مستی باشد یا باقیمانده حالت خواب. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۳۹۷)
۲- عبادت ناآگاهانه، بی ارزش است و انسان بهتر است در حال کسالت و بی توجهی نماز نخواند، زیرا در نماز تنها ذکر و حرکت کافی نیست، بلکه توجه و شعور لازم است. (تفسیر نورالثقلین، ج۱،ص۴۸۳)
۳- اسلام دین ساده و راحتی است، زیرا در صورت احتمال خطر و ضرر، یا تکلیف را از انسان بر می دارد مثل روزه برای مریض، و یا در تکلیف تخفیف می دهد، مانند این آیه که در بعضی از حالات به تیمم دستور می دهد.
۴- در سخن گفتن باید ادب را رعایت کرد (جَاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ).
۵- شرط ارتباط با خدا از طریق نماز، طهارت و پاکی است، (وضو یا تیمم) (تفسیر نور، ج۲،ص۲۹۶ و ۲۹۷)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۲۳۶
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۲
عنوان: آرزوها

" وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا"
سوره نساء، آیه ۳۲
برتری هایی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده است، آرزو نکنید [این تفاوت های طبیعی و حقوقی، برای حفظ نظام زندگی شما و بر طبق عدالت است؛ ولی با این حال] مردان از آنچه بدست می آورند، نصیبی دارند و زنان نیز نصیبی [و نباید حقوق هیچ یک پایمال شود] و از فضل خدا [برای رفع تنگناها] طلب کنید و خداوند به هر چیز دانا است.


🖋مقدمه
ام سلمه، یکی از همسران پیامبر(ص) به آن حضرت عرض کرد: "چرا مردان به جهاد می روند ، و زنان جهاد نمی کنند؟ چرا برای ما نصف میراث آنها مقرر شده است؟ ای کاش ما مرد بودیم و همانند آنها جهاد می رفتیم و موقعیت های اجتماعی آنها را داشتیم!"؛ این آیه نازل شد و به آن پرسش و مانند آن، پاسخ داد.


📋واژه ها
لَا تَتَمَنَّوْا: آرزو نکنید (فعل مضارع مجزوم به لا نهی از ماده منی، باب تفعل)
اکتسبوا: به دست آوردند، کسب کردند (فعل ماضی از ماده کسب، باب افتعال)


📌نکات تفسیری (در قالب چند پرسش)
۱- آرزوی داشتن مزیّت های دیگران
چون علاقه به فضیلت ها و مزیت ها، به طور طبیعی در وجود انسان قرار دارد، تا انسانها پس از علاقمند شدن، با کار و تلاش، به آنها دست یابند و خانه دنیای خویش را آباد کنند. ولی بعضی مزیت ها و فضیلت هایی که خداوند به بعضی انسانها بخشیده، دست نایافتنی است، یا به دست آوردن آن، بسیار زحمت دارد و آرزوی داشتن آن، حسادت را در دل انسانها به وجود می آورد. در اثر تکرار آرزو، این آتش نهفته، شعله ور شده و در اعمال، آشکار می شود؛ بلوا راه می اندازد، زمین را پر از فساد می کند و باعث از بین رفتن نعمتها می شود. بنابراین این قشر را باید از ریشه خشکانید.
۲- معنای " فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ"
این تفاوت ها، چون بر اساس حکمت است، عین عدالت است. چرا که عدالت، غیر از تساوی است؛ عدالت، این است که به هر کس بر اساس استحقاقش داده شود؛ گرچه موجب تفاوت شود.
اگر برخورد با همه مساوی و یکسان باشد، عادلانه نیست؛ مثلا دکتری به همه بیماران یک دارو بدهد، یا معلمی به همه دانش آموزان یک نمره بدهد. بیماری ها متفاوت است و دانش آموزان استعدادها و لیاقت های گوناگون دارند؛ در نتیجه باید به هر کس آنچه حق او است، داده شود. خداوند هم به هر فرد بر اساس لیاقت ها و استعدادها و ظرفیت هایش فضیلت داده و این، عین عدالت است. پس آرزوی عدالت و راضی بودن به تصمیم و تقدیر الهی، سزاوار انسان با ایمان است.
۳- منظور از " لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ "چیست؟
این جمله بیانگر این معنا است که با وجود تفاوت های خدادادی-که بر اساس مصلحت انسانها قرار داده شده است- هر کس آنچه با تلاش خود به دست می آورد، مال خود او است، و کسی حق ندارد به بهانه مزیت های خدادادی که برای او قرار داده شده، حاصل دسترنج زیردستان را به سوی خود بکشد؛ چرا که هر کس مالک کار و تلاش خود است؛ کارفرما نباید به بهانه کارفرما بودن، در حق کارگران ستم کند یا مردان به جهت مردم بودن، نباید زنان را از حقوق خود محروم سازند و حاصل دسترنجشان را به بهانه های مختلف پرداخت نکنند.
۴- درخواست فضل الهی
از آنجا که فضل خداوند، همیشه به سوی بندگان، جاری و ساری است "یا دائم الفضل علی البریه"، شایسته است انسان، به جای این که نگاهش به داشته ها و مزیت های بندگان خدا باشد و آتش حسد خود را بر افروخته کند، به فضل گسترده الهی چشم بدوزد تا هم حسادت های درونش درمان شود، و هم رضایت و تسلیم، نسبت به مقدّرات الهی، در وجودش پدیدار گردد. به همین جهت، خداوند متعال فرمود: "به جای آرزوها-که سودی برای شما ندارد- آنچه از مزیت های انسانی علاقه دارید، از فضل و لطف خدا درخواست کنید."
امام صادق(ع) فرمودند: کسی که از فضل خداوند، نعمت ها را نخواهد، فقیر می شود. (مستدرک الوسائل، ج۱۳،ص۳۹،ح۱۴۶۸۱)
آنچه خداوند به ما می دهد، به سبب لیاقت های ما نیست بلکه از روی فضل و بخشش خود به بندگانی است که از او طلاب می کنند، می دهد. همچنین امام صادق(ع) در دعا می فرماید: "خدایا از فضل تو درخواست می کنم، چرا که فضل تو گسترده است".(همان، ج۱۳،ص۱۴)
۵- فضیلت بر اساس ظرفیت
خداوند، این فضیلت ها را بی جهت به صاحبان آن نداده است، بلکه به همه چیز، عالم است و بر اساس علم به ظرفیت های افراد به آنها مزایا داده است (ان الله کان بکل شی علیما)، تا نظام خلقت، هماهنگ و متوازن باشد و به واسطه تفاوتهایی که دارند، کارآیی‌های متفاوت داشته باشند؛ در نتیجه، برای برآورده شدن تمام نیازهایشان، به هم پیوند می خورند؛ مثلا کارفرما به کارگر نیازمند است و زن، برای حفظ امنیتش به مرد، و مرد برای رسیدن به زندگی آرام به زن نیاز دارد؛ همین نیازها، انسانها را به هم پیوند می دهد.


📢پیام‌ها
۱- برای رسیدن به نعمت، کار و تلاش لازم است. آرزو مشکلی را حل نمی کند؛ (البته دعا غیر از آرزو است، هم دعا کنیم و هم تلاش) (لاتَتَمَنَّوْا ... وَاسْأَلُوا اللَّهَ)
۲- به جای چشم‌داشت به داشته های دیگران، به فضل و لطف خدا چشم داشته باشیم. (تفسیر نور، ج۲،ص۳۸۰)
۳- به خصلت ها جهت صحیح بدهیم. آرزو در انسان هست؛ اما جهت این آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهیم؛ نه سلب نعمت از دیگران.(تفسیر نور، ج۲،ص۳۸۰)
۴- برای مبارزه با خصلت های مخرّب، باید آن را با صفات ارزنده و برنامه مناسب جایگزین کرد.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۴۹
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۱
عنوان: فلسفه و حکمت احکام


" یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ"
سوره نساء، آیه ۲۶
خداوند می خواهد ]با این قوانین، راه سعادت را] برای شما آشکار سازد و شما را به سنت‌های [خوب] پیشینیانتان راهنمایی کند و شما را [با بیان احکام] از گناه پاک سازد، و خداوند دانا و حکیم است.


🖋مقدمه
قرآن مجموعه ای از قوانین الهی برای بشر است. بسیاری از مردم حکمت و فلسفه برخی مقررات را که خداوند برای بندگانش قرار داده، نمی داانند؛ از این رو، ممکن است این پرسش به ذهنشان بیاید که چرا خداوند مومنان را مقید و محدود کرده است؟ آیا بهتر نبود آنان نیز از آزادی عمل بیشتری همانند دنیاپرستان برخوردار بودند و از لذت های مادی بیشتر بهره مند می شدند.
با توجه به آیات قبلی که احکامی را برای مومنان بیان کرده است، این آیه به بعضی حکمت های آن می پردازد.


واژه ها
یرید: می خواهد، اراده می کند (فعل مضارع از ماده رود، باب افعال)
لیبیّن: تا بیان کند (فعل مضارع از ماده بین، باب تفعیل)
سنن: سنت‌ها، روش‌ها (جمع سنّت)


نکات تفسیری
۱- بیان حقایق
خداوند می خواهد به وسیله این مقررات، حقایق را برای شما آشکار سازد و شما را به راههایی که منافع و مصالح شما در آن است، رهبری کند؛ زیرا آدمی به همه مصالح خویش واقف نیست و فقط ظاهر کارها و مسائل را می بیند. قرآن می فرماید: " عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ"؛ بقره، ۲۱۶ (چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید و حال آنکه شرّ شما در آن است و خداوند می داند و شما نمی دانید).
۲- جهان و آزادی بی قید و بند
امروزه در جوامع مختلف آزادی های گوناگون در همه ابعاد به چشم می خورد. برخی از این آزادی ها معقول و مقبول است ولی برخی دیگر خسارتبارند اگر چه مردم از این گونه آزادی ها خوششان می آید، ولی بر انسانهای عاقل پوشیده نیست که این لجام گسیختگی، پیامدهای جبران ناپذیری را خواهد داشت. بی بندوباری جنسی، از هم پاشیدگی کانون خانواده، بی احترامی به پدر و مادر و ... نمونه هایی از آثار اینگونه آزادی هاست. چون خداوند از اینگونه مسائل و حقایق آگاه است؛ از این رو، قوانینی را برای پیشگیری از گرفتار شدن به چنین شرایط اجتماعی، وضع کرده است.
۳- آشنایی با سنت‌های خوب پیشینیان
خداوند برای آگاهی دادن به انسانها، افزون بر وضع قوانین، به بیان سنت های پیشینیان نیز پرداخته است تا بدانند که اقوام پاک گذشته نیز دارای چنین سنت هایی بوده (وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ) و از مواهب آن نیز برخوردار شده اند و آنها به عنوان نمونه های تاریخی، سرمشق و الگویی برای مردم زمان ما هستند و در حقیقت، بعضی قوانین امروز اسلام، همان سنت های خوب ادیان گذشته است که مورد تایید اسلام قرار گرفته است.
۴- توجه و عنایت خداوند
از دیگر حکمت های قوانین الهی، توجه خداوند به بندگان خوب و مومن و بهره مند ساختن آنها از رحمت بیکران خویش است که در صورت عمل به این قوانین، به آنها هدیه می گردد. چنانکه والدین برای رشد و پرورش فرزندان خود قوانینی وضع و برای آنها محدودیت هایی ایجاد می کنند، این عمل در منظر همه عقلا، کاری بسیار پسندیده و حاکی از محبت والدین نسبت به فرزندان می باشد، احکام و مقررات خداوند نیز عنایت آن حضرت نسبت به بندگانش می باشد، بنابراین جمله "یتوب علیکم" یعنی خداوند با بیان احکام و مقررات می خواهد بندگان خود را از رحمت خویش برخوردار سازد.
۵- حکمت الهی
جمله "والله علیم حکیم"، پاسخی است به کسانی که به قوانین مذهبی، به ویژه در مورد مسائل جنسی، اشکال می گیرند و می گویند: اسلام نسبت به برخی از مسائل سخت گیری و از انسانها سلب آزادی کرده است، در حالی که خداوند آگاه به اسرار احکام و تشریع او از روی حکمت است و به نتایج آزادی های بی قید و شرط کاملا اگاه می باشد، از این رو، برای دور ماندن انسانها از پیامدهای نامطلوب آن، چنین قوانینی را وضع نموده است.


پیام‌ها
۱- احکام و مقررات اسلام درباره ازدواج، همانند احکام سایر ادیان آسمانی گذشته است و از سنت های خوب گذشتگان باید پیروی و تقلید کرد. (تفسیر نور، ج۲،ص۲۷۲)
۲- خداوند به نیازهای انسان آگاه می باشد و هر حکمی برای انسان می فرستد (مانند موارد مجاز یا ممنوعیت ازدواج)، از روی علم و حکمت است.
۳- خداوند خواهان بازگشت به بندگان خود است. مراد از بازگشت خداوند به بندگان، افاضه رحمت و مغفرت برای آنان است. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۳۴۵)
۴- قوانین سازنده و ارزنده، زاییده علم و حکمت است (والله علیم حکیم).


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۳۰۹
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۴۰
عنوان: حقوق همسران


" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ کَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا"
سوره نساء، آیه ۱۹
ای کسانی که ایمان آوردید، برای شما حلال نیست که از زنان از روی اکراه [و ایجاد ناراحتی برای آنها] ارث ببرید و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آنها داده اید [از مهر] تملک کنید، مگر اینکه آنها عمل زشت آشکاری انجام دهند، و به آنان به طور شایسته رفتار کنید و اگر از آنها [به جهتی] کراهت داشتید، [فورا تصمیم به جدایی نگیرید] چه بسا از چیزی کراهت دارید و خداوند در آن نیکی فراوان قرار داده است. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۳۱۸)


🖋مقدمه
یکی از رفتارهای ظالمانه مردان در دوران جاهلیت این بود که با زنان ثروتمندی که از زیبایی بهره ای نداشتند، ازدواج می کردند، سپس آنها را به حال خود وا می گذاشتند؛ نه آنها را طلاق می دادند و نه همچون یک همسر با آنها رفتار می کردند، به امید اینکه مرگشان فرا رسد و اموالشان را تملک کنند.یکی دیگر از عادات نکوهیده آنها این بود که زنان را به شکلهای گوناگون تحت فشار می گذاشتند تا مهر خود را ببخشند و طلاق گیرند. این کار بیشتر در موقعی بود که زن مهریه سنگینی داشت. آیه فوق این کار را منع کرد. (تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۱۹)


📋واژه ها
لا یحلّ: حلال نمی شود (فعل مضارع به لا نهی از ماده حلل)
أَنْ تَرِثُوا: که ارث ببرید (فعل مضارع از ماده ورث)
کره: اجبار، اکراه، انجام کاری از روی بی میلی)
لا تَعْضُلُو: جلوگیری نکنید، در فشار قرار ندهید (فعل مضارع مجزوم به لا نهی از ماده عضل)
عاشروا: معاشرت کنید (فعل امر از ماده عشر، باب مفاعله)
معروف: شناخته شده از روی عقل، عرف و شرع.


📌نکات تفسیری
۱- منظور از فاحشه (فاحشه مبینه، زشت آشکار) چیست؟
فاحشه به گناهان بزرگ گفته می شود و "فاحشه مبینه" یعنی گناه بزرگ آشکار (مانند زنا)، البته بعید نیست هرگونه مخالفت شدید زن و نافرمانی و ناسازگاری را شامل شود؛ (نه هر مخالفت جزیی را) زیرا فاحشه، به معنای گناه بزرگ است و کلمه "مبینه" آن را تاکید می کند. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۳۲۰)
۲- مدارا با همسر
اگر بعضی از شما به جهاتی از همسران خود رضایت کامل نداشته باشید و بر اثر اموری، در نظر شما ناخوشایند باشند، فورا تصمیم به جدایی و یا بد رفتاری نگیرید و تا آنجا که قدرت دارید، مدارا کنید؛ زیرا ممکن است شما در تشخیص، گرفتار اشتباه باشید و آنچه را نمی پسندید، خداوند در آن خیر و برکت فراوانی قرار داده باشد.(تفسیر نمونه، ج۳،ص۳۲۰)
۳- معنای خیر کثیر
خیر کثیر در آیه مفهوم وسیعی دارد، یکی از مصادیق روشن آن فرزندان صالح و با لیاقت و ارزشمند است. ((تفسیر نمونه، ج۳،ص۳۲۱)
۴- معاشرت متعارف معروف،
به کاری می گویند که در جامعه مجهول نباشد و وقتی با امر به معاشرت ضمیمه شود، چنین معنا می دهد: "با زنان به گونه ای معاشرت کنید که مرسوم و معروف است" و شیوه معاشرت متعارف، که مردم با آن آشنا هستند، معاشرت در یک زندگی اجتماعی است که در آن، هر فرد خشت بنای جامعه بوده و یکسان با سایر افراد در سازمان جامعه انسانی، به نوعی سهیم باشند. (برگرفته از تفسیر المیزان، ج۴،ص۴۰۴ و ۴۰۵)


📢پیام‌ها
۱- اسلام مدافع حقوق زن است.
۲- باز پس گرفتن مهریه با زور حرام است.
۳- تنها در صورتی که زن مرتکب فاحشه باشد می توان بر او سخت گرفت.
۴- با زنان باید خوش رفتاری کرد (عاشروا هنّ بالمعروف).
۵- مرد، سنگ زیرین آسیاب زندگی است و باید با خوش رفتاری بر سختی ها شکیبا باشد (خطاب آیه به مردان است " َلَا تَعْضُلُوهُنَّ ...عَاشِرُوهُنَّ")
۶- بسیاری از خیرات در لابه‌لای ناگواری‌های زندگی است (یجعل الله فیه خیرا کثیرا).
۷- حل مشکلات خانواده با داشتن حلم و حوصله، بهتر از جدایی و طلاق است (فیه خیرا کثیرا).
۸- همیشه خیر و شر همراه با تمایلات نیست. چه بسا چیزی را ناخوشایند بدانیم، ولی خداوند خیر زیاد در آن قرار داده باشد؛ زیرا انسان به همه مصالح خویش آگاه نیست. (تفسیر نور، ج۲،ص۲۶۰و ۲۶۱)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۲۰۲
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۹
عنوان: اموال یتیمان


" إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا"
سوره نساء، آیه ۱۰
در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند، جز این نیست که آتشی در درونشان می خورند و به زودی در شعله فروزان [آتش] درآیند [و بسوزند].


🖋مقدمه
خداوند در وجود انسان حبّ نفس را قرار داده است. این غریزه الهی زمینه ساز تکامل مادی و معنوی در او است؛ ولی حبّ نفس، انسانهای سست ایمان را به منفعت طلبی‌های غیرمعقول می کشاند، به گناهان آلوده می کند و از جمله این گناهان، دستبرد به اموال یتیمان بی‌پناه است. پروردگار متعال در حمایت از این بی‌پناهان و برای گرفتار نشدن عده ای به پیامد دستبرد به اموال آنها، هشدار داده است.


📋واژه‌ها
یتامی: به کودکانی که قبل از بلوغ، پدرشان را از دست داده اند، گفته می شود. (جمع یتیم)
یصلون: عرضه می کنند، به آتش برای سوزاندن و بریان کردن نزدیک می کنند. (فعل مضارع از ماده صلی)
سعیر: افروخته شده؛ سعیر از نام‌های جهنم است؛ زیرا آتش آن افروخته شده و فروزان است. (از ماده سعر)


📌نکات تفسیری
۱- چرا اسلام به یتیم توجه ویژه دارد؟

اگر چه ظلم، با همه انواع آن در مورد هر فردی زشت و ناپسند است، ولی ظلم در حق ضعیفی که قدرتی بر دفاع از خویش ندارد و بی پناه است، زشت تر و ناپسندتر می باشد؛ از این رو، با تعبیر " وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ" (به مال یتیم نزدیک نشوید) (اسراء،۳۴) شدت حرمت آن را تذکر داده که مبادا دامن انسان به این ظلم بزرگ آلوده شود.

۲- ضرورت حساسیت در ارتباط با اموال یتیمان

از امام صادق(ع) نقل شده، هنگامی که آیه " وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ " (به مال یتیمان جز به بهترین شیوه نزدیک نشوید) (اسراء، ۳۴) و آیه " إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا" نازل شد، مردمی که یتیمی در خانه داشتند، از کفالت وی فاصله گرفتند و او را به حال خود گذاشتند. حتی گروهی که آنان را از خانه خود بیرون نکردند، در خانه برای آنان وضعی به وجود آورده بودند که کمتر از بیرون کردن نبود؛ زیرا غذای او را که از مال خودش تهیه می شد، با غذای خود مخلوط نمی کردند و حتی جداگانه برای او غذا می پختند و پس از آنکه یتیم در گوشه ای از اطاق غذای مخصوص خویش را می خورد، اگر اضافه می آمد، برای او ذخیره می کردند تا دفعه بعد بخورد و اگر فاسد می شد، دور می ریختند. (تفسیر نمونه، ج۲،ص۱۱۷)همه این کارها برای آن بود که گرفتار مسئولیت خوردن مال یتیم نشوند؛ از این رو خدمت پیامبر آمدند و مسئله را بازگو کردند. آیه شریفه "وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ" (بقره،۲۲۰) نازل شد و بیان فرمود که: هر تصرفی در مال یتیم ظالمانه نیست؛ تصرفی ظالمانه است که از سر دشمنی و یا منفعت‌طلبی باشد ولی آنجا که انسان دنبال منفعت یتیم باشد، چه منفعت‌های مادی یا معنوی، تصرف در این موارد ظالمانه نیست و انسان از پیامدهای ظلم به یتیم در امان است.

۳- بازتاب خوردن مال یتیم در آخرت چیست؟
در پایان آیه، پروردگار متعال برای حفظ اموال یتیمان، به انسانها توجه می دهد که چهره واقعی خوردن مال یتیم، در قیامت به صورت خوردن آتش سوزان مجسم می شود؛ " إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا" چرا که چهره واقعی عمل، تناسب خاصی با کیفیت ظاهری عمل دارد. همان گونه که خوردن مال یتیم و غصب حقوق او قلب او را می سوزاند و روح او را آزار می دهد، چهره واقعی این عمل آتش سوزان است. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۲۸۱)همچنین آیه شریفه با "سَیَصْلَوْنَ" (سین بر سر فعل مضارع) توجه می دهد که بازتاب خوردن اموال بی پناهان خیلی سریع‌تر از گناهان دیگر است، و آتش آن آتشی است که تا اعماق وجود را می سوزاند.


📢پیام‌ها
۱- حضور در منزل ایتام و استفاده از مال آنها در صورتی که مایه زیان آنان نباشد، اشکالی ندارد. (برگرفته از تفسیر نور، ج۲،ص۲۴۹)
۲- قیامت، ظرف تجسم اعمال نیک و بد است. مثلا خوردن مال یتیم در دنیا به صورت خوردن آتش در قیامت مجسم می شود. (یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ... یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا)
۳- خوردن ظالمانه مال یتیم، هم آتش درون است و هم برون. (یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۵۹
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۸
عنوان: زمینه‌های پیروزی و سعادت


"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ"
سوره آل عمران، آیه ۲۰۰
ای کسانی که ایمان آورده اید، [در برابر مشکلات و هوسها] استقامت کنید و در برابر دشمنان [نیز] استقامت به خرج دهید و از مرزهای خود، مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید.


🖋مقدمه
این آیه، آخرین آیه سوره آل عمران و مشتمل بر یک برنامه کلی چهار ماده‌ای برای عموم مسلمانان است.
۱. شکیبایی؛
۲. صبر در برابر دشمن؛
۳. نگهداری از مرزها؛
۴. پرهیزکاری؛
به همین جهت آیه با خطاب "یا ایها الذین آمنوا" آغاز شده است. آیه فوق، چکیده ای از بیانی مفصل است که در سوره آمده و به منزله نتیجه گیری از مجموع آیات سوره آل عمران است.


📋واژه‌ها
اصبروا: صبر کنید، خویشتن داری کنید [منظور صبر در سختی و مشکلات] (فعل امر از ماده صبر)
صابروا: صبر و استقامت کنید [منظور صبر در برابر دشمن است](فعل امر از ماده صبر، باب مفاعله]
رابطوا: مرزداری کنید، حفاظت کنید (فعل امر از ماده ربط، باب مفاعله)


📌نکات تفسیری
۱- مراد از اصبروا و اقسام صبر
اولین برنامه ای که ضامن سربلندی و پیروزی مسلمانان است، همان استقامت و صبر و ایستادگی در برابر حوادث می باشد. اصبروا عام است و شامل همه اقسام صبر می شود و اقسام صبر عبارتند از :
الف: صبر در برابر مشکلات و سختی‌های دنیا؛ مانند صبر در برابر از دست دادن دوستان و نزدیکان و صبر در برابر بیماری ها
ب: صبر در برابر انجام واجبات؛ مانند نمازخواندن، روزه گرفتن، جهاد رفتن و غیره
ج: صبر در برابر ترک گناه
حضرت علی(ع) درباره اهمیت صبر می فرماید: "ان الصبر من الایمان کالرأس من الجسد؛ صبر نسبت به ایمان مانند سر است نسبت به بدن".(نهج البلاغه، حکمت ۸۲)
۲- چرا اصبروا بر صابروا مقدم شده است؟
اصبروا مربوط به صبرهای شخصی است که اقسام آن در بالا ذکر شد، ولی صابروا مربوط به صبر در برابر دشمن است و این می رساند که جهاد با نفس و اصلاح آن بر جهاد با دشمن مقدم است. تا انسان بر نفس خود پیروز نشود، بر دشمن پیروز نخواهد شد.
۳- منظور از رابطوا چیست؟
همانگونه که گفته شد، رابطوا یعنی از مرزها مراقبت کنید، ولی باید توجه داشت این جمله عام است و شامل همه مرزها می شود؛ این آیه شریفه به مسلمانان دستور می دهد ، در برابر دشمن آماده باشند و از مرزهای کشورهای اسلامی مراقبت کنند تا هرگز گرفتار حملات غافلگیرانه نشوند. همچنین به آنها آماده باش داده و به مراقبت همیشگی در برابر حملات شیطان و هوس‌های سرکش دستور می دهد، تا غافلگیر نگردند و افزون بر اینها، به آنها فرمان می دهد از مرزهای عقیدتی و فرهنگی خود در مقابل دشمن مراقبت کنند.
۴- سفارش به تقوا
سفارش به تقوا در آخر آیه یک دستور کلی است که بر همه دستورهای سابق نظر دارد؛ یعنی صبر شما، استقامت شما در برابر دشمن و مرابطه شما باید آمیخته با تقوا و پرهیزکاری باشد.


📢پیام‌ها
۱- هر قدر دشمن بر استقامت خود بیفزاید، کشته بدهد و هزینه کند، ما نیز باید بر پایداری و استقامت خود بیفزاییم و در راه خدا با جان و مال پایداری کنیم.
۲- صبر، مصابره و مرابطه باید جهت‌دار باشد و در مسیر تقوا و رضای الهی قرار گیرد، و گرنه کفّار هم صبر و استقامت دارند.(تفسیر نور، ج۲،ص۲۳۴)
۳- اسلام دینی جامع است؛ هم مسائل فردی را در نظر دارد (اصبروا) و هم مسائل اجتماعی را(صابروا) هم به صبر و تقوا سفارش می کند و هم به مراقبت از مرزها (اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوا الله).


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۴۲
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۷
عنوان: مرگ و رستگاری


" کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ"
سوره آل عمران، آیه ۱۸۵
هر نفسی چشنده مرگ است و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت. آنها که از آتش [دوزخ] دور شده و به بهشت وارد شوند، نجات یافته و رستگار شده اند و زندگی دنیا چیزی جز سرمایه فریب نیست.


🖋مقدمه
خداوند انسان را برای رسیدن به کمالات آفرید. ولی از آنجا که انسان در همه لحظات زندگی درگیر جذبه های زیبای دنیوی است و برای رسیدن به کمال مطلوب باید از گذرگاه‌های طبیعت دنیایی و غرایز نفسانی بگذرد؛ از این رو به هشدارهایی نیازمند است تا جلوه های فریبنده دنیا او را متوقف نسازد. از جمله این هشدارها، بیان فانی بودن زندگی دنیوی و پایان پذیرفتن خوشی ها و لذت های دنیا، با حادثه مرگ است. حتی اگر ما مرگ را فراموش کنیم، مرگ ما را فراموش نمی کند و روزی به سراغ ما می آید.


📋واژه ها
تُوَفَّوْنَ: به طور کامل به شما داده می شود (فعل مضارع از ماده وفی، باب تفعل)
زُحْزِحَ: دور نگاه داشته شد (فعل ماضی از ماده زحزح، رباعی مجرّد)فاز: رستگار شد (فعل ماضی از ماده فوز)


📌نکات تفسیری
۱- چرا فرمود مرگ را می چشند؟
تعبیر چشیدن به احساس کامل اشاره دارد؛ زیرا گاه می شود انسان غذایی را با چشم می بیند و با دست لمس می کند، ولی این‌ها هیچ کدام احساس کامل نیست، مگر زمانی که به وسیله ذائقه خود آن را بچشد. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۲۰۱)نکته دیگر اینکه، نفس فقط مرگ را می چشد، یعنی مرگ را به طور کامل درک نمی کند؛ بلکه فقط به مقدار چشیدن آن را در می یابد.در غیر این صورت و احاطه مرگ بر نفس، دیگر راه بازگشت و حیات دیگر در سرای آخرت برای او نبود.
۲- بازتاب اعمال بعد از مرگ چگونه است؟
پس از آنکه فرمود: مرگ حتمی و انکارناپذیر است، توجه می دهد که البته مرگ، آخر کار انسان نیست که با آن همه چیز تمام بشود، بلکه مرگ فقط مرحله نهایی زندگی دنیایی انسان است. ولی همانگونه که انسان در این دنیا اگر توپی را به دیوار بزند، به سوی او بازمی‌گردد، بازتاب اعمال خوب و بد انسان نیز در جهان آخرت به سوی او بازمی‌گردد؛ بازگشتی کامل که در آن هیچ ریز و درشتی از اعمال انسان فروگذار نمی شود. (لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا؛ کهف،۴۹) جمله " ِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ" یعنی بدون کم و کاست(به نحو کامل) باطن اعمال خویش را که در دنیا نمی توانستند با چشم ظاهری ببیند، در آنجا به گونه ای کامل به او نشان می دهند. بازتاب اعمال نیک را به صورت روح و ریحان و بازتاب اعمال زشت را به صورت نامطلوب به سوی او بازمی‌گردانند.
۳- آیا داخل بهشت شدن برای انسان کمال است؟
بعضی افراد وقتی روایت تقسیم عبادت را به عبادت عبید، عبادت تجار و عبادت احرار (کافی، ج۲،ص۴) می خوانند، تصور می کنند که اگر انسان خدا را عبادت کند، برای رسیدن به نعمت های زیبای بهشتی و نجات از جهنم، عبادتش کم ارزش است، در حالی که اگر انسان به نعمت های زیبای بهشتی از قبیل حور و قصور برسد، این خود برای انسان کمال است؛ خداوند متعال در این فراز از آیه شریفه بعد از آنکه فرمود: در دادن اجر شما کم نمی گذاریم، به انسانها توجه می دهد که رسیدن به نعمت های الهی در قیامت کمال است: " فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ"؛ کسی که در دنیا کاری کند که با اعمالش از آتش سوزان جهنم نجات یابد و سعادت دخول در بهشت برایش حاصل گردد، این خود کمالی زیبا و مطلوب است/ گرچه برترین عبادتها، عبادت احرار است.
۴- چه کسانی در دنیا ضرر می کنند؟
بعد از آنکه فرمود: رسیدن به بهشت و رهایی از جهنم معیار سعادت و شقاوت است، در فراز آخر آیه (وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ) به انسانهایی که حیات را منحصر در زندگی دنیا می پندارند و جهان باقی پس از مرگ را نادیده می گیرند، توجه می دهد که زندگانی هنگامی زیباست که برای انسان منشأ خیر و برکت گردد و سعادت جاویدان انسان را تأمین کند. ولی زندگانی دنیا و بهره های زودگذر آن که برای انسان ماندگار نیست، سرمایه ای جز فریب عاید انسان نمی کند؛ مانند لذتی که در پی آن گرفتاریهای بزرگ باشد.


📢پیام‌ها
۱- مرگ عدم نیست، بلکه امری وجودی و قابل چشیدن و انتقال از دنیا به آخرت است (ذائقه الموت).
۲- گناهان و عوامل سوق دهنده به دوزخ، دارای جاذبه هایی است که باید انسان با نیروی ایمان و عمل صالح خود را از آن برهاند. (تفسیر نور، ج۲،ص۲۱۶)
۳- جزای کامل اعمال در آخرت است و پاداش‌های دنیوی در مقابل آخرت ناچیز می باشد.
۴- زندگی دنیا، در صورت غفلت از آخرت خیری جز فریب نیست.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۳۴۷
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۶
عنوان: اخلاق و مدیریت


" فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ"
سوره آل عمران، آیه ۱۵۹
از پرتو رحمت الهی در برابر آنان نرم[و مهربان] شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند؛ بنابراین، آنها را عفو کن و برای آنها آمرزش بخواه و در کارها با آنها مشورت کن؛ اما هنگامی که تصمیم گرفتی [قاطع باش و] بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.


🖋مقدمه
از آنجا که قرآن کتاب سعادت و آیین رستگاری بشریت است، برای همه اقشار جامعه به ویژه حاکمان و رهبران جامعه، برنامه ها و راهکارهایی را بیان فرموده تا در پرتو عمل به آن و پیمودن آن راه، در کارها موفق تر و به سعادت نزدیک تر شوند. آیه فوق به برخی ویژگی های رهبر و حاکم الهی اشاره دارد.


📋 واژه ها
لنت: نرم‌خو شدی (فعل ماضی از ماده لین)
فظّ: تندخو، بدخلق، خشن
انقضوا: متفرق و پراکنده می شوند (فعل ماضی از ماده فض، باب انفعال)
فضّ: پراکنده شدن، - َلانْفَضُّوا-حتما پراکنده می شوند.


📌نکات تفسیری
ویژگی‌های رهبر و مدیران حکومت
۱- نرم‌خویی و مهربانی
یکی از ویژگی های رهبر و پیشوای الهی، مهربانی با زیردستان است و اینکه نسبت به خطاها و اشتباه‌های آنان با رأفت برخورد نماید، تا در حفظ یاران و دوستان خویش توفیق یابد.
خداوند در این بخش از آیه، خطاب به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: ای پیامبر! اگر عنایت خداوند نبود و شما را نسبت به زیردستان ملایم و مهربان نمی کرد، مردم از اطراف شما پراکنده می شدند.
عده ای از مسلمانان در جنگ احد، اطراف پیامبر(ص) را خالی کرده و ایشان را تنها گذاشته بودند، ولی پس از جنگ، از کار خود پشیمان شده و برای عذرخواهی نزد آن حضرت آمدند. خداوند با عنایت خویش قلب پیامبر(ص) را نسبت به آنها مهربان گرداند و این سبب جمع شدن یاران به گرد پیامبر(ص) شد.
خداوند می فرماید: "اگر مهربانی ات نبود و سخت دل بودی، همه از اطرافت پراکنده می شدند" (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ...لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ).
۲- عفو و بخشش
رهبر و مدیر باید با عفو و گذشت باشد و از خطاهایی که نسبت به شخص مدیر انجام می گیرد، بگذرد. زیرا این نوع برخورد باعث جذب انسانهای خطاکار شده و آنها را در تبعیت از مدیر ترغیب می نماید. اگر این خطا و اشتباه نسبت به دیگران انجام گرفت، واسطه شده و برای آنان طلب بخشش نماید؛ چنان که خداوند به پیامبر(ص) می فرماید: ای پیامبر! آنها را ببخش و از من برای آنها طلب عفو نما؛ " فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ" زیرا آنها که از پیامبر(ص) حمایت نکردند، در حقیقت معصیت خدا را کرده اند.
۳- مشورت در امور
یکی دیگر از ویژگی‌های مدیران موفق، مشورت کردن با انسانهای آگاه است. این عمل نشانه زیرکی و دانایی مدیر است؛ چنانکه امیرالمومنین(ع) فرمودند: "کسی که افراد بزرگ مشورت کند، در عقل آنها شریک شده است". (نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱)
اگر خداوند پیامبرش را به مشورت امر می کند، به این معنا نیست که پیامبر توان انتخاب صحیح را نداشته و خدا نمی خواهد او را یاری نماید. بلکه می خواهد روح مشورت را در میان مسلمانان زنده کند و در نتیجه مسلمانان خود را شریک در تصمیمات اجرایی پیامبر بدانند و او را در این کار یاری رسانند.
۴- توکل بر خدا " فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ"
مدیر و رهبر موفق پس از مشورت و بررسی نظریات مختلف، بهترین نظر را انتخاب کرده و با عزمی راسخ و استوار به انجام آن کار می پردازد. در اینجاست که مدیر باید مطلب بسیار مهم دیگری را مدّ نظر داشته باشد ، و آن توکل بر خداست؛ یعنی در عین فراهم نمودن اسباب و وسایل عادی، استمداد از قدرت بی پایان پروردگار را فراموش نکند؛ زیرا این توجه مخصوص، آرامش و اطمینان و نیروی فوق العاده روحی و معنوی به انسان می بخشد و در رویارویی با مشکلات اثر بزرگی خواهد داشت.(تفسیر نمونه، ج۳،ص۱۴۹)


📢پیام‌ها
۱- نرمش با مردم، هدیه ای الهی است و افراد خشن و سخت‌گیر از این موهبت محروم‌اند و نمی توانند مردم داری کنند.
۲- رهبر و مدیر موفق همانند پدری مهربان است که نسبت به زیردستان رئوف است و برای آنها طلب مغفرت می کند (فاعف عنهم و استغفرلهم).
۳- مدیریت صحیح، نیازمند عزمی استوار و توکل و اعتماد بر خداست.
۴- بدخلقی و سنگدلی موجب گریز مردم و پراکنده شدن آنان می گردد.
۵- مشورت از اصول اساسی مدیریت و موجب دلگرمی مردم و تصمیم گیری مناسب‌تر است.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۷۱
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۵
عنوان: خطر ارتجاع


" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ"
سوره آل عمران، آیه ۱۴۹
ای مومنان، اگر از کافران پیروی کنید، شما را به عقب باز می گردانند و آنگاه خسارت زده باز می گردید.


🖋مقدمه
شکستی که در جنگ احد بر مسلمانان وارد آمد، سبب شد جبهه کفر از مشرکان، یهود، نصاری و منافقان همگی بر ضد مسلمانان تبلیغ کنند و مسلمانان را از ادامه راه باز دارند. آنها می گفتند: شما از دین خود دست بردارید، و حتی هنگام جنگ که کشته شدن پیامبر(ص) را به غلط شایع کرده بودند، به مسلمانان می گفتند: عبدالله بن ابی را واسطه قرار دهید و برای خود از ابوسفیان امان بگیرید. خداوند با نزول این آیه، ضمن هشدار به مسلمانان آنها را از عاقبت کارشان آگاه ساخت.


📋واژه ها
تطیعوا: اطاعت کنید. اطاعت به معنای عمل کردن با رغبت و خضوع می باشد (فعل مضارع مجزوم به ان شرطیه، از ماده طوع، باب افعال)
اعقاب: پشت سرها، پاشنه های پا (جمع عقب)
یردوا: بر می گردانند (فعل مضارع مجزوم جواب شرط از ماده ردّ)
خاسرین: زیانکار، بازنده، کسی که سرمایه خود را از دست داده است (اسم فاعل از ماده خُسر)


📌نکات تفسیری
۱- خطر بازگشت به جاهلیت
در این آیه، خداوند به مسلمانان هشدار می دهد که اگر از کافران اطاعت کنید، شما را از دینتان بیرون می کنند و به دوره جاهلیت بازمی‌گردانند و با این سیر قهقرایی، شما از زیانکاران می شوید و چه زیانی بالاتر از اینکه انسان از نور ایمان به سوی ظلمت کفر بازگردد و از نعمت اسلام محروم شود.(تفسیر کوثر، ج۲،ص۲۶۲)
امروزه نیز دشمنان اسلام با ترفندهای خاصی به فکر منحرف کردن مسلمانان از مسیر اصلی و راه سعادت هستند. از آنجا که جنگهای فیزیکی هزینه های گزافی را به دنبال دارد، به جنگهای روانی روی آورده و با تبلیغات بسیار زیادی به سلب هویت فکری مسلمانان به ویژه جوانان پرداخته اند. مهمترین راهکارشان نیز مسائل فرهنگی است. آنها در حقیقت دین ما را نشانه رفته اند، با تبلیغ اندیشه هایی مانند: سکولاریسم، دموکراسی، مدرنیته و ... که ظاهری زیبا دارند، د ر پی دور نمودن مسلمانان از عقاید نابسان می باشند. نمونه های بارز آن، کشورهای افغانستان و عراق است که به بهانه اصلاح فرهنگی و ایجاد دموکراسی و ... مردم مظلوم را به ذلت کشانده اند و همه شئون مادی و معنوی آنان را زیر سلطه خود قرار داده اند.
۲- ممنوعیت اطاعت از کفار
کافران بنا به عقیده و انگیزه های دیگر خود، هیچ گاه خیرخواه مومنان نبوده و خواهان حذف و یا هضم آنان هستند. بدیهی است که در این مسیر برنامه ریزی کرده و با انواع ترفندها مومنان را به راه خویش می خوانند. بیداری مسلمانان و توجه آنان به اهداف شوم کافران، ضامن حراست آنان در برابر این ترفندها است.


📢پیام‌ها
۱- شکست در میدانهای جنگف خسارت عمده نیست؛ بلکه شکست روحی و اعتقادی و ارتداد، خسارتی بس بزرگ است.
۲- خطر ارتداد و انحراف در کمین مومنان نیز هست. (تفسیر نور، ج۲،ص۱۷۲)
۳- از دست دادن ارزشهای اصیل ایمانی، از پیامدهای تبعیت از کفرپیشگان است. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۱۰۹)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۳۱۵
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۴
عنوان: شتاب در کارهای نیک

وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ

سوره آل عمران،آیه ۱۳۳
و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان، و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین بوده و برای پرهیزکاران آماده شده است.


🖋مقدمه
در این آیه، کوشش نیکوکاران به یک مسابقه تشبیه شده که هدف نهایی آن، آمرزش و نعمت های جاویدان بهشت است. در حقیقت قرآن از یک خصلت روانی استفاده کرده و آن اینکه ، انسان برای انجام دادن یک کار اگر تنها باشد، معمولا کار را بدون سرعت و به طور عادی انجام می دهد، ولی اگر جنبه رقابت به خود بگیرد، آن هم مسابقه ای که جایزه با ارزشی برای آن تعیین شده، تمام نیرو و انرژی خود را به کار می گیرد و با سرعت هرچه بیشتر به سوی هدف پیش می تازد. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۱۱۱)


📋واژه ها
سارعوا: بشتابید، مسارعت به معنای استمرار و شدت سرعت و نیز به معنای کوشش و تلاش دو یا چند نفر برای پیشی گرفتن از یکدیگر در رسیدن به یک هدف است (فعل امر از ماده سرع، باب مفاعله)
عرض: وسعت، چشم انداز و آنچه در معرض دید است.
اعدت: آماده شده (فعل ماضی از ماده عدّ، باب افعال)


📌نکات تفسیری (در قالب چند پرسش)
۱- تلاش و کوشش برای چه هدفی؟ چرا مغفرت را بر دیگر پاداش ها مقدم کرده است؟
بر اساس این آیه، نخستین هدف از تلاش و کوشش، مغفرت (وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ...) و دومین هدف، بهشت است. بهشتی که وسعت آن پهمنه آسمانها و زمین است؛ و اگر نخست مغفرت قرار داده شده، برای آن است که رسیدن به هر مقام معنوی، بدون آمرزش گناهان ممکن نیست، باید خود را از گناه شست و سپس به مقام قرب پروردگار گام نهاد. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۱۱۱)
برای ورود به بهشت نیز نخست باید از گاناه پیراسته شد.
۲- منظور از مغفرت چیست؟
منظور از مغفرت که خداوند مومنان را به سوی آن فرا می خواندن، اسباب آن مانند ایمان، عمل صالح، انجام تکالیف و پرهیز از معاصی است، چرا که باعث نجات انسان از آتش جهنم می شود، انسان با پیشی گرفتن به سوی این امور، خود را از آتش جهنم می رهاند و به سوی بهشت ره می گشاید؛ بهشتی با وسعتی به پهنه آسمانها و زمین؛ بنابراین شتاب به مغفرت، یعنی شتاب کردن برای تحصیل اسباب مغفرت.
۳- بهشت و جهنم
از ظاهر جمله پایانی این آیه " أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ" و تعبیر "اعدت للکافرین" که در آیه پیش آمده است، چنین بر می آید که بهشت و جهنم هم اکنون آماده شده اند. هر چند بر اثر اعمال نیک و بد انسانها توسعه و یا تضییق می یابند.


📢پیام‌ها
۱- آمرزش گناهان و در آمدن به بهشت در گرو اطاعت از خدا و رسول(ص) است (اطعیوا الله و الرسول... و سارعوا الی مغفره ربکم و جنه...).(تفسیر راهنما، ج۳،ص۶۹)
۲- سرعت گرفتن در کارهای نیک، ملاکی برای سنجش ارزش اشخاص است. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۶۸)
۳- نیل به آمرزش الهی و بهشتِ تقواپیشگان، برانگیزنده اهل ایمان به اطاعت از خدا و رسول(ص) اوست. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۶۸)
۴- بهشت برای تقواپیشگان، آفریده و مهیا شده است. و جنه...اعدت للمتقین)
۵- انجام فرایض دینی، وسیله آمرزش گناهان است. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۷۰) امیرالمومنین(ع) درباره " وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ" فرمود: "سارعوا الی اداء الفرائض". (نورالثقلین، ج۱،ص۳۸۹،ح۳۵۴)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۲۵
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۳
عنوان: دشمن شناسی

إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ
سوره آل عمران،آیه ۱۲۰
اگر نیکی به شما رسد، آنان را غمگین سازد و اگر بدی به شما برسد، آنها بدان شادمان می شوند و اگر صبر کنید و پرهیزکار باشید، حیله بدخواهانه آنان هیچ آسیبی به شما نرساند؛ زیرا خداوند به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد.


🖋مقدمه
حالات روحی و عکس العمل‌ها، از بهترین راه‌های شناخت افراد است. قرآن مجید در آیات متعددی به توضیح این حالات و عکس العمل‌ها پرداخته است. از جمله در این آیه به برخی ویژگی های دشمنان پرداخته است؛ توجه به این خصوصیات موجب می گردد تا دوست از دشمن بازشناخت شود، بنابراین در سیاست خارجی هم می تواند کاربرد داشته باشد.


واژه ها
تَمْسَسْ: رسیدن، برخورد کردن (فعل مضارع مجزوم به آن شرطیه، از ماده مسس)
تسوهم: آنان را بدحال و ناراحت می کند (فعل مضارع مجزوم جواب شرط، از ماده سَوَء)
تصب: می رسد، اصابت می کند (فعل مضارع مجزوم به إن شرطیه از ماده صوب)
محیط: فراگیرنده، احاطه کننده (اسم فاعل از ماده حوط)


نکات تفسیری
۱- کینه دشمنان با شما
در این آیه نشانه های کینه دشمنان بازگو شده است و آن اینکه اگر فتح و پیروزی و پیش‌آمد خوبی برای شما رخ دهد، آنها ناراحت می شوند و این ناخوشنودی خود را که برخاسته از شدت دشمنی آنها با مومنان است، در قالب حسادت ها و توطئه چینی نشان خواهند داد و حتی به براندازی مومنان روی خواهند آورد؛ زیرا آنان لحظه ای از احوال شما غافل نیستند، به گونه ای که حتی اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می شوند. از این رو مسلمانان، همواره در معرض توطئه و دسیسه دشمنان هستند.
۲- راه مقابله با دشمن
در برابر چنین کینه ها و توطئه هایی، خداوند می فرماید " وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا"؛ اگر در برابر کینه توزی های آنها استقامت کنید و پرهیزکار و خویشتن‌دار باشید، آنان نمی توانند به وسیله نقشه های خائنانه خود، به شما لطمه ای وارد کنند؛ زیرا " إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ"؛ خداوند به آنچه می کنند، کاملا احاطه دارد. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۶۶)
۳- مراد از صبر و تقوا در آیه
مراد از صبر: صبر در راه پیشرفت مسلمانان، حفظ وحدت و یکپارچگی، خودداری از افشای اسرار مسلمانان، صبر در برابر خشم و کینه، پرهیز از اقدام نابجا، تقویت نیروهای اجتماعی و انسجام نیروهای خودی است.
مراد از تقوا: تقوا در این زمینه به معنای هشیاری در برابر کیدها و نقشه های دشمنان است. با داشتن این دو ویژگی (صبر و تقوا) همراه با ایمانی که سرآمد است، دیگر کیدها و توطئه های آنان تاثیر ندارد.
۴- تقویت روحیه و توجه دادن به امدادها
در پایان آیه، خداوند با توجه دادن به احاطه خویش بر تمامی اعمال و رفتار دشمنان دین، موجبات تقویت روحیه مسلمانان را فراهم نموده تا در برخورد با آنان مقهور نباشند و با امید به امدادهای الهی، توطئه های آنان را خنثی کنند.


پیام‌ها
۱- دشمنان دین حتی از رسیدن خیر و خوشایندی ناچیز به مومنان، ناخشنودند. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۳۷)
۲- خشنودی دشمنان دین از گرفتاری های اهل ایمان به حوادث بد و ناگوار. (تفسیر راهنما، ج۳،ص۳۷)
۳- مسلمانان همواره در معرض توطئه و دسیسه دشمنان هستند و کوچکترین غفلت از آنها، زمینه نفوذ و استیلای آنان را فراهم می آورد.
۴- شادمانی از بهره مندی و نگرانی در برابر آسیبهای وارده به مسلمانان ارزشمند و نشانه ایمان است. (" إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ...)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۵۱۹
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۲
عنوان:دعوت به اتحاد و همبستگی


وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
سوره آل عمران،آیه ۱۰۳
و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنیدِ، آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید؛ پس خداوند میان دلهایتان الفت انداخت و در سایه نعمت او برادران یکدیگر شدید، و بر لب پرتگاهی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد و اینگونه خداوند آیات خود را برای شما بیان می کند، شاید هدایت شوید.


🖋مقدمه
اتحاد و یکپارچگی امت اسلام، از مسائل بسیار مهمی است که قرآن نسبت به آن توجه خاصی دارد و به روشهای مختلف مردم را به سوی آن هدایت می کند. در این راستا قوانین و احکامی را وضع نموده که مردم را عملا به سوی یکپارچگی جامعه هدایت می کند. نماز جماعت، نماز جمعه، نماز عید، مناسک حج و ... نمونه هایی از این فراخوان الهی به سوی وحدت و یکپارچگی است. این آیه نیز سخن از اتحاد و همبستگی به میان آورده و به بعضی از ویژگی ها و آثار آن پرداخته که بسیار قابل توجه است.


📋واژه ها
حبل: ریسمان
حبل الله: هر وسیله ای که باعث ارتباط با ذات خدا باشد.
أَصْبَحْتُمْ: صبح کردید (فعل ماضی از ماده صبح، باب افعال)
شَفا: لبه چاه یا خندق
حفره: گودال
الف: الفت و انس (فعل ماضی از ماده الف، باب تفعیل)
أَنْقَذَ: نجات داد (فعل ماضی از ماده نقد، باب افعال)


📌نکات تفسیری
۱- دعوت به سوی اتحاد
این بخش از آیه قرآن "واعتصموا" همه مردم را به اجتماع، گرد محور "حبل الله" دعوت کرده است تا همه به ریسمان الهی چنگ زده و از آن متفرق نشوند؛ زیرا این تجمع مایه سعادت و خوشبختی عمومی جامعه خواهد شد؛ چرا که حبل الله همان چیزی است که راه سعادت را به آنها نشان خواهد داد و عبور از گذرگاه‌های خطرناک را برایشان سهل و آسان خواهد نمود و دوست و دشمن را به خوبی معرفی خواهد کرد، تا انسان دچار سردرگمی نشود.
۲- ریسمان الهی چیست؟
درباره "حبل الله" بعضی گفته اند: منظور از آن قرآن است و به باور بعضی اسلام، و برخی نیز گفته اند: منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین(ع) هستند. در روایاتی که از پیامبر و ائمه معصومین نقل شده نیز تعبیرهای گوناگون دیده می شود.
در تفسیر "درالمنثور" از پیامبر(ص) نقل شده که فرمودند: "حبل الله، قرآن است (سیوطی، الدرر المنثور، ج۲،ص۶۰) و در تفسیر عیاشی از امام باقر(ع) نقل شده : "ریسمان الهی، آل محمد(ص) می باشند (تفسیر عیاشی، ج۱،ص۱۰۲).
این تفاسیر و روایات با یکدیگر هم معنا هستند، زیرا منظور از ریسمان الهی هرگونه وسیله ارتباط با ذات پاک خدا است؛ خواه این وسیله، اسلام باشد یا قرآن، یا پیامبر و یا اهل بیت او. این موارد هر کدام از یک وجهه به یک حقیقت نگریسته اند. کلیت ا سلام که شامل همه خیر است، قرآن هدایتگر به اسلام، و اهل بیت تجلی عینی اسلامند.
تعبیر حبل‌الله به این حقیقت اشاره دارد که انسان در شرایط عادی، بدون داشتن راهنما در قعر درّه غرایز سرکش و جهل و نادانی باقی می ماند و برای نجات از آن به ریسمان محکمی نیاز دارد که به آن چنگ زند و بیرون آید. این رشته همان ارتباط با خدا از طریق قرآن و آورنده آن و جانشینان او می باشد. (تفسیر نمونه، ج۳،ص۲۹، با مقداری افزوده)
۳- چه دلیلی بر لزوم تمسّک به ریسمان الهی وجود دارد؟
خداوند دو دلیل برای آن بیان نموده است:
دلیل اول؛ یادآوری تجربه ای است که گذشتگان به آن مبتلا بودند و آن چشیدن تلخی‌های دشمنی با یکدیگر در گذشته است. خداوند پس از یادآوری این دشمنی می فرماید: خدا شما را به یکدیگر مهربان کرد و در سایه نعمت او با هم برادر شدید (وَاذْکُرُوا ... فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا).
دلیل دوم؛ تمسّک به ریسمان الهی و ایمان آوردن به خداوند سبب شد که از لبه پرتگاه های آتش رهایی یابید و از افتادن در آتش دوزخ که بیش از یک گام با آن فاصله نبود، خلاص شوید، پس برای تداوم این رهایی و نجات لازم است که باز هم به ریسمان الهی چنگ زنید و از آن پراکنده نشوید. (برگرفته از ترجمه تفسیر المیزان، ج۳،ص۵۷۵)


📢پیام‌ها
۱- وحدت که محور آن باید حبل‌الله باشد، وظیفه ای الهی است.
۲- نزدیک کردن دلها به هم به دست خداست و اگر همه سرمایه های زمین را خرج کنید، نمی توانید بدون خواست او بین دلها ایجاد الفت نمایید.
۳- تفرقه و دشمنی، پرتگاه و گودال آتش است. (تفسیر نور، ج۲،ص۱۲۴)
۴- اگر اعتصام به حبل‌الله فراگیر باشد "جمیعا" زمینه تفرقه از بین می رود.
۵- وحدت و همدلی از نعمت های بزرگ و ویژه خداوند است.
۶- اختلاف و تفرقه در هر جامعه، نشانه دوری از نعمت خداوند و پرتگاهی بسیار خطرناک است.


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۸۸
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۱
عنوان: مقام ابرار


لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
سوره آل عمران،آیه ۹۲
هرگز به نیکی[راستین] دست نیابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید، انفاق کنید و هر چه انفاق کنید، خدا به آن داناست.


🖋مقدمه
"ابرار" از جمله گروه هایی هستند که قرآن مجید آنها را دارای مقامی ارجمند دانسته است. به گونه ای که خداوند درخواست همراهی با آنان را نشانه خردمندان اعلام کرده است:
" إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ"؛ آل عمران،۱۹۰
" رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ"؛ آل عمران، ۱۹۳
همچنین آنان را غرق در نعمت های الهی دانسته است: (إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ)؛ المطففین،۲۲
ولی چگونه می توان به درجه ابرار راه یافت؟ آیا تنها با عبادات بدنی و اعمال دیگر می توان به آن منزلت راه یافت؟ آیه ۹۲ آل عمران یکی از شرایط مهم رسیدن به آن نقطه کمال را بیان کرده است.


📋واژه ها
لن تنالوا: هرگز دست نمی یابید (فعل مضارع از ماده نیل)
البرّ: نیکی (درجه کامل نیکی)، خیر گسترده
تحبّون: دوست دارید (فعل مضارع از ماده حبّ)
علیم: دانای کامل (صفت مشبهه از ماده علم)


📌نکات تفسیری
۱- شرایط رسید به مقام برّ
برای رسیدن به مقام "برّ" شرایطی لازم است که از جمله مهمترین آنها انفاق است. از همین رو، در این آیه از حرف "لَن" استفاده شده که معنای نفی ابدی دارد؛ البته نه هر اتفاقی بلکه انفاق از آنچه محبوب و مورد علاقه انسان است.
البته انفاق شرایط دیگری نیز دارد، از جمله:
الف. باید از مال حلال و پاکیزه باشد" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ"؛ بقره،۲۶۷
ب. با هیچ منّت و آزاری همراه نباشد: "لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى"؛ بقره،۲۶۴
ج. انفاق کننده انتظار مزد و قدردانی از طرف گیرنده انفاق را نداشته باشد: " إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا "؛ انسان، ۹
۲- آثار انفاق
آثار انفاق تنها در زدودن فقر و کمک به نیازمندان خلاصه نمی شود، بلکه ارتقای معنوی و روحی انفاق کننده را نیز در بر دارد. زیرا انسان با انفاق از چیزهای مورد علاقه خود می‌گذرد و این موجب شکوفایی روح سخاوت و گذشت شده و او را از بند اسارت‌های مختلف می رهاند.
۳- داستانهای شنیدنی در عمل به این آیه
الف. وقتی حضرت فاطمه(س) را در شب عروسی به خانه شوهر می برند. فقیری از حضرت پیراهن کهنه ای خواست. فاطمه زهرا(س) به یاد آیه شریفه " لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون" افتاده و همان پیراهن جدید عروسی‌اش را انفاق کرد.
ب. زمانی که این آیه نازل شد، ابوطلحه انصاری به پیامبر خدا(ص) عرض کرد: ای رسول خدا، من باغی در مدینه دارم که از همه اموالم آن را بیشتر دوست دارم، آیا آن را صدقه دهم؟ حضرت فرمودند: آفرین، آفرین، این مال سودمند است، من صلاح می دانم که آن را به نزدیک ترین خویشان خود انفاق کنی. ابوطلحه این سخن را پذیرفت و آن را در بین خویشان خود تقسیم کرد.
۴- ائمه معصومین(ع) مصداق کامل برّ
امام صادق(ع) از پدر خویش امام باقر(ع) نقل فرموده که آن حضرت گفت: "کسی که سال بر او بگذرد و از اموال خود چیزی به ما نرساند، (برای ترویج دین و کمک به نیازمندان) کم یا زیاد؛ خداوند در قیامت به او نظر رحمت نمی کند، مگر آنکه او را عفو نماید. سپس فرمود: ای مفضل! این واجبی است که خداوند بر شیعیان ما در کتاب خود واجب کرده است؛ آنجا که می فرماید: "لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون" ما برّ و تقوا و راه هدایت و باب تقوا هستیم و دعای ما از خداوند پوشیده نیست(مستجاب است)..." (تفسیر عیاشی، ج۱،ص۱۸۴)


📢پیام‌ها
۱- برای رسیدن به مقام نیکی لازم نیست همه دارایی انفاق شود، بلکه با انفاق بخشی از آن نیز می توان به مقام برّ رسید/ "مما تحبون (من در مما برای تبعیض است).
۲- خداوند به همه چیز آگاه است؛ از جمله انفاق‌های انسان. او آگاه است که فرد از چه چیز انفاق می کند، آیا آن مورد علاقه او است؟ یا چیزی است که به کار او نمی آید و می خواهد آن را از خود دور سازد؟ از سوی د یگر، چون خدای متعال آگاه است، پاداش انفاق کننده را می دهد و عمل او را ثبت و ضبط می کند (فان الله به علیم).
۳- بهترین چیز دوست داشتنی برای انسان، جان است. بنابراین شهیدان که جان خود را در راه خدا تقدیم می‌کنند، به بالاترین مقام برّ م‌ رسند. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۱۱۲)
۴- توجه دادن به ثبت کارهای نیک انسان، از روشهای قرآن برای تشویق به نیکی هاست. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۵۳۶)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۸۸۰
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۳۰
عنوان: ترفندهای یهود

وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ یُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ یُحَاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
سوره آل عمران،آیه ۷۳
[بزرگان یهود، برای جلوگیری از گرایش یهود به اسلام به آنان می گفتند:] جز به کسی که آیین شما را پیروی کند، ایمان نیاورید (زیرا دین حق منحصر به ماست. ای پیامبر به آنان) بگو: راه سعادت راهی است که خدا بنماید [و مانعی ندارد] که به امتی دیگر نیز همانند آنچه [از کتاب و شریعت] به شما داده شده، داده شود، تا در نزد پروردگار با شما احتجاج کنند؛ (همچنین ای پیامبر، به آنان) بگو: فضل و رحمت به دست خداست؛ او به هر که بخواهد عطا می کند و خداوند دارای رحمت وسیع و علم بی انتهاست.


🖋مقدمه
یکی از آفت‌های دینداری، تعصب و خود برتر بینی است که در اقوام و ملل مختلف به شکلهای متفاوت مشاهده می شود. در این میان، قوم یهود از دیرباز به این آفت مبتلا شده اند و هنوز هم به خاطر همین آفت، خود را برتر دانسته و دیگران را زیردست و مطیع خود می خواهند و اکر کسی تن به این کار ندهد، او را نابود می کنند. وجود غده سرطانی "اسرائیل" و جنگهای ویرانگرش، حاکی از این معضل و آفت در قوم یهود است. آیه مورد نظر به این مطلب در زمان پیامبر(ص) اشاره می نماید.
امروزه نیز به خوبی مشهود است که آن ویژگی در وجود یهودیان نهادینه شده است.


📋واژه ها
لاتؤمنوا: ایمان نیاورید (فعل مضارع مجزوم به لا ناهیه از ماده أمن)
تبع: پیروی کرد (فعل ماضی از ماده تبع
اوتیتم: به شما داده شده (فعل ماضی از ماده اتی، باب افعال)
یحاجّوا: مجادله می کنند، استدلال می آورند (فعل مضارع از ماده حج، باب مفاعله)
فضل: احسان، رحمت


📌نکات تفسیری
۱- بی اعتمادی به دیگران
بزرگان یهود برای جلوگیری از گرایش یهودیان به اسلام شیوه های مختلفی را به کار می گرفتند؛ از جمله اینکه خود را قوم برتر دانسته و به پیروان خود می گفتند: به هیچ کس اعتماد نکنید، ممگر اینکه تابع دین ما باشد. زیرا دیگران این قابلیت را ندارند که قوم یهود به آنها اعتماد نماید. فقط قوم یهود هدایت شده اند و در صراط حق قرار دارند و خداوند این ویژگی را مختص یهودیان قرار داده است.
۲- هدایت الهی
بزرگان یهود که با خودبرتر بینی ، برای متزلزل ساخت مسلمانان و عدم اقبال یهودیان به اسلام تلاش می کردند، با پاسخ محکم و دندان شکن خداوند مواجه شدند که ای پیامبر ما! به مردم بگو: اولا، هدایت از ناحیه خداست "قل ان الهدی هدی الله" و در انحصار نژاد و قوم خاصی نیست و هیچ لزومی ندارد که پیامبر(ص) تنها از قوم یهود باشد. ثانیا، آنها که مشمول هدایت شده اند با این توطئه ها متزلزل نخواهند شد. (تفسیر نمونه، ج۲،ص۶۱۶)
۳- انکار حقایق
یکی دیگر از روشهای پیشگیری یهودیان از گرایش به اسلام، انکار حقایق تورات و کتابهای پیشینیان بود؛ به ویژه اخباری که به ظهور پیامبر خاتم(ص) و داشتن کتاب و تغییر قبله و ... مربوط بود. از این رو ، بزرگان یهود به پیروانشان می گفتند: هرگز باور نکنید به کسی همانند شما (کتاب آسمانی) داده شود. (بلکه نبوت مخصوص شماست) همچنین تصور نکنید آنها می توانند در پیشگاه پروردگارتان با شما بحث و گفتگو کنند.(همان)
آنها با این کارها خواستند به جهانیان بقبولانند که کتاب تنها بر آنها نازل می شود، و آن برای آنها حقی است که از خدا طلبکار بوده و خدا نیز به آنها داده است.
۴- نفی انحصار طلبی
خداوند برای تقویت قلبهای مسلمانان و تزلزل فکری یهودیان چنین می فرماید: ای پیامبر ما! به مردم بگو که مواهب الهی اعم از مقام والای نبوت و همچنین موهبت عقل و منطق و افتخارات دیگر، همه از ناحیه او است و به هر کس که سزاوار باشد می بخشد. هیچ کس عهد و پیمانی از خدا نگرفته و هیچ کس قرابت و خویشاوندی با او ندارد و هرگز مواهب خویش را در انحصار گروهی قرار نداده است. (تفسیر نمونه، ج۲،ص۶۱۷)
۵- هشدار جدی
بعضی از یهودیان متعصب و کوردل از دیرباز در فکر توطئه برای متزلزل ساختن مسلمانان بوده و هستند و هر روز با شگرد خاصی به این مهم می پردازند تا به خواسته های خویش برسند.
امروزه نیز با همان طرح ها، ولی به شکلهای گوناگون، در حال کار و فعالیت هستند. از وسایل تبلیغاتی مجهز و نیرومند بهره می گیرند تا پایه های عقاید اسلامی را در افکار مسلمانان به ویژه نسل جوان سست کنند و در این راه از هر وسیله ای و از هر کسی، در قالب دانشمند، خاورشناس، مورخ، عالم، روزنامه نگار و بازیگر سینما استفاده می کنند.
این آیه که بخشی از معجزه پیامبر اکرم(ص) است، بار دیگر این مهم را به همه مسلمانان گوشزد می کند که به هوش باشید که دشمنان اسلام برای شما نقشه ها کشیده اند و در پی نابودی اسلام و متزلزل کردن عقاید شما می باشند.


📢پیام‌ها
۱- دشمنان اسلام در توطئه های خود، به پنهان کاری سفارش می کنند و به غیر خدا نیز اعتماد ندارند.
۲- نهی علمای یهود، پیروان خود را از گرایش به غیر هم‌کیش خود، بیانگر نگرانی آنان، از گرایش پیروانشان به اسلام است. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۴۹۴)
۳- الطاف پروردگار در انحصار گروه خاصی نیست. (تفسیر نور، ج۲،ص۹۰)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۳۱۴
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۲۹
عنوان: راه وحدت

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
سوره آل عمران،آیه ۶۴
بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم و بعضی از ما بعض[دیگر] را-به غیر خدا- به پروردگاری برنگزینیم و اگر [از این دعوت] روی برتابند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم.


🖋مقدمه
از موضوعاتی که اکنون در سطح جهان مطرح است، موضوع جهانی شدن است. این امر ابعادی دارد که مهمترین آن، جهانی سازی فرهنگ و اقتصاد است.
قدرتهای جهانی، هر کدام می خواهند از این مطلب، متناسب با اهداف و منافع خود بهره مند شوند. جهانی شدن، در ذات خود مذموم نیست و از شعارهای اساسی اسلام است. حکومت واحد جهانی حضرت مهدی(عج) بر مبنای توحید، گواه این مدعا است.


📋واژه ها
تعالوا: بیایید (اسم فعل از ماده علو)
ارباب: پروردگار، صاحب اختیار (جمع ربّ)


📌نکات تفسیری
۱- شرک سرچشمه پراکندگی‌ها
قرآن کریم، دوری بشر از خدا و شرک ورزیدن به او را ریشه و سرچشمه همه افتراق‌ها معرفی کرده و راه خشکاندن این سرچشمه را، بندگی خدا و یگانه پرستی معرفی می کند و تمام ادیان را به این مهم دعوت می کند (وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا).
۲- اسلام، منادی وحدت
این آیه، ندایی برای د عوت به اتحاد مومنان به ادیان الهی است. در این آیه، به پیامبر اسلام(ص) دستور داده است که اهل کتاب را دعوت کند و با محور قراردادن نقاط مشترکی که با مسلمانان دارند، متحد شوند و در مقام عمل، فقط خدا را بپرستند.
۳- نخستین پایگاه وحدت
قرآن کریم برای تحقق وحدت، نخست پایه های اعتقادی و فکری را مطرح ساخته و همگان را به پیروی از آن فرامی‌خواند. می فرماید: همه ادیان الهی در اصل توحید با هم مشترکند؛ بیایید این اصل مشترک را بدون هیچ پیرایه ای زنده کنیم و توحید خالص را پایه عمل و شعار دین خود قرار دهیم.
۴- وحدت عقیده و عمل
این آیه اهل کتاب را تنها به توحید در عقیده دعوت نمی کند، بلکه آنها را دعوت می کند تا در مقام عمل، از اعتقاد به الوهیّت عیسی(ع) و پیروی بی چون و چرا از علمای ناصالح دست بردارند(وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا).
۵- دو مطلب مهم
در این آیه، به دو مطلب اشاره شده، یکی ردّ الوهیّت حضرت مسیح که باید او را بنده صالح و پیامبر خدا بدانند، و دیگر راندن و پیروی نکردن از علمای منحرفی که کتاب آسمانی را تحریف می کنند و حقایق را پوشیده می دارند و از نزد خود، حلال و حرام می تراشند و به نمایندگی از خدا، گناه می بخشند و بهشت تقسیم می کنند. (الکاشف، ج۲،ص۸۰)
۶- منظور از "ربّ قراردادن دیگران" چیست؟
در این زمینه، داستان جالبی نقل شده که ما را با تفسیر این بخش از آیه بهتر آشنا می سازد. عدی بن حاتم که از مسیحیت به اسلام گروید، به رسول خدا(ص) عرض کرد: "ما زمانی که مسیحی بودیم، هرگز یکدیگر را ربّ خود قرار نمی دادیم و علمای خود را عبادت نمی کردیم؛ پس مراد از جمله وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: "آیا در حالی که می دانستید که علمای شما، به میل خود احکام خدا را تغییر می دهند، از آنها پیروی نمی کردید؟"؛ گفت: آری . حضرت فرمود: "پیروی از عالمی که قانون خدا را تغییر می دهد، یک نوع عبودیت است".


📢پیام‌ها
۱- باید در دعوت به وحدت پیش قدم بود (قل یا اهل الکتاب). (تفسیر نور، ج۲،ص۸۱)
۲- اگر به تمام اهداف دست نیافتید، از تلاش برای رسیدن به بعضی از اهداف خودداری نکنید "تعالوا الی کلمه...". (تفسیر نور، ج۲،ص۸۰)
۳- در تبلیغ و دعوت دیگران، به عقاید حق و عواطف پاک طرف مقابل احترام لازم را داشته باشید. " کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ"؛(تفسیر نور، ج۲،ص۸۱)
۴- یکی از شیوه های تبلیغ دعوت به مشترکات است " تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ"؛ (تفسیر نور، ج۲،ص۸۰)
۵- نفی پرستش غیر خدا، نفی شرک و عدم پذیرش حاکمیت غیر خداوند، وجه اشتراک ادیان الهی است. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۴۷۷)
۶- ربوبیت در خداوند منحصر است و انسانها با یکدیگر برابرند و هیچ کس بر دیگری ربوبیت ندارد. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۴۷۸)
۷- اطاعت بی چون و چرای انسانها از یکدیگر، بردگی و استعمار فکری و یک نوع عبودیت است. (تفسیر نور، ج۲،ص۸۱)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۲۹۸
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۲۸
عنوان: نعمت و مسئولیت

یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ
سوره آل عمران،آیه ۴۳
ای مریم [به شکرانه این همه نعمت] برای پروردگار خود، خضوع و سجده به جا آور و با رکوع کنندگان رکوع کن.


🖋مقدمه
هدف از آفرینش انسان، رسیدن او به تکمال است و رسیدن به تکامل در گرو عبادت و بندگی می باشد. توجه به چند چیز انسان را به عبادت سوق می دهد.
۱. توجه به نعمت های الهی انسان فطرتاً به گونه ای است که اگر کسی چیزی به او داد و به او محبتی کرد، در صدد جبران و سپاس برمی‌آید؛ بنابراین اگر انسان توجه داشته باشد که همه چیز او از خدا است، بی تردید در برابر پروردگارش خضوع پیدا می کند.
۲. توجه به فقر و نیاز خود؛
۳. توجه به آثار و برکات عبادت؛
۴. توجه به آثار سوء ترک عبادت؛
۵. توجه به اینکه همه هستی، فرمانبر خدا و در حال تسبیح اویند؛ پس وصله ناهمرنگ هستی نباشیم.
۶. توجه به اینکه عشق و پرستش در روح ما است، پس به چه کسی برتر از خداوند عشق بورزیم.(تفسیر نور، محسن قرائتی، ج۱،ص۶۹)


📋واژه ها
اقنتی: فرمانبردار و مطیع باش (فعل امر از ماده قنت).
ارکعی: رکوع کن (فعل امر از ماده رکع).
اسجدی: سجده کن (سجده نیز نوعی از خضوع کامل در برابر خداوند است؛ فعل امر از ماده سجد).


📌نکات تفسیری
۱- مسئولیت داشتن در برابر نعمت‌ها
انسان هر مقدار بیشتر از نعمت های الهی برخوردار شود، وظیفه او نیز سنگین تر می شود. چنان که حضرت مریم(س) در مقابل سه نعمت عطا شده به او که در آیه ۴۲ همین سوره بیان شده بود (برگزیدگی، طهارت و برتری بر زنان جهان)، به سه چیز مامور شد: ۱.قنوت، ۲.سجده، ۳.رکوع با رکوع کنندگان؛
۲- منظور از رکوع چیست؟
جمله " وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ" ممکن است اشاره به نماز جماعت باشد، و نیز ممکن است اشاره به پیوستن به جمعیت نمازگزاران و خاضعان در برابر خدا باشد. یعنی همانطور که دیگر بندگان خالص خدا برای او رکوع به جا می آورند، تو نیز رکوع کن. (تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۴۳)


📢پیام‌ها
۱- نماز، رکوع و سجود، بهترین راه شکر در مقابل نعمت های الهی است.
۲- عبادت باید به نیت قرب به خدای متعال باشد تا پذیرفته شود.( اقْنُتِی لِرَبِّکِ؛ یعنی عبادت تو تنها برای خدا باشد)
۳- عبادت نباید موجب عزلت گزینی و کناره گیری از اجتماع شود. (وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ؛ به همراه رکوع کنندگان رکوع کن)
۴- نماز جماعت دارای اهمیت بسیار و جایگاه بلندی است. (برگرفته از تفسیر نور، ذیل آیه ۴۳ آل عمران)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۲۱۴۲
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۲۷
عنوان: تحصیل محبت خداوند


قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ
سوره آل عمران،آیه ۳۱
بگو: اگر خدا را دوست می دارید، از من پیروی کنید، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.


🖋مقدمه
جمعی از مسیحیان، خدمت پیامبر(ص) رسیدند و گفتند: "ما اگر مسیح را گرامی میداریم، به دلیل محبتی است که به خدا داریم"؛ یهود نیز می گفتند: "ما فرزندان و دوستان خداییم". این آیه نازل شد و اعلام کرد: اگر خدا را دوست دارید، از پیامبر پیروی کنید، تا محبوب خدا شوید. (تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۱۱، با اندکی تصرف)


📋واژه ها
إتبعوا: پیروی کنید (فعل امر از ماده تبع، باب افتعال)
یحبب: دوست می دارد (فعل مضارع مجزوم جواب طلب، از ماده حبب)
یغفر: می آمرزد (فعل مضارع مجزوم جواب طلب عطف بر یحیب، از ماده غفر)


📌نکات تفسیری
۱- محبت خدا
این آیه، به کسانی که ادعای دوستی خدا را دارند، سفارش می کند که اگر واقعا خدا را دوست دارید، راه آن این است که از پیامبر خدا پیروی کنید و در مسیر خواسته های الهی حرکت کنید.
امام صادق(ع) فرمود: " ما احب الله عزوجل من عصاء"؛(کسی که گناه می کند، خدا را دوست ندارد.) سپس این شعر معروف را قرائت فرمود:
تعصی الاله و انت تظهر حبه/ هذا لعمری فی الفعال بدیع
لوکان حبک صادقا لاطعته/ ان المحب لمن یحب مطیع
(مصیبت پروردگار می کنی، در حالی که اظهار محبت او می نمایی؟، به جانم سوگند این کار عجیبی است. اگر محبت تو صادقانه بود، اطاعت فرمان او می کردی [زیرا] کسی که دیگری را دوست دارد، از فرمان او پیروی می کند). البرهان فی تفسیرالقرآن، ج۱،ص۶۱۰، حدیث ۱۶۵۴.
۲- ثمره پیروی از پیامبر(ص)
الف. محبوب خدا شدن
این آیه به نتیجه پیروی از پیامبر(ص) اشاره می کند و می فرماید: هر کس رسول خدا را الگوی خویش قرار دهد و در گفتار و رفتار از آن حضرت پیروی کند، اولین اثرش آن است که محبوب خدا می شود، و چه سعادتی بالاتر از این که انسان ضعیف و بی پناه، به جایی برسد که محبوب پروردگار جهانیان شود.
ب. آمرزش گناهان
دومین اثر محبت خدا و پیروی از پیامبر(ص) آمرزش گناهان است. گناه، انسان را از رحمت خاص الهی محروم کرده، از کرامت قرب او و پیامدهای آن(بهشت و آنچه در آن است) دور می سازد. توبه و از بین بردن اثر گناه از قلب، تنها کلیدی است که درِ سعادت را باز می کند و انسان را وارد دریای بی انتهای رحمت الهی می سازد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.


📢پیام‌ها
۱- پیروی از رسول خدا(ص) پیروی از خدا است. اگر به راستی خدا را دوست داریم، از رسول خدا پیروی کنیم. (إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی)
۲- محبت و دوستی خدا، در صورتی کامل است که مشوق انسان به عمل باشد. (إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی)
۳- پیروی از پیامبر اسلام(ص) عامل جلب محبت خدا و آمرزش همه گناهان است. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۳۹۵)
۴- التزام به ولایت رهبران الهی و پیروی از آنان، از اهمیت بسزایی برخوردار است. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۳۹۵)
۵- انسان می تواند به جایی برسد که رضای او، رضای خدا و پیروی از او، پیروی از خدا باشد. (تفسیر نور، ج۲،ص۴۶)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۶۶۶
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۲۶
عنوان: زینت‌های دنیا


زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ
سوره آل عمران،آیه ۱۴
محبت امور دوست داشتنی از زنان و پسران و ثروتهای فراوان از طلا و نقره و اسبهای نشان‌دار و دام‌ها و زراعت، برای مردم آراسته شده است؛ اینها مایه بهره مندی زندگی پست دنیا است؛ و بازگشت نیکو در نزد خدا است.


🖋مقدمه
در آیات گذشته، سرمایه حقیقی انسان را، ایمان معرفی کرد نه اموال و فرزندان. در این آیه می فرماید: زن و فرزند و اموال و ثروتها، سرمایه هایی برای زندگی مادّی این دنیا هستند و نمی توانند هدف اصلی انسان را تشکیل دهند.


📋واژه ها
زین: زینت داده شده (فعل ماضی از ماده زین، باب تفعیل)
شهوات: علاقه شدید به چیزی، در اینجا مراد از آن، اشیاء مورد علاقه است (جمع شهوت)
قناطیر: مال زیاد (جمع قنطار)
مقنطره: ثروتهای متراکم و انباشته شده (اسم مفعول ماده قنطره)
خیل: اسب
مسومه: نشان‌دار، شاید منظور از آن اسب تعلیم یافته و یا نژاد اصیل باشد (از ماده سوم)
متاع: چیزی که موجب بهره مندی انسان می شود، کالا
مآب: سرانجام، محل بازگشت (از ماده اوب)
حرث: زراعت و کشتزار


📌نکات تفسیری
۱- زینت الهی
خداوند، در نهاد انسان غریزه حب ذات را قرار داده است. از این رو انسان، هر چه را سازگار با طبع و میل او است و نیازهای او را برطرف می کند، دوست دارد. پس علاقه به همسر و فرزند و مال و غیره، لازمه حیات انسانی است و این کار در اصل، فعل خداوند است و زمینه ساز امتحان انسان می شود.
اگر انسان، حبّ دنیا را تعدیل و کنترل کرده و از آن در حد نیاز زندگی استفاده کند و آن را نردبان تکامل و تقرّب به خدا و آبادی آخرت قرار دهد، به سعادت می رسد. تعبیر قرآن در این باره چنین است: " قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ" اعراف؛ ۳۲ (بگو: چه کسی زینتی را که خدا برای بندگانش در نظر گرفته و روزی های پاکیزه را، حرام کرده است؟)
۲- تزیین دنیا، کار شیطان
نوع دیگر ارتباط با دنیا، شیفتگی به آن است؛ آنگونه که دل مفتون دنیا شده، غافل از ماورای آن شود و از یاد خدا بی خبر گردد. این قسم جلوه‌گری، تصری است شیطانی و مذموم ، که خداوند آن را به شیطان نسبت داده و بندگان خود را از آن بر حذر داشته است.
" قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ"؛ حجر؛۳۹ (پروردگارا! به سبب این که مرا گمراه کردی، من هم همه بندگان تو را در زمین، از راه زینت دادن زندگی، گمراه خواهم کرد).
این گمراهی زمانی است که علاقه به اسباب و متاع دنیا، تمام وجود انسان را فراگیرد و معشوق و محبوب و هدف اصلی انسان باشد.
۳- سرانجام نیک نزد خدا
در پایان آیه می فرماید: " وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ" (سرانجام نیک و بازگشت نیکو در نزد خدا است)؛ یعنی این شهوات که شمردیم، زینت های دنیایی است که هم دنیا و هم متاع آن، فناپذیر است؛ اما زندگی‌ای که بقا دارد و شایسته است آن را زندگی بنامیم، حیات جاویدان آخرت است که نزد خدا است.
به نظر می رسد با توجه به اینکه زمینه گرایش افراطی بیشتر مردم به دنیا و فریفته شدن به مظاهر آن فراهم است، جمله " وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ" تذکری است برای مردم، تا از نعمت های الهی غافل نشوند و در حدّ اعتدال از آنها برخوردار باشند و از آنها برای آخرت، توشه بردارند. آیه بعد "حسن المآب" را تبیین می کند که عبارت است از : بهشت، همسران پاکیزه، خشنودی و رضوان الهی.


📢پیام ها
۱- علاقه طبیعی به مادیات، در نهاد هر انسانی وجود دارد؛ آنچه خطرناک است، فریب خوردن از زینت‌ها و جلوه های آن و عدم کنترل دلبستگی ها است. (تفسیر نور، ج۲،ص۲۷)
۲- بهترین راه کنترل علایق مخرّب، مقایسه آن با الطاف جاودانه ای است که نزد خدا است. (تفسیر نور، ج۲،ص۲۷)
۳- مردم نسبت به زن، فرزندان، سیم و زر، مرکب‌های نامدار، چهارپایان و کشاورزی شیفتگی دارند. (برگرفته از تفسیر راهنما، ج۲، ص۳۴۸)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۷۲۶
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۲۵
عنوان: خطر انحراف و راه مصونیت


رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
سوره آل عمران،آیه ۸
[استواران در دانش می گویند]: ای پروردگار ما! پس از آن که ما را راهنمایی کردی، دلهایمان را [از راه حق] منحرف مکن، و از نزد خود، رحمتی بر ما ببخش، همانا که تو بسیار بخشنده ای.


🖋مقدمه
دعا که ارتباط با خداوند و درخواست از او است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در میان دعاها، دعاهایی است که در قرآن از زبان پیامبران یا عالمان نقل شده است. یکی از آن دعاها، همین آیه شریف است که دعا و درخواست راسخان در علم است.


📋واژه ها
لاتزغ: نلغزان، منحرف مکن (فعل مضارع مجزوم به لا نهی از ماده زاغ)
هب: ببخش (فعل امر از ماده وهب)


📌نکات تفسیری
۱- درخواست مصونیت از انحراف
یعنی پروردگارا! بعد از آن که در پرتو مهر و بخشایش خود، ما را به راه خودت هدایت کردی، لطفت را که به برکت آن، دلها شیفته حق می شود، از ما بازمدار، تا دلهای ما به انحراف روی نیاورد.
راسخان در علم به پروردگار خود پناه می برند و درخواست می کنند تا دلهای آنان را پس از آنکه هدایتشان کرد، منحرف نکند و مهر و لطفش را بر آنان پیوسته عنایت فرماید. زیرا محرومیت انسان از لطف پروردگار، به سبب کارهای ناپسندی است که مرتکب می شود و آنها را با توبه، جبران نمی کند. در قرآن کریم درباره یهود می فرماید: "فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ"؛ صف؛۵ (پس هنگامی که از حق روی گردانیدند و کجروی کردند خدا هم دلهایشان را منحرف ساخت و خداوند گروه فاسقان را هدایت نمی کند).
همانگونه که اصل ایمان، بدون مهر و لطف خدا به دست نمی آید، ثبات و استحکام آن نیز بدون لطف خداوند ممکن نیست.
۲- درخواست رحمت خاص الهی
راسخان در علم، در راهی قدم بر می دارند که در آن مسیر به رحمت های خاص خداوند نیازمندند. رحمتی که جز خدا، نه کسی از آنها اطلاع دارد و نه می تواند بشمارد.(با توجه به نکره بودن رحمه) آنها ایمان قوی دارند که تمام مُلک فقط از آن خدا است و از خود چیزی ندارند.
۳- بخشنده یکتا
توجه به وهاب بودن خدا، موجب می شود آنها از او درخواست رحمت کنند. یعنی خدایا! اگر از تو رحمت خواستیم، برای این بود که به جز تو، وهاب و بخشنده ای سراغ نداریم (ترجمه المیزان، ج۳،ص۴۷)


📢پیام ها
۱- همواره مراقب روح خود باشیم؛ به علم و د انش خود مغرور نشویم و از خداوند استمداد کنیم. همانطور که عالمان ژرف نگر ، خواهان رحمتی ویژه از پروردگار هستند.
۲- در دعا از خداوند تجلیل کنیم. (در این دعا، خداوند هفت بار مخاطب قرار گرفته است).
۳- از خطر بر عاقبتی و انحراف دل، نباید غافل شد و خطر انحراف پس از هدایت برای همگان (حتی راسخان در علم) وجود دارد.
۴- در خط قرار گرفتن خیلی مهم نیست، از خط خارج نشدن بسیار اهمیت دارد و تداوم هدایت در پرتو دعا و استمداد از پروردگار میسر است.
۵- تنها خداوند وهاب (بخشنده بلاعوض) است؛ (زیرا ضمیر فصل أنت به کار رفته است. (انک انت الوهاب).


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۳۵۶
درسهای برگزیده قرآن

درسهای برگزیده قرآن

درس شماره: ۲۴
عنوان: ثبت دیون

"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیرًا أَوْ کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلَا یُضَارَّ کَاتِبٌ وَلَا شَهِیدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ"
سوره بقره، آیه ۲۸۲
ای کسانی که ایمان آورده اید؛ هنگامی که بدهی مدت‌دار (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کردید، آن را بنویسید و باید نویسنده ای [آن را] میان شما به عدالت بنویسد که هیچ نویسنده ای نباید از نوشتن، آنگونه که خدا به او آموخته است، خودداری کند. پس باید او بنویسد، و کسی که حق بر عهده اوست املا کند، و باید از خدا، پروردگار خود پروا نماید و چیزی از آن کم نکند. پس اگر کسی که حق بر عهده اوست سفیه یا ناتوان است، یا نمی تواند خود املا کند، باید ولی او به عدالت املا کند. و دو نفر از مردانتان را شاهد بگیرید؛ و اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن از گواهانی که مورد قبول شما هستند [شاهد بگیرید]، تا در صورتی که یکی از آن دو زن فراموش کرد، دیگری به او یادآوری کند. و چون گواهان دعوت شوند، [از پذیرفتن آن] خودداری نکنند و از نوشتنِ آن- چه کم باشد یا زیاد- تا پایان مدتش آزرده خاطر نشوید. این نزد خدا با عدالت سازگارتر، و برای برپاداشتن شهادت موثرتر، و به شک نکردن شما نزدیک تر است؛ مگر آنکه تجارتی نقدی باشد که آن را در میان خود دست به دست می گردانید. که بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید. و هنگامی که معامله [نقدی] کردید شاهد بگیرید. و هیچ نویسنده و شاهدی نباید زیان ببیند و اگر چنین کنید، قطعا این فسقی است که دامنگیر شما شده است. و از خدا پروا کنید، و خدا به شما آموزش می دهد و خدا به هر چیزی داناست.


🖋مقدمه
این آیه، طولانی ترین آیه قرآن است و درباره مقررات داد و ستدهایی که میان مردم، از قبیل وام و تجارت انجام می گیرد، همچنین تنظیم اسناد تجاری مدت دار، دستورهایی داده است، تا هیچگونه ابهام و انزاعی درباره آنها پیش نیاید.
زیرا یکی از عوامل مهم اختلافات بین مردم، فراموشی بدهی ها و مقدار آن است. بسیاری از دوستی ها، در اثر عمل نکردن به این آیه، تبدیل به دشمنی و یا لااقل ترک دوستی شده است.


📋واژه ها
تداینتم: معامله به نسیه کردید (فعل ماضی از ماده "دین"، باب تفاعل)
لایأب: منع نکند، خودداری نکند (فعل مضارع مجزوم به لاء نهی از ماده أیی)
یُمْلِلِ: املا کند (از ماده املال)
لا تسأموا: خسته و ملول نشوید (فعل مضارع از ماده سأم)
أقوم: پایدارتر
أقسط: عادلانه تر
أدنی: نزدیک تر
لا تر تابوا: شک نکنید (فعل مضارع از ماده راب، باب افتعال)
تدیرون: دست به دست می گردانید (فعل مضارع از ماده دار، باب افعال)
لا یضار: ضرری رسانده نمی شود، نباید زیانی برسد (از ماده ضرر، باب مفاعله)


📌نکات تفسیری
۱- شرایط کلی ثبت اسناد
الف. بدهی ها و زمان ادای آنها ثبت شود، و در معاملات، قرارداد نوشته شود. (إِذَا تَدَایَنْتُمْ ... فَاکْتُبُوهُ)
ب. باید شخص سومی که از موضوع و شرایط معامله مطلع است، متن قرارداد و سند آن را با عدالت تنظیم کند و به نفع یکی از طرفین چیزی ننویسد (وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ)
ج. در معاملات علاوه بر مکتوب کردن قرارداد، باید دو شاهد از مردان بگیرند. اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن را شاهد بگیرند و شهود باید مورد اطمینان دو طرف باشند (وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ)
د. شاهدان، در صورت دعوت شدن به شهادت، امتناع نکنند (وَلَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا)
۲- شرایط بدهکار یا خریدار
الف. بدهکار، باید متن قرارداد را برای نویسنده بگوید و او بنویسد تا املای او سندی غیرقابل انکار باشد، و از خداوند بترسد و چیزی از آن کم نکند.
ب. اگر بدهکار، سفیه، ضعیف، یا معلول جسمی باشد، یا نتواند املا کند، باید ولیّ او با رعایت عدل املا کند.
۳- فواید ثبت اسناد
در نوشتن سند، حتی برای بدهی های اندک کوتاهی نکنند که این کار سه فایده دارد:
الف. ضامن اجرای عدالت و نزد خدا عادلانه تر است.
ب. نوشتن، موجب جرأت شهادت دادن گواهان و برای گواهی دادن اصولی تر است.
ج. مانع ایجاد تردید و بدبینی در جامعه است.
۴- توجه
در معاملات نقدی، نیاز به نوشتن نیست، ولی شاهد گرفته شود. (إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً ... وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایَعْتُمْ)


📢پیام‌ها
۱- شرط گزینش نویسنده برای ثبت اسناد و مطالبات، عدالت در نویسندگی است ، بنابراینکه کلمه "بالعدل" قیدی برای نویسنده سند باشد. (وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ).
۲. تنظیم و ثبت اسناد دین، باید در حضور طرفین قرارداد باشد. (کلمه بینکم بیانگر مطلب است).
۳. تنظیم و ثبت اسناد دیون باید طبق موازین شرع و به گونه ای باشد که خداوند تعلیم داده است.
۴. دانشمندان و صاحبان هر فن، در برابر شناخت ها و آگاهی هایشان مسئولیت دارند و کسانی که توان نویسندگی دارند، هرگز نباید از نوشتن اسناد دین، امتناع کنند.
۵. احتمال لغزش و فراموشی زنان نسبت به مردان بیشتر است و جایگزینی دو زن به جای یک مرد در شهادت، به منظور تذکر یکی از آنها به دیگری در صورت فراموشی و لغزش آن دیگری است.
۶. مراعات نکردن عدالت در حقوق افراد جامعه و بی ثباتی در تعیین حدود روابط اقتصادی، از عوامل مفسده انگیز در روابط اجتماعی است.
۷. امنیت شاهد و کاتب باید تامین شود؛ زیرا ممکن است یکی از طرفین برای تضییع حق دیگری، آنها را در فشار قرار دهد که خلاف بنویسد، یا به دروغ شهادت دهد. (تفسیر راهنما، ج۲،ص۲۸۸ تا ۲۹۴)


🗄منبع: تفسیر همراه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
تعداد بازدید : ۱۲۴۴